وحشت در برابر وحشت
سعودیها تا یک ماه پیش مدعی بودند که یمنیها حداکثر میتوانند به مناطق جنوبی حمله کنند و نقاط دیگر ازجمله مناطق شرقی و شمالی، دور از دسترس آنهاست اما با رونمایی از تسلیحات و تجهیزات اخیر، دروغ رسانهها و مسئولان عربستان فاش و نوعی وحشت عمومی در میان مردم این کشور فراگیر شده است.<br/><br/>

به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، «حسین شیخالاسلام» در روزنامه «حمایت» نوشت:
یکم: حمله پهپادهای دور پرواز یمنی به حوزه نفتی پالایشگاه «الشیبه» که از زیرمجموعههای شرکت سعودی «آرامکو» به شمار میآید، تحولی بسیار شگرف و مهم طی نیم دهه گذشته علیه منافع عربستان و امارات است.
این عملیات که بهوسیله 10 پرنده بدون سرنشین رادار گریز انجام شد، به گفته «سید عبدالملک الحوثی»، «بزرگترین عملیات یمنیها از ابتدای جنگ ائتلاف سعودی علیه یمن محسوب میشود» چراکه در این مسیر هزار و 200 کیلومتری انواع و اقسام سامانههای پدافندی پیشرفته آمریکایی مستقر شده و ریاض مدعی بود که همه نقاط راهبردی ازجمله تأسیسات نفتی این کشور زیر چتر دفاعی آنها قرار دارند.
این در حالی است که حدود سه هفته پیش (11 مرداد)، «یحیی سریع»، سخنگوی نیروهای مسلح یمن از اصابت موشک بالستیک و دور برد «برکان 3» به مقر نظامیان سعودی در شهر «الدمام» خبر داد.
این موشک راهبردی نیز مانند پهپادهای دور پرواز، میتوانست اهداف کلیدی بسیاری را در مسیر خود مورد اصابت قرار دهد که پایگاه هوایی ملک خالد، پایگاه هوایی شاهزاده سلطان و پایگاه هوایی ملک عبدالعزیز ازجمله آنهاست.
دوم: سکوی نفتی و تأسیساتی که در پالایشگاه «الشیبه» وابسته به شرکت آرامکو هدف حملات پهپادی قرار گرفتند، در واقع زنگ خطر و هشداری جدی به متجاوزان سعودی است که به حماقت خود در حمله به یمن پایان دهند وگرنه به تعبیر «محمد البخیتی» عضو شورای سیاسی انصار الله، «چنانچه سعودی بر تداوم جنگ در یمن اصرار ورزد، ممکن است این جنگ با نابودی آن، پایان یابد.» آرامکو، یکی از منابع غنی درآمد نفتی عربستان است که ارزش آن، پنج برابر «اکسون موبیل»- بزرگترین شرکت غربی تولیدکننده نفت – یعنی بیش از 2 هزار میلیارد دلار ارزیابی شده است.
درآمدی که آرامکو از سود خالص فروش نفت به دست میآورد، تقریباً معادل سود خالص غولهای فناوری دنیا ازجمله گوگل و اپل است و 12 درصد از تولید جهانی نفت، به این شرکت سعودی اختصاص دارد.
آرامکو روزانه بیش از 10 میلیون بشکه در روز نفت تولید میکند و 261 میلیارد بشکه نفت را ذخیره کرده و با این خصوصیات، نابودی تأسیسات آن بهمنزله زدن شاهرگ اقتصادی عربستان و درآمدهای سرشاری است که بخشی از آنها را از طریق صادرات نفت به اروپا و آمریکا تأمین میکند.
در واقع، حمله به آرامکو و زیرمجموعههای آن، نهتنها اقتصاد عربستان را بهطور بیسابقهای تهدید میکند، بلکه امنیت انرژی اروپا و آمریکا را نیز به خطر میاندازد.
سوم: سعودیها تا یک ماه پیش مدعی بودند که یمنیها حداکثر میتوانند به مناطق جنوبی حمله کنند و نقاط دیگر ازجمله مناطق شرقی و شمالی، دور از دسترس آنهاست اما با رونمایی از تسلیحات و تجهیزات اخیر، دروغ رسانهها و مسئولان عربستان فاش و نوعی وحشت عمومی در میان مردم این کشور فراگیر شده است.
یمنیها پس از چهار سال صبر راهبردی، اکنون معادله «وحشت در برابر وحشت» را در دستور کار قرار دادهاند.
آل سعود اکنون بهخوبی دریافته است که اگر حمله به یمن را ادامه دهد و بهویژه به زیرساختها و اهداف غیرنظامی تعرض کند، با پاسخی کاملاً متفاوت و کوبنده بهنحویکه تاکنون سابقه نداشته، روبهرو خواهد شد.
چهارم: از سوی دیگر، به آتش کشیده شدن سکوهای نفتی پالایشگاه الشیبه که در مرزهای امارات قرار دارد، حاوی پیامی رسا برای این کشور کوچک است که تا دیر نشده و فرصت باقی است، بازی با آتش را کنار بگذارد و به جولان و دستاندازی در یمن پایان دهد.
امارات به قطب سرمایهگذاری خارجی در منطقه مشهور شده و همراهی با عربستان، میتواند دایره حملات موشکی و پهپادی یمن را به این کشور امتداد دهد و درنتیجه، سرمایهگذاران را فراری داده و پشیمان کند.
امارات پسازاینکه حدود دو ماه پیش، بخشی از نیروهای خود را از شهر «الحدیده» بیرون کشید، اعلام کرد که صرفاً جابجایی نیروها اتفاق افتاده و قصدی برای خروج از این کشور ندارد.
اماراتیها در جنوب یمن، میکوشند که نقاط توریستی و میدانهای گازی و نفتی را بهعنوان سهم خود از این کشور تصرف کنند، غافل از آنکه لقمهای بسیار بزرگتر از دهان خود برداشتهاند و چنانچه به اشغالگری خود پایان ندهند، مقصد بعدی پهپادها میتواند فرودگاههای بینالمللی و نقاط تجاری مهم این کشور باشند.
نکته اینجاست که میدان نفتی هدف قرار گرفته، محل مورد مناقشه امارات و عربستان است و ابوظبی در سال 2007 نقشهای با شمول این سکوی نفتی در مرزهای خود منتشر کرد اما چندی بعد بنا به دلایلی از ادعای مالکیت آن دست برداشت.
بااینحال، ارتش و انصار الله با ضرب شست اخیر به اماراتیها پیغام دادند که تملک آن، درحالیکه چشم طمع به خاک یمن دوختهاند، فایدهای به حال آنان ندارد و هر زمان که اراده کنند، در کوتاهترین زمان ممکن و با عبور از تور تکهتکه شده پدافندی آمریکا، میتوانند آنجا و هر نقطه از امارات را به آتش بکشند.
پنجم: آمریکاییها انصار الله را قدرتی در کنار حشدالشعبی عراق، جنبش نجباء، حزبالله لبنان و حماس و جهاد اسلامی بهعنوان بخشی از حلقه نفوذ ایران در منطقه میبینند و با دقت، تحولات اخیر را بررسی میکنند.
حتی اروپاییها هم نسبت به توان رو به تزاید انصار الله حساس شده و خواهان پایان جنگ یمن، نه برای متوقف کردن حملات سبعانه آل سعود به غیرنظامیان و کشیدن خط پایان بر قتل خاموش هزاران بیمار و مجروح، بلکه برای توقف قدرت فزاینده انصار الله هستند.
نشست سهجانبه اخیر در تهران با حضور نمایندگانی از اروپا، انصار الله و مقامات کشورمان به همین منظور انجام شد.
آمریکاییها هم با چشمهای که یمنیها به عربستان نشان دادهاند، خواهان پایان جنگ یمن و خروج آبرومندانه ائتلاف سعودی از این کشور هستند چون باعث میشود که راهبردهای منطقهای آنها در قبال ایران ازجمله استراتژی «فشار حداکثری» تحتالشعاع قرار گیرد.
آل سعود و شرکا به همراه آمریکا و متحدانش دریافتهاند که انصار الله در حال تبدیلشدن به بازیگری مهم در غرب آسیاست که میتواند معادلات و تحولات را بهسادگی تغییر دهد، لذا با توجه به اجلاس اخیر تهران و تحرکات دیپلماتیک امارات در قبال ایران، قاعدتاً چارهای جز مصالحه با این رکن مقاومت ندارند و به نفع آنان است که هر چه زودتر، عرصه سیمرغ را رها کرده و به حد و مرز خود قانع باشند.
انتهای پیام/