«مقاومت» یا «وادادگی» ؛ صنعت نفت از کدام ضربه خورد؟
در تمامی موفقیتهای کسب شده در بخش نفت و گاز و پالایش و پتروشیمی در دولتهای یازدهم و دوازدهم، رد پای تکیه بر توان داخلی و "مقاومت" دیده می شود و در تمامی ناکامیها، رد پای وادادگی و تکیه بر رویای پوشالی بهره گیری از توان خارجی ها به چشم میخورد.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، پس از آنکه مقام معظم رهبری اخیراً باب مذاکره با آمریکا بدون لغو همه تحریمها از سوی این کشور و توبه آمریکا و بازگشت به برجام را بستند، برخی معاندان خارجی با کمک اذناب داخلی آنها، شبهاتی را مطرح کردند مبنی بر اینکه، "مخالفان مذاکره دیگر از افزایش قیمتها و مشکلات اقتصادی به دولت روحانی گله نکنند و مقاومت هزینه دارد"، گو اینکه گرانی های اخیر و مشکلات اقتصادی کشور نتیجه مقاومت و مذاکره نکردن است.
ولی شواهد و و تجربیات سالهای متمادی گذشته در کشور ما نشان می دهد، بیشتر دستاوردهای اقتصادی در ایران، نتیجه مقاومت بوده و اگر کاستی و پلشتی هم بوده که هست، نتیجه وادادگی است.
در این گزارش به تبیین این مساله در صنعت نفت، گاز، پتروشیمی و پالایش کشور می پردازیم.
ادامه توسعه فازهای نیمه توسعه یافته پارس جنوبی هم در بخش گاز و هم در لایه نفتی، ادامه گازرسانی به روستاها و تکمیل پروژههای نیمه کاره صنعت گاز، تکمیل طرحهای نیمهکاره صنعت پالایش و تکمیل و بهره برداری از پروژه مهم پالایشگاه ستاره خلیج فارس و دهها مورد دیگر از دستاوردهای وزارت نفت در دولتهای یازدهم و دوازدهم تا امروز است.
اما در کنار دستاوردها، نقطه ضعف بزرگی در صنعت نفت، گاز، پالاش و پتروشیمی در این دو دولت که پرچمدار عنوان پرطمطراق "تدبیر و امید" است به چشم می خورد و آن امید به دستان طلایی غربیها و عدم تدبیر در استفاده کافی از توان داخلی است.
گویا دولتمردان تدبیر و امید در صنعت نفت، به دنبال کلیدی بودهاند که قرار بود از جیب شرکتهای اروپایی درآمده و قفل توسعه و محدودیتهای صنعت نفت ایران را بازکند اما زهی خیال باطل؛ چرا که کلید در دستان پرتوان جوانان این مرز و بوم بوده و هر جا به این ظرفیت عظیم توجه و تکیه شده است، نتیجه آن سودآوری سرشار، اشتغال زایی پایدار و توسعه صنعت نفت بوده است.
همانطور که در پروژه مهم پالایشگاه ستاره خلیج فارس، بر ظرفیتهای بومی تکیه شد و نتیجه آن خودکفایی در تولید فرآوردههای نفتی همراه با افزایش کیفیت تولید آنها به ویژه فرآورده استراتژیک بود.
اگرچه دولتمردان تدبیر و امید در نفت، موفقیتهایی نیز کسب کردند اما نکته جالب اینجاست که در تمامی موفقیتهای کسب شده در بخش نفت و گاز و پالایش و پتروشیمی در دولتهای یازدهم و دوازدهم، رد پای تکیه بر توان داخلی دیده می شود و در تمامی ناکامیها، رد پای وادادگی و تکیه بر رویای پوشالی بهره گیری از توان خارجی ها به چشم می خورد.
بهمنماه سال 92 بود که مقام معظم رهبری سیاستهای کلان اقتصاد مقاومتی را ابلاغ کردند.
اگر از آن زمان، راهکارهای مقام سازی اقتصاد در بخش نفت و گاز و پالایش و پتروشیمی، آغاز میشد، امروز در شرایط تحریمهای امریکا شاهد بروز مشکلاتی در این بخشها نبودیم.
اگر دولتمردان در بخش نفت به جای امید به گشایش بینالمللی و بازگشت توتالها به صنعت نفت ایران، به توان داخلی امید بسته بودند، امروز پروژههای مهمی چون فاز 11 پارس جنوبی و دیگر میادین مشترکی که در انتظار اجرایی شدن IPC ها با حضور خارجیها ماندند، به اجرا رسیده و امروز به جای عدمالنفعهای بسیار این پروژههای معطل مانده، شاهد بهرهگیریهای بسیار از آنها بودیم.
اگر وزارت نفت، منتظر گشایشهای برجامی برای توسعه صنعت LNG ایران نمیماند، با توان داخلی میتوانستیم امروز این صنعت را در خدمت صادرات گاز کشور بگیریم.
و دهها اگرِ دیگر که شاید مهمترین آنها در شرایط فعلی، آنطور که در سال 92 مورد تأکید سیاستهای کلان اقتصاد مقاومتی بود، "مقابله با ضربه پذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز" بوده که اگر وزارت نفت در سال 92 به ایجاد بورس نفت، افزایش ظرفیتهای صنعت پالایش با جذب سرمایههای مردمی، بسترسازی توسعه بخش پایین دستی صنعت پتروشیمی با هدف تکمیل زنجیره ارزش و دهها راهکاری که در یکسال اخیر برای مقابله با تحریمهای نفتی علیه کشورمان، در جهت "انتخاب مشتریان راهبردی"، "ایجاد تنوع در روشهای فروش" و "مشارکت دادن بخش خصوصی در فروش" مد نظر قرار گرفته، اقدام کرده بود؛ امروز مقاوم سازی اقتصاد از منظر نفت و درآمدهای نفتی، کشور را در شرایط تحریمی، ایمن و آسیبناپذیر کرده بود.
اما در تمامی ایامی که وزارت نفت و دیگر بخشهای تأثیرگذار دولت میبایست روی پیادهسازی الگوهای اقتصاد مقاومتی در نفت و گاز و درآمدهای آن کار کنند، انرژی و وقت مدیران ما به جلسات متعدد با خارجیها گذشت و هر روز رفت و آمدهای هیئتهای خارجی به وزارت نفت، فرصت مقاوم سازی و توجه به ظرفیتهای داخلی را از مدیران نفت کشور گرفت.
مذاکرات و تفاهمنامهها و حتی قراردادهایی که در شرایط پیشابرجام و پسابرجام، صدها ساعت نفر وقت از مدیران و کارشناسان ما گرفتند، اما تا امروز کمترین اثر مثبتی برای صنعت نفت کشور به همراه نداشتهاند و فقط با خیال خام و رویاپردازانه دولتمردان تدبیر و امید، به از دست رفتن فرصتها انجامیدند.
امروز پس از یکسال برنامهریزی در زمان تحریم، برخی ابزارها به کار آمده و به افزایش و برقراری کسب درآمدها از نفت و فرآوردههای نفتی برای کشور انجامیده است؛ ایکاش دولتمردان، پیش از این، به جای تلف کردن وقت پر ارزش به امانت گذاشته از سوی ملت بر آنها در کرسی مدیریت دولتی، در مذاکرات برای دادن دست همکاری به شرکتهای بدعهد خارجی، دست همکاری با صنعتمردان داخلی داده بودند و استفاده از ظرفیتهای داخلی را برای مقاوم سازی اقتصاد در بحث نفت و گاز و درآمدهای آن، زودتر در دستور کار قرار میدادند.
انتهای پیام/