وقتی که مدیریت بومی جور کمکاری غیربومیها را کشید
در سیل 95 مردم شعیبیه شرکت نیشکر را عامل اصلی ورود سیل به روستاها میدانند اما در سیل 97 این شرکت نیشکر بود که در سایه بی توجهی دیگران آستینهای همت را بالا زد و کنار مردم سیل زده ایستاد.

در سیل 95 مردم شعیبیه شرکت نیشکر را عامل اصلی ورود سیل به روستاها میدانند اما در سیل 97 این شرکت نیشکر بود که در سایه بی توجهی دیگران آستینهای همت را بالا زد و کنار مردم سیل زده ایستاد.
به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، اردیبهشتماه سال1395 بود که رودخانه دز طغیان کرد؛ طغیانی که نتیجهاش زیرآب رفتن 36روستا در منطقه شعیبیه شد؛ در عرض 24ساعت، سیلاب پس از گذشتن از اندیمشک و شوش به شوشتر میرسد و در همان ساعات اولیه چیزی قریب به 16روستا زیر آب میروند.
مردم بهت زدهاند و مسؤولان خوابزده، در جادههای ناهموار شعیبیه چیزی جز چشمان نگران و دستان لرزان مردم نیست، یگانهای امدادی و ماموران هلال احمر هنوز نیامدهاند و این آغاز فاجعه است.
بعد از دعا تنها سلاح این مردمِ کشاورز، بیلهایشان بود، مردان کمربندهایشان را محکم کرده و شانه به شانه هم در تلاش بودند تا شاید بتوانند در برابر غول سیل قد علم کنند اما تلاشها به سرانجام نمیرسید چرا که آب از روستاهای بالادست به سمت پاییندستیها در حرکت بود.
مزارع گندم طعمه سیل میشود
آب در روستاها بالا میآید و مزارع گندمی که چشمانتظار برداشت بودند را به کام تلخ نابودی میکشد؛ مردم چارهای ندارند، وسایلشان را بالای پشتبامها انبار میکنند، جوانان روستاهای مجاور با وانتبار، مواد غذایی و آب را بین مردم توزیع میکنند؛ اینجا تنها چیزی که چشمگیر است سکوت مسؤولانی است که در خوشبینانهترین حالت میتوان آن را پای بیخبریشان گذاشت!
بیشترین خسارت به روستای "یزآب" وارد میشود، روستایی که به اعتقاد مردم مرتفعتر از سایر روستاها بود و نباید دچار آبگرفتگی میشد؛ انگشت اتهامات به سمت کانال نیشکری است که در نزدیکی این روستا قرار دارد، شرکت نیشکر با پیشنهاد شکستن بخشی از کانال برای هدایت سیلاب در جهت جلوگیری از آبگرفتگی روستاها موافقت نمیکند و این آغازی میشود بر اینکه مردم، شرکت توسعه نیشکر را مقصر اصلی سیلاب تلقی کنند.
مردم همچنان از شرکت نیشکر دلگیر هستند
در آن زمان رئیس ستاد بحران شوشتر اعلام میکند که باز کردن آب به سوی نیشکر برای جلوگیری از پیشروی سیل یک روش غیرعلمی است و حتی در صورت عملی شدن این ایده، به علت موقعیت جغرافیایی منطقه، بیفایده بوده و سیل تمام منطقه را فرا میگیرد.
برق بیشتر روستاها قطع میشود و جادههای ارتباطی و مواصلاتی به زیر آب میروند، دستگاههای اجرایی وارد کار میشوند تا سیلبندهای تخریب شده را ترمیم کنند اما مهار سیل همچنان بینتیجه است؛ گروههای اعزامی سپاه و بسیج با حضور در منطقه، خانوارهای سیلزده را به مناطق پیشبینی شده اسکان منتقل میکنند اما مردم همچنان از شرکت نیشکر دلگیر هستند.
آرزوی فصلِ برداشتی که زنده به گور شد
10روز از وقوع سیلاب میگذشت، 34روستای بخش شعیبیه با جمعیتی بالغ بر 12هزار نفر با آسیبهای سیلاب دست و پنجه نرم میکردند چرا که روستاهایشان در حاشیه رودخانه دز قرار داشت، 46هزار تن از زمینهای کشاورزی غرب شعیبیه که محل امرار معاش و رزق این مردمان بود به زیر آب رفت و آرزوی فصلِ برداشتشان، زنده زنده، به گور شد.
خشکسالی، غولی که دیگر تاب شکستن شاخش نیست
مردمانِ سختکوش شعیبیه دوباره دست به زانوهایشان زدند و با "یا الله" بلند شدند، زمینهایشان را شخم زدند، خانههایشان را آباد کردند و به زندگی برگشتند اما اینبار خشکسالی غول دیگری بود که مردم تابی برای شکستن شاخش نداشتند، زمینها تفتیده و پلکهای این صبورانِ غیور از شدت غصه افتاده بود؛ بارندگی فصلهای بارانزا آنقدری نبود که تابستان پرثمری را بتوان از آن توقع داشت، حال در میان این همه درد اجباری، متولیان امر آب نیز از آزاد کردن آب پشت سد خودداری کردند و محصولات مردم از شدت بیآبی خشکید.
خشکسالی یا پرآبی، ما همیشه از یک ور بام افتادهایم
دی ماه 1397 و در بازه زمانی تقریبا دوسال، سیلاب دوباره بلای جان و خرمن شعیبیه و روستاهایش میشود؛ بارشهایی که همیشه با نام" رحمت خدا" شناخته میشد با بیتدبیری مسؤولان به نِقمتی تبدیل شد که خروج از آن قیمتی به اندازه گندمزارهای زیرآب رفته مردم را میطلبید.
خشکسالی یا پرآبی، ما همیشه از یک طرف بام افتادهایم؛ انتقاد مردم شعیبیه از مسؤولان آب و برق بود و از عدم کنترل سیلاب و مدیریت صحیح سد، از اینکه علیرغم پیشبینیهای صورت گرفته، هیچ درک صحیحی از وضعیت بارشها نداشتند و تمام این عوامل باعث شد که زمینها در تابستان از بیآبی و در زمستان از پرآبی رنج ببرند!
و مردم خوزستان این پارادوکس را مدیون سوء مدیریت در سد دز شدند.
بارشها اگر بیسابقه بود، دبی ورودی رودخانهها به سدهای دز، کرخه، جراحی و مارون اگر افزایش پیدا کرد، حتی اگر تمام این موارد، مسؤولان خوزستانی را غافلگیر کرده بود اما با تجربه سیلاب سال 1395، لااقل دیگر نباید شاهد تعلل و بیتوجهی متولیان اصلی محافظت از آب درزمینه احداث و ترمیم سیلبندها میبودیم.
شرکت نیشکر پا به پای مردم پیش میرود
27 دیماه 1397بود که 10روستای شعیبیه در معرض خطر سیلاب قرار گرفتند؛ از همان ساعات ابتدایی اعلام سیلاب، شرکت نیشکر تمام امکاناتش را برای کاهش خسارات ناشی از سیل شعیبیه شوشتر بسیج میکند؛ درست در زمانیکه برخی مدیران سرشان را در لاکشان فرو برده و یا حتی به خودشان زحمت حضور در جلسه ستاد بحران را نداده بودند مدیرعامل شرکت توسعه نیشکر به شعیبیه میرود تا روند رسیدگی به عملیات کنترل خسارات ناشی از سیلاب را از نزدیک بررسی کند و با احداث خروجی در کانالهای زهکش، تقویت خاکریزهای حفاظتی روستاها به وسیله ماشینآلات کشت و صنعت و احداث سیلبند توانستند شرایط را کنترل و خسارات را کاهش دهند.
نیشکر پای کار آمده بود و حرفشان این بود که «خدماترسانی به مردم روستاهای اطراف طرح نیشکر به عنوان یکی از مهمترین مسؤولیتهای اجتماعی است که بر عهده داریم و این مسئله همواره از اولویتهای ما است».
اگر نیشکر نبود روستا کاملا به زیر آب میرفت
جلسه ستاد بحران تشکیل میشود، گزارشها از افزایش 3هزار مترمکعبی ورودی آب سد دز خبر میدهد؛ مدیرکل مدیریت بحران استانداری خوزستان مدیران را مورد خطاب قرار میدهد و میگوید: «کارگروه مبارزه با سیلاب استان تشکیل شد و تا عادی شدن شرایط همه مدیران باید پای کار باشند».
اخطاریههای لازم برای اتخاذ تمهیدات لازم به ویژه در روستاها و بخش کشاورزی حاشیه رودخانه دز در مقطع دزفول، شوش، شوشتر، شعیبیه، باوی، اهواز و کارون صادر شد و ستاد بحران نیز تشکیل شده است.
کیامرث حاجی زاده ادامه میدهد «امکانات برای ایمنسازی روستاها و رفع مشکلات در زمان بحران تنها بر عهده یک سازمان نیست بلکه همه ارگانها باید امکانات خود را پای کار بیاورند.
نباید به سمتی برویم که همه تقصیرها بر دوش یک دستگاه باشد چون تمام دستگاهها در برخی موقعیتها کمکاری داشتهاند».
مدیرکل مدیریت بحران خوزستان میافزاید: «نهادهای نظارتی موظفاند که محکمتر برخورد کنند».
اما علیرغم همه این تاکیدات اگر از اهالی روستای دهول شعیبیه جویا میشدید، میگفتند «به جز نیشکر امام خمینی(ره) هیچ شرکت و مسؤولی به این منطقه نیامده و حتی سرکشی نکرده است».
حرف مردم روستای سیلزده شیخ حسن شعیبیه هم این بود که «اگر نیشکر نبود روستا کاملا به زیر آب میرفت».
واقعیت را نه از عکسهای با چکمه و حضورهای میدانی بیتاثیر و بیتدبیر بلکه از نتایجی که برای مردم به بار آمده میتوان تشخیص داد.
سیلبندها دوباره میشکنند
با تلاش شبانهروزی اهالی روستای یزآب و شرکت نیشکر، سیلبندها ایجاد میشود اما ناگهان شبانه و به دلیل بالا آمدن سطح آب و نفوذ سیل به داخل زمینها و منازل روستایی سیلبندها میشکنند اما این پایان کار نبود و در اقدامی ضربتی توسط شرکت نیشکر و اهالی، سیلبندها مجددا ترمیم شد؛ تجربه تلخ سیلاب1395 به این مردم یاد داده بود که چگونه خودشان آستینهایشان را بالا بزنند حتی اگر با دندان!
حوالی 11بهمن بود و چالشبرانگیزترین سوال را معاون کشاورزی کشت و صنعت نیشکر پرسید و آن این بود که «چگونه تا 5ماه پیش این منطقه دچار خشکسالی بوده و ناگهان ما با این طغیان و افزایش حجم آب روبهرو میشویم؟»
حضورشبانهروزی مردان شرکت نیشکر در روزهای سیلابی شعیبیه مثالزدنی است، دهم بهمنماه علاوه بر بسیج امکانات این شرکت در مناطق سیلزده، نخستین محموله کمکهای خود را که شامل 10هزار کیسه حمل خاک برای تثبیت سیلبندها و جلوگیری از نفوذسیلاب بود را به مناطق سیلزده دشتآزادگان و رفیع ارسال میکنند و این بخشی از اقدامات مدیریت بومی این شرکت است که علیرغم خساراتی که به علت خشکسالی در تابستان امسال بر آنها وارد شده از حضور در کنار مردم برای جلوگیری خسارت دریغ نکردند.
به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، شرکت کشت و توسعه نیشکر امام خمینی(ره) در سیلاب اردیبهشتماه سال1395، از امکانات خود به نفع مردم سیلزده شعیبیه شوشتر استفاده کرد و مساحتی حدود یکهزار متر مربع از زمینهای خود را به عنوان مرتعی برای دامهای سیلزدگان و امکاناتی برای مردم سیلزده قرار داد؛ کارهایی که با مدیریت بومی نیشکر حالا به یک عادت جهادی برای کاهش آلام تبدیل شده است و در جشن 40 سالگی انقلاب باید به این سمت و سو از مدیریت گام برداشت.
انتهای پیام/ر