یک تراژدی دانشجویی
با مطلقا "هیچ" شروع کردند و با رنج خالص ادامه دادند، معجزه آسا به موفقیت دست یافتند و با گذر از هفت خوان در آستانه فتح قرار گرفتند، ولی حالا که چند گام بیشتر تا فتح باقی نمانده، نمیتوانند به قله برسند!.

با مطلقا "هیچ" شروع کردند و با رنج خالص ادامه دادند، معجزه آسا به موفقیت دست یافتند و با گذر از هفت خوان در آستانه فتح قرار گرفتند، ولی حالا که چند گام بیشتر تا فتح باقی نمانده، نمیتوانند به قله برسند!.
به گزارش ایسنا، یک تیم دانشجویی از دانشگاه اراک که سهمیه ورود به مسابقات جهانی خودروهای سوخت زیستی موسوم به کمیکار را کسب کرده است، به دلیل مشکلات مالی امکان دارد از حضور در مسابقات جهانی باز بماند.
به دنبال کمیکار
مهدی احمدی دانشجوی کارشناسی مهندسی شیمی دانشگاه اراک است.
روبروی من نشسته و یک تراژدی دانشگاهی را تعریف میکند، البته یک تراژدی ناقص، چراکه قلب قهرمان داستان هنوز ضربان دارد و چشم او در هوای گرگ و میش وعدههای مسئولان به اندک پرتوهای نوری که معلوم نیست صادق است یا کاذب دوخته شده.
قصه اینگونه آغاز شد:
یک روز سرد زمستان، خیلی اتفاقی با مسابقات کمیکار آشنا شد.
مسابقهای برای مدلهای کوچک خودروهای زیست سوختی.
ترکیبی از رباتیک، مهندسی مکانیک و شیمی.
دانشجوی فعالی است و درس خواندن صرف او را ارضا نمیکند.
برای همین واقعا دلش میخواست در این رویداد شرکت کند.
ولی پیدا کردن هم تیمی کار بسیار سختی بود؛ مهدی می گوید:
میدانید که در دانشگاهی مثل دانشگاه اراک پیدا کردن دانشجویی که دنبال این جور کارها باشد مثل پیدا کردن مورچهای سیاه بر سنگی سیاه در سیاهی شب است.
افراد زیادی علاقهمند به فعالیت علمی نیستد.
اساتید گفتند ولش کن و معاونین و مدیران کل دانشگاه نیز ایضا.
هیچکس حاضر نمیشد به ما کمک کند و دانشجویی هم پیدا نمیشد که در تیم ما عضو شود.
به نظرشان هدر دادن زمان بود و شانس موفقیت صفر درصد.
گرهای کور در کار افتاده بود.
آنقدر کور که به نظر نمیرسید حتی بیناترین چشمان هم بتوانند آن را بگشایند.
موفقیت بزرگ
مهدی ادامه میدهد: ولی گره گشوده شد، تقریبا معجزه وار.
اردیبهشت بود، تلفنم زنگ خورد، یک دانشجوی دکتری میخواست عضو تیم ما شود.
چند نفر دیگر را قبلا برای عضویت در تیم راضی کرده بودم که مردد بودند ولی با شنیدن این خبر تردید را کنار گذاشتند و تیم ما تکمیل شد.
پنج نفر شدیم و به سرعت کار را آغاز کردیم.
تابستان بسیار پر رنجی بود، با هزار بدبختی توانستیم اتاقی را برای پیشبرد برنامهمان در اختیار بگیریم.
هوا مثل جهنم گرم بود و ما هر روز صبح به دانشگاه میرفتیم، ناهار را هم با خود از خانه میآوردیم، طراحی و آزمایش میکردیم و ساعتی پس از غروب آفتاب به خانه برمیگشتیم.
هنگام برگشت غیر از ما و چند نگهبان، کسی در دانشگاه نبود.
به شکلی که چند مرتبه سگهای ولگرد که وارد محوطه دانشگاه شده بودند، به ما حمله کردند.
آبان ماه، بالاخره مسابقات به میزبانی دانشگاه تهران برگزار شد.
اسم تیم ما رادیکال آزاد بود.
ما پنج نفر به همراه دکتر فضلعلی معاون پژوهشی فناوری دانشگاه اراک که سرپرست تیم ما بود و انصافا انسان درجه یکی هم هست، با تمام توان در رقابت شرکت کردیم و توانستیم مقام اول بخش لیگ آزاد را کسب کنیم.
رنجی که بردیم ثمر داد و ما که با هیچ شروع کرده بدیم اکنون در اوج قرار داشتیم.
مقام اول و راهیابی به مسابقات جهانی و حالا سیدنی استرالیا در انتظار ما بود.
باور نمیکردیم، جهان از حرکت ایستاده بود، تمام لحظات سخت گذشته از پیش چشمانم میگذشت.
این ما بودیم که باید به عنوان نماینده ایران در مسابقات جهانی کمیکار 2019 شرکت می کردیم.
نمیدانم از اراک تا سیدنی چقدر راه است ولی ما آن را با پای پیاده طی کرده بودیم.
برنده تنهاست/دم میدان آزادی گرم
قطره اشکی از گوشه چشم مهدی جاری میشود.
اشک را پاک میکند و از فرود آمدن خنجر زهرآگین بر تن قهرمان داستان میگوید.
مانند همیشه، مشکل پول است.
کمیته برگزار کننده مسابقات جهانی کمیکار هزینه بلیط سفر شرکت کنندگان را پرداخت نمیکند.
در حال حاضر ارزان ترین بلیط رفت و برگشت تهران-سیدنی حدود 15 میلیون تومان هزینه دارد که برای یک تیم شش نفره میشود 90 میلیون تومان این هزینه فقط برای بلیط است و دانشگاه میگوید آن را هم ندارد بدهد و قهرمان باید هزینه سفر را از محل دیگری، غیر از دانشگاه، تامین کند.
مهدی میگوید برای جور کردن این پول همه کاری کرده.
میگوید به تهران رفته و با انواع و اقسام مسئولین و سرمایهگذاران خصوصی و دولتی صحبت کرده است.
حتی دو شب را در محوطه میدان آزادی به صبح رسانده ولی نهایتا دست خالی به خانه بازگشته است.
مهدی که بعد از تهران به جنوب کشور سفر کرده می گوید: مدیر یکی از شرکتهای پتروشیمی در صحبتهایش گفته بود آماده حمایت از نخبگان و کسانی است که قصد شرکت در مسابقات مختلف را دارند.
حتی مشخصا اسم مسابقات کمیکار را هم آورده بود و قول مساعدتی که شنیدیم این مرد داده واقعا به ما امید داد.
ولی متاسفانه اینبار هم نتیجه نگرفتیم و دست آخر پس از چند باری رفتن و آمدن و سفر به قلب نفت و گاز، پولی از طلای سیاه این سرزمین به ما نرسید تا برویم سیدنی و شاید افتخاری نصیب ایران کنیم.
به گزارش ایسنا، بودجه های دانشگاهی هم همواره برای اینگونه اقدامات ناچیز بوده اند، چه برسد به دورانی که پای تحریم های عجیب و غریب در میان باشد و کاهش بودجه های پژوهشی آه از نهاد دانشگاه ها بلند کرده باشد.
نامه هایی که بی پاسخ ماند
دکتر فضلعلی معاون پژوهشی دانشگاه اراک که سرپرست تیم کمیکار بوده و مهدی از درجه یک بودنش سخن می گوید، از نامه هایی گفت که برای اسپانسرها جهت تامین هزینه سفر تیم نوشته و جوابی دریافت نکرده است.
وی افزود: متاسفانه دانشگاه نه اینقدر بودجه برای چنین کاری دارد و نه اصلا ردیفی برای هزینه کرد در این خصوص وجود دارد.
وی با بیان اینکه شرکت هایی که بعنوان اسپانسر اینگونه اقدامات اعلام آمادگی می کنند، دانشگاه تهران را به دانشگاه های شهرستانی ترجیح می دهند، افزود: دانشگاه تهران بواسطه ارتباطات گسترده، رایزنی ها و جایگاهی که دارد در جذب اسپانسر بسیار موفق تر از دانشگاه های شهرستان هاست.
فضلعلی اظهار کرد: مشکل دیگر اینست که در شرایط موجود کشور دستیابی به دلار هم کار آسانی نیست، در واقع وزارتخانه در سال های گذشته بودجه هایی برای اینگونه حمایت ها و اقداماتی همچون مسافرت های اعضای هیات علمی و امثال آن در نظر می گرفت یا از طریق تامین ارز مورد نیاز، اینگونه تیم ها را یاری می کرد اما در حال حاضر تحریم ها شرایط را بسیار تغییر داده اند و گویی وزارتخانه دیگر چیزی تحت عنوان بودجه ارزی ندارد و تنها مبلغی جزئی برای خرید تجهیزات از سوی سازمان برنامه در نظر گرفته شده که گویی تخصیص همین میزان بودجه هم هنوز انجام نگرفته است.
وی معتقد است شرایط همگان باید در دوران جنگ اقتصادی به نوعی باشد که شاهد عدالت در حمایت ها و اقدامات باشیم.
برای مثال برای تیم های ورزشی همواره اعتبارات سفرهای خارجی دیده می شود.
البته کسب مقام های جهانی در مسابقات بین المللی آنهم در دوران تحریم علاوه بر افزایش انگیزه های داخلی، نوعی ابزار تبلیغاتی برای به رخ کشیدن توانمندی های کشور در شرایط سخت نیز هست، ولی این رویکرد درخصوص مسابقات علمی چندان وجود ندارد.
فضلعلی با اشاره به فرسوده شدن تجهیزات آزمایشگاهی گفت: رتبه ای که در حال حاضر ایران از نظر علمی در سطح دنیا از آن خود کرده نیز باید حفظ شود تا نشان دهیم که در شرایط تحریم هم می توانیم به روز بوده و در حوزه علمی پیشرو باشیم و شاید در همین راستاست که مقداری بودجه ارزی برای خرید تجهیزات در نظر گرفته شده تا این چرخ متوقف نشده و جایگاه علمی کشور به خطر نیفتد.
در مجموع در شرایط موجود به نظر می رسد سیاستگزاری های کلان بودجه ای بر اساس اولویت بندی است و حمایت های چند صد میلیونی از سفر تیم های دانشجویی برای حضور در مسابقات علمی در اولویت های نخست قرار ندارد.
ناجی از کدام سو خواهد رسید؟
و اینگونه است که در حال حاضر وضعیت تیم رادیکال آزاد دانشگاه اراک، قهرمان مسابقات کشوری کمیکار، برای شرکت در مسابقات جهانی نامعلوم است.
تیم در اوج آمادگی قرار دارد و اعضا یقین دارند در صورتی که پایشان به سیدنی برسد، می توانند برای کشورشان افتخار آفرینی کنند.
ولی همه اینها در گرو جور شدن پول برای سفر به استرالیاست که فعلا مشخص نیست آیا جور میشود یا نه.
راههای معمول که جواب ندادهاند و گویا تنها امید این است که در فرصت بسیار کوتاهی که برای حضور در مسابقات باقی مانده فرد یا افرادی خیرخواه حاضر به پرداخت هزینه سفر شوند.
در دانشگاه های کشور امثال این تیم پر انگیزه دانشجویی که به چنین موانعی برخورد می کنند کم نیست و بنظر می رسد باید برای حمایت از اینگونه قدرت نمایی های علمی در سطح دنیا آنهم در شرایط تحریم که می تواند برد تبلیغاتی خوبی برای کشور داشته باشد، و در راستای تبیین اهمیت و ارزش موفقیت در رویدادهای علمی در بین عوام و تبدیل آن به ابزاری برای به شوق آمدن جامعه، همچون اتفاقی که در ورزش رخ می دهد و در راستای حفظ انگیزه حضور در رقابت های علمی در میان دانشجویان و اتصال آن به نوآوری، خلاقیت و کارآفرینی باید تدبیری اندیشیده شود، تا تیم هایی که به سختی گرد هم آمده و از دامان فقر مطلق اعتباری مدال های رنگارنگ حاصل می کنند به انزوا کشیده نشده و رشد خود را متوقف نکنند.
انتهای پیام