در هوای عاشقی دف میزنم
«دف میتواند تمام ابعاد بشری را در بربگیرد، تمام زیباییها و قلب تپنده زندگی در دف جریان دارد. دف زبان ناگفته من است. دف همچون کودکی است که مادرش او را به آغوش گرفته و به او محبت میکند، او را به آسمان می اندازد و به چپ و راست تکان میدهد و میبوسد. فقط تکرار صرف دف بدون محبت و عشق درست نیست. متاسفانه دفهایی را که الان مینوازند اکثرا فقط تکرار ریتم است.»

«دف میتواند تمام ابعاد بشری را در بربگیرد، تمام زیباییها و قلب تپنده زندگی در دف جریان دارد.
دف زبان ناگفته من است.
دف همچون کودکی است که مادرش او را به آغوش گرفته و به او محبت میکند، او را به آسمان می اندازد و به چپ و راست تکان میدهد و میبوسد.
فقط تکرار صرف دف بدون محبت و عشق درست نیست.
متاسفانه دفهایی را که الان مینوازند اکثرا فقط تکرار ریتم است.»
اینها بخشی از سخنان یک نوازنده دف است و در روزهایی که همچنان از فضای جشنواره دف نوای رحمت سرشار است در گفتوگو با ایسنا عنوان میشود.
«احمد خاکطینت» موسیقیدان و استاد دفنوازی است.
او در اکثر حوزههای موسیقی کار کرده و به سازهای کوبهای شرق و سازهایی از جمله سنتور، سه تار، تنبور و نی تسلط دارد.
خاکطینت هشت سال در دهه ۸۰ معلم یونیسف در کشور عراق بوده و در یک مدرسه برای کودکان آواره کُرد، موسیقی تدریس کرده است.
او زاده شهر سنندج است و به گفته خودش از سن هشت سالگی و از خانقاههای این شهر دف را شروع کرده.
او در آنجا با افرادی همچون خلیفه کریم صفوتی، خلیفه میرزا آغه غوثی، سیدشمس الدین سیدزاهدی و سایر بزرگان دفنوازی کردستان آشنا شده و از آنها تاثیر گرفته است.
با این وجود خاک طینت هنوز هم روزی سه ساعت تمرین دفنوازی دارد و هیچگاه فکر و اندیشه او از دف و دفنوازی فارغ نبوده است.
خاک طینت میگوید: من آهنگسازی و هارمونی را به صورت آکادمی در جهاد دانشگاهی نزد استادانی همچون کامبیز روشنروان و نادر مشایخی فرا گرفتهام.
همچنین ردیفهای آوازی کریمی و طاهرزاده را نیز نزد استاد محمد موسوی و استاد حمیدرضا نوربخش آموزش دیدم و بیشتر سازهای کوبهای شرقی را نیز به صورت تخصصی آموختهام.
او ادامه میدهد: این استعداد را در خودم میدیدم که دفنواز شوم و چون صدایم خوب بود، از استادان خانقاه هم الهام میگرفتم و میخواندم.
سهشنبهها و جمعهها که به خانقاه میرفتیم، آنقدر نواها و ریتمها برایمان تکرار میشد که یاد میگرفتیم.
اولین تکنواز «دف» در موسیقی ایرانی هستم
خاک طینت که مقام اول جشنواره فجر را هم در دفنوازی دارد، شروع کار حرفهای خود را زمانی عنوان میکند که در دهه ۷۰ با محمد موسوی (نوازنده نی) آشنا شده است.
او دهه ۷۰ را دهه طلایی موسیقی ایران میداند و میگوید: آن زمان کنسرتی با آقای موسوی داشتیم که یک ساعت و ۴۵ دقیقه بدون آنتراکت و خواننده بود.
به یاد دارم که مردم بسیار علاقهمند بودند و از تمام ایران میآمدند و صبح زود به صف بلیط میرفتند، چون کنسرت ما در زمستان بود آتش روشن میکردند تا اینکه ساعت ۹ صبح گیشه باز میشد و بلیط خود را میخریدند.
من در لابهلای کنسرتهای استاد موسوی تکنوازی میکردم و در واقع اولین تکنواز ایرانی موسیقی دف هستم.
جشنواره دف نوای رحمت
افتخار همکاری با اساتید بزرگی همچون شجریان را داشتهام
این موسیقیدان کُرد ادامه میدهد: افتخار داشتهام که با اساتید بزرگی همچون استاد شجریان، افتخاری، شهرام ناظری، ایرج بسطامی، سراج، ذوالفنون و ...
کار کنم.
به مدت هشت سال با صدا و سیمای تهران کار کردم و هم در تلویزیون و هم رادیو، آهنگسازی و نوازندگی تعدادی از برنامهها را انجام میدادم.
البته موسیقی فیلم و تئاتر هم کار کردهام.
علاوه بر اینها بیش از ۲۰۰ کنسرت داخلی و خارجی را نیز با همین اساتید بزرگ موسیقی ایران داشتهام.
۲۳ سال پژوهش در حوزه موسیقی عرفانی و خانقاهی
خاک طینت، شانس زندگی خود را آشنایی با محمدرضا درویشی میداند که نزد او روش تحقیق را یاد گرفته است.
او عنوان میکند: تجربیات من در مورد خانقاهها از کودکی تا بزرگسالی باعث شد که من یک محقق در زمینه موسیقی خانقاهی و عرفانی کُردها شوم و سه هزار کاست و سی دی را از نواهایی که اکنون دیگر از بین رفته است جمع آوری کردهام و آرشیو بزرگی را در این زمینه دارم که به زودی قرار است به کمک خانه موسیقی ایران در یونسکو ثبت جهانی شود.
خاک طینت کتابی را نیز با عنوان «ریتم سوخته» تالیف کرده که در مورد ریتمها و ادوارهایی از ۱۲۰۰ سال قبل ایران تاکنون که در موسیقی ایرانی گم شده، است.
وی در ادامه باز هم به دهه ۷۰ اشاره میکند و میگوید: آن زمان با آقای کامکار صحبت کردم که اساسنامهای را برای جشنواره دف بنویسیم.
ایشان گفتند که دفنوازان کمی را در کشور داریم و چنین جشنوارهای را نمیتوانیم برگزار کنیم، اما حالا خوشحالم که ۵۰ الی ۶۰ هزار نفر دفنواز را در کشور داریم.
خانقاه پایگاهی هزاران ساله در میان کُردهاست
این محقق کردستانی در بخشی دیگر از سخنان خود در مورد ارتباط دف و خانقاه اینگونه توضیح میدهد: خانقاه مجمعی هزاران ساله در میان کُردهاست و پایگاهی برای بودن در کنار یکدیگر و ارتباطهای آیینی و فرهنگی است.
این مکان چون محل ذکر و سماع عارفان بوده دف هم در آن جنبه آیینی و مقدسی پیدا کرده است.
در ادامه محدودیتهایی برای دف قایل شدند و برایش مرز تعیین کردند.
دف در خانقاه ماند و رشد کرد و جنبه قداست پیدا کرد.
به یاد دارم در کودکی، هنگامی که از کوچهای با دف عبور میکردیم بانوانی که در کوچهها جلو درب خانههایشان مینشستند به احترام دف از جایشان بلند میشدند.
کم کم دف را خانواده کامکارها با کمک آقای لطفی که دامادشان بود از خانقاه بیرون آوردند و وارد موسیقی ایران کردند.
او ادامه میدهد: دف قبل از خانقاه به وجود آمده است و خانقاه در دورهای تاریخی استفاده خاص خود را از دف کرده و اکنون دف راه خود را طی میکند.
متاسفانه امروزه دف کاریزمای قبل خود را ندارد؛ چون بسیار تکرار میشود و گوش از شنیدن آن اشباع شده است.
تعداد جشنوارهها هم بسیار زیاد شده و کارها بیشتر کپیبرداری است.
هرچند تکنیکها بالا رفته اما در شبکههای اجتماعی و مجازی بسیار زیاد شده و اجراها خلاقیت و تازگی آنچنانی ندارد و حالت عرفانی آن از بین رفته است.
وی معتقد است که «موسیقی پویاست و راه خود را پیدا میکند و زمان این کار را درست میکند.
هرچند دف جایگاه قبلی خود را از دست داده است و با برگزاری جشنواره هم درست نمیشود اما جایگاه اصلی دف که خانقاهها هستند، هنوز زنده است.
سرانجام هنر راه خود را پیدا میکند و دریای مواج و طوفانی آن به ساحل آرامش میرسد.
تاریخ تکرار میشود و جنبههای اشتباه خود را اصلاح میکند.»
جشنواره دف نوای رحمت
جزو اولین کسانی هستم که برای دف نت نوشتهام
خاک طینت، که به گفته خودش جزو اولین کسانی بوده که برای دف، «نت» نوشته است، ماندگاری هر سازی را در گرو نوشتن خط نت میداند؛ چون اگر خط نت نباشد، هیچ چیزی ماندگار نمیشود و به آیندگان هم نمیرسد.
او دف را از دیدگاه خودش اینگونه توصیف میکند که «دف میتواند تمام ابعاد بشری را دربربگیرد، تمام زیباییها و قلب تپنده زندگی در دف جریان دارد.
دف زبان ناگفته من است.
دف همچون کودکی است که مادرش او را به آغوش گرفته و به او محبت میکند، او را به آسمان می اندازد و به چپ و راست تکان میدهد و میبوسد.
فقط تکرار صرف دف بدون محبت و عشق درست نیست.
متاسفانه دفهایی را که الان مینوازند اکثرا فقط تکرار ریتم است.»
او در مورد دفنوازان کنونی کردستان میگوید: دف نوازی در کردستان از نظر گروهی، مداحی و تکنوازی پیشرفت خاصی داشته است.
اکنون موسسات فعالی را داریم و خوشبختانه گروههای زیادی کار میکنند که فعالیت این گروهها جای بسی خوشحالی است.
راهاندازی خانه دف ایران در کردستان
خاک طینت به راهاندازی خانه دف ایران در کردستان هم گریزی میزند و ادامه میدهد: هماهنگی و تعامل بیشتر میان دفنوازان بزرگ ایران و تبادل نظر با آنها از جمله اهداف تشکیل خانه دف ایران است که تا چند هفته آینده راهاندازی میشود.
وی در پایان سخنانش در مورد جشنواره دف نوای رحمت هم یادآور میشود: این جشنواره نکات مثبت بسیاری را دارد و آقای مرادی رئیس حوزه هنری هم زحمات بسیاری را برای جشنواره کشیدهاند.
هرچند هر جشنوارهای نقاط مثبت و منفی را دارد اما راهی که شروع شده مثبت است.
همین که افراد بسیاری از نقاط مختلف ایران به جشنواره می آیند و کارهای خود را عرضه میکنند، کاری مثبت است.
انتهای پیام