من با مردم عادی هیچ فرقی ندارم!
یک معلول اردکانی که از ناحیه دو دست و پا دارای نقض عضو است با وجود شرایط خاص بدنیاش هرگز از زندگی ناامید و به نداشتههایش گلایهمند نشده و حتی معتقد است که با مردم عادی هیچ تفاوتی ندارد.

ایسنا/یزد یک معلول اردکانی که از ناحیه دو دست و پا دارای نقض عضو است با وجود شرایط خاص بدنیاش هرگز از زندگی ناامید و به نداشتههایش گلایهمند نشده و حتی معتقد است که با مردم عادی هیچ تفاوتی ندارد.
در محله جنت آباد اردکان اگر از «مهدی کوچولو» سراغ بگیرید، کسی نیست که او را نشناسد!
مهدی کوچولویی که این روزها بزرگتر از آن دسته مردهایی است که به هر بهانهای بیکار هستند و به زمین و زمان گلایه دارند و با همه محدودیتهایی که با معلولیت از ناحیه دست و پا دارد، ناامید نشده و برای خود تشکیل خانوادهای داده و در کنار تک فرزند دو ساله و همسرش به خوبی و خوشی زندگی میکند.
به بهانه «روز جهانی معلولان» فرصتی دست داد تا پای درد و دلهای معلولی بنشینیم که در شهرستان اردکان یزد زندگی میکند و شرایط خاص بدنیاش هم باعث نشده از زندگی ناامید و به نداشتههایش گلایهمند شود.
«مهدی مصیبی اردکانی» که اکنون 35 سال دارد، در بدو تولد بر اثر بیماری مادرزادی از ناحیه دست و پا دچار نقص عضو است و به همین دلیل نیز در بین اهالی به «مهدی کوچولو» معروف شده است.
این جوان اردکانی در گفتوگو با ایسنا میگوید: در کنار پدر و مادر و برادر و خواهرم شرایط سخت معلولیت را گذراندم اما هیچگاه از این که چرا خدا مرا این گونه آفریده، نه به خدا و نه به خانواده و اطرافیان گلایه و شکوایهای کردهام.
این جوان معلول که اصلاً معلولیت برایش اهمیتی ندارد با خنده ادامه میدهد: من با مردم عادی هیچ فرقی ندارم و از همان اول حتی بیشتر از افراد سالم در کوچه و جامعه حاضر میشدم، چرا که خواسته یا ناخواسته من این شکلی آفریده شدهام پس چرا از آن غصه بخورم.
سهیم شدن در رونق اقتصادی کشور
مهدی که این روزها در کارخانه شیشه اردکان مسئولیت مهمی در بخش تولید دارد، خاطرنشان میکند: اوایل که بیکار بودم، خیلی برایم سخت بود که اموراتم را بگذرانم اما از وقتی که شرایط کاریام در کارخانه مهیا شد، اعتماد به نفسم چندین برابر شد و دو سال بعد از شاغل شدن تشکیل زندگی دادم و ازدواج کردم.
وی ادامه میدهد: شش سال پیش برای اشتغال به خیلی جاها مراجعه کردم که یا آنها مرا نمی پسندیدند یا من کار آنها را دوست نداشتم.
مهدی مصیبی میگوید: البته بهزیستی اردکان نیز شرایط کاری زیادی را به من پیشنهاد داد اما در آخر بهترین شرایط در کارخانه شیشه اردکان فراهم شد و امروز حدود شش سال است که در بخش تولید کارخانه در رونق اقتصادی کشورم سهیم هستم.
این معلول که محدودیتی را نسبت به اطرافیانش حس نمیکند، تصریح میکند: حتی در کارخانه شرایط خاصی برای من که معلولم در نظر گرفته نشده، هر چند که همکارانم مراعات معلولیتم را میکنند اما با این وجود خوشایندتر برایم این است که چون توانایی کار را دارم، مانند یک انسان معمولی با من رفتار شود هر چند که در عین حال خوشبختانه هم همکاران و هم مدیران ومسئولان کارخانه از من و هم من از آنان راضی هستم.
این جوان اردکانی که به گفته خود و دوستانش با آن که فقط یک انگشت در دو دست خود دارد، دوچرخه سوار ماهری است، میگوید: از همان کودکی دوچرخه را به صورت خاصی میراندم و هنوز هم از دوچرخه قدیمیام استفاده میکنم اما چندسالی است که نه تنها رانندگی را آموخته و گواهینامه دارم بلکه همه امورات منزل خودم و بخشی از امورات خانه پدری را نیز به نحو احسن انجام میدهم.
محرومیت از مسکن ویژه معلولین
مهدی در عین حال گلایهای به اصطلاح کوچک نیز از مسئولان دارد و در این باره می گوید: تانون هیچوقت از نهادی درخواستی نداشتهام، هرچند که بهزیستی شهرستان همیشه هوای من را داشته اما متاسفانه در اختصاص زمین و مسکن ویژه معلولان با توجه به شرایط خاص من در حقم کوتاهی شده است.
وی که در قسمت پای چپ نیز دچار نقص عضو و از نعمت زانوی محروم است، در مورد محرومیتش از حق مسکن معلولین تصریح میکند: اوایل که برادر کوچکترم میخواست، زمین بخرد آن را به نام من خریداری و پس از مدتی کارهای انتقال آن به نام خود را انجام داد اما همین موضوع اکنون برای من مشکل بزرگی ایجاد کرده چرا که وقتی برای ثبت نام مسکن ویژه معلولان اقدام کردم به من گفتند که از انجایی که قبلا یک قطعه زمین به نام تو بوده، نمیتوانی از این امتیاز استفاده کنی!
وی با ابراز ناراحتی از این که با وجود شرایط سخت کاری، درگیر قسط وام و قرض برای خرید یکی خانه قدیمی هست و هنوز دو سال دیگر باید اقساط سنگینی برای بازپرداخت وام پرداخت کند، میگوید: البته مشکلم را از طریق مراجع استانی پیگیری کردم اما تاکنون پاسخ دقیقی در این باره دریافت نکردهام و با وجود این که اندک بررسی در مورد شرایط زندگی من بیانگر لزوم حمایت در این زمینه را نشان خواهد داد، هنوز هم من را حائز شرایط دریافت زمین ویژه معلولان نمیدانند.
مهدی به علایق شخصیاش نیز اشاره و اذعان میکند: از کودکی عاشق کبوتر بودم و در خانه از تعداد زیادی کبوتر نگهداری میکردم به طوری که حتی در بین دوستانم نحوه پرواز دادن کبوترها توسط من شهره بود.
وقتی داشتههایتان آرزوی دیگران است
این معلول جوان اردکانی در پایان با بیان این که زندگی خوش و خرمی در کنار همسر و فرزند دوسالهاش علیرضا دارد، اظهار میکند: در خاتمه روی سخنم با آدمهایی است که همیشه شاکی هستند و زندگی را به کام خود و دیگران تلخ میکنند، آیا زندگی شما از شرایطی که من با یک انگشت در دو دست آن هم تا آرنج و یک پای ناقص بدون زانو دارم، سختتر است؟
شما انسانهایی که بدن سالم دارید اندکی به داشتههایتان که آرزوی ماست یعنی آرامش از تن سالم، فکر کنید.
مطمئنا خیلی از مشکلات برایتان آسان خواهد شد.
انتهای پیام