سهرابی: برخی از مذهبیها با اندیشههای تقریبی امام و رهبری آشنا نیستند/ وحدت، مبنای دینی دارد
مدیرکل تبلیغات اسلامی استان تهران معتقد است، مشکل امروز برخی از هیئتیهای موافق انقلاباند که عملشان با اندیشه امام و رهبری مغایرت دارد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اکنون که بودجه تبلیغاتی در جهان، از بودجه تسلیحاتی و نظامی پیشی گرفته و جنگ نظامی، جای خود را به جنگ تبلیغی داده است، میتوان گفت که تبلیغات، از سرمایههای بزرگ قرن حاضر بهشمار میآید.
با توجه به اینکه بزرگترین توطئه بر ضد انقلاب اسلامی ایران، توطئه تبلیغاتی است، اهمیت پرداختن به این امر، بسیار ضروری بهنظر میرسد.
بر این اساس، نهاد ارزشمند سازمان تبلیغات اسلامی، با داشتن رسالت عظیمِ رساندن حقایق اسلام به دنیا و شناساندن آن به مردم، برای پرداختن به امر تبلیغات دینی تأسیس شد که کار سیاستگذاری، برنامهریزی، هدایت، تأسیس مراکز اطلاعرسانی، اعزام مبلّغ، برای اشاعه فرهنگ اسلامی و...
را بر عهده دارد و با پیام آزادی انسانها، برپایی عدالت، صلح و آشتی به فعالیت میپردازد.
در ایام ولادت پیامبر گرامی اسلام (ص) و حضرت امام صادق(ع) و همچنین هفته وحدت، گفتوگویی با حجـتالاسلام "علیاصغر سهرابی" مدیرکل تبلیغات اسلامی استان تهران صورت گرفته است.
سهرابی در این گفتوگو به بررسی بعضی جوانب تبلیغات بر مبنای اندیشههای تبلیغی امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب و نگاه دینی و اندیشهای به موضوع وحدت پرداخته است که در ادامه میخوانید.
حضرت امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب اهمیت زیادی به مسأله تبلیغ داشته و دارند که البته برخی از اهمیتهای این موضوع هنوز برای برخی روشن نشده است.
سازمان تبلیغات اسلامی مجموعه متکثر و دامنهداری است که امروزه وجه نمادینی هم در پروژه جوانسازی و اجرای بیانیه گام دوم انقلاب پیدا کرده است.
عملاً با انتصابات اخیر رهبر انقلاب و موضوع جوانگرایی که از دل بیانیه گام انقلاب دوم بر میآید، سازمان تبلیغات، شکل نمادین پیدا کرده است و چه انقلابیون و چه ضدانقلاب مترصداند تا ببینند این بیانیه به کجا خواهد رفت.
گاهی نیز نگاههای شخصی و غرضورزیها و نگرانیها برای از دست دادن پایگاههای شخصی در این میان وجود دارد.
اهتمام سازمان تبلیغات برای اجرای پروژه جوانگرایی
سازمان تبلیغات اسلامی همه تلاش خود را گمارده تا تحول اساسی در اجرای پروژه جوانگرایی داشته باشد.
حضرت آقا نیز فرمودهاند " من از شما ارتقاء نمیخواهم؛ تحول میخواهم".
در اولین گام، طلبههای انقلابیِ موثر و پایکار انقلاب را شناسایی کردیم.
البته بسیاری از آنها در ابتدا نمیپذیرفتند تا همراهیمان کنند، چراکه فعالیت در بستر بروکراسیهای اداری، محدودیتهایی دارد که خوشایند روحیه طلبههای جهادی نیست امّا بیانیه گام دوم و تأکید رهبر انقلاب این فرصت را بوجود آورد تا بتوانیم متقاعدشان کنیم.
بسیاری از آنها متولدین دهه هفتاداند و خیلی تجربه زیادی ندارند اما در کار خود موفقاند.
امیدواریم با تغییر نسلی که شکل گرفته است بتوانیم رویکرد جدیدی را داشته باشیم و این دوستان، نمادی برای مسئولان و مردم هستند که به جوانان اعتماد کنند تا فرمایش رهبر انقلاب که فرمودهاند "دولت حزبالهی را به کار بیاورید" محقق شود.
اینکه ما بتوانیم در مقیاس کوچکتر جامعه اسلامی یعنی دفتر تبلیغات اسلامی شهرستانهای استان تهران، پروژه جوانگرایی را پیاده کنیم تا حدودی تکلیفمان را انجام دادهایم.
مکتب امام و رهبری امروز در جامعهمان غریب و بیگانه است؛ حتی به نظرم اندیشه رهبر انقلاب که در امتداد اندیشه امام راحل است در میان برخی مذهبیها و حزبالهیها هم ناآشناست.
گاهی که با بچه مذهبیها صحبت میکنیم این حس بوجود میآید که آنها با اندیشه امام و رهبری نامأنوساند.
شاهد مثالاش، بحث وحدت است.
مشکلمان در این بحث، فقط فرقه شیرازی و اطرافیانش نیستند بلکه برخی از هیئتیهای موافق انقلاباند که عملشان با اندیشه امام و رهبری مغایرت دارد و با عملشان، جایگاه حکومت اسلامی را خدشهدار میکنند و آسیبهایی را در حوزههای سیاسی، فرهنگی و امنیتی بوجود میآورند.
منظومههای فکری امام و رهبری در جامعه غریب است
یکی از بلایای امروزمان این است که هر فردی، چهار جمله از امام و آقا را حفظ کرده که میتواند در تایید حرفش بیاورد امّا منظومه سخنان و مکتب امام در نگاهشان غریب است.
برخی مذهبیها بهمجرد اینکه امام و رهبری را قبول دارند، تصور میکنند که نیازی به اندیشههای این دو بزرگوار ندارند؛ اما واقعاً در عمل دور هستند و در این میدان خیلی نمیتوان پروژه جدی را پیش برد چراکه برخی آنها در خط واقعی حضرت آقا قرار نگرفتهاند.
ما بیشتر به دنبال آن هستیم که بدانیم دغدغه حضرت آقا و منظومه فکری ایشان چه بوده و چه مقدماتی نیاز دارد، مثلاً همین رجوع به تفکر امام، بسیار راهبردی است و در بلند مدت میتوانیم کار کنیم و تا اتفاقی نیافتد، اثرش را در فعالیتهای فرهنگی نخواهیم دید.
مثلاً طلبه انقلابی که واقعاً خود را فدایی رهبری و امام میداند اما در عمل، سخنش با اندیشههای رهبری، همخوانی ندارد.
امام و رهبری به موضوع مردم و مردمسالاری بسیار اهمیت میدهند و در مباحث دینشناختیشان، این مسأله بسیار مهم است و به فرمایش رهبری از حاق شریعت بوده است اما برخی از مذهبیها، نگاهشان مردمسالار نیست؛ نه در مسائل فرهنگی و نه در عمل.
همان میشود که افرادی که بویی از مردم نبردهاند،گوی مردمسالاری را از مذهبیها میربایند و همان میشود که افرادی که در کفِ صحنه حضور دارند و به مردم خدمت میکنند نه مردمی میشوند و نه مردمگرا.
رهبر انقلاب فرمودهاند که در همه شئون حکومت حتی شئون امنیتی، مردم را صحنهها بیاورید.
مقدمهاش هم این است که مدلهایی را ترسیم کنیم که مردم با ظرافتهایی که دارند به صحنه بیایند.
در تهران 6 هزار طلبه داریم که در مدارس علمیه مشغولاند.
در مقابل 16 میلیون جمعیت داریم که با اتکا به ظرفیت طلاب، طبیعتاً کار پیش نخواهد رفت.
در نگاه امام و رهبری این موضوع وجود دارد که مردم را بهعنوان رهبر تلقی کنند و مبنای دینشناختی دارد.
یعنی مردم، پیشرو هستند و کار را پیش میبرند.
رهبر انقلاب فرمودهاند "اتکا به رای مردم، همان اتکا به خداوند است".
اما در ذهن ما چه چیزی است؟
اینکه "اکثرهم لایعقلون" و "اکثرهم لایعلمون".
حتی برخی از مذهبیها هم این اندیشه را دارند که عمده مردم نمیدانند اما در واقع این مطلب برای عموم مردم است نه مردمی که قیام کرده و در راه خدا ایستادهاند.
این احکام برای آنها نیست، بلکه آنها انتخاب غلطشان هم الهی است؛ به فرموده امام "آنها ظرف بروز اراده الهیاند".
یکی از شاگردان مقام معظم رهبری در درس خارجفقه حضرت آقا شنیده بود که ایشان فرمودهاند که "صددرصد مردم ایران را بالقوه بسیجی میدانم".
این حرف بیحساب نیست.
یا در جای دیگری فرموده بودند که "اندیشه شما را گاهی از خودم راغیتر میدانم".
این یعنی یک سرباز میتواند اندیشهاش از رهبری که جایگاه والایی دارد جلوتر رود.
این جنس باورها میتواند صحنه را تغییر دهد.
وحدت در اندیشه امام و رهبری، یک تاکتیک نیست
* یکی از ابزارهای مورد استفاده دشمنان ملتهای مسلمان برای اختلاف، مسأله اختلافات مذهبی، شیعه و سنی و از این قبیل بوده است.
با توجه به اینکه در هفته وحدت قرار داریم، بفرمایید که موضوع وحدت، در اندیشه امام و رهبری چه جایگاهی دارد ؟
مساله وحدت در اندیشه دینی و اندیشه امام و رهبری، یک تاکتیک نیست.
بلکه این است که سنیها را به رسمیت بشناسیم و به تعبیر عربی "تعایش" کنیم.
وحدت، اندیشهای مبنایی است.
تاکتیک، یعنی کسی که زیر و رو دارد و در ظاهر یک جور و در باطن جور دیگر است اما در اندیشه امام و رهبری و هم در روایات بهصراحت، این موضوع بیان شده است.
اینکه حضرت موسیبن جعفر (ع) قریب به این مضامین فرمودهاند که "من با اهل سنت نماز میخوانم همانطور که امامحسن و امامحسین (علیهماالسلام) هم اقامه میکردند".
روای هم این ذهنیت را داشت که این عمل امام، تقیّه است.
به حضرت میگوید آیا آنها در خلوتشان، نماز را اعاده کردند؟
ایشان میفرمایند "لا والله".
در موضوع حج، چه در روایات و چه در فرمایش اهلبیت(ع) آمده که مومنان باید بر اساس فتوای امیرالحاج عمل کنند.
حتی اگر یقین داشته باشید که روز عرفه را اشتباه گفته باشد باید بروید و وقوفِ در عرفه داشته باشید.
اصل مصلحت پیوستگی اهل سنت به مسلمانان، مبنای دینی دارد.
این نیست که در شرایط مختلف تغییر کند و تاکتیک باشد که وقتی از آن خارج شدیم کار دیگر کنیم.
حضرت صادق(ع) به یکی از یارانش توصیه میکنند که با آنها زندگی کنید، ازدواج کنید و غیره.
در ذهن سوالکننده، شکی بوجود میآید و میپرسد که آیا با آنها میتوانیم زندگی کنیم؟
امام در جواب فرمودند "میترسی تو را گمراه کنم.
من هیچگاه تو را گمراه نخواهم کرد".
بحث وحدت، سر ارتباط و اتصال با بدنه مسلمانان است و جریان "واعتصمو بحبلالله" مبنای دینی و سلوکی دارد.
ضمن اینکه بسیاری از اهل سنت، محب اهلبیتاند و در ایران خودمان هم کم خاطره نشنیدهایم که آنها نسبت به اهلبیت (ع)، عرض ارادت میکنند.
مسأله وحدت، مسأله کوتاه آمدن از حقایق و عقاید نیست
امام راحل (ره) در نامهای به جمال عبدالناصر فرمودهاند، "وحدت مسلمین را سرلوحه برنامه زندگیام قرار میدهم".
یعنی اینکه مسألهمان، توسعه حاکمیت شیعی نیست بلکه مسأله توحیدی است و در آن لایه و افق، همه کسانی که جزء ادیان توحیدی هستند، مهماند و مخاطب قرار دارند.
ما میخواهیم تمدن نوین اسلامی شکل بگیرد.
تمدن نوین اسلامی، مساوی با سیطره شیعیان بر دنیا نیست اگرچه که ما بر اساس مکتب و مذهب خودمان عمل خواهیم کرد.
مسأله وحدت، مسأله کوتاه آمدن از حقایق و عقاید نیست که وجود اختلافی را کنار بگذاریم یا اینکه از ولایت، عقاید و تاریخ خودمان دست برداریم.
هرگز نمیشود اندیشههای امام و رهبری را متهم کرد به اینکه آنها میخواهند از عقاید شیعه کوتاه بیایند.
مسأله وحدت، عقیدتی نیست بلکه وحدت در میدان اقدام، زندگی و پیوستگی است.
گاهی برخی معتقدند باید آنقدر بحث صورت گیرد تا اهلسنت را شیعه کنیم.
بلکه حضرت آقا فرمودهاند "راهبرد ما این نیست که سنیها را شیعه کنیم." چه بسا امروز در کشور بسیجیِ اهلسنت داریم.
افرادی که علاوه بر محبت به اهلبیت، پای کار انقلاباند و حتی شهید هم شدهاند.
انتهای پیام/