زمینه پیشرفت هنرمندان در گلستان فراهم نیست
گرگان- خطاط برجسته گلستانی با انتقاد از بی توجهی مسئولان به هنرمندان گفت: زمینه پیشرفت هنرمندان در گلستان فراهم نیست.

خبرگزاری مهر، گروه استان ها: «خطاطی، هنری ریشه دار در ایران است که امروزه به دلیل دغدغه های اقتصادی از جانب مردم و دولت، مورد بی مهری قرار گرفته است».
این انتقادی است که پیشکسوت خطاطی گلستان آن را مطرح می کند و معتقد است باید در بخش فرهنگ و هنر سرمایه گذاری بیشتری شود.
«شاهپور اسلامی» هنرمند برجسته خطاطی گلستان است که بخش زیادی از عمر خود را صرف خطاطی کرده اما از وضعیت اکنون آن گلایه دارد.
با او به گفتگو نشستیم تا هم از فعالیت های او آشنا شویم و هم دغدغه های هنری او را منعکس کنیم.
*از خودتان بگویید.
در سال ۱۳۳۵ و در گرمای ۳۰ تیر در بابلسر به دنیا آمدم و دوران کودکی خود را در بابلسر و بعد از آن در اندیمشک سپری کردم.
پدرم را بر اثر حادثه در آنجا از دست دادم و به همین دلیل به عنوان فرزند دوم مجبور شدم که دوباره به همراه خانواده به شمال برگردم.
* چطور به خطاطی علاقه مند شدید؟
در سال ۴۹ در خانواده پدری، پیش پسرعموی خودم که نقاش و خطاط بود و به طور طور تجربی کار می کرد، به این رشته علاقه مند شدم و تحت تعلیم ایشان قرار گرفتم.
بعد ها در سال ۶۰ به انجمن خوشنویسان رفته و شروع به آموزش کلاسیک پیش استاد امیرخانی کردم.
در حال حاضر هم چهار خوشنویس ممتاز در خانواده پدی وجود دارد که یکی از آن ها بنده هستم و چند باری هم نمایشگاه هایی مشترک برگزار کرده ایم.
* خوش نویسی محل درآمد و شغل شما بود؟
در سازمان تامین اجتماعی، به عنوان کارشناس روابط عمومی استخدام شدم.
ولی هم زمان امور نقاشی و خوشنویسی را هم انجام می دادم.
حدود ۳۲ سال در این سازمان کار کردم و در سال های آخر نیز به عنوان مدیر حسابرسی سازمان فعالیت می کردم.
مدرک من هنری بوده و با فوق لیسانس معادل، در دانشگاه آزاد و حقوق قضایی تدریس کرده ام و مدت ۲۵ سال نیز مدیر انجمن خوشنویسان و خانه هنرمندان استان بودم.
* از فعالیت ها و استادان خود بگید.
در این سال ها ده ها مقاله در مجلات و مصاحبه های گوناگون در رادیو و تلوزیون و سخنرانی های بسیاری نیز در زمینه های هنری اجتماعی انجام داده ام.
در حوزه خط نستعلیق نزد استاد امیرخانی و در خط نستعلیق شکسته، نزد یدالله خوانساری کابلی آموزش دیدم.
می توان گفت که در مدت ۲۵ سال تدریسم در انجمن خوشنویسان استان، حدود ۵۰ تا ۶۰ فارغ التحصیل ممتاز، تحویل جامعه هنری گلستان دادم و موفق به تاسیس انجمن خوشنویسان در شهر های گرگان، بندر گز، کردکوی، بندرترکمن و علی آباد کتول شدم و سال ها آنجا تدریس کردم که اکنون نیز شاگردانم در آنجا مشغول به تدریس هستند.
*با وجود اینکه اصالت شما به بابلسر تعلق دارد چرا در گرگان به فعالیت خود ادامه دادید؟
به دلیل مشکلات مسکن از تهران به گرگان نقل مکان کردم تا این مشکلات حل شود.
الان حدود ۲۵ سال است در این شهر هستم؛ همسر من هم کارمند تامین اجتماعی است.
در سال ۹۷ با سختی های زیادی توانستیم به تهران برگردیم اما به علت ارتباط عاطفی و هنری که به این شهر دارم نتوانستم رابطه خود را قطع کنم به همین دلیل مدام در رفتوآمد هستم.
*تاکنون چند نمایشگاه برگزار کردید؟
چهار نمایشگاه انفرادی داشتم که در اسفند ۹۷ پنچمین نمایشگاهم در تالار فخرالدین اسعد گرگانی برگزار شد و همچنین دو نمایشگاه خارجی در پاکستان و ترکمنستان هم داشته ام.
*برای برگزاری نمایشگاه ها از جایی کمک می شوید؟
در آخرین نمایشگاه که داشتم ۴۰ میلیون تومان هزینه کردم.
هیچ هنرمندی در استان توانایی این کار را ندارد اما مجبور بودم زیرا در استان کسی کمکی به من نکرد.
مجبور شدم برای برخی هزینه های نمایشگاه، از اسپانسر کمک بگیرم زیرا در غیر این صورت حتی نمیتوانستیم کاتالوگ ها را چاپ کنم ولی خوشبختانه نمایشگاه را با بهترین کیفیت به کمک دوستان و هنرمندان و هزینههای شخصی بنده برگزار شد.
حتی فرماندار آمدند و ضمن تقدیر و تشکر از وزارت ارشاد خواستند که کمک مالی انجام شود و امروز بعد از گذشت هشت ماه، ریالی به من کمک نشده.
بنده محتاج این مبالغ نیستم زیرا در آمد من از جای دیگری تامین میشود ولی هیچ هنرمندی در استان آیندهای ندارد.
*وضعیت انجمن خوشنویسان استان چگونه است؟
متاسفانه در حال حاضر نه تنها انجمن استان، بلکه انجمن کشور نیز شرایط مناسبی ندارد.
مشکلات استان، مربوط به اداره ارشاد و خود انجمن ها است.
در حال حاضر، شخصی با حمایت از تهران، بر مدیریت انجمن چنباتمه زده و با وجود رفتن اساتید خطاطی استان از انجمن، وی همچنان بر سر جای خو است.
در حال حاضر هم چیزی از انجمن خوشنویسان باقی نمانده است.
انجمن خوشنویسان در حال حاضر هیچ هویتی ندارند.
زمان حضور من در انجمن، شعرا و بزرگان شهر در انجمن شرکت و به این انجمن کمک میکردند؛ دیگر نمی شود چنین فضایی ایجاد کرد.
*فعالیت خودتان در حال حاضر چگونه است؟
در حال حاضر بنده عضو هیچ انجمنی نیستم و در هیچ انتخاباتی از جانب از انجمن شرکت نمی کنم.
حتی در انجمن تهران هم به دلیل مشکلات و تفرقه های ایجاد شده، کناره گیری کردم و با استادان و هنرمندان دیگر به طور خصوصی برای کارها مشاوره میگیرم و مشاوره می دهم.
* درباره گلستان توضیح دادید اما چرا حال خوشنویسی در ایران مناسب نیست؟
دیگر آن انگیزه ها و خلاقیت لازم را در انجمن ها نمی بینم.
وقتی که فضای جامعه اقتصادی شده و اولویتهای مردم کاملا به سمت اقتصاد حرکت می کند، هنر جزو دغدغههای مردم نمی شود.
دلیل دیگر این ماجرا، شاید بی توجهی مسئولین باشد، اگر دولت در این زمینه سرمایهگذاری نکند برای هنر آینده ای وجود ندارد زیرا که در هنر نه چنان درآمدی وجود ندارد و نه توجهی به آن میشود و حتی برای افراد فعال در این زمینه بازنشستگی وجود ندارد.
در صورتی که نتوانیم برای جوانان انگیزه ایجاد کنیم، دیگر کسی به طور ریشه ای این کار را دنبال نمیکند.
* چرخ زندگی هنرمندان به راحتی می چرخد؟
آینده هنرمندان ما آینده درخشانی نیست که بتواند جوانان را به این سمت بکشاند و بنده هیچگاه نمی توانستم به عنوان هنرمند، شاغل باشم.
به قول حافظ «هنر نمی خرد ایام و غیر اینم نیست...».
کجا روم به تجارت به این کساد متاع؛ متاسفانه، هنر در کشور ما متاع کسادی است.
هنرمندان مشهور سطح استان را می شناسم که هم اکنون به کارهایی چون سنگ قبر نویسی روی آوردن و بعضی از آنها زندگی خود را با تاسیس آموزشگاه و یا فقط از راه آموزش و تدریس میگذرانند.
اما در کشور ما دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد از هنرمندان حمایت نمی کنند، در حال حاضر شاید بتوان گفت که در کل کشور، ۱۵ هنرمند دست اول وجود داشته باشد که بتوان برای آن ها بازنشستگی تعریف کرد که اگر دولت برای هنرمندان درآمدی در نظر بگیرد و آنها را مورد حمایت خود قرار دهد، هیچ هزینه ای زیادی برایش ندارد و با حقوق بازنشستگی معمولی برای آنها، ضرری نخواهد کرد.
* شنیده ایم در اتاق فکر ارشاد هم مشغول هستید.
در اتاق فکر اداره ارشاد چه کارهایی انجام می دهید؟
آیا اصلا به مبانی فکری توجه می شود؟
بله در حال حاضر بنده دبیر اتاق فکر ارشاد نیز هستم؛ می توان گفت در این اتاق فکر هیچ اتفاقی نمیافتد اما به شرطی در این اتاق شرکت کردم که پیشنهادات ما را گوش کنند و برای اجرای آن اقدام کند.
ما قرار است که ناامیدی را در مردم ایجاد نکنیم و یأس را پرورش ندهیم.
اگر من به این قضیه کمک نکنم پس قطعا فرد کم تجربه تر از من را به این عرصه ورود خواهند داد.
* برای این مشکلات چه راهکاری ارائه می دهید؟
عدم سرمایهگذاری امروز در هنر، صدماتی را در ۴۰ سال آینده به وجود می آورد؛ امروز تمام پوشاک و نحوه آرایش کردن فرزندان ما را دیگران تعیین میکند که این مسئله ای اجتناب ناپذیر است، اما میتوانیم با تزریق سرمایه در زمینه هنر و تقویت آن مقابله کنیم و بایستی در مسائل ریشهای و بنیادی مثل فرهنگ، سرمایه گذاریهای عمیق صورت گیرد.
من معتقدم که فرهنگ حتی از اقتصاد هم می تواند مهم تر باشد زیرا گذشته و آینده ما به آن مربوط است.
* مشکل اصلی جامعه امروز را چه می دانید؟
درجامعه ما مسئولان شبیه حرفهای خود نیستند.
بنده قصد اصلاح کسی را ندارم.
در نمایشگاه هم شعاری معروف داشتم از استیو جابز که می گفت «وقت شما محدود است آن را در زندگی دیگران هدر ندهید.» مشکل از جایی صورت میپذیرد که ما دور می شویم.
وظیفه ما عشق و مهربانی را در جامعه رواج دهیم.
*جمله پایانی؟
بنده در نمایشگاه هم تمامی پیام که آورده بودم پیامهایی از عشق بود، حرف آخر من حرفی از مارگوت بیکل است که می گوید: بیا تا جبران محبت های ناکرده کنیم.
بیا آغاز کنیم، فرصتی گران را به دشمن خویی، از کف ندهیم و کسی نمی داند چقدر فرصت باقیست تا جبران گذشته کنیم.
دستم را بگیر.