پسته؛ طلای گمشده خراسان شمالی / کالایی با نرخ روز دلار!
پسته ازجمله اقلام کالاهای صادراتی است که این روزها شهرستان کویری جاجرم خراسان شمالی را از بنبست اقتصادی خارج کرده و باهمت باغداران آن، این طلای گمشده خراسان شمالی را با نرخ روز دلار به تاجران ارائه میدهند.

پسته ازجمله اقلام کالاهای صادراتی است که این روزها شهرستان کویری جاجرم خراسان شمالی را از بنبست اقتصادی خارج کرده و باهمت باغداران آن، این طلای گمشده خراسان شمالی را با نرخ روز دلار به تاجران ارائه میدهند.
خبرگزاری فارس خراسان شمالی؛ پیرمرد کشاورز پس از کلی آسمانوریسمان بافتن و تعریف کردن از درخت پسته گفت: «ببین پسرجان درخت پسته را ما میخ طویله طلا میگوییم.
یک ریشه دارد که در زمین دنبال آب میرود.
در منطقه جاجرم ما درخت ۲۰۰ ساله پسته هم موجود است» تشبیه پیرمرد برایم جالب بود.
کشاورزی که موقع سلام دادن به او زبری دستانش و هنگام ریختن پسته در کف دست تا ریزی و درشتی پسته را نشانمان دهد، ترکهایی که حالا شیار عمیقی شده بود، برایم از زحمات کاشت دیروز و لذت برداشت امروز گفت.
جاجرم را بیش از همهچیز با کارخانه آلومینیا میشناسند.
منطقهای کویری در ۱۶۰ کیلومتری مرکز استان.
بنا به شرایط آبوخاکش تا چند سال گذشته رتبه آخر را در جذب اعتبارات کشاورزی استان داشت.
خشکسالیهای اخیر هم مزید بر علت شده بود.
تا آنجایی که در کالشور قطره آبی هم نبود.
اما حالا به یمن همت مردان کویر، محصولی زرگونه از این سرزمین برداشت میشود.
محصولی که مبنای قیمتگذاریاش نرخ روز دلار است.
برای فروش اُنسگیری میشود.
استقامت در برابر گرما، سرما، کمآبی.
البته سود سرشار پس از باردهی.
با بخشدار مرکزی جاجرم که جوانی متعهد و کارگشا است، هماهنگیهای سفر را انجام میدهیم.
رمضانیان که حوزه استحفاظی او روستاهای صادقآباد، امیرآباد، ایستگاه راهآهن و رحمتآباد بود، تأکید داشت وقتی برای تهیه و ضبط گزارش به میان باغداران میرویم از مشکلات آنها سؤال بپرسیم.
استدلال جالبی داشت.
میگفت: شاید از من بهعنوان بخشدار شرم بیان واقعیتها را داشته باشند.
بله در این کارزار هستند هنوز جوانانی که دل درگرو انقلاب در پی گرهگشایی از خلقالله هستند.
خدایا افزون کن چنین جوانانی را.
در روستای صادقآباد همراه با دهیار که خود از باغداران منطقه است، به سمت اولین مکان برای تهیه گزارش میرویم.
پیرمردی تنومند با دستانی سنگین و زُمُخت.
وقتی دست میدهد، سنگینی دستانش لرزه بر جسم و جانمان میاندازد.
خداقوتی میگوییم.
عرق پیشانیاش را با دستمالی که در جیب دارد، میگیرد.
دهیار توضیح کوتاهی میدهد.
پیرمرد ابتدا تعارف جدی بهصرف صبحانه و چای میکند.
سپس به میان درختان میرویم.
ابتدا از نحوه کاشت درخت میپرسم.
پستهای از درخت میچیند.
همانطور که پوست پسته را کند، گفت: «بذر پسته حتماً باید دستچین و دستپوست شده باشد.
بههیچعنوان فرآوری نشده باشد.»
میان کلامش میآیم و دستپوست و دستچین بودن پسته بذری را میپرسم.
کشاورز گفت: بذر پسته بسیار حساس است.
اگر پوست پسته با دستگاه در کارخانه جداشده باشد چون با ضربه همراه است، بذر جوانه میزند.
رشد میکند، اما بار نمیدهد.
صحبتش که تمام میشود، بر روی زمین مینشیند.
با اشاره از ما هم میخواهد، کنارش بنشینیم.
با دست به تنه درخت اشاره میکند.
میگوید: پسته درختی پیوندی است.
میپرسم: یعنی همه درختان پیوندی هستند؟
با تکان دادن سر سؤالم را جواب میدهد.
در تکمیل آن گفت: بذر پسته را ۴ تا ۵ ماه در گلدان نگه میداریم.
باگذشت سه سال از کاشتن آن در زمین موقع پیوند میرسد.
سه سال هم باید دستش را بگیری تا سن درخت به نزدیک ۷ سال برسد.
۷ سالی که به گفته باغدار برداشت محصول خانگی است.
یعنی به مرحله سوددهی نرسیده است.
صحبتهایش تازه گلانداخته بود.
از گردهافشانی که درختهای نَر در فروردین و اردیبهشت انجام میدادند که گفت تعجب کردیم.
درختی که تنهاش بارنگ قرمزی از بقیه متفاوت بود، نشان داد.
در تکمیل گفتههایش از زمان گردهافشانی و انواع آن گفت.
کربلایی میرزایی گفت: در یک هفته فروردینماه اگر اقبالت بلند و هوا مناسب باشد، که هیچ.
اما اگر هوا بارانی و ابری باشد؛ باغدار شاخه گردهها را چیده و در یخچال نگهداری میکند، سپس گردهها را در یک بطری نوشابه به شاخه درخت میبندد تا درخت گردهافشانی را کامل کند.
به پیرمرد باغدار میگویم: پسته آنقدر هم که میگویند درخت قرص و محکمی نیست.
خندهای از ته دل زد و گفت: هنوز خیلی مانده!
سایه کوچکی که درخت بر روی زمین انداخته را نشان میدهد.
کودچال را اینگونه توضیح میدهد: در سایهای که درخت انداخته ۲۰ سانتی زمین را میکنیم.
ابتدا و انتها کود دامی، در وسط هم مواد ریزمغذی در انتها با یک لایهنازک خاک روی آن را میپوشانیم.
درخت در طول سال از با این کار تغذیه خود را جذب میکند.
فرآیند کلی کاشت را کربلایی میرزایی با دقت و وسواس توضیح میدهد.
از او در باره میزان برداشت و فرآوری سؤال میکنیم.
هرچند از مشکلات و برکات کارش گفت، اما اصرار داشت این دست مسائل را از باغدارانی بپرسیم که در مرحله برداشت سودآور هستند.
کسانی که باغهای آنها حداقل ۱۵ سال عمر دارد.
از او تشکر کرده و همراه دهیار به باغ آنسوی جاده میرویم.
باغ پسته او هم عمری مشابه باغ میرزایی داشت.
با توصیه تلفنی بخشدار به باغ عبدلی میرویم.
باغ در روستای کناری؛ امیرآباد قرار دارد.
نزدیک باغ عبدلی، سروصدا و هیجان زیادی ما را مجبور به توقف کرد.
شش هفت نفر در پای درختان در حال جمعآوری پسته بودند.
بنر کهنهای در پای چند درخت پهن میکردند و پستهها را با ساقه بر روی آن میریختند.
در صحبت با آنها که چهار برادر همراه پدر پیر و دوراندیششان قرار داشت از روش برداشت پرسیدم.
یکی از آنها با دادن یک نشانی دوست مشترکی داشتیم، گفت: این روش جمعآوری پسته است.
باغی که ۱۲ سال پیش پدر آنها علیرغم تمسخر دیگران بناکرده بود، این روزها فصل برداشت پول از آن است.
جملهای که پیرمرد عصازنان به سمت ما آمد و گفت.
اسدیفر و فرزندانش این روزها ثمره زحمت بیش از یک دهه خود را برداشت میکنند.
از یکی از پسرها میزان برداشت و قیمت خریداریشده را جویا میشوم.
ابتدا دستانش را به نشانه شکرگزاری بالا میبرد و میگوید: باران امسال مشکل آب خوردن و کشاورزی ما را حل کرد.
خدا را شکر.
باردهی درختان امسال خیلی خوب است، هرچند تگرگی که در فصل بهار آمد، مقداری از محصول را از بین برد.
از دیر بازده بودن درخت پسته که پرسیدم، گفت: در همان سال اول باردهی عمده پول تمام سرمایهگذاری اینیک دهه به جیب باغدار برمیگردد.
درباره قیمت امسال پسته هم گفت: چون پسته بر اساس نرخ روز دلار قیمتگذاری میشود، خیال پستهکار راحت است.
یکی از دلایلی که بازار کاشت پشته در جاجرم رونق گرفته را همین دلیل میدانست.
میگفت: هر کیلو پسته 7.2 دلار ارزش دارد.
یعنی طلا!
هرچند اعتقاد داشت در این سالهایی که قیمت بالا رفت، میزان مصرف در بازار داخلی کاهش پیدا کرد.
اما بازار صادرات داغ داغ است.
امسال تاجران مشهدی و سبزواری پسته برداشتشده با شاخه را کیلویی ۲۵ تا ۳۰ هزار تومان میخرند.
روش فروش را هم توضیح میدهد.
وقتیکه گفت هرچقدر اُنس پسته برداشتشده بالاتر باشد مشتری همدست به نقدتر است واقعاً ثابت شد که مردمان جاجرم طلا برداشت میکنند!
توچین پسته
انس گیری پسته
روش انسگیری و توچین را با نشان دادن عکسی در موبایلش توضیح میدهد.
۵.۱۴۲ گرم پسته را به دستههای ۵ تایی تقسیم میکنند.
هر چه میزان این دستهها کمتر باشد محصول مرغوبتر است.
وقتی توچین پسته را توضیح میداد، ضربالمثل مشت نمونه خروار است را عینی تجسم کردم.
توچین را اینگونه توضیح داد.
۱۰۰ عدد پسته را بهصورت تصادفی از بار چیده شده برمیداریم.
ابتدا در دایره اول پستهای خندان و سپس پستهای دهان بسته را کنار هم میچینیم.
تناسب پسته خندان و بسته میشود، مبنای خریدار!
جالب است که خریدار سرزمین حاضر نمیشود، بلکه باغدار عکس را در کارخانه فرآوری میگیرد و برای خریدار ارسال میکند!
در حین صحبت با خانواده اسدیفر پسر کوچک عبدلی با موتور به دنبال ما آمده بود.
همراه با او البته پس از گذشتن از خط راهآهن به سمت باغ او میرویم.
در زیر سایه بهارخواب خانهباغ، زن و مرد در حال صاف کردن پسته هستند.
شاخه و برگ را جدا و بار را در گوشهای جمع میکردند.
خداقوتی به آنها میگوییم.
عبدلی گفت: پسته خام پوستدار تا ۷۲ ساعت قابل نگهداری است.
بیشتر از این بماند پسته خراب میشود.
باغ بزرگ و پرثمر عبدلی گل از گل او انداخته بود.
دستودلبازی شاخصه تمام مردمان کویر است.
پذیرایی مفصلی از ما میکند.
گلایه از احدی ندارد.
راز موفقیتش را شاید عدم برداشت یک ریال وام بانکی عنوان میکند.
صحبت با او هم مفصل و جانانه بود.
در مسیر برگشت به محل تنها کارخانه فرآوری صنعتی پسته در استان (سنخواست) میرویم.
مهندس جوانی که با سرمایهگذاری یک میلیاردی، هم خودش نفع میبرد و هم خیال باغداران را راحت کرده.
از رونق کسبوکار که پرسیدم عدد و رقم رو کرد.
کارخانهدار؛ میزان فرآوری سال گذشت را حدود ۴۰۰ تن برآورد کرد.
استدلالش این بود، هرسال این میزان افزایش پیدا میکند.
اعتقاد داشت، حداقل ۵ کارخانه مشابه تشکیلات او باید تا چند سال آینده در منطقه احداث شود.
صحبت با او درباره روش کار هم نکات جالبی را به همراه داشت.
آری؛ از تو حرکت و از خدابرکت!
جملهای که مردمان جاجرم آن را تجسم عینی بخشیدهاند.
در منطقه بیابانی با خاکی شور، محصولی زرگونه برداشت میکنند و مزد زحماتشان را هم میگیرند، نوش جان این مردم صبور و بااراده!
انتهای پیام/خ