دفاع دبیر دوزادهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر از رویکرد بینرشتهای
دبیر هنری دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر گفت: در دنیای معاصر هنرهای تجسمی ورود به فضای بین رشتهای، به معنای نادیده گرفتن مدیومهای متعارف یا محبوس این رشتهها در مرزهایشان نیست بلکه این نگاه در جایگاه درست خود، میتواند به فضای هر رشته گشایش دهد. پس رویکرد بین رشتهای نه یک تهدید بلکه فرصتی برای هر رشته است.

دبیر هنری دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر گفت: در دنیای معاصر هنرهای تجسمی ورود به فضای بین رشتهای، به معنای نادیده گرفتن مدیومهای متعارف یا محبوس این رشتهها در مرزهایشان نیست بلکه این نگاه در جایگاه درست خود، میتواند به فضای هر رشته گشایش دهد.
پس رویکرد بین رشتهای نه یک تهدید بلکه فرصتی برای هر رشته است.
به گزارش ایسنا به نقل از ستاد اطلاعرسانی دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر، چند روزی از اعلام فراخوان دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر گذشته است.
جمال عرب زاده، دبیر هنری این رویداد درباره این فراخوان و رویکرد آن گفت: فراخوانی که امسال ارائه شد و در آن بر «گفتوگوی هنرها: آفرینش تجسمی نوین با نگاهی بین رشتهای» تاکید شده، با منظور خاصی ارائه شده است.
با مطالعه چالشهای جشنواره قبلی بهتر دیدیم نگاه تازهای به این موضوع داشته باشیم؛ ایده گفتگوی هنرهای مختلف از همین جا شکل میگیرد.
از نظر وی آن چیزی که ممکن است رویکرد این جشنواره را متمایز کند نگاهی متفاوت به روند آن است.
وی در این زمینه بیان کرد: اگرچه ۴۰ تا ۵۰ سال است که رویکرد بین رشتهای جای خود را در هنر باز کرده است، با این حال ورود دیرهنگام آن به هنرهای تجسمی ایران بیشتر از طریق فرمی رخ داد تا بروز نیازهای درون رشتهای برای گشایش فضای عمل هنرمندان.
حقیقت دارد که این رویکرد نگاه سنتی به رشتهها را به نقد میکشد، اما از طرف دیگر در فرم صحیح و با حفظ ماهیت اصلیاش امکانات تازهای برای این رشتهها مهیا میسازد.
عرب زاده ادامه داد: در دورهای زندگی میکنیم که مرزهای تجسمی مشخص نیست و اساس رشتهها و تقسیمبندی آنها بر اساس مدیوم زیر سوال است.
از طرفی در حال حاضر سیستم آموزشی هنر و بسیاری از ساختارهای هنری در کشور ما بر پایه رشته ها بنا نهاده شده است و وقتی حرکتی به سمت بین رشتهای میشود، شروع به واکنش نشان دادن میکند و گویی نمیتواند این فضا را هضم کند.
این دیدگاه شایع در هنرهای تجسمی و به خصوص رشتههای متعارف شکل گرفته که ورود به فضای بین رشتهای باعث خلق رشتههای جدید و بسترهای گستردهتری در حوزههای هنری میشود.
واکنش تقابلی برخی از فعالان این حوزهها هم تا حدی به دلیل همین دیدگاه است.
ما تلاش داشتیم که این نگاه را تغییر داده و به سمت دیالوگی میان رشتههای مختلف حرکت کنیم.
دبیر هنری دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر افزود: فرصتی که از طریق ایجاد فضاهای بینرشتهای ایجاد می شود در جهت کم شمردن مرز رشتهها و برتری رویکرد بین رشتهای عنوان نمیشود، بلکه فرصتی است در جهت افزایش فضای خلاقانه برای همه رشتهها.
اینگونه نیست که برای معاصر شدن همه هنرمندان باید به سمت یک رشته یا یک فرم بیانی هنری به عنوان مثال "بین رشتهای" حرکت کنند، بلکه در حقیقت بنیان رویکرد ما در این جشنواره آن است که همه در بطن رشته های خود به امکاناتی تازه برای فعالیت خود نیز بیندیشند؛ امکاناتی که میتوانند از دیگر فضاهای آفرینش هنری به عاریه گرفته شود.
وی اظهار کرد: موضوعی که شاید پیچیده و متناقضنما باشد، پیوند این رویکرد و ساختار جشنواره است.
فکر میکنم که باید تفکیکی قائل شویم وقتی از ساختار صحبت میکنیم و وقتی از کیفیت هنرهای معاصر که در این مورد بینرشتهای بودن است، سخن میگوییم.
ساختار یک جشنواره میتواند رشتهای باشد؛ کما اینکه در دورههایی ساختار جشنواره فرا ـ رشتهای بود.
در این دوره ساختار جشنواره کماکان رشتهای است.
علت این انتخاب هم این نگاه بوده که یک جشنواره ملی باید وسیع ترین حالت از مشارکت را دربربگیرد و بتواند جذب حداکثری داشته باشد.
چیزی که باعث رجوع به ساختار رشتهها شده است همین امر بوده که حس می شد مشارکت بخشی از جامعه تجسمی در فجر دیده نمی شد.
عرب زاده بیان کرد: ساختار رشته ای در جشنواره الزاما منافاتی با این ندارد که رویکردی بین رشتهای اخذ شود.
در تمام دنیا وقتی حرف از هنر معاصر به میان میآید، حتی در سنتی تر شکلهای آفرینش هنری هم میتواند شاهد آیتم های بین رشته ای بود.
برای مثال در نگارگری ایرانی که یکی از سنتی ترین رشته های ماست نیز می توان از امکانات بین رشته ای استفاده کرد و پا به فضای معاصر گذاشت.
وی ادامه داد: در یک کلام حرکت در فضای بین رشتهای به معنای مرگ فرمهای آفرینش در رشتههای متعارف نیست.
اگر چه این تمایل عناوین و دستهبندی را محو میکند.
در هنر معاصر امروز نقاشی حیات خود را دارد، مجسمه هم همینطور و همینطور هنرهای جدید.
اگر چه مسئله اصلی از اسامی و دستهبندیهای پیشین به سوالات و چالشهای هنری منتقل شده است.
دبیر هنری دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر در ادامه تاکید کرد: شاید پیامی که تا پیش از این به رشته ها داده می شد این بود که برای معاصر شدن باید با زیر پا گذاشتن همه فرمهای آفرینش به سراغ فرم جدیدی رفت که عنوان کلی بین رشتهای را یدک میکشد؛ ذهنیتی که اساسا اشتباه است.
در این صورت پس از مدتی این رویکرد خود به یک رشته متعارف بدل میشود.
رشتههای متعارف که امکانات تازهای این روزها برای گسترش مرزهایشان وجود دارد، نباید لزوما در مقابل فضای بین رشته ای قرار بگیرند.
پس ما جایی از ساختار حرف می زنیم و جایی دیگر تعریف فضای هنری و ماهیت هنر و فعالیت آنها را به میان می کشیم.
پس ایده برگشتن به سمت رشتهای شدن جشنواره، ذاتا به معنای انکار رویکرد بین رشتهای نبوده است بلکه در عمل و سطح اجرایی، با هدف جلب مشارکت بیشتر صورت گرفته است.
وی درباره اینکه اگر هنرمندی در یک رشته اثری بین رشتهای ارائه کند، در کدام بخش دیده خواهد شد، بیان کرد: ما در گذشته این چالش را داشتیم که اگر نگارگر یا مجسمه سازی آمد و حیطه های مرزی هنر خود را به چالش کشید آیا باید در بخش هنرهای نو آن را بگذاریم و در فرم جدیدی دستهبندیاش کنیم، به نظر این کار صحیح نبود.
ما از دبیرها خواسته ایم که در انتخاب آثار امکانات ارائه در رشته خود را بازتر ببینند و اگر مجسمه ای با استفاده از مدیوم های دیگر خلاقیتی به کار برد بگذارند آن اثر در همان رشته باقی بماند.
در واقع ما باید کاری کنیم که از رشته ها از درون تغییر کرده، به هم نزدیک شده و در فضای بین رشته ای قرار بگیرند نه اینکه لزوما این آثار را فرم یک رشته نا متعارف ببینیم.
دبیر هنری جشنواره تجسمی فجر همچنین درباره انتخاب دبیران رشته های مختلف نیز بیان کرد: در انتخاب دبیرها چند موضوع مدنظر قرار گرفت.
اینکه افرادی باشند که با فضای معاصر هنر آشنا باشند و در دید هنری و رشته خود دارای انعطاف باشند و از طرف دیگر با نهادهای هنری مثل انجمن ها و دیگر نهادهای هنری همکاری کرده و مورد قبول جامعه هنری باشند.
در نهایت رویکرد جوانگرایی نیز در انتخاب دبیران دیده می شود.
وی در پایان بیان کرد: جشنواره هنرهای تجسمی فجر در این سال ها تحول پیدا کرده است و رویکردهایی را در هر دوره داشته است و با هر مدیریتی پیامی را به جامعه هنری می رسانده است.
به نظر میآید که در سال های اخیر تلاش شده است جشنواره به سمت تطبیق خود با فضای واقعی هنرهای تجسمی معاصر کشورمان برود و بازنمایی آن چیزی باشد که در طول هر سال در حیطه تجسمی کشور رخ می دهد و نه یک مسیر متفاوت.
این ادعای بزرگی است که بگوییم تمام آنچه در فضای تجسمی کشور رخ می دهد در جشنواره فجر حضور دارد ولی تلاش این است که با آنچه در فشای هنری رخ می دهد هماهنگی داشته باشیم و بتوانیم آن را بازنمایی کنیم.
انتهای پیام