پژوهشگر بسیجی که وابستگی ایران به 5 صنعت را به صفر رساند+تصاویر و فیلم
مژده رضایی پژوهشگر بسیجی اهل کرمان که 7 سال متوالی مقام نخست شیمی و نانوشیمی کشور را کسب و توانسته 5 محصول صنعتی و تحریمی کشور را به تولید داخلی برساند، میگوید: ما ایرانیها اینقدر پتانسیل بالای علمی داریم که میتوانیم بدون وابستگی به هیچ کسی به قله موفقیت در همه زمینهها برسیم.

مژده رضایی پژوهشگر بسیجی اهل کرمان که 7 سال متوالی مقام نخست شیمی و نانوشیمی کشور را کسب و توانسته 5 محصول صنعتی و تحریمی کشور را به تولید داخلی برساند، میگوید: ما ایرانیها اینقدر پتانسیل بالای علمی داریم که میتوانیم بدون وابستگی به هیچ کسی به قله موفقیت در همه زمینهها برسیم.
پژوهشگر بسیجی که وابستگی ایران به 5 صنعت را به صفر رساند+تصاویر و فیلم
به گزارش خبرگزاری فارس از کرمان، مژده رضایی پژوهشگر بسیجی کرمانی متولد سال 1369 توانسته در 7 سال متوالی مقام نخست شیمی و نانوشیمی کشور را کسب کند، وی موفق شده است پنج محصول در صنعت کشور که تحت تحریم بودهاند را به تولید داخلی برساند و بومیسازی کند.
وی که دانشجوی دکترای شیمی تجزیه بوده از سال 87 عضو فعال بسیج دانشجویی و رئیس هسته علمی دانشگاه در بسیج مهندسین نیز بوده است، از فعالیتها و افتخارات این پژوهشگر کرمانی این است که سالهای متوالی پژوهشگر و مخترع برتر کشور شده و رتبه برتر در زمینههای ابتکارات و اختراعات را دارد.
خبرگزاری فارس به مناسبت هفته بسیج میزبان این مخترع عزیز کشورمان و عضو بنیاد ملی نخبگان، فعال و کارآفرین در حوزه مواد پیشرفته در صنایع نفتی، معادن و صنایع دریایی و نظامی بود و گپ و گفت خواندنی این جوان کشور با خبرنگاران فارس را در ادامه بخوانید.
فعالیتهایی که باعث علاقهمندی خانم پژوهشگر به بسیج شد
از اول راهنمایی که به مدرسه رفتم عضو بسیج شدم با توجه به فعالیتهایی که بچههای بسیجی انجام میدادند، اردوهایی که می رفتند و جشنهایی که می گرفتند به بسیج علاقهمند شدم که چهقدر این کار تیمی کار قشنگی است و از همان سن وارد کار گروهی شدم.
از همان جشن کوچک گروهی که مثلا جشنی در مدرسه میگرفتیم تا امروز که تبدیل شده به یک کار گروهی صنعتی و الان در بسیج مهندسین افتخار این را داریم که یک کار صنعتی جدید انجام میدهیم.
همیشه خیلی به کار تحقیقاتی علاقهمند بوده و هستم و این نوع کار را دوست داشتم که با یک کار پژوهشی کمکی به کشور کنم مانند بچههایی که سازهها را خیلی دوست دارند و سعی میکنند از سازهها شروع کنند و یک مجموعه را برای خودشان درست کنند در آن حیطه مثلا یک قلعه یا خانه برای دوران کودکی خودشان بسازند برای من یک مشوق خاصی بود.
کم کم شروع کردم به کارهای گروهی کردن، از چیزهای کوچک درست کردن مثلا از کتاب داستان نوشتن شروع کردم تا رسیدم به دوران دبیرستان سال اول دبیرستان یک معلم خیلی خوب داشتم در درس شیمی خانم جهانگیری که مشوق اصلی من بود و من را علاقهمند به شیمی کرد و کارهای اصلی من از دبیرستان استارت خورد و یک کار کوچک را آنجا انجام دادم و در جشنواره خوارزمی رتبه کسب کردم، خیلی تشویق شدم آموزش پروش، مدرسه، خانه و همگی تشویقم کردند و با لطف خدا و پشتکار شروع کردم و اولین رتبهها را از دبیرستان گرفتم.
دانشگاه رشته شیمی را انتخاب کردم و از سال اول دانشگاه بود که آنجا در بسیج مهندسین عضویت پیدا کردم با بچههای بسیج کارهای علمی را انجام میدادیم، یعنی مسؤولیت علمی و پژوهشی بچههای دانشگاه با من بود یک هسته علمی تشکیل دادیم که رئیس هسته علمی دانشگاه من بودم در آنجا چندین جشنواره برگزار و رتبههای اول کشوری را کسب کردیم، سال 88 در جشنواره بنیاد علمی نخبگان شرکت کردم در آنجا رتبه اول کشوری را کسب کردم و تحت پوشش حمایت بنیاد ملی نخبگان شدم.
کملطفی بود من راحت پژوهش انجام دهم و استعدادهای باهوشی بدون کتاب باشند!
سال 89 با بچههای بسیج مهندسی اردوی جهادی رفتیم در منطقه محروم اسفندقه شهرستان جیرفت در جنوب کرمان، آنجا یک چهره دیگری از جامعه دیدم، کملطفی بود که ما خیلی راحت زندگی کنیم و کار کنیم و پژوهش انجام دهیم چه بسا چه بچههای بسیار باهوش و با استعدادی در آن منطقه هستند که دسترسی به یک کتاب هم ندارند چه برسید دسترسی به اینترنت آزمایشگاه و ...
اردوی جهادی که تمام شد بعد از آن یک شاخه از زندگی من قرار گرفت که یک بخشی از وقتم را بگذارم برای کارهایی که در جهت علمی باشد و خودم افتخاری از سال 89 در مناطق محروم مثل رودبار، قلعهگنج، کهنوج و روستاهای اطرافشان میرفتم روستاهایی که اصلا امکانات نداشتند و تدریس میکردم.
یک خاطره؛ در مناطق محروم جنوب کرمان خواستیم برویم یک مدرسه من هم آنجا معلم افتخاری بودم که یک روز که باران هم آمده بود و راهها بسته بود با تراکتور خودم را به آن روستا رساندم و این برای من خیلی دردناک بود در جامعهای که عدهای به این راحتی دارند زندگی میکنند بچهها هنوز برای رفت و آمد به مدرسه باید از روستاها به روستاها یا از بخشها به بخشها بروند که حتی یک مدرسه کوچک، اتاقک و چادر کوچک که در آنجا تعریف شود، نبود اما الان شرایط بهتر شده است.
بعد از این بازدیدها تابستانها را در مناطق محروم میگذرانم من اینها را میگویم تا دیگران که توانایی کمک دارند به این مناطق بروند برای همنوعان خودمان مثلا من دوستانی داشتم که پزشک بودند که آنها هم همراه ما میشدند و کارهای درمانی و بهداشتی مناطق محروم را انجام میدادند که تا به امروز یک تیم خیلی عالی تشکیل دادهایم و میرویم به مناطق محروم سر میزنیم.
الان دیگر بحث کمکرسانی نیست و بیشتر در زمینه اشتغال کار انجام میدهیم که خودشان به خودشان کمک کنند و به این باور برسند که بتوانند اشتغال ایجاد کنند شاید سرمایه یا انگیزه نداشته باشند، دادن انگیزه به یک انسان یعنی زندگی اما دادن پول و مادیات در همان لحظه تمام میشود.
ما با برسی و پرسش از خود مردم استعدادهای آنها را شناسایی میکردیم، یک وقتی بود، استعداد داشت و توانایی مالی نداشت که یکسری آموزشهایی در بچههای تیم بسیج به آنها آموزش میدادیم مثلا خیاطی، صنایع دستی، مهارت خشک کردن میوهها و ...
در حال حاضر حدود 120 نفر برای ما کار میکنند که چه بسا برای خودشان دارند کار میکنند که ما به آنها این عزت نفس را دادیم که شما خودتان دارید درآمدزایی میکنید و آن کاری که دارید انجام میدهید منبع درآمد خودتان است.
الان این کار را انجام میدهیم یک موسسه را ثبت میدهیم که بهطور رسمی در جامعه حضور داشته باشد
همه موفقیتهایم را مدیون روحیه بسیجی هستم که به من القا شد
همه اینها را من مدیون آن روحیه بسیج هستم که به من القا شد، بسیجی یعنی از خود گذشتگی چون از خود مردم هستند یعنی از خود مردم به خودشان کمک کنند.
در این اوضاع اقتصادی ما باید خودمان به خودمان کمک کنیم، علاوه بر اینکه ما یک شرکت تخصصی دانش بنیان هستیم و کارهای تخصصی انجام میدهیم.
حیطه اصلی کار من بحث خوردگی در صنایع نفت، گاز، پتروشیمی، صنایع دفاعی، صنایع دریایی و صنایع کشتیرانی در حال کار هستم، منبع درآمدی که از کارهای تحقیقاتی و قراردادی که داریم این کار را شروع کردهایم ان شا الله که خداوند کمک کند که به استانهای دیگر هم برویم به جز استان کرمان که از تابستان انشاءالله شروع میکنم که به هموطنان خودم کمک خاصی داشته باشم.
کارهایی که ما داریم انجام میدهیم تا الان اگر کمکی از بسیج خواستهایم دریغ نکردهاند حتی در برگزاری استارتآپ و شناسایی نانو و کارهایی پژوهشی در زمینه نانو که علم روز دنیا است، بسیج با حضور فعال به ما خیلی کمک کردند و برای اولین بار استارتآپ نانو در استان کرمان اتفاق افتاد که ما این پروژه را با کمک بسیج شروع کردیم و استعدادهای زیادی در استان در نانو کشف شد و ما به سرعت به ایدهآلهایی جهانی در نانو رسیدیم.
همچنین با هم گروهی و همدلی بسیج اردوها و کارهای جهادی را انجام میدهیم.
5 اختراعی که در صنعت بهکار گرفته شد
23 ثبت اختراع دارم که ثبت شده است در حال حاضر پنج اختراع در کار صنعتی به کار گرفته شدهاند و قرارداد صنعتی دارند، مهمترین آن اختراع پوشش ضد خوردگی است که قابل رقابت با دنیا قرار گرفته است در این زمینه بهترین رنکها رنک کشور آلمان است در بخش دریایی که رنک ما با آن رقابت کرد و لول و استانداردش از آن هم بالاتر است در نیروی دریایی سپاه، صنعت کشتیسازی و صنعت نفت در این زمینه با من قرارداد بستند و تقریبا تحقیقاتی تمام شده و وارد قرارداد صنعتی میشویم.
قاعدتا اگر در عضو بسیج قرار نمیگرفتم کار تیمی را نمیتوانستم انجام دهم، بسیج یک روحیه خیلی خاص مردمی به من داد و کار تیمی و اصولی را به من یاد داد و اگر نبودم الان منفرد کار میکردم و این روحیه تیمی را مدیون کار بسیج هستم که همه را با هم در هر رشته و هر حیطه همه را با هم ربط میدهد و کار گروهی را یاد میدهد همچنین کارهای خیرخواهانهای که انجام میدهم را مدیون بسیج هستم چون اولین استارت در اردوهای جهادی یاد گرفتم.
ما بسیجیها در همه زمینهها کنار مردم هستیم
قطعا اگر تفکر بسیجی در کشور حاکم میشد این مشکلات امروز را در اقتصاد نداشتیم بسیجی یعنی ایستادن، همدلی و اینکه ما با هم کار کنیم با هم بسازیم و با هم باشیم تنها نهادی است که نه وابستگیهای خاصی دارد و سرمایه آن همان نیروهای آن است و نه قشر نظامی در آن تعریف میشود و نه دولتی، قشری است که تحت هر شرایطی در کنار مردم است.
اگر کشور امروز مشکل بلایای طبیعی دارد بسیج حضور دارد اگر مشکل ناامنی باشد بازهم بسیجی اول صف است، ما بسیجیها در همه زمینهها کنار مردم هستیم اگر همه اینگونه پای کار باشند یعنی بسیجی هستند.
در خانوادهمان آموختهایم که برای کشور کار کنیم نه برای گروه یا حزب خاصی
تاثیر خانواده خیلی اثرگذار است خانواده من مشوق اصلی و حامی من در این راه بودهاند، پدر من جانباز هستند و خودشان یک روحیه بالای بسیجی دارند و ما این را در خانواده آموختیم که برای کشورمان کار کنیم نه برای گروه یا حزب خاصی، اینکه هر کسی هر توانایی دارد در راه موفقیت کشور بگذارد این ارزشمند است این روحیه را من فقط در بسیجیها دیدهام.
اولین و بهترین مشوقم پدرم هستند و بعد از آن یک معلم در دوران دبیرستان داشتم بهنام خانم جهانگیری که دستشان را از همین را دور میبوسم.
سخنی با مسؤولان؛ ما را باور داشته باشند و به ما اعتماد کنند
همان قدر که باور داشته باشند جامعه ایرانی را مسئولان، برای ما کفایت میکند ما از آنها توقع حمایت مالی مستقیم نداریم همین که ما را باور داشته باشند و به ما اعتماد کنند و بگذارند وارد صنعت شویم و اینکه بگذارند وارد صنعت شویم و مشکلات این حوزه را حل کنیم بهترین حمایت از ما است.
از هیچ کسی نمیخواهیم بصورت مستقیم از لحاظ مالی کمک کنند، ایدهای که الان روی آن کار میکنیم دانش بومی صنایع دفاعی است و این کار خیلی برای من اهمیت دارد انشاءالله به دانش بومی این کار برسیم.
صحبت پایانی؛ تحریم که هیچ، مفقود هم میکنید خودمان میسازیم
ما ایرانیها اینقدر پتانسیل بالای علمی داریم که اگر بخواهیم میتوانیم بدون وابستگی به هیچ کسی به قله موفقیت در همه زمینهها برسیم، عین حقیقت است که اگر ما با همان روحیه و قدرت بسیجی بخواهیم کاری را انجام دهیم قطعا به بهترین نحو ممکن کار را انجام میدهیم.
طی یک سال گذشته ما به 5 دانش بومی رسیدهایم در صنایع معدنی، بحثهای سایش دستگاهها را داریم که این کار الان با دانش بومی مشکلش حل شده و نیازی به واردات نیست.
در صنایع رنگسازی یکی از اصلیترین مواد اولیه که پیدمنت تیتانیوم بود را خودمان داریم انجام میدهیم که قبلا وارد میشد در صنایع راهسازی یک محصولی بود که تا به امروز وارد میشد که ظرف سال گذشته ما تولید کردیم و وابستگی به این پنج دانش به غرب به صفر رسیده است یعنی اگر آن محصول را تحریم که هیچ حتی اگر مفقودش هم کنند ما با توان داخلی خودمان میتوانیم آن محصول را تولید کنیم.
گفتوگو از: امین میرزاده و سمیه صدیقنژاد
انتهای پیام/3388/ق/ی