ایمان و استقامت در راه ایمان، شروط سعادت انسان از نگاه قرآن است
تولیت آستان قدس رضوی گفت: قرآن کریم شرط سعادت انسان را در ایمان و استقامت ورزیدن در وادی ایمان شمرده و به کسانی که در این راه پایداری کنند، بشارت نصرت و یاری داده است.

تولیت آستان قدس رضوی گفت: قرآن کریم شرط سعادت انسان را در ایمان و استقامت ورزیدن در وادی ایمان شمرده و به کسانی که در این راه پایداری کنند، بشارت نصرت و یاری داده است.
به گزارش ایسنا، حجتالاسلاموالمسلمین احمد مروی، در مراسم خطبهخوانی که همزمان با شب شهادت امام رضا(ع) در حرم مطهر رضوی برگزار شد، ضمن تسلیت ایام رحلت نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی(ص)، شهادت سبط اکبر پیامبراکرم(ص) امام حسن مجتبی(ع) و شهادت غریبانه امام رضا(ع) اظهار کرد: خداوند در آیه ۳۰ سوره فصلت میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ المَلائِکَةُ أَلّا تَخافوا وَ لا تَحزَنوا وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتی کُنتُم توعَدونَ» به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند که نترسید و غمگین مباشید و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!»
وی افزود: طبق این آیه، قرآن کریم شرط سعادت انسان را در دو چیز بیان کرده، یکی ایمان و قدم گذاشتن در این وادی که البته صرف ایمان به تنهایی کفایت نمیکند، چرا که افرادی در طول تاریخ بودهاند که از ایمان قلبی بالایی برخوردار بودهاند اما در بزنگاهها و تنگناها کم آوردهاند، لذا قرآن شرط دومی را کنار ایمان قرار داده و آن استقامت است.
مروی ابراز کرد: پایداری و استقامت در راه ایمان تضمینکننده عاقبت بخیری است، لذا استقامت و پایداری در کنار ایمان و توحید تضمینکننده سعادت دنیا و آخرت انسان است.
تولیت آستان قدس رضوی بیان کرد: همچنین براساس این آیه شریفه، خداوند دو بشارت به بندگانی که ایمان آورده و استقامت میورزند عنایت کرده است.
کسی که در وادی ایمن قدم گذاشته و استقامت ورزیده خوف و خشیت، حزن و اندوه، اضطراب و نگرانی به خود راه ندهد، چرا که خداوند به این افراد وعده نصرت و یاری داده است.
وی تصریح کرد: بشارت دوم نیز درجات بهشت الهی است که آخرین، بهترین و بالاترین سعادت برای بندگان همین رضوان الهی است.
با نگاهی به تاریخ، اهمیت استقامت و ثبات قدم را متوجه میشویم.
هر گاه اولیاء الهی دچار تنگنا، گرفتاری، تنهایی، غربت و بلا میشدند آن عده که دارای استقامت بودند تا آخر میماندند، اما در این بین عدهای بودند که ایمان داشتند و چون استقامت نداشتند، مسیر را تا آخر طی نکرده و در نیمه راه امام و ولی خدا را تنها گذاشتند.
مروی اظهار کرد: امام حسین(ع) فرمودند: «وقتی بلا و تنگدستی بر انسانها چیره شود، ثابت قدمها اندک هستند.» همچنین روایتی از پیامبر(ص) است که در ابتدای روایت توصیه اخلاقی فرموده و سپس رمز سعادت و شاه کلید موفقیت در این راه را در این جمله بیان میفرماید: «شما دشمنان و شیاطینی از جن و انس دارید که شما را به حال خود نمیگذارند و اجازه نخواهند داد به راه خود ادامه دهید.
آنان شما را دنبال میکنند تا از مسیر دین، اخلاق و توحید جدا کنند.
دشمنان شما تا دین و معتقدات شما را از شما نگیرند کوتاه نمیآیند.»
روش دشمن برای تضعیف روحیه استقامت
تولیت آستان قدس رضوی عنوان کرد: این که فکر کنیم اگر قدمی به سوی دشمن برداریم برای ما قدمی برمیدارند، این سراب است.
توهم و خیالپردازی است، این دشمن نشناسی و توجه نکردن به سخن پیامبر(ص) است که فرمودند: «اینان دین و آرمان شما را میخواهند، اینان شعارهای آزادیبخش و توحیدی شما را نشانه گرفتهاند و میخواهند تا شما در این موضعی که هستید نباشید و تا در این موضع باشید دشمن از شما دستبردار نیست.
وی افزود: دشمن مومنان را سرزنش و تحقیر میکند و راه پیشرفت، آبادانی، سعادت، رسیدن به کمال، اقتصاد، تکنولوژی و...
را از خود میداند و میگوید شما قدرت تأمین خوشبختی خود را ندارید، بلکه اگر علم، صنعت، اقتصاد و...
را میخواهید اینها همه از ماست، لذا باید ما را تعظیم کنید تا آنچه لازم دانستیم به شما بدهیم.
دشمن میگوید شما نمیتوانید به سعادت برسید مگر این امر به وسیله ما محقق شود.
مروی بیان کرد: دشمنان میخواهند خودباوری را از انسانهای مومن بگیرند، چرا که انسان فاقد روحیه اعتماد به نفس انسانی است که تسلیم قدرتها خواهد شد، این کلید دشمنان است که با تحقیر و خوار شمردن روحیه خودباوری و اعتماد به نفس، انسانها را تسلیم خود کنند.
امام رضا(ع) و تبیین مبانی تشیع
تولیت آستان قدس رضوی عنوان کرد: در شب شهادت امامی هستیم که در زیر سختترین فشارها و اختناقها زندگی کرد اما با این وجود با استقامت نسبت به تبیین اسلام ناب محمدی بیشترین تبلیغ و ترویج را داشت.
امام در زمان خلافت هارون که فردی ظالم و دیکتاتور و مشهور بود که از شمشیر او خون میچکد، زندگی میکرد.
در زمان مامون نیز شرایط بدتر بود، چرا که مامون احترام ظاهری برای امام قائل بود، اما در واقع شرایط به قدری سخت بود که در تاریخ نوشتند در این دوران نامههایی که برای امام میرسید و همچنین نامههایی که از امام برای شیعیان ارسال میشد، بلافاصله بعد از خوانده شدن سوزانده میشد تا به دست ماموران مأمون نیفتد.
مروی گفت: امام در همین دوره خفقان، تاریکی و ظلمت بهترین مبانی شیعه را بیان فرمود.
این بیان همان سخن تاریخی امام در نیشابور بود که به حدیث سلسله الذهب مشهور است «کلمه لا اله الا الله حصنی ...»، اگر میخواهید به حقیقت توحید برسید، تنها راه آن ولایت است، چیزی که از طریق تبعیت از مستکبرین و مستبدین میسر نمیشود.
انتهای پیام