گزارش ایسنا از همکاری محمدرضا علیقلی و سهراب کاشف در یک قطعه عاشورایی
نوازندگان و خوانندگان گروه کر برای تمرین قطعهای عاشورایی به آهنگسازی محمدرضا علیقلی در تالار رودکی گرد هم آمدهاند. فضای تالار برای این تعداد اعضا که تعدادشان به حدود ۵۰ تن میرسد، کوچک است با این حال نوازندگان به رهبری سهراب کاشف بخشهای مختلف اثر «پوئم سمفونی آب تشنه» را بنا بر روال همیشگی تمرینهای ارکستر بارها و بارها تکرار میکنند تا به نتیجه دلخواه برسند.

نوازندگان و خوانندگان گروه کر برای تمرین قطعهای عاشورایی به آهنگسازی محمدرضا علیقلی در تالار رودکی گرد هم آمدهاند.
فضای تالار برای این تعداد اعضا که تعدادشان به حدود ۵۰ تن میرسد، کوچک است با این حال نوازندگان به رهبری سهراب کاشف بخشهای مختلف اثر «پوئم سمفونی آب تشنه» را بنا بر روال همیشگی تمرینهای ارکستر بارها و بارها تکرار میکنند تا به نتیجه دلخواه برسند.
به گزارش ایسنا، تمرین نیمه نهایی ارکستر ملی برای اجرای قطعهای عاشورایی در روزهای آغازین آبان ماه، امروز با حضور گروه کر در تالار رودکی صورت گرفت.
اثر «پوئم سمفونی آب تشنه» که داستانی را از آیین عاشورایی روایت میکند، با استفاده از متون کهن ساخته شده و ریشههایی در موسیقی بوشهر دارد.
این کنسرت در تاریخ یکم و دوم آبان ماه ساعت ۱۹.۳۰ دقیقه با اجرای ارکستر ملی و گروه کُر در تالار وحدت به روی صحنه خواهد رفت.
در ادامه گزارش خبرنگار موسیقی ایسنا از این تمرین را میخوانید:
به سالن تمرین که میرسیم، نوازندگان و خوانندگان گروه کُر را میبینیم که در جایگاه خود قرار گرفته و در حال اجرای تمرینی هستند.
تعدادی از اعضای کُر پشت نوازندگان ایستاده و تعدادی دیگر که همگی خانم هستند در سمت چپ صحنه نشستهاند.
در همین لحظه محمدرضا علیقلی را میبینیم که در جایگاه تماشاچیان نشسته و تمرین اجرایی را تماشا میکند که چند روز دیگر به روی صحنه خواهد رفت.
این اجرا داستانی عاشورایی را روایت خواهد کرد و بخشهای مختلف چندین بار در اثر تکرار میشوند.
فضای کلی کار فراز و نشیبهای زیادی دارد.
گاهی هیجانی میشود و گاهی ریتمی آرام را دنبال میکند.
در هنگام تمرین رهبر ارکستر را میبینیم که با دقت به صدای سازها گوش میسپارد و تلاش میکند ارکستر را با هم هماهنگ کند.
او در بین کار چندین بار از نوازندگان میخواهد تا صداهای اضافی ایجاد نکنند و حس مضاعفی را درگیر نواختن خود نکنند.
بخشی از قطعه «پوئم سمفونی آب تشنه» نواخته میشود که شروعی حماسی دارد، ولی در همان لحظات ابتدایی چندین بار با توقفهای رهبر روبهرو میشود.
سهراب کاشف از آن دسته از گروه کُر که در سمت چپ سالن نشستهاند، میخواهد که بلند شوند و برای یک بخش طولانی نفس بگیرند.
ارکستر بار دیگر از ابتدا مینوازد و همچنان که رهبر سعی در هماهنگ کردن اعضا دارد، گروه کر بار دیگر میخواند «آااااه و واااااویلا...
».
طبل، سنج، درام و دیگر سازهای کوبهای بار اجرای این قطعه را به دوش میکشند و نوازندگان برای دقایقی بدون مواجهه با فرمان ایست رهبر ارکستر، به نواختن ادامه میدهند.
همچنان ریتمها بالا و پایین میروند.
اعضای کر به دقت با رهبر ارکستر همراه میشوند.
باری دیگر سکوت حکمفرما میشود و پیانو و ویولن با ریتمی آرام مینوازند.
در همین حین نوازندگان ویولن سل آرشههای خود را به صورت ممتد روی سازهایشان میکشند.
ریتمی تندتر به جان ارکستر میافتد.
خوانندگان کُر با گفتن «علمدار برادر» ارکستر را همراهی میکنند و دوباره سکوت حاصل میشود.
بارها و بارها نوازندگان توسط رهبر ارکستر متوقف میشوند و بار دیگر کار خود را از سر میگیرند.
آنقدر به این کار ادامه میدهند تا رهبر به صدای مورد نظر برسد.
کاشف گاهی از هماهنگ نبودن صدای ترومپت و طبل شکایت میکند و گاهی به برخی از نوازندگان ویولن تذکر میدهد که همراه با ارکستر پیش بروند.
او خطاب به اعضای ارکستر میگوید که با تمام شدن یک بخش باید به سکوت محض برسند و فضایی در سالن حاکم شود که کسی جرأت نکند تکان بخورد.
باید صداهای اضافی را حذف کنند.
بخشی دیگر نواخته میشود که از همان ابتدا با توقفهای متعدد رهبر روبهرو میشود.
پس از لحظاتی صدای خوانندگان گروه کُر شنیده میشود.
آنها با صدایی آرام زمزمه میکنند، «سقای دشت کربلا برادر، دستش شده از تن جدا ...»؛ لحظاتی بعد به مرور صدایشان به اوج میرسد.
پس از یک آنتراکت، نوازندگان باری دیگر به سالن میآیند و بخش ابتدایی را چندین بار تکرار میکنند.
موسیقی همراه با کار نواخته میشود و ریتمی یکسان را دنبال میکند.
رهبر میگوید که تمپوی (معیاری از سرعت اجرای قطعه موسیقی) این بخش را عوض کردهاند.
او همچنین اظهار میکند که صدای برخی از سازهای ویولن در جاهایی پس و پیش میشود.
برای دقایق متوالی مدام میزانهای مختلف را تکرار میکنند.
از میزان ۲۸ به میزان ۴۵ و ...
.
رهبر گاهی میخواهد تنها سازهای کوبهای بنوازند و گاهی سازهای بادی.
در همین حین که همچنان از تاخیر داشتن برخی سازها شکایت دارد از اعضا میخواهد که هیجانی نشوند.
کُر در حال خواندن است، از آنها میخواهد که کلمات «برادر» و «علمدار» را هماهنگ بگویند.
پس از تمرین مکررِ بخشهای ثابت اجرا، پیانو با ریتمی آرام نواخته میشود و به مرور سازهای دیگر نیز به آن اضافه میشوند.
باری دیگر گروه کُر میخواند «سقای دشت کربلا، دستش شده از تن جدا ...
برادر»، ولی رهبر آنها را متوقف میکند از آنها میخواهد که از میزان ۱۶ بخوانند.
در این حین که کاشف از حجم بالای صدا راضی نیست، علیقلی از رهبر میخواهد که در تعداد دفعات نواختن ترومپت دقت کنند.
حالا بخش هیجانی اجرا آغاز شده است و ارکستر ریتمهای تندی را دنبال میکند.
رهبر به اعضا میگوید: «این قسمت هیجانی است ولی برای مخاطب، نه برای ما؛ چون اینگونه کار ما بر هم میخورد.»
رهبر به اعضای ارکستر توضیح میدهد که بعضی آواها برای تکمیل کار و رنگ و بو بخشیدن به آن هستند و نباید جزو بخش اصلی کار به نظر برسند.
به همین دلیل میخواهد که باری دیگر این بخش را بنوازند و همه با هم به صدایی که ایجاد میشود، گوش کنند.
در ادامه که گروه کر میخوانند «امشب شهادت نامهی عشاق امضا میشود و ...» رهبر نسبت به تلفظ برخی حروف اعتراض میکند و از آنها میخواهد باری دیگر تکرار کنند.
صدای گروه کر را میشنویم که میگوید « آااااه و وااااویلا...»؛ گاهی فراز دارد و گاهی نشیب.
با اشتباه گروه کر، سهراب کاشف برای لحظاتی از کوره درمیرود ولی آرام میگوید: «خودم حس میکنم امروز خیلی غر زدم، ولی در اینجا موسیقی نواخته میشود پس نباید صدای اضافه ایجاد شود و فضا به هم بخورد.»
او همچنین از عکاسان میخواهد که فلاش نزنند.
در دقایق پایانی، ارکستر در آرامش کارش را ادامه میدهد و پس از مدتی با صدای گروه کر همراه میشود.
انتهای پیام