توجیه نبودن معلمان؛ حلقه گمشده اجرای سند تحول بنیادین
درخصوص اجرای سند تحول بنیادین آموزشوپرورش باید گفت معلمان هنوز احساس نیاز نسبت به تغییر در روند نوع آموزشها نکردهاند. باید آگاهسازی درستی در مورد لزوم ایجاد تحول در نتیجه اجرای سند تحول بنیادین صورت گیرد و معلمان در این زمینه توجیه شوند زیرا نقش محوری در اجرای سند دارند لذا باید با تبیین سند برای معلمان زمینه اجرای هر چه بهتر سند فراهم شود.

درخصوص اجرای سند تحول بنیادین آموزشوپرورش باید گفت معلمان هنوز احساس نیاز نسبت به تغییر در روند نوع آموزشها نکردهاند.
باید آگاهسازی درستی در مورد لزوم ایجاد تحول در نتیجه اجرای سند تحول بنیادین صورت گیرد و معلمان در این زمینه توجیه شوند زیرا نقش محوری در اجرای سند دارند لذا باید با تبیین سند برای معلمان زمینه اجرای هر چه بهتر سند فراهم شود.
به گزارش ایسنا، میزگرد «بررسی راهکارهای عملیاتی شدن سند تحول بنیادین آموزشوپرورش» با حضور طاهر انصاری دکتری علوم تربیتی و مدرس دانشگاه فرهنگیان قزوین، قاسم ظریفی از فعالان آموزشوپرورش، فرهنگی و فعال در حوزه ستادی و اجرایی سند تحول بنیادین و حامد حاجی پور کارشناس ارشد فلسفه تعلیم و تربیت و دغدغهمند در حوزه سند تحول بنیادین آموزشوپرورش برگزار شد.
در بخش نخست این میزگرد به بررسی کلیاتی از سند تحول و ضرورت توجه به آن در سطح کلان و خرد در نظام آموزشوپرورش کشور پرداخته شد که مشروح آن به شرح ذیل است.
ارزیابی خود را در خصوص لزوم داشتن سند تحول بنیادین بیان کنید؟
انصاری: در بحث چرایی و چگونگی سند تحول که بحثی نیست زیرا ما به آن نیاز داریم، مبانی نظری سند بسیار قوی بوده و مبتنی بر قرآن، نهجالبلاغه، قانون اساسی کشور و قوانین بینالمللی تدوینشده است.
هر چند راهکارهای رسیدن به اهداف مد نظر هنوز بهطور کامل محقق نشده است.
در مبانی نظری، مدرسه صالح معرفی شده است که چه ویژگیهایی دارد.
برای تحقق همه ساحتها نیز راهکارهایی هست که برخی از آنها متمرکز است و خود وزارت آموزشوپرورش ابلاغ میکند و استانها و مدارس آن را اجرا میکنند و بخشی دیگر نیز بر عهده استانها است که چگونه میتوانند اهداف سند را محقق کنند.
ظریفی: حضور این سند در آموزشوپرورش کشور، یکی از ضروریات و مهمترین اقدامات پس از انقلاب اسلامی است که در مباحث اسناد بالادستی در کشور تولید شده است.
هر سند بالادستی برای اجرا، ضرورت دارد که در لایههای مدیریتی و عوامل دخیل، ارگانها و نهادهای مربوطه تبدیل به برنامه اجرایی شود و در ارکان نهادهای اجرایی دقیقاً با مختصات یک برنامه اجرایی، مبانی، اهداف، وضعیت موجود و منابع زیرساختها و امکانات لازم توسط ارگانها چیده شود تا شاهد اجرای سند تحول در مدارس باشیم.
حاجیپور: سند تحول بنیادین طرح بسیار خوبی است اما در حقیقت کادر آموزشی و سطوح میانی آموزشوپرورش آن را خیلی جدی نگرفتهاند.
هر کاری بهویژه فعالیت بهصورت تیمی نیاز به برنامهریزی دارد اگر هدف مشخص، منسجم، هماهنگ و متناسب داشته باشد و اعضاء مطابق با استراتژی و برنامه چیده شده حرکت کنند میتوان به نتیجه مطلوب دست یافت.
به نظر میرسد معلمان و کادر آموزش هنوز نسبت به این سند توجیه نشدهاند و همین باعث میشود تا در عمل بازخوردهای کمتری از این سند در بین جامعه تعلیم و تربیتدیده شود.
نظر شما چیست؟
انصاری: برای اجرای این برنامه چند عنصر اساسی وجود دارد که شامل معلم، محتوای کتب آموزشی، دانشآموزان، اولیاء و فضای آموزشی است.
نقش معلم در سند تحول بنیادین نقش پژوهشگری است، حال سؤال اینجاست که آیا معلم متناسب با رویکرد جدید در سطح پژوهشگری تربیت شده و عمل میکند یا اینکه همچون گذشته بر حافظه محوری تأکید دارد؟
در سند تحول نیز اشاره شده که معلم باید محقق بوده و زمینه پژوهش را برای دانشآموزان خود فراهم کند که در این راه نیاز است با روشهای نوین آموزش آشنا باشد، با این حال جایگاه معلم آنطور که باید در برنامه پیشبینی نشده است، معلم هر روز نیاز به بازآموزی دارد و باید دید این بازآموزی درست انجام میشود یا خیر؟
ظریفی: اگر نگاه تخصصی برنامهای به سند داشته باشیم متوجه میشویم که مدارس برنامههای موجود خود را به سند الصاق کردهاند یعنی برنامههای مختلفی که در نبود سند تحول اجرا میشد اکنون بهعنوان برنامههای در راستای سند معرفی میشود.
مدرسه زمانی میتواند بهخوبی سند را پیاده و اجرا کند که مختصات «مدرسه محوری» را داشته و دارای اختیار باشد؛ اما وقتی مدرسهای را بهصورت دستوری از بالا به پایین و بهصورت متمرکز تعریف کردهایم و با فشار به مدیر آن مدرسه به دنبال اجرایی کردن این سند هستیم، به نظر میرسد این خواسته منطقی نیست.
حاجیپور: هر انسانی وقتی قصد انجام کاری دارد برای اینکه مثمر ثمر باشد باید در جهت رفع نیاز باشد.
حال سؤال اینجاست اجرا شدن یا نشدن سند تحول چه تأثیری بر نیازهای معلمی دارد که آن را اجرا میکند؟
معلمان هنوز احساس نیاز نسبت به تغییر در روند نوع آموزشها نکردهاند.
باید آگاهسازی درستی در مورد لزوم ایجاد تحول در نتیجه اجرای سند تحول بنیادین صورت گیرد و معلمان در این زمینه توجیه شوند زیرا نقش محوری در اجرای سند دارند لذا باید با تبیین سند برای معلمان زمینه اجرای هر چهبهتر سند فراهم شود.
اجرا یا نوع تدریس معلمان بعد از ابلاغ سند با پیش از اجرای آن هیچ تفاوتی ایجاد نکرده است و فقط بعضی از فرمها و یا روشهای نمره دهی ظاهراً بهنظام پودمانی تغییر کرده اما در واقع روح حاکم همان سیستم سابق است چرا که معلم هنوز احساس نیاز به این تغییر را ندارد.
دورههای ضمن خدمت در راستای تبیین و نهادینه کردن سند تحول برای جامعه فرهنگیان را چگونه ارزیابی میکنید؟
انصاری: گفته میشود که ما بیش از ۶۰ ساعت دوره ضمن خدمت پیشبینی کردیم و معلمان با مفاهیمی چون اقدام پژوهی و درس پژوهی و کنش پژوهی آشنا شدهاند، اما اینکه چگونه و با چه کیفیتی این دوره ضمن خدمت و این دورههای عنوان شده برگزار میشود، جای سؤال است.
متأسفانه دیده میشود در دورههای ضمن خدمت غیرحضوری و مجازی بعضاً افراد دیگر بهجای خود شخص به سؤالات پاسخ میدهد و در آزمون مجازی شرکت میکنند که این ضربه بسیار زنندهای است و باید با نظارت دقیق و تغییر رویکردها زمینه ارتقاء دورههای ضمن خدمت فراهم شود.
حاجیپور: یکی از مهمترین ضعفهای این سند ظاهرگرایی است که در آن دنبال این هستند که بگویند چیزی را اجرا کردیم تا از سوی مسئولان رده بالا فشار کمتر شود؛ در این راستا کارهای سطحی اجرا میشود؛ اجازه دهید این موضوع را بیشتر توضیح دهم؛ برای هر تحولی در آموزشوپرورش معلم نقش اساسی دارد و میتوان گفت اساس تحول در این نظام تعلیم و تربیت معلمان هستند که باید روی آن تمرکز لازم صورت بگیرد، اما در بحث سند تحول بنیادین تنها کاری که برای معلمان انجام دادند برگزاری چند دوره ضمن خدمت غیرحضوری و سطحی برای آشنایی با سند تحول بود و شناخت عمقی ایجاد نشد.
یکی از مهمترین محورهای سند تحول توجه به مبحث «تربیت» است به نظر شما علاوه بر آموزشوپرورش چه عناصر دیگری در این امر خیل هستند؟
ظریفی: در حوزه تربیت عمومی همه دخیل هستند و باید نگاه جامع داشت و در این پازل تعلیم و تربیت نقش بخشهای مختلف را دید، مصوبات شورای آموزشوپرورش را باید در این حوزه مورد توجه قرار داد که چه میزان به این سند توجه شده است؛ آنچه در این میان واضح است باید نهادهای برونسازمانی به کمک آموزشوپرورش بیایند.
همچنین رسانهها بهعنوان یک رکن در این حوزه ورودی نداشتند و این بسیار آسیبزننده است و نیاز است با ورود آنها زمینه مطالبه گری عمومی فراهم شود.
انصاری: تربیت قبل از انعقاد نطفه شروع میشود و باید یک و دختر و پسر قبل از ازدواج آموزشهای لازم را در حوزه تربیت دیده و بعد زندگی مشترک خود را آغاز کنند تا در آینده و بعد از فرزند آوری دچار مشکل نشوند.
در بخشی از این سند به مبحث تربیت رسمی اشاره میشود که به نقش عوامل مؤثر در تربیت همچون خانواده، آموزشوپرورش، نهادها و رسانهها تأکید دارد.
حاجیپور: آموزشوپرورش که متولی رسمی تربیت در جامعه ماست یکی از عوامل سهیم در این موضوع است و عوامل دیگری چون خانواده، سازمانها، نهادها، رسانه و عوامل دیگر بسیار در این امر تأثیرگذار هستند؛ برای اینکه انسجامی در این مجموعه ایجاد کنیم تا نهادهای مختلف در این راستا همگرا شوند سند تحول بنیادین بستر بسیار خوبی را فراهم کرد و بعد از تصویب و رونمایی آن معاونتهای مختلف سرمشقهای آن و برنامه درسی ملی را نوشتند.
نقش و جایگاه نهادها و ارگانهای دیگر فرهنگی در تحقق سند تحول بنیادین چیست؟
آیا به وظایف خود آشنا هستند و اقدامات لازم را در این راستا انجام دادهاند؟
انصاری: در بحث تربیت علاوه بر آموزشوپرورش عوامل مختلف دیگری از جمله رسانهها، صداوسیما، حوزههای علمیه و دانشگاهها نقش دارند اما در حال حاضر این عوامل در این مقوله بهصورت جدی وارد نشدهاند و همه آموزشوپرورش را تنها گذاشتهاند؛ بیشک آموزشوپرورش از هفت سالگی هر کودکی سهم اساسی در تربیت آنها دارد که اگر این موضوع درست انجام شود بیشک شاهد رخدادهای خوبی در این عرصه خواهیم بود.
ظریفی: در طول هشت سال از رونمایی و ابلاغ سند تحول آیا اقدامات انجام شده کافی بوده، آیا سرعت خوبی در اجرا داشته؟
آیا نهادهایی مرتبط با سند به وظایف خود بهخوبی عمل کردهاند یا خیر؟
این مباحث بسیار قابلبحث و تأمل است.
در بحث مبانی سند تحول بنیادین آموزشوپرورش در سال ۹۰ به مرحله رونمایی میرسد.
یکی از وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی این است که برای ایجاد وحدت رویه در مبحث تربیت در جمهوری اسلامی، باید وظایف دستگاههای فرهنگی را احصاء و ابلاغ میکرد.
باید از ظرفیت شورای آموزشوپرورش استان و دانشگاهها، حوزههای علمیه و نهادهای علمی، رسانهها و صداوسیما برای نهادینه کردن این فرهنگ عمومی استفاده کرد.
کارهای سنگینی توسط علمای تعلیم و تربیت انجامشده اما بهراستی برونداد این اقدامات در حوزه سند تحول و برای ایجاد فرهنگ تحولآفرین نظام تعلیم و تربیت چیست؟
آیا دغدغه حرکت در مسیر این سند برای این دستگاههای متولی ایجاد شده است؟
آیا به وظایف خود آشنا هستند یا خیر؟
معتقدم تا این مرحله آموزشوپرورش بضاعت خود را به کار گرفته و نمیتواند بهتنهایی قدمهای بلندی بردارد.
حاجی پور: شاید بتوان گفت سند تحول زمینه ایجاد وحدت رویه بین سازمانها و نهادهای مختلف آموزشوپرورش را آماده کرد.
محور اجرای سند تحول آموزشوپرورش است که متأسفانه فقط نگاه و فهم بخشنامهای از آن دارند و نگاه محتوایی به سند وجود ندارد.
وقتی سایر ارگانها متوجه چنین نگاهی به سند از سوی آموزشوپرورش شوند آنها هم قاعدتاً در اجرای وظایف خود درست عمل نمیکنند.
این موضوع که نهادهای برونسازمانی خود را از انجام وظایف در حوزه تحقق سند تحول بنیادین بیرون کشیدند، یک واقعیت است.
انتهای پیام