زبان دوم، حلقه مفقوده گردشگری در یزد/ واکاوی عقبماندگی دانشآموزان در مدارس
در حالی شهر یزد به جهان شهر شهرت یافته است که جوانان این دیار نمیتوانند بعد از فارغالتحصیلی مقطع دیپلم به یکزبان بینالمللی سخن بگویند، در قالب میزگردی با حضور پیشکسوتان تدریس زبان انگلیسی به واکاوی عقبماندگی دانش آموزان، از تدوین غیرحرفهای کتب درسی تا عدم نظارت بر آموزشگاههای آزاد زبان در یزد پرداختهایم.
در حالی شهر یزد به جهان شهر شهرت یافته است که جوانان این دیار نمیتوانند بعد از فارغالتحصیلی مقطع دیپلم به یکزبان بینالمللی سخن بگویند، در قالب میزگردی با حضور پیشکسوتان تدریس زبان انگلیسی به واکاوی عقبماندگی دانش آموزان، از تدوین غیرحرفهای کتب درسی تا عدم نظارت بر آموزشگاههای آزاد زبان در یزد پرداختهایم.
به گزارش خبرگزاری فارس از یزد، وقتی حرف سبک زندگی اسلامی و فرهنگ اصیل ایرانی به میان میآید؛ از آموزشوپرورش بهعنوان اولین نهاد تأثیرگذار انتظار حمایت میرود و جدای از دروس مختلف از قرآن و تعلیمات دینی گرفته تا ریاضی و فارسی و غیره که حساسیتهای آموزشی آن موردتوجه قرار میگیرد؛ درس زبان انگلیسی گرچه سعی شده محتوای آن از بدآموزیهای فرهنگ غربی مراقبت شود ولی وقتی وارد آموزشگاههای آزاد میشود کمتر از فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی، در عکسهای کتابهای آموزشی و هم در متن به چشم میخورد.
حالا که مجلس شورای اسلامی با رسانهای کردن طرح جدید خود یعنی «رفع انحصار از زبان انگلیسی در نظام آموزش همگانی کشور» میخواهد میدان را به آموزشگاههای آزاد بسپارد آیا یکبار قبل از تدوین طرح خود درباره چرایی بیکیفیت بودن کتب آموزش زبان انگلیسی تحقیق و تفحص کرده است که چنین شتابان به آموزشوپرورش میتازد؟
وقتی هنوز قصه پر غصه معلمان زبان انگلیسی و فریادهای آنان در چند دهه گذشته در سایه مافیای پشت پرده تدوین غیرحرفهای کتب این درس پایان نیافته است؛ کلاغه به خانهاش میرسد تا آموزشگاههای آزاد در سایه تدریسهای جورواجور و عدم نظارت فعالیت کنند.
فرصتی پیش آمد تا در میزگردی با سه پیشکسوت تدریس زبان انگلیسی (آقایان حسن جهانشاهی، محمدعلی مزیدی و سید علیاکبر مدرسی) با قریب به 30 تا 40 سال سابقه تدریس در استان یزد در انجمن زبان انگلیسی به واکاوی مستقل مشکلات این درس جدای از حواشی رسانهای مربوط به طرح مجلس بپردازم.
در نگارش این گزارش میخواهم با حفظ امانت، خود را با امواج پرتلاطم رسانه به ساحل صداقت و شفافیت برسانم و گوهر ناب عشق معلمان این درس را در آموزشوپرورش فرزندان میهن اسلامیمان نشان دهم و نیز قضاوت را به مخاطب بسپارم تا در روشنگری افکار عمومی سهم کوچکی ایفا نمایم.
*گفتگو با معلم پیشکسوت زبان انگلیسی یزد
«حسن جهانشاهی فرد» متولد 1319 شمسی است که از سال 1338 وارد آموزشوپرورش شد و همزمان به تحصیل کارشناسی زبان انگلیسی در دانشگاه اصفهان پرداخت.
او از سال 1349 در یزد تدریس زبان انگلیسی را در دبیرستان ماندگار ایرانشهر آغاز کرد و در این مدت در مراکز دیگر ازجمله تربیتمعلم یزد، نمونه ملک ثابت، مهدیه، شرف، استعدادهای درخشان، رزمندگان و فرزانگان هم تدریس داشته است.
بعد از بازنشستگی در سال 1375 هنوز به تدریس این رشته و رفع موانع آموزشی آن و نیز بهعنوان رییس انجمن علمی آموزشی معلمان زبان انگلیسی استان یزد مشغول به کار است و خود را بازنشسته نمیداند.
او که یک پیشکسوت و مسلط به زبان انگلیسی است اعتقاد دارد «معلم» آفریدهشده است.
آموزش این زبان به کودکان خردسال را تنها نمایش «لاکچری» و یا چشم و همچشمی از سوی برخی خانوادهها میداند و یا در ادامه سخنانش، آموزش زبان انگلیسی در دوره ابتدایی در آموزشگاههای غیرانتفاعی و مراکز خصوصی را مثمر ثمر نمیداند و خواستار نظارت بیشتر بر شیوه آموزشی آنان است.
او خواستار رفع موانع موجود برای تدریس دیگر زبانهای خارجی روز دنیا به دانش آموزان است و یادگیری زبان انگلیسی در جهان شهر یزد را راهی برای پیشبرد اهداف جهانگردی میداند.
حسن جهان شاهی سه عنوان کتاب به نامهای «گذر عمر، زندگینامه و خاطرات یک معلم یزدی»، «سرای زندگی» با موضوع معاد و دوران پس از مرگ و «پیشکسوتان آموزش زبان انگلیسی در استان یزد» دارد که بامطالعه کتاب پیشکسوتان آموزش زبان انگلیسی و مصاحبه او در قالب سؤال و جواب از معلمان زبان، او را یک خبرنگار تمامعیار میپنداری که به معرفی بیش از 80 معلم پیشکسوت میپردازد و در مصاحبه با قریب به 40 معلم، دغدغه معلمان این رشته را یکجا جمعآوری کرده است.
قبل از انقلاب و بعد از دریافت مدرک کارشناسی زبان انگلیسی از دانشگاه اصفهان، «خانه زبان یزد» را تأسیس کردم و تعداد زیادی دانشآموز زبان داشتم.
بعد از انقلاب به خاطر ماهیت بیگانه بودن زبان انگلیسی و گرایشها انقلابی مردم کسی علاقهای برای فراگیری زبان نداشت و اکثراً افرادی که به مؤسسه من میآمدند علاقهمند به تدریس بودند و از هر پنج نفر، چهار نفرشان معلم زبان بودند که به خاطر عشق به خدمت در انقلاب اسلامی به کشور بازگشته بودند.
*استاد گرامی، شما قبل از انقلاب وارد آموزشوپرورش شدید.
بعد از انقلاب اسلامی وضعیت زبان انگلیسی چگونه شکل گرفت؟
تا اینکه امام خمینی (ره) در ابتدای انقلاب فرمودند «درگذشته احتیاجی به فراگیری زبان انگلیسی نبود و امروز احتیاج است و جزء برنامه تبلیغات مدارس باید زبانهای زنده دنیا باشد و این امروز محل احتیاج است و مانند دیروز نیست که صدای ما از ایران بیرون نمیرفت ولی امروز ما میتوانیم در ایران باشیم و به زبان دیگری در همه جای دنیا تبلیغ کنیم».
*بعد از پیام امام راحل وضعیت فراگیری زبان انگلیسی چگونه ادامه یافت؟
تا سال 58 اینگونه بود و کمکم دانش آموزان متوجه شدند که شهید بهشتی به زبان انگلیسی چقدر زیبا سخن میگوید، کمکم حوزههای علمیه یزد که در آن موقع آقای انوری هم بودند شروع به آموزش زبان انگلیسی کردند.
بعد مردم دیدند که آموزش زبان از سوی قشر مذهبی در حال فراگیری است و بینش مردم نسبت به زبان انگلیسی تغییر کرد.
*جایگاه معلمان زبان انگلیسی در جامعه چگونه است و رسالت این قشر در تدریس زبان چیست؟
معلمان زبان مثل دیگر معلمان باید جایگاه بالایی در جامعه داشته باشند وگرنه فردایی بهتر از امروز نخواهیم داشت.
رسالت دبیران زبان در تدریس باید نفی برتری فرهنگ غربی، نفی تحقیر فرهنگ ایرانی، اسلامی، نفی الگوبرداری از ناهنجاریهای فرهنگ غربی باشد و توانایی دانش آموزان برای یادگیری این درس رسالت اصلی معلمان زبان است.
*دغدغه ذهنی شما بهعنوان معلم زبان انگلیسی چیست؟
چیزی که مهم است انواع زبان باید امکان آموزش بیابند و دغدغه ذهنی من این است که چرا کلاسهای زبان انگلیسی برای خردسالان میگذارند؟
به نظر من بیشتر نوعی «لاکچری» و نوعی چشم و همچشمی ممکن است باشد.
گرچه خودم در اوایل انقلاب متقاضی کلاس زبان انگلیسی داشتم ولی اگر کسی از من میپرسید آیا فرزند خردسالمان را ثبتنام کنیم؟
میگفتم: خیر.
*به نظر شما از چه سنّی میتوان زبان انگلیسی را به کودکان آموزش داد؟
سال پنجم یا ششم دبستان وقت مناسب آموزش زبان انگلیسی به کودکان است چون در خردسالی تنها کلمات را یاد میگیرند و یادگیری زبان پیوستگی ندارد.
گاهی آموزشگاههای زبان ما غلط هم یاد دادهاند.
واقعاً این کودک، کلمات را کجا استفاده میکند؟
هیچ کجا و نتیجه مطلوبی هم ندارد.
آن موقع که در خانه زبان بودم دو نفر از خانمها کلاس خردسالان را تدریس میکردند ولی اعتقاد شخصی من نبود ولی متقاضی داشتیم.
بعدها کلاس مبتدی انگلیسی با حضور آقای شهاب برگزار شد.
او به نظر من از همه اساتید زبان ایران بالاتر بود و روزگاری همکلاسی من بود.
او درگذشته کلاسهای مبتدی خوبی برای دانش آموزان پنجم و ششم دبستان داشت و دانشآموز با معلم صحبت میکرد.
از طرف آموزشوپرورش هنوز امکانات آموزش دبستانیها نیست.
کانون زبان ایران هست که بهصورت سراسری برگزار میشود.
چون منفعت و سود شخصی برای کانون مطرح نیست برای همین خوب کار میکنند.
برای کودکان پنجم و ششمی از صفر شروع میکنند.* آموزشوپرورش کلاس ویژهای برای دانش آموزان برگزار میکند؟
*عملکرد آموزشگاههای آزاد یزد را چگونه ارزیابی میکنید؟
آموزش زبان انگلیسی در دوره ابتدایی که در حال انجام است ازجمله در مراکز خصوصی و غیرانتفاعی که تعدادش در یزد در حال زیادشدن است شاید در نگاه اول برای اشتغالزایی عدهای درآمد داشته باشند ولی مشکل اینجاست که برای دانشآموز مثمر ثمر نیست.
خاطرهای به ذهنم رسید: به یک سلمانی رفته بودم و آقای آرایشگر میگفت پول کلاس زبان بچهام زیاد است.
از او پرسیدم برای چه میفرستی؟
گفت چون همه میفرستند من هم میفرستم.
گرچه امروز انجمن زبان انگلیسی استان فعال است ولی دوران مدیر کلی آقای شهسواری دوران شکوفایی و طلایی آموزش زبان در استان یزد بود و کلاسهای زیاد بازآموزی انگلیسی داشتیم و اکثر کارمندان ادارات و مدارس در آنجا آمدند و آموزش دیدند حتی معاونان سابق هم چندین دوره طی کردند.
از آن دوران به بعد به علت کم علاقگی مدیران و یا کمبود اعتبار دوره ضمن خدمت برگزار نشد و متأسفانه موفق نشدیم و اگر کلاس ضمن خدمتی هم برگزار میشد بدون همکاری انجمن زبان انگلیسی بود.
*آموزشگاههای آزاد چه نقشی در یادگیری زبان انگلیسی دانش آموزان دارند؟
الآن وضعیت آموزش زبان انگلیسی ما بهگونهای شده است که دانشآموزی که قبل از یادگیری زبان به کلاس خصوصی رفته میتواند موفق شود و دانشآموزی که اصلاً آموزش قبلی نداشته است در حقیقت صفر است و معلم هم نمیتواند کاری از پیش ببرد.ازنظر ساعت تدریس کم است.
نحوه نوشتن کتابها یکجانبه گرایانه بوده است وکسانی برای نوشتن کتابهای درسی کمک کردهاند که آموزشگاههای بزرگتری داشتهاند و اینها خط دادهاند.
* وضعیت آموزش زبان انگلیسی مدارس چگونه است؟
مشکل آموزش کجاست؟
قبلاً برای معلمان مقطع ابتدایی همکلاس میگذاشتیم ولی الآن هر کس معلم شد میتواند در همه مدارس تدریس کند.
در یک دورهای سطح سواد دانش آموزان صفر بود و ما دبیران زبان تحصیلکرده هم نداشتیم ولی امروزه هم تعداد دبیران مدرک گرفته فراوان است و هم سیستم و کار تدریس خوب است.
یک سری مشکلات به سیستم برمیگردد و متأسفانه وقتی یک نفر بهعنوان معلم آموزشوپرورش استخدام شد تا آخر بازنشستگی تدریس میکند و هیچگونه انضباط قانونی وجود ندارد.
گاهی افرادی که بهتر درس میدهند به منطقه دیگر منتقل نمیشوند و کسانی که تدریس خوبی ندارند سریعتر منتقل میشوند که متأسفانه اولویت مثبتی برای این دسته وجود دارد.
میتوانست برنامهها اینگونه باشد فردی که در آموزشوپرورش بهعنوان معلم وارد میشود حتماً تا آخر بازنشستگی معلم نباشد بلکه بر اساس عملکرد مثبت و نتیجهبخش بودن آن ادامه دهد در غیر این صورت اگر مشکلی دارد و یا از درس دادن به دانش آموزان تنفر دارد نباید در آموزشوپرورش بماند، این اشکال در سیستم کلی ما وجود دارد.
شاید اگر در یک کار اقتصادی وارد شود چهبسا موفقتر هم خواهد بود و باید او را از تدریس بازگردانند.
*با توجه به سابقه حضور شما در آموزشوپرورش و تداوم آن تا امروز، واقعاً کتب درسی و ساعات اختصاصی درس زبان انگلیسی درس در هفته مفید بوده است؟
در کتابهای جدید تغییراتی را ایجاد کردند و مشکلاتی برای ما به وجود آمد و حتی ساعت تدریس زبان خیلی کم است.
ما خواهان افزایش آن بودیم ولی ناگاه در مدارس دولتی به دو ساعت کاهش یافت.
این دو ساعت هم هر ساعتش 40 دقیقه بیشتر نیست.
وضعیت کتابها گرچه به نسبت سالهای گذشته بهتر شده ولی عالی نیست که امیدواریم بهتر شود.
* آیا کتب آموزشی زبان انگلیسی مدارس کافی است؟
کتابهای تدوینشده موجود کافی نیست چون هدف از نوشتن این کتابها مکالمه دانشآموز نبوده و هدف رساندن دانشآموز به کنکور است.
هدفشان تشخیص کلمات و حداکثر ورود دانشآموز به دانشگاه است.
متأسفانه افرادی هم که به دانشگاه وارد میشوند سطح آموزشها مشخص میشود که همه در یک سطح نیستند.
پسر من که دکتر است و در یزد یکی از بهترین دانش آموزان بود در دانشگاه احساس کرده بود دانشجویان شهرهای دیگر بالاتر هستند.
*آیا اگر کتابها تغییر یابند این ظرفیت وجود دارد که دانشآموز ما مکالمه هم یاد بگیرد؟
تعداد ساعات دانش آموزان دیگر کشورها زیاد است.
یک دانشآموز افغانی در مؤسسه خانه زبان داشتم که بعدها یونسکو او را استخدام کرد برای مترجم خود.
ظرفیت وجود دارد که باید خیلی مشکلات حل شود.
*شما با انجمن زبان انگلیسی کشور در مورد وجود مشکلات آموزشی آموزشوپرورش مکاتبه هم داشتهاید؟
بله.
درگذشته برای ارتقای وضعیت آموزش زبان مکاتباتی داشتهایم.
اگر بودجه کافی بود و اگر مسؤولان رأس کشور برنامهریزی میکردند که دانشآموز باید زبان انگلیسی را در طول دوران تحصیل تا دیپلم یاد بگیرد دیگر مشکلی نبود.
کتاب درسی و ساعت درسی زبان را باید وزارت آموزشوپرورش تصویب کند.
چند وقت پیش با رییس آموزشوپرورش اردکان یک دیداری داشتیم.
جوان خیلی فعال و موفقی است.
از ما خواست که جزوههای کوچکی برای جهانگردان تهیه کنیم که در حال آماده کردن هستیم.
به نظر من اگر یادگیری زبان را بهسوی اهداف جهانگردی و معرفی فرهنگ ایرانی اسلامی خود سوق دهیم بیشتر مورد استقبال قرار میگیرد.
* انجمن زبان انگلیسی استان یزد از بدو تأسیس چه اقداماتی داشته است؟
اکنون آموزش ضمن خدمت نداریم ولی درگذشته آموزشوپرورش مشخص میکرد.
در زمان مدیرکل اسبق دوره ضمن خدمت زیاد برگزار کردیم و آمار قابلتوجهی داریم.
تهران هم مجوز برگزاری میداد اما بعد هیچگونه بودجه و اجازهای ندادند.
ما یک مؤسسه مردمنهاد هستیم و وابسته به آموزشوپرورش نیستیم.
اگر نظر یا پیشنهادی داریم در قالب نامه به معاونت مربوطه میفرستیم و آنها تصمیم میگیرند که این نامه را ارسال کنند یا نه؟
کار اجرایی جالبی ندارند و آنها موظف به اجرای پیشنهادها ما نیستند.
فقط مجوز فعالیت به ما دادهاند که کارکنیم و اگر جلساتی هست ما را دعوت میکنند برویم و اگر لازم بدانند وضعیت آموزشگاهی را بررسی میکنیم.
*آیا بر عملکرد آموزشگاههای آزاد زبان در یزد نظارتی وجود دارد؟
بهطور مثال آموزشوپرورش چند سال پیش نامهای به ما داده بود تا تمام کلاسهای آموزش زبان انگلیسی یزد را بررسی کنیم ولی اینکه نظارت ما آیا مؤثر بود یا خیر؟
اطلاعی نداریم چون همان کلاسها در آموزشگاه هاادامه یافت؛ مثلاً درجایی به روش تدریس آموزشگاهی ایراد گرفتم که گفتم چه روشی تدریس میکنید؟
آنها نمیدانستند روش چیست؟
بعداً هم متوجه شدیم که تغییری درروش ندادهاند.
چون مجوز آموزشگاه زبان انگلیسی توسط آموزش و پروش دادهشده است.
به نظر من نظارتی وجود ندارد و همه به یک شیوه تدریس ندارند.
حدود 90 آموزشگاه در شهر یزد وجود دارد که از آموزشوپرورش مجوز دارند.
در شهر یزد آموزشگاهی را دیدم که هیچ مهارت و تسلطی در آموزش زبان انگلیسی نداشت.
*چه مطالبهای بهعنوان پیشکسوت آموزشوپرورش دارید؟
باید اهمیت بدهند که شما که انجمن زبان انگلیسی هستید بروید ببینید فلان آموزشگاه چگونه تدریس میکند و به ما گزارش بدهید.
ولی متأسفانه «حب الدنیا رأس کل خطیئه».
سال 51 یک «سمیناری» در ارومیه از طرف وزارت آموزشوپرورش برگزار شد.
در آنجا از هر شهرستان یک نفر رفته بود و از یزد هم من رفته بودم.
در آن زمان کتابها رسم بود که راهنمای فارسی هم داشت و دانشآموز کاری به معلم نداشت و یادگیری نبود.
همه دبیران در آن موقع پیشنهاد دادند که معلمان زبان برای آموزش انگلیسی به خارج بروند و کتابهای درسی به فارسی ترجمه نشود.
یزد که رسیدیم کتابهای راهنما به فارسی زودتر از ما به یزد رسیده بود چون سوءاستفادههای مالی مطرح بود.
الآن همین کلاسهای آموزشگاهها که کلاس دارند باید بیشتر مورد نظارت قرار گیرد.
*در خصوص عملکرد آموزشگاهها بیشتر توضیح بفرمایید.
مثلاً فقط آمار میفرستند و تمام بررسیهای آموزشوپرورش در حد دریافت آمار است.
700 معلم زبان انگلیسی در کل استان عضو انجمن ما هستند.
همایشهای تفریحی به مناسبتهای مختلف برگزار میکنیم.
اعضا اعم از بازنشسته و شاغل هستند.
برگزاری کلاسهای آموزشی برای معلمان فقط باید با درخواست آموزش و پروش باشد و الآن خود آموزشوپرورش برگزار میکند.
قبلاً از انجمن حمایت میشد و ما میتوانستیم در همه شهرهای استان کلاسهای زبان انگلیسی برگزار کنیم و اصول صحیح آموزش زبان انگلیسی را آموزش دهیم.
*گروه زبان انگلیسی در آموزشوپرورش چه فعالیتی دارد؟
گروه زبان انگلیسی در آموزش و پروش با انجمن زبان انگلیسی متفاوت است و معلمان زبان انگلیسی موظف به اجرای تصمیمات گروه و شرکت در دورههای آنان هستند.
*آیا اگر افراد حقیقی و حقوقی درخواست معلم خصوصی نمایند ظرفیت اعزام و یا کتب آموزشی اختصاصی هم دارید؟وبرای مناطق محروم و اقشار بیبضاعت هم آموزش داشتهاید؟
بله امکان اعزام معلم زبان حتی از مقدماتی تا پیشرفته راداریم.
ما از کتب مؤلفان بزرگ استفاده میکنیم و در حال تهیه جزوات گردشگری هستیم که اگر آماده شد؛ دانش آموزان هم میتوانند استفاده کنند.درگذشته فرزندان ایتام و برخی مناطق محروم را بهصورت رایگان آموزش دادیم و چشمداشتی هم نداشتیم.
به گزارش خبرنگار فارس، دکتر ابوالفضل موسوی بیوکی نماینده مردم شریف مردم یزد و اشکذر در مجلس شورای اسلامی در ابتدای امسال در نشستی با موضوع راههای پیشرفت شهر جهانی یزد گفته است: «بدون شک اگر این ارتباط با گردشگران خارجی برقرار شود بهمانند استان خراسان رضوی که طرح آموزش زبان عربی را در سطح استانشان پیادهسازی کردند میتواند اثرات مثبت خود را نشان دهد و در شهر جهانی باید به شکلی عمل کنیم که زبان انگلیسی بهصورت یک الزام در یزد باشد.
میتوان با برنامهریزی، زبان انگلیسی را زبان دوم یزد معرفی کرد و در راستای یادگیری مردم استان فعالیتهایی را انجام داد زیرا اثرات چشمگیری را خواهد داشت».
*در ادامه این میزگرد، با سید علیاکبر مدرسی از دیگر پیشکسوتان تدریس زبان انگلیسی در استان یزد گفتگو کردهایم:
سید علیاکبر مدرسی از پیشکسوتان تدریس زبان انگلیسی در دبیرستانهای شهر یزد به شمار میرود.
او متولد 1331 در یزد است و تحصیلات این رشته را در مقطع کارشناسی در دانشگاه عالی کرمان گذرانده است.
در سال 1355 به استخدام آموزشوپرورش درآمده و در سال 1383 بازنشسته شده است ولی همچنان در این زمینه فعالیت دارد.
یکی از اعضای انجمن زبان انگلیسی معلمان و جزء هیأت مدیره آن است.
مدرسی در طول دوران خدمت خود در دبیرستانهای ام سلمه، حکیم زاده، فاطمیه، رادمنش، محمد طاهری، زینبیه، ملک ثابت، نمونه فرهنگ و دهقان پور تدریس داشته است.
*استاد گرامی، از اینکه در این میزگرد شرکت کردید بسیار سپاسگزاریم.
چه آرزویی بهعنوان معلم زبان انگلیسی دارید؟
سخنان آقای جهان شاهی مبسوط بود.
فقط یک همکاری و مساعدت لازم است که بتوانیم از سوی انجمن یک فعالیتی برای زبان انگلیسی و پیشرفت آن در مدارس و هر جا که متقاضی هستند انجام دهیم.
درخواست ما مشخص است.
بیشتر باید معلمان در کنار هم باشیم تا بتوانیم همکاری کنیم.
*جریان دوزبانه شدن کودکان زیر سن دبستان و شیفتگی خانوادهها برای این موضوع چیست؟
باید زبان مادری را اول یاد بگیرند و از کلاس چهارم و پنجم آموزش زبان انگلیسی را شروع کنند.
* انجمن انگلیسی در همه استانها تشکیلشده یا خیر؟
در سال 83 در یزد تشکیل شد و همه استانها هم فعالاند.
برخی استانها بیشتر فعالاند؛ مثلاً در برخی استانها هر تابلویی که قرار است به زبان انگلیسی درسطح شهر نصب شود باید با مجوز انجمن باشد.
همایش انجمنها را هم هر دو سال یک بارداریم.
*آیا غیر از زبان انگلیسی، زبانهای خارجی دیگر هم در آموزشوپرورش میتواند تدریس شود؟
اول گرایش منفی نسبت به زبان دیگری بود ولی از طریق مسؤولان وضعیت گرایش تغییر کرد.
ما در یزد فقط انجمن انگلیسی داریم و برخی میخواستند آلمانی یا فرانسه هم باشد.
در استانهای دیگر به دلیل کثرت جمعیت زبانهای خارجی دیگر هم دارند.
*چرا هنوز هم بعد از بازنشستگی به تدریس زبان انگلیسی مشغولید؟
اعتقاد من این است که باید کارکنیم.
این سوادی که داریم میخواهیم به دیگران انتقال دهیم.
مدارس بهشدت با کمبود دبیر زبان مواجهاند و من هنوز تدریس دارم.
وقتیکه شاگرد، مدیر مدرسه و اداره راضی باشد؛ وجدان ما هم راضی است و خدا هم حتماً راضی است.
*خاطره جالبی دارید که تعریف کنید؟
سال تحصیلی گذشته در یک مدرسه غیردولتی تدریس داشتم و در این مدارس نظرسنجی از دانش آموزان درباره میزان رضایت از تدریس دارند.
وقتی رفتم برگههای امتحانات را به مدیر تحویل دهم برگههای نظرسنجی شاگردان من روی میز مدیر بود و در یک برگهای نوشتهشده بود: «آقای مدرسی زیاد کار میکنند در کلاس» این برای من خیلی اهمیت دارد که شاگردی این جمله را بنویسد تا اینکه بگوید با موبایل بازی میکند.
میخواستم از مدیر بخواهم که این برگه را به من بدهد تا آن را قاب کنم و یادگاری نگهدارم.
من برایم مهم نیست کدام مدرسه باشد حتی مسافتهای طولانی را رفتهام.
شاگرد امانت در دست من است و نباید استخوان در گوشت جای بگذارم و باید همه موارد درس را شرح دهم اعم از دیکته، قواعد، مکالمه و...
را بگویم.
رویکرد کتابهای جدید صحبت کردن و گوش دادن است؛ یعنی باید روبهرو بادانش آموزان صحبت کنم و فرصت زیادی در کلاس نداریم و وقت بسیار محدود است.
*از میزان اختصاص ساعات درسی زبان انگلیسی در مدارس رضایت دارید؟
در مدارس غیردولتی چهار ساعت برای تدریس و آموزش زبان اختصاص دارد و در مدارس دولتی دو ساعت و مدارس هیأتامنایی سه ساعت است.
ما تلاش خودمان را میکنیم تا در درگاه الهی شرمنده نباشیم.
رسالت معلمان زبان انگلیسی هم باید این باشد که هم تجربه و هم مطالعه خود را افزایش دهند و هم به شیوهای تدریس کنند که دانش آموزان به این درس اهمیت بدهند.
*ارتباط انجمن با آموزشوپرورش را چگونه ارزیابی میکنید؟
انجمن را میگویند خودکفا بشوید و گزارش را به اداره بدهیم که چند تا جلسه تشکیل دادهایم.
حتی یک فتوکپی نیازمند پول و بودجه است و درآمدی هم نداریم.
ما میخواهیم انجمن را بشناسانیم و اگر تقاضایی بود در خدمتگزاری حاضریم.
هر کس میتواند صحبت کند و قدرت حرکت دارد باید برای جامعه خدمت کند.
نباید احساس کرد که از ما گذشته و باید در خانه بنشینیم.
ما باید برای جامعه و پیشرفت آن کارکنیم.
هر کاری دست ما برمیآید انجام دهیم و هرکسی در مسیر خودش کار کند.
یکقدم هم یکقدم است که انشاءالله مثمر ثمر واقع شود.
*گفتگو با محمدعلی مزیدی دبیر پیشکسوت آموزش زبان انگلیسی در یزد
آقای مزیدی هم از دیگر پیشکسوتان تدریس زبان انگلیسی در یزد است که در این میزگرد حضور یافت.
تحصیلات دانشگاهی خود را در سال 1356 در دانشسرای مقدماتی آغاز کرد و رتبه اول تا سوم دانشسرای مقدماتی اردکان را در دوران تحصیل دارا بود.
به خاطر همین برتری، بدون آزمون وارد تربیتمعلم شد و دو سال در یزد ادامه داد.
چند سالی بعد از معلمی، دوباره در آزمون سراسری کنکور شرکت کرد و با رتبه 55 وارد دانشگاه اصفهان و رشته آموزش و ادبیات زبان انگلیسی شد و سه سال دوره تحصیلش را با موفقیت گذراند و مجدد به شغل معلمی خود برگشت و سال 88 هم بازنشسته شد.
از سال 83 مدت بیش از 10 سال و از بدو تشکیل در انجمن زبان انگلیسی فعالیت کرد و در طول مدت خدمتش 15 سال سرگروه زبان انگلیسی و هم عضو گروه بوده است.
*استاد گرامی، آقای مزیدی از اینکه وقتتان را در اختیار خبرگزاری فارس قراردادید بسیار سپاسگزاریم.
*وضعیت تدریس زبان انگلیسی در کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
وضعیت زبان انگلیسی باید ارتقا یابد و تغییر نگرش رخ دهد یعنی نگرش مسؤولین در مورد آموزش زبان انگلیسی عوض شود.
*تغییر نگرش چگونه رخ میدهد؟
یعنی اینکه هدف تدریس زبان انگلیسی از هفتم تا دوازدهم چیست؟اهداف باید مشخص شود.
آیا هدف آموزشوپرورش ورود دانش آموزان به دانشگاه است؟
آیا هدف آموزشوپرورش فقط برای یادگیری زبان انگلیسی یا برای صحبت کردن است؟
باید هدف دقیق مشخص شود و تبیین و تدوین شود که در این صورت مشکلات این درس حل میشود.
*راهکاری هم دارید؟
باید نمره ارزشیابی تغییر کند.
اگر نحوه ارزشیابی بر طبق آن اهداف تدوین شود تقریباً مسأله حل میشود.
چرا؟
مثلاً در پایه هفتم، هشتم و نهم و در دوره دوم متوسطه دهم، یازدهم و دوازدهم، کتب درسی تغییر کرده ولی ارزشیابیها هنوز تغییر نکرده است.
الآن امسال کلاس دوازدهم امتحان نهایی آنها بر اساس متن کتاب تدوینشده بود ولی در اجرا مشکل داشت.
در برگزاری آزمون از پایه هفتم تا دوازدهم مثلاً بخش گفتاری و شنیداری اهمیتی به آن داده نشده بود.
دانش آموزان اول آزمون نهایی مدرسه و دوم آزمون ورودی به دانشگاه در پیش دارند و اینها باید مکمل همدیگر باشد.
در آزمون ورودی دانشگاه ها اصلاً به بخش گفتاری و شنیداری اهمیتی داده نمیشود.
دانش آموزان اگر بخواهند وارد دانشگاه شوند از قبل مشاور دارند که آنها را هدایت تحصیلی میکند و میگوید مثلاً هر درس چه ضریبی در کنکور دارد.
شما باید اول ضرایب دروس را ازنظر نحوه ارائه در آزمون سراسری تقسیمبندی کنید.
سؤالات زبان انگلیسی در آخر دروس عمومی کنکور میآید و اکثر شرکتکنندگان در کنکور فرصتی برای پاسخگویی نمییابند و همین موضوع یکی از دلایل کماهمیت دادن به درس زبان انگلیسی شده است.
*ارزیابی شما از زمان اختصاصی تدریس زبان انگلیسی در مدارس چیست؟
آقایان جهانشاهی و مدرسی بیان کردند که ساعات اختصاصی زبان انگلیسی کم است و من هم تأیید میکنم.
من بیش از 10 سال پیش در همایش سرگروههای زبانهای کشور در تهران شرکت کردم و تمام این مسائل مطرحشده بود.
در آنجا مرحوم مهندس علاقهمندان هم بودند.
پرسیدم که ساعات اختصاصی زبان انگلیسی کم است و شما چه نظری دارید؟
گفت که ما این ساعات را برای زبان انگلیسی دوره راهنمایی و دبیرستان تخصیص دادیم که تلنگری باشد برای دانش آموزان که در کلاسهای بیرون ادامه دهند و اینجا فقط حالت هشدار و تلنگر دارد.
در آن همایش مطرح شد دو یا سه ساعت در هفته یک دانشآموز زباندان نمیشود.
ما اول باید اهداف و چهارچوب آن را مشخص کنیم و ببینیم آیا بیشتر به بخشهای گفتاری و شنیداری اهمیت میدهند یا به نوشتاری و خواندن؟
*راهکار شما چیست؟
نظر من این است که همه موارد توأم باشد و ساعات بیشتر و سرمایهگذاری بیشتری در آموزش بشود و کتابها یک مقداری تغییر کند ولی نگرشها هنوز تغییر نکرده است.
همهاش باید تغییر کند و کتب آموزش ضمن خدمت حضوری و گردهمایی اساتید هم تشکیل شود.
اساتید در یک گردهمایی اهداف برای همه معلمان آموزشوپرورش گفته شود و یک برنامه جامع و کامل نوشته شود و موبهمو با نظارت کامل انجام شود.
ارزشیابی هم بر اساس اهداف بشود در این صورت پیشرفتی در زبان انگلیسی خواهیم داشت.
سرمایهگذاری و تمرکز دانش آموزان برای اهداف آیندهشان خیلی مهم است مثلاً؛ ما دانشآموزانی داریم که علاقهمند به ادامه تحصیل در رشته مترجمی زبان انگلیسی هستند و این دسته نیازمند سرمایهگذاری بیشتری هستند ولی دانشآموزی که رشتههای شاخص میخواهد برود خیلی تمرکز روی درسهای دیگر دارد تا زبان.
حتی ما دانشآموزی داریم که رشته پزشکی هم قبول میشود ولی دو تا کلمه زبان انگلیسی نمیتواند صحبت کند.
چرا؟
چون او بر اساس اهداف خودش برای قبولی در رشته پزشکی سرمایهگذاری کرده است.
*در مورد اهمیت زبان انگلیسی بهعنوان زبان مشترک ملل چه نظری دارید؟
ما باید جاذبههای گردشگری در ایران و یزد را با استفاده از زبان بینالمللی معرفی کنیم که این مستلزم بها دادن به زبان انگلیسی است.
اگر ما معرفی کردیم جاذبههای گردشگری خودمان را برای دیگران و نیروهایی در این زمینه دعوت کردیم و تربیت کردیم آنوقت به جرأت میتوانیم بگوییم درس زبان انگلیسی برای دانش آموزان اهمیت پیدا میکند و علاقهمند هم میشوند.
درگذشته مقالهای درباره مقایسه زبان انگلیسی در چند کشور نوشتم.
خلاصه مقاله من این بود که زبان انگلیسی کسانی که زبان دوم آنهاست بهتر میتوانستند ارتباط برقرار کنند تا آنهایی که زبان مادریشان بود؛ مثلاً یک چینی و یک ایرانی میتوانند با زبان انگلیسی بهتر ارتباط برقرار کنیم ولی وقتی با یک انگلیسی که به زبان مادری سخن میگوید؛ صحبت میکنیم به دلیل تأثیر لهجه کمتر برای ما قابلفهم است.
به گزارش فارس، باوجود گذشت بیش از دو سال از ثبت شهر یزد بهعنوان یک جهان شهر در یونسکو و نیز اهمیت ایجاد شغل برای جوانان، یکی از راهکارهای جذب گردشگر وجود «استارتاپ» هایی برای تشکیل گروههای راهنما برای گردشگران به زبانهای مختلف دنیا ازجمله زبان انگلیسی است و اگر خبرنگاران استان یزد هم به این زبان مسلط شوند بهتر میتوانند دیدگاههای گردشگران را در رابطه با یزد جویا شوند و ارتباط رسانهایها با گردشگران یکی از راههای تبلیغ برای یزد هم به شمار میرود که در مراسم سوگواری محرم و بحث گردشگری معنوی یزد بیش تر از سال های گذشته به این موضوع پرداخته شد.
تغییر کتب درسی و کاربردی کردن آن و نیز نظارت بر آموزشگاهها و برگزاری نشستهای مشترک برای ارتقای مکالمه با اهداف گردشگری از دیگر راههای هدایت دانش آموزان و دانشجویان این رشته به سمت اشتغال آزاد و زودهنگام خواهد بود.
انتهای پیام/3404