موافقان و مخالفان روند صلح در افغانستان
باغبان نوشت: صلح رویای فرد فرد جامعه افغانستان به حساب میآید. مردمانی که سالهای متمادی در بحرانهای عدیده امنیتی و اجتماعی به سر بردهاند و اکنون درصدد پایان بخشیدن به این تزاحمات فردی، جناحی و یا بین المللی هستند.
باغبان نوشت: صلح رویای فرد فرد جامعه افغانستان به حساب میآید.
مردمانی که سالهای متمادی در بحرانهای عدیده امنیتی و اجتماعی به سر بردهاند و اکنون درصدد پایان بخشیدن به این تزاحمات فردی، جناحی و یا بین المللی هستند.
به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، «حامد باغبان» کارشناس مسائل افغانستان طی یادداشتی اختصاصی به بررسی روند صلح در افغانستان و معرفی موافقان و مخالفان آن پرداخت.
در این یادداشت آمده است: قریب به یک سال از روند پر فراز و نشیب مذاکرات آمریکا با طالبان میگذرد، مذاکراتی که تجربه آن صرفا به ماههای اخیر ختم نمیشود، شاید بتوان آلمان و انگلیس را به عنوان مبدع این شیوه مذاکره با طالبان نامید؛ روندی که از ابتدای سال 2006 بصورت پنهانی صورت میپذیرفت؛ هر چند در آن دوران هیچ گاه مقامات رسمی دو جناح با یکدیگر نشستهایی را برگزار نکردهاند و صرفا انتقال دیدگاههای طرفین توسط رابطهها صورت میگرفت اما در شمای کلی نمیتوان این دوران را، سوای از روند صلح برآورد کرد.
مذاکرات پنهان، مبهم و غیر کارشناسی این دور از مذاکرات تقریبا برای اکثریت جامعه افغانستان دارای ابهامات عدیدهای میباشد؛ شاید شروع آتشین و شوهای رسانهای روزهای ابتدایی این نشست برای مردمی که بیش از 4 دهه سرزمین خود را در بحرانیترین حالت امنیتی، اقتصادی و اجتماعی یافتهاند همواره دریچهای از امیدواری را باز مینمود اما رفته رفته با افزایش نشستها و نمایان گردیدن افکار طرفین بر شدت این نگرانیها افزوده شد.
مرکز مطالعات استراتژیک منطقهای افغانستان در ماههای آغازین مذاکرات با ابتکار این مرکز شروع به انجام نظر سنجی از میان جامعه متکثر افغانستان نمود؛ نظر سنجی صورت پذیرفته شامل پوشش جامعه آماری از اقوام مختلف افغانستان است که از موافقت 80 درصدی مردم این کشور نسبت به موضوع صلح سخن میگوید.
پشتون، تاجیک، هزاره، ازبک چهار قوم برتر و بزرگ افغانستان هستند که از جامعه آماری تحت پوشش این نظر سنجی محسوب میشوند.
نظر سنجی صورت پذیرفته در این پژوهش که در بین اقوام چهارگانه بزرگ افغانستان به الزمام سایر اقلیتهای کوچک صورت پذیرفت بدین شرح است: پاسخ ، پرسش شوندگان نسبت به دو سوال صورت پذیرفته مبنی بر سرکوب و مقابله نظامی و ادامه مذاکرات به تفکیک اقوام بزرگ نشان دهنده موافقت 49% پشتونها با ادامه مذاکرات و موافقت 12 % درصدی آنان نسبت به سرکوب و مقابله نظامی است.
تاجیک اقلیت دیگری در افغانستان که دارای فراوانی جمعیتی دوم در افغانستان است نیز با اختصاص 32% موافقت با ادامه روند مذاکرات و 28 % سرکوب و مقابله نظامی دیدگاه خود را اینگونه نسبت به موضوع صلح بیان نمودند.
ازبکها نیز در پاسخ به سوال پرسش کنندگان موافقت 35% خود نسبت به ادامه مذاکرات و 34% نسبت به مقابله نظامی را بیان داشتند؛ اکثریت پرسش شوندگان در پاسخ دو سوال نظر سنجی رضایت خود را نسبت به این شیوه اعلام داشتهاند و تنها قوم هزاره که با اکثریت بالا شیعیان تشکیل میشود نسبت به سایر اقوام از نارضایتی بالایی نسبت به این روند سخن گفتند.
پژوهش صورت پذیرفته از میان جامعه هزاره در افغانستان درصد نارضایتی و سرکوب نظامی را نسبت به موافقت با مذاکرات اینگونه بیان میدارد 37% موافق با مقابله نظامی و 27% موافق روند فعلی مذاکرات.
پژوهش فوق در ماههای ابتدایی این دور از مذاکرات صورت پذیرفت و همانطور که اشاره شد درصد بالایی از جامعه افغانستان نسبت به موضوع مذاکرات حمایت اعلامی خود را بیان داشتند اما رفته رفته با مستور ماندن مفاد مذاکره و عدم ایجاد فضای آزاد و همچنین مغفول ماندن احزاب و حاکمیت افغانستان در این روند سوء ظنها نسبت به این نشستها افزایش یافت.
امروزه درصد بالایی از جامعه زنان افغانستان که طی سالهای اخیر دارای آزادیهای اجتماعی و سیاسی بودهاند از آینده مذاکرات نگرانند، در این بین حاکمیت رسمی افغانستان به دلیل عدم مشارکت آنان در روند مستقیم مذاکرات و بیان پارهای از توافقات توسط واسطهها همواره نگاه منفی خود را نسبت به این ادوار بیان داشته است، در کنار آن واکنشهای سینوسی سایر احزاب سیاسی و تاثیر گذار افغانستان نیز حکایت از شکاف در رضایت اولیه این جامعه نسبت به موضوع صلح دارد.
بررسی اجمالی مواضع اعلامی جوامع اروپایی نشان دهنده نگاه محتاطانه این جریان در ارتباط با موضوع صلح میباشد، در اثبات این ادعا میتوان به گزارشات هفتگی و پی در پی رویترز نسبت به موضوع صلح اشاره نمود که در آن ارائه راهکارهایی نظیر برقراری آتش بس پیش از مذاکرات و یا اشاره به نقیضههای رفتاری طالبان در روند مذاکرات طی ماههای 2 الی 9 میلادی اشاره نمود.
در بررسی دیدگاه سایر دول فعال نسبت به موضع افغانستان نیز میتوان به نگاه نگران هند در پیوست به مذاکرات اشاره نمود که به دلیل افزایش نقش پاکستان در موضوع افغانستان و در خطر افتادن منافع و منابع ملی این کشور سعی نموده موضع انتقادی خود را طی ماههای اخیر حفظ نماید.
ایران، قطر، اتحادیه اروپا و برخی از کشورهای منطقه نیز در پازل این دست مخالفین میتوان تعریف کرد، اما در مقابل پاکستان، روسیه، چین، آلمان، عربستان و امارات از حامیان فعلی روند مذاکرات به شمار میروند که بررسی سهم، منافع و چشم انداز پسا صلح هر یک از موافقان و مخالفان در پاسخ به چرایی این موضع گیریها خود پاسخ به سوال مطرح شده است.
نتیجه گیری
صلح رویای فرد فرد جامعه افغانستان به حساب میآید.
مردمانی که سالهای متمادی در بحرانهای عدیده امنیتی و اجتماعی به سر بردهاند و اکنون درصدد پایان بخشیدن به این تزاحمات فردی، جناحی و یا بین المللی هستند، تجربه کسب شده از شیوه مذاکرات امریکا طی 250 سال اخیر و اشغال 18 ساله آنان در افغانستان و همچنین تجربه حکومت گروهها و احزاب متعدد در افغانستان حکایت از عدم سنخیت تصمیمهای صورت پذیرفته دارد.
افغانستان با تکثر قومیتی بالا و ساختار موزاییکی و فرهنگ قبیلهای حاکم بر آن، نمیتواند با شیوههای فعلی مذاکرات راه به صلح برد در مقابل تسلیم قدرت به هر طیف و یا گروهی که موافقت اکثریت افغانها را بدنبال نداشته باشد صرفا بر بحرانهای حاضر میافزاید، اشتراک تمامی احزاب و اقلیتها در مذاکرات و همچنین در اختیار گرفتن نبض مذاکرات توسط افغانها تنها راه برون رفت از مالیخولیای جنگ است.
انتهای پیام/ ر