شب «حسین آهی» برگزار شد/ شاعری تمام نشدنی که افضل شاعران انقلاب است
غلامعلی حدادعادل گفت: مرحوم حسین آهی افضل شاعران انقلاب اسلامی بود، باطنی پاک داشت که با ظاهرش یکی بود.

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، شب «حسین آهی» با حضور حافظ آهی فرزند این شاعر حافظ آهی و همچنین با حضور شاعران، اساتید و پژوهشگرانی از ایران، هند، پاکستان و افغانستان توسط گروه بینالمللی هندیران در یکی از پیامرسانهای اجتماعی برگزار شد.
این برنامه با مدیریت و اجرای علیرضا قزوه شروع شد.
شاعران و پژوهشگران از کشورهای ایران، هند، پاکستان و افغانستان، خاطرات، اشعار، عکس و مقالاتی را از این شاعر به اشتراک گذاشتند.
* علیرضا قزوه:
دعای من این است هر صبحگاهی
مگردان ز من رو الهی الهی
ببخشا مرا گریه صبحگاهان
عطا کن مرا ناله شامگاهی
برای من ای مرگ چیزی بیاور
که بیرونم آرد از این روسیاهی
کم از دانه گندمی ما نبودیم
در این آسیابیم خواهی نخواهی
ثوابی نبردیم چندان ولیکن
گناهی نداریم جز بی گناهی
به دریا اسیران دست نهنگیم
به ساحل گرفتار مانند ماهی
خبر باز آمد: یکی رفت از این جا
یکی دشمن جور و خصم تباهی
خبر باز آمد: یکی شاعری فحل
بزرگی به میقات گردیده راهی!
به فضل و به علم و به جود و بزرگی
کسی کو که بر او نیارد گواهی؟
تو خود صاحب منصب هر نصابی
به نثرت برد رشک، نصر فراهی
تفو بر تو دنیا اگر لب ببندی
که هر مارموزی کند پادشاهی
میآید کسی با درفشی الهی
میآید کسی از پی دادخواهی؟
بچین تا بجنگیم در داو آخر
شما با سپیدی و ما با سیاهی
شما اشتباهی به منصب نشستید
نیاید به دنیا کسی اشتباهی
بگیر این نگاه و نفس را تو ای مرگ
به شرطی که از من دلم را نخواهی
روان کردمش نیمه شب سوی کنعان
دل عاشقم یوسفی بود چاهی
خدایا خدایا مگردان ز ما چشم
خدایا خدایا به ما هم نگاهی
فغانا فغانا، "حسینی " و" قیصر"
دریغا دریغا، حسین ابن آهی
۲
با همان تی شرت مشگی با همان شلوار ساده
لنگ لنگان دیدم از حافظ میآیی بی افاده
مشت بر پشتت زدم استادنا آهی!
کجایی
تنگ میگیری چرا بر ما؟
چرا دستت گشاده؟
راستی از خاطرات دور با نیما چه داری؟
ما ارادتمند استادیم یک هو، بی اراده
رستم میدان خراسانی و گیو آب منگل
نیست در دروازه دولاب چونان تو نژاده
باب شوخی تا که میشد باز، میخندید غش غش
نقل و قول و شعر میخواندیم با رویی گشاده
راستی استاد!
غیبت کرده این پرویز چرچیل
گفته چون استاد آهی مردی از مادر نزاده!
می شود آهنگری باشیم و آهنگی بخوانیم
حال من یک مشت آهن، حال تو مشتی براده
- چند سال پیش یادت هست با استاد مشفق
در کجا بودیم؟
کاشان یا همان دارالعباده
گفتی ای استاد مشفق، خوش به حال شور و حالت
ما ز دنیا باد خوردیم و شما خوردید باده
دختری گل داد دستت، بعد چندی گفتی این را
جان من!
جان حسین، این گل برای خانواده ...
راستی استاد!
میبینی چه دنیایی شد آخر
روی دست زندگی ماندیم ما بی استفاده!
**
خواب میدیدم کنارم در خیابانهای دهلی
لنگ لنگان میروی با زلفهای تاب داده
بعد میخندی به من، بی جامه و بی جامه دانی
می روی تنها به جایی، میزنی تنها به جاده
تصویر شش ماهگی مرحوم آهی
* حدادعادل: آهی افضل شاعران انقلاب اسلامی بود
غلامعلی حداد عادل هم در این برنامه اظهار داشت: در این مجال اندک آنچه میتوانم درباره آهی بگویم این است که او افضل شاعران انقلاب اسلامی بود و باطنی پاک داشت که با ظاهرش یکی بود؛ من احساس خود را درباره او در سه بیت بیان میکنم.
بودیم و کسی پاس نمیداشت که هستیم
باشد که نباشیم و بدانند که بودیم
پای بر فرق جهان سر به کف پای حبیب
تا نگویند که این طایفه بی پاوسرند
و بیت سوم که بیت پایانی یکی از غزلهای خود من است:
پر میکشم روزی چو آهی در سحرگاه
از من نمیماند بجز افسانه بر لب
* اسماعیلی: حسین آهی در شمار انسانهای بزرگی است که با «درگذشت» تمام نخواهد شد
رضا اسماعیلی هم ابراز داشت: حسین آهی جهانی بود بی هیچهای و هیاهو، به «حسین آهی»، پرندهای که در بیوزنی «مرگ»، در ملکوت رهایی بال و پر گشود
وزشمار خرد، هزاران بیش
«حسین آهی درگذشت...»، آدمها گاهی با یک خبر تمام میشوند، و گاهی با یک خبر زندگی تازهای را آغاز میکنند.
حسین آهی اما در شمار انسانهای بزرگی است که با «درگذشت» تمام نخواهد شد، بلکه زندگی تازهای را آغاز خواهد کرد.
ادیب بزرگی که به اعتبار احاطه بر علوم زمانهاش، به راستی و درستی شایسته عنوان «حکیم» بود.
شاعر آزاده و انساندوستی که با وجود فرزانگی و بزرگی، به واسطه عزت نفس و مناعت طبع، خویشتنِ خویش را از چشمِ تنگ مردم دنیادار و اصحاب زور و زر و تزویر میدزدید و در قبای بلند گمنامی و فروتنی روزگار میگذراند.
و به برکت همین فروتنی، آوازهای بلند و نامی سربلند یافته بود، آنگونه که آفرینگویانش بزرگان گوهرشناسی چون شفیعی کدکنی، مهدی اخوان ثالث و بهاءالدین خرمشاهی بودند.
حسین آهی، مصداق درست این شعر حکیمانه بود:
کسی کو ز دانش برد توشهای
جهانی است بنشسته در گوشهای
آری، آهی «جهانی» بود که بی هیچهای و هیاهو، آرام در گوشهای نشسته بود و به زیادهخواهی «آدمهای منحنی» میخندید.
آدمهای جاهطلب کوتاهقامتی که در نهایت جهل و تهیمغزی با پا گذاشتن بر شانه دیگران خود را بالا میکشند و کوس «اناالحق» میزنند!
حسین آهی به واسطه همین تجرد و وارستگی، پیش و بیش از هر چیز دیگری، هنرمندی آزاده و انساندوست بود.
شاعری ملول از دیو و دد که با شبچراغ شعر و شعور، در کوچههای بی پیر دنیا به دنبال انسان میگشت.
به دنبال «آنکه یافت مینشود»:
دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت می نشود، جُستهایم ما
گفت آنک یافت مینشود آنم آرزوست
و حرف آخر اینکه برای معرفی «حسین آهی» به نسل امروز که گوهر بیبدیل شعر و ادبیات روزگار ما بود، نیازی به برشمردن فهرست بلندبالای آثارش نیست.
برای معرفی این دانشیمرد فرزانه که اکنون دریغاگوی او هستیم، همین اندازه کافی است که بگوییم:
از شمار دو چشم، یک تن کم
وز شمار خرد، هزاران بیش
با آرزوی آمرزش و آرامش برای آن جان وارسته و به حق پیوسته، این نوشتار را با زمزمه غزلی از او که به استاد پاکضمیرش «مشفق کاشانی» تقدیم کرده است، به پایان میبرم:
روشن از مهریم، خورشید جهانگردیم ما
در هوای عشق امّا کمتر از گردیم ما
گرچه روشن نیست چشم روزنی از برق شوق
کوچههای پرسه را، رندان شب گردیم ما
تا برآییم از غبار شب به قصر آفتاب
ذرّهآسا بر مدار مهر میگردیم ما
در لباس فقر، کوس پادشاهی میزنیم
چون نیفرازیم سر بر آسمان؟
فردیم ما
شاه مات افتاد و برشد شحنه بر اسب مراد
بر سر خود کس چه میداند چه آوردیم ما
دامن پاکم به مدح شیخ و شاه آلوده نیست
عرصه آزادگی را بیهماوردیم ما
حرمت مام وطن را داشتیم از مهر، پاس
هر چه را بردند اینان، بازآوردیم ما
لالهٔ دل؛ شعلهور، در خون تپید از داغ عشق
تا چراغی بر مزار خویش برکردیم ما
کاش درگیرد دمی، از دود دلها آتشی
داد؛ کز بی داد دی، دیریست دم سردیم ما
طبع «مشفق» گرم؛ «آهی»!
کآفتاب زندگی ست
ورنه از بی مهری گردون چه میکردیم ما»
* خاطره سعیدیراد از مرحوم حسین آهی در دیدار با رهبر انقلاب
عبدالرحیم سعیدی راد هم در این محفل گفت: گمانم سال ۷۶ بود که در نیمه ماه مبارک رمضان؛ با حدود 25 نفر از شاعران به دیدار مقام معظم رهبری رفته بودیم.
آن موقع همه شعر میخواندند و راجع به همه شعرها صحبت میشد.
آن شب آقای حسین آهی کمی دیرتر رسید و دم در اتاق با فاصله.
یک متر از بقیه شاعران نشست.
موقع شعرخوانی رهبری فرمودند تشریف بیارید جلوتر.
مرحوم آهی کم کم جلو آمد تا در جمع نشست.
چون به علم عروض تسلط داشت گفت شعری میخوانم در بحر رَمل مثّمن مخبون و در این وزن فلان شاعر سده ششم چند شعر دارد فلان شاعر در قرن نهم فلان شعر را دارد و ...
رهبری فرمودند خوب بفرمایید بخوانید.
و آقای آهی غزل زیبایی خواندند.
رهبری با لبخندی فرمودند: شعرتان خیلی خوب بود اما این که خواندید همان فعلاتن فعلاتن خودمان است....
وی خاطره دیگری را تعریف کرد و افزود: سال 79 در حوزه هنری جلسه چهارشنبههای حوزه با مدیریت آقای براتی پور برقرار بود.
آن روز آقای حسین آهی آمد و طبق معمول نشست جفت در.
آقای براتی پور دعوتش کرد که صدر جلسه بنشیند اما ایشان یک متر جلوتر آمد.
دوباره آقای براتی پور دعوتشان کرد به بالای مجلس.
اما باز ایشان دو متر جلوتر رفت.
همینطور دعوتها ادامه داشت تا به صدر جلسه رسید.
آن روز نوجوانی شعری زیبا خواند و آقای آهی بسیار ایشان را تشویق کرد و از داخل جورابش خودکارش را به آن نوجوان هدیه داد .
گویا لباسش جیب نداشت و خودکارش را در جوراب گذاشته بوند.
نیم ساعت بعد دختر نوجوانی شعر زیبایی خواند و جناب آهی بسیار ایشان را تشویق کرد.
اما وقتی خواست هدیه ای به او بدهد چیزی نداشت و بغض گلویش را گرفت و با حالت شرمندگی گفت: ببخشید چیزی ندارم تقدیم کنم.
* خاطره آشنایی محدثی خراسانی برای اولین بار با استاد آهی
مصطفی محدثی خراسانی هم درباره حسین آهی بیان داشت: من بیست ساله بودم، سال ۱۳۶۱ تازه به استخدام آموزش و پرورش در آمده بودم، مناطق اطراف مشهد،رییس اداره ما آقای حسن خجسته بود،ایشان متوجه ذوق ادبی من شده بود، روزی به منزلشان دعوتم کرد و روی تراس خانه شان در شهرک ابوذر ساعتی گذراندیم به شعر و سخن، موقع خداحافظی کتابی را به من امانت دادند که بخوانم کتاب پیرامون عروض بود و توسط خود نویسنده با خطی بسیار زیبا تقدیم شده بود به آیت الله خامنه ای،و بالاخره قرار کتابخانه شخصی آقای حسن خجسته در آورده بود، خوب آقای خجسته نسبت نزدیکی با آیت الله خامنه داشتند و چیز غریبی نبود، نویسنده کتاب استاد حسین آهی بود و من برای اولین بار اینگونه با نام و آثار استاد آهی آشنا شدم و بیست سال بعد توفیق زیارت هفتگی ایشان در شورای شعر مرکز موسیقی صداوسیما را پیدا کردم.
* نقی عباس: حسین آهی، بدون اغراق، یکی از قلههای بلند ادبیات معاصر ایران بوده است
نقی عباس (کیفی) هم ابراز داشت: روانشاد حسین آهی، بدون اغراق، یکی از قلههای بلند ادبیات معاصر ایران بوده است.
کارهای علمی پژوهشی ایشان نیازی به معرفی ندارند و بازگو کننده ذوق علمی و سلیقه پژوهشی ایشان است.
علاقهای که به نسخ خطی داشتند و تالیفات ارزشمندی که از ایشان به یادگار مانده به راستی نشان دهنده این است که فوت ایشات فقدان عظیمی برای ادبیات و ادیبان خواهد بود.
مرگ راستی خیلی بی درد است، یک درخت تا ثمردار و سایه دار شود، تا حسین آهی شود، یک عمر کار دارد، و اما قضا در یک آن چنین شجر ثمردار و سایه داری را میبرد و سایه نشینان آن شجر دوباره در آفتاب سرگردان میشوند.
حسین آهی نمونه روشن و آشکاری از درخت هر چه تمومندتر سربه زیرتر است و این را تمام دوستان او که شامل لطف و تواضع و فروتنی ایشان بودند تایید میکنند..
و اما کل نفس ذائقه الموت و انا لله و انا الیه راجعون...
اینک تاریخ درگذشت آن ادیب و انسان بزرگ را تقدیم به همه دوستداران وی میکنم، روحش شاد و یادش گرامی؛
دل جست چسان ست حسین آهی
هاتف، چه مکان ست حسین آهی
گفتا که ز لطف و کرم آل عبا
در باغ جنان ست حسین آهی
* شعر مستشار نظامی برای مرحوم آهی
نغمه مستشارنظامی از شاعران کشورمان شعری در وصف مرحوم آهی خواند.
چه خبر از آسمانها؟
چه خبر حسین آهی؟
بنویس شرح حالی ز سفر حسین آهی
غزلی بخوان و بنشین به کنار جوی آبی
گذر جوانهها را بنگر حسین آهی
چه ستاره ای، چه ماهی،چه سلوک دلبخواهی
به شب و شکوه مانی،به نظر حسین آهی
گل آفتاب بر لب،به جبین محاسن شب
چو درخت جان نشستی به ثمر حسین آهی
چه گذشته ای،چه حالی،چه نگاه بی ملالی
سکنات عشق و عرفان همه در حسین آهی
*
چه غمی ازین فزون تر،که نکرده ایم باور
که کبوتر نگاهت،زده پر حسین آهی
خبر آمد و نشستم، خبر آمد و شکستم
چه خبر از آسمانها؟چه خبر حسین آهی
* مهدی باقر: آهی یکی از محبوبترین چهرههای ادبی در میان ادب دوستان فارسی زبان محسوب میشد
مهدی باقر از هندوستان و استاد دانشگاه جامعه ملیه اسلامیه و شاعر فارسی زبان هم در این مراسم گفت: استاد حسین آهی که یکی از محبوب ترین چهرههای ادبی در میان ادب دوستان فارسی زبان محسوب میشد و مدت مدیدی در قلمرو شعر و ادب به عنوان فردی برجسته شناخته شده بود چند روز پیش رهسپار ملکوت شده است.
کسی که سالیان متمادی، میزبانی خون گرم برای مخاطبان رادیو فرهنگ و رادیو پیام ایران بود، به جمع آسمانیان پیوست.
وی افزود: استاد آهی؛ هنرمندی با صفا، متدیّن و دوست داشتنی بود که در کار رادیویی و مجری گری میتواند برای نسل بعدی اش الگویی بی نظیر باشد.
استاد حسین آهی علاوه بر اینکه شاعر، نویسنده، پژوهشگر و گوینده فوق العاده و کاردان بود.
در علوم گوناگونی چون فقه، نجوم، منطق، صرف و نحو و عروض و نیز به زبانهای آلمانی و عربی و...
تسلط داشت.
استاد آهی، اشعار دیوان حضرت امام خمینی (ره) را نیز تقطیع نموده و اوزان و بحرهای آن را مشخص کرده بود.
آورده اند که استاد روانشاد، در ابتدای دهه 60 کلاسهای عروض خود را در حوزه هنری دایر کرده بود و به گفته شرکت کنندگان در کلاس او، استاد آهی در فضایی بسیار آرام و بی ادعا کار تخصصی خود را انجام میداد و حتی در سن ۱۸ سالگی کتابی در خصوص عروض تالیف نموده بود.
این شاعر اضافه کرد: اخلاق، تواضع، مهربانی و ساده زیستی این شاعر و پژوهشگر و حافظ شناس و بیدل پژوه زبانزد و خاص و عام است؛ تا حدی که به قول خودش "پس از سپری نمودن چند سالی در اروپا برای کارهای عملی و پژوهشی متوجه شدم کاش فرصتی فراهم میشد و به جای این همه سال در اروپا به هنوستان میرفتم".این نشان میدهد که وی چقدر عاشق شهرهای تاریخی شبه قاره هند بود.
در پایان با آرزوی آمرزش و سعادت برای روح نازنین آهی شعری تقدیم میکنم:
بر لب اهل دل و صدق و صفا خواهد ماند
نام زیبای تو در خاطرهها خواهد ماند
شمٌع خاموش شد و قصه ما گشت تمام
در شب محفل ما ذکر شما خواهد ماند
بعد از آن سجده و تسبیح و قیام و ندبه
دست واکن که همین دست دعا خواهد ماند
گلشن ماست پناه گل و باران و بهار
گر از ین جا برود باز کجا خواهد ماند؟
نقبی از خانه تاریک بزن جانب نور
تا سحرگاه همین پنجره وا خواهد ماند
از من و ما و شما هیچ نمی ماند، هیج
جز همین شعر و سرودی که بجا خواهد ماند
*بلرام شکلا: شاعران فارسی ایران برای ما مهمترین و زیباترین واسطه ارتباط بین هند و ایران هستند
وی ادامه داد: من بلرام شکلا از بخش سانسکریت دانشگاه دهلی حضور جمع در بزرگداشت شاعر نازنین استاد حسین آهی را گرامی میدارم.
شاعران فارسی ایران برای ما مهمترین و زیباترین واسطه ارتباط بین هند و ایران اند.
از خداوند در حق شادمانی روح این شاعر ایران زمین دعاگو هستم....
آمین
* محمدحسین انصاری نژاد شعری در فقدان مرحوم آهی منتشر کرد:
به کوچه چک چک باران شامگاهی کو
ازآن چکیدن شعری به برگ کاهی کو...
دراین سپیده دمان گرگ هست ومیشی نیست
طنین پرزدن کفتران چاهی کو
دراین سپیده دمان کونسیم نافله ای
دراین سپیده دمان سوز"یاالهی"کو
کنایههای زلیخاست زخم کاری او
گواه یوسف زندان بی گناهی کو
دلش به روشنی آفتابگردان بود
نصیب ماپس ازاوغیرروسیاهی کو
چقدرخانه ام ابری چقدردلتنگم
شکست تنگ ونپرسیدکس که ماهی کو
قیاس شاعرخورشیدو"شمس قیس"خطاست
به بحر مرثیه جز موج بی پناهی کو
قلندری که رهابود باهوالحق رفت
قلندرانه چنین سمت عرش،راهی کو
به وقت کوچ فقط روضه حسین بخوان
میان گریه مگو که حسین آهی کو
* تریپاتی: استاد حسین آهی شاعر درخشان زبان پارسی بود
سرویش تریپاتی شاعر هندی زبان و فارسی زبان و دکترای سانسکریت در دانشگاه بنارس هم ابراز داشت: استاد حسین آهی شاعر درخشان زبان پارسی بود.
او یک شخصیت ادبی بسیار برجسته بود و بسیاری از ادیبان هند ایشان را میشناختند و شاعران هند از شنیدن درگذشت استاد حسین آهی بسیار ناراحت شدند.
آثار و اشعار او همیشه باقی خواهد ماند.
عاشقان هندی زبان فارسی همیشه او و تلاشهای صادقانه او را به خاطر خواهند داشت د.
استاد آهی آینه فرهنگ کشورش بود.
خدا بهشت را نصیبش کند.آمین .
شعر خود را وقف استاد حسین آهی میکنم:
از سرشکِ یادِ او بالد گلِ دلگیرِ ما
کاش بارانی ببارد از پی تطهیر ما
من نمی دانم چه آتشهاست در چشمان او
پیشِ مژگانِ نگارم خم شده شمشیرِ ما
آن قدر رفتم به معراج تماشا تا فلک
شد تعلقهای دنیا عاقبت زنجیرِ ما
هر تماشایی که ما با دیده او میکنیم
در جمالِ او نمایان میشود تصویرِ ما
در جهانِ شعر و مستی از کمالِ ما مپرس
می رود چون تیر آرش تا ثریا تیرِ ما
*مشرا: حسین آهی شاعری بود با روحی پر سوز و پر مهر و با قلبی گدازان و مهربان
موهیت کمار مشرا دانشجوی دکتری سانسکریت و زبان آموز فارسی از هندوستان هم گفت: خبر اندوهگین درگذشت شاعر فرزانه و استاد یگانه ادبیات فارسی، دلهای ما را غمگین ساخت.
در واقع استاد حسین آهی شاعری بود با روحی پر سوز و پر مهر و با قلبی گدازان و مهربان.
گذشت آن روزها که صدای زلالی شعر خوانی اش به سمع ما میرسید و حالا به خدمت همه استادان و فرهیختگان، این غم را تسلیت میگویم.
ماریا علی هم در این برنامه گفت: از طرف استادان و ادیبان پاکستان به پسر ارجمند حسین آهی تسلیت عرض میکنم و در درگاه خداوند تعالی برای آن استاد فقید علو درجات طلب میکنم.ایزد منان ایشان را با سید الشهداء محشور کند.
* آرش واقع طلب شعری را به روح بلند استاد حسین آهی تقدیم کرد.
یاران همه میروند،همراهی نیست
جز طیّ مسیر عشق هم،راهی نیست
با ذکر حسین میشود سر اما؛
افسوس که شعر را دگر "آهی" نیست
حسن مهدی جعفری هم در این نشست گفت: چند روز پیش درگذشت یکی از عاشقان و حافظان زبان فارسی اصیل، استاد فریخته و فرزانه آقا حسین آهی را که از شاعران و پژوهشگران حوزه ادبیات فارسی بوده بنده که در راجع به مرحوم چند اطلاع دارم که برای من خیلی جالب بود میخواهم به خدمت دوستداران و عاشقان زبان فارسی عرض کنم آن این است که حسین آهی متولد ۱۳۳۲ تهران، فرزند مرحوم استاد علی آهی، شاعر و پژوهشگر ایرانی بود که مدتها به اعتبار و احترام پدر شاعرش «ابن آهی» تخلص میکرد.
تحصیلات مقدماتیاش را در تهران گذرانده و پس از تسلط بر زبانهای فارسی، عربی، پهلوی و آلمانی، وغیره و در علومی مانند صرف، نحو، منطق، نجوم، فقه، اصول عروض و کلام نیز صاحبنظر بود.
چیزی یادی هم بکنیم از تصحیح ماندگارِ ایشان از "دیوان فیضی"هم است.
در واقع تصحیح و مقابله مجدد و مقدمه عالمانه حضرت ایشان بود.
بنده از طرف اهل هند برای بازماندگان از درگاه خداوند صبر مسئلت دارم و درگذشت ایشان را به خانواده حسین آهی و جامعه ادبی کشور تسلیت عرض نمایم، برای روح شاد حسین آهی و ابن علی آهی سوره فاتحه بخوانید.
* تهماسبی خراسانی: روزگار گلچین میکند
تهماسبی خراسانی مدرس دانشگاه در بلخ هم گفت: نام خداوند بخشنده و مهربان، و ناگهان چقدر زود دیر میشود...
درگذشت حسین آهی؛ شاعر، پژوهشگر و مجری نامدار صدا و سیما را به همه اهالی ادب و فرهنگ تسلیت عرض میکنم.
واقعا که روزگار گلچین میکند، وگرنه اینهمه جانی و آدمکش مستحق نزیستناند، نه انسانهایی که اندیشه و هنرشان در خدمت بشریت است و در راستای انسانیت و مدینهی فاضله میکوشند.
چقدر ناگوار است که در چنین مواردی آدم جز حسرتخوردن و تسلیتگفتن چارهای ندارد.
عزیز مهدی گفت: یاد استاد آهی را به نوبه خودم گرامی میدارم و از خدا آرزوی خانهای در بهشت برای استاد برجسته شعر و ادب فارسی میکنم.
* غزل شاعر هندی برای مرحوم آهی
علی اصغر الحیدری - شاعر فارسی زبان هند و دانشجوی دکتری زبان فارسی دانشگاه جواهر لعل نهروی هند هم اظهار داشت: خبر درگذشت شاعر و استاد فرزانه ادبیات فارسی ایران، جامعه ادبی هند را نیز غمگین و سوگوار کرد.
استاد حسین آهی شاعر نامدار و محقق و پژوهشگر توانای ادب فاخر فارسی بود و در توسعه و گسترش فرهنگ ایران در طول عمر با برکت خود دقیقه ای فرو نگذاشت.
آوازه علمی و ادبی ایشان تا فضای ادبی هند رسیده بود و دوستداران زبان فارسی از خدمات علمی و ادبی ایشان بهره میگرفتند.
دریغا که چنین استاد وارسته ای به عالم ملکوت رحلت کرد.
خدمت همگی و مخصوصا به آقای حافظ آهی از عمق قلب، تسلیت میگویم.
غزلی تازه تقدیم میکنم به روان شاد استاد حسین آهی
خون است چون همیشه دلم وای از دلم
ای کاش حل شود همه یک باره مشکلم
ای کاش باز دست دعا کارساز بود
کاری کنند اشک و دعا و نوافلم
با آن که دانه ریختم و آب دادمش
دردا که هیچ بود تمامی حاصلم
دنبال کیستیم در این قریه غریب؟
ای وای من که از من خود نیز غافلم
رسم و مرام مهر و محبت چگونه شد
دادند دوستان همه زهر هلاهلم
چون کوزه شکسته به هم چشم دوختیم
هر چند تو ز خاکی و من نیز از گلم
این قاصدک که میگذرد از کنار من
ای کاش نامهای برساند به منزلم
چشمان من ز لذت خواب است بی خبر
تصویر توست نیمه شبان در مقابلم
* شعری برای آهی
زهرا میریان کرمی شعری را تقدیم مرحوم آهی کرد.
تقدیم به روح بلند استاد حسین آهی
باکاروان شعروموسیقی گذشتی
از کوچه احساس ماای ابن آهی
مثل تمام خاطرات نوجوانی
ردمی شوی نام آشنا ای ابن آهی
برشانههای شعر نامت را نوشتند
باواژههایی بی ریا ای ابن اهی
جنس تواضع، جنس شوروعشق بودی
درباور آیینهها ای ابن آهی
مرثیّه عشق حسینی راسرودی
ماراکشاندی کربلا ای ابن آهی
هستی ومی مانی برای ماهمیشه
مانند نوری،بی صدا..
ای ابن آهی
غلامرضا کافی از شاعران کشورمان هم شعری ارسال کرد.
به دل جز داغ جانکاهی ندارم
به غیر از صبر هم راهی ندارم
به داغ آهی از دل ناله تاکی
که دیگر در بساط آهی ندارم
* دیدار با آهی در یک کتابفروشی
پالیزدار هم به بیان خاطره پرداخت و گفت: آخرین بار استاد آهی را در کتابفروشی شاهنامه خیابان کریمخان دیدار کردم بنظرم سال ۱۳۸۳ بود ایشان از نادرست خواندن متون ادبی گلایه مند بودند و گفتند با مرکز نور برای نرم افزار سعدی همکاری میکنند تا خوانش درستی از آثار سعدی به نسل امروز ارائه شود.
خدایش بیامرزاد که دغدغه ای مسئولانه و پیگیر داشت.
* حبیب الله بخشوده هم بداههای را نشر داد.
ماهی
با خود چو اذان صبحگاهی ما را
می بردکنار حوض ماهی ما را
ما تشنه لحن آبی او بودیم
آهی که صداش گاه گاهی ما را...
در این برنامه فرزند حسین آهی نیز برخی از عکسهای پدر را منتشر کرد.
انتهای پیام/