چه کسی مسؤول مدیریت بحران پایتخت است/ راهکارهای کاهش ریسک زلزله در تهران
نبود تمرکز مدیریتی در مدیریت بحران پایتخت، تبعات آلودگی هوا در روز پس از زلزله، انگشت شمار بودن تعداد متخصصان مدیریت بحران در ایران، محدودههای بحرانی و راهکارهای کاهش ریسک زلزله از جمله مباحث مطرح شده در میزگرد زلزله استان تهران بود.

نبود تمرکز مدیریتی در مدیریت بحران پایتخت، تبعات آلودگی هوا در روز پس از زلزله، انگشت شمار بودن تعداد متخصصان مدیریت بحران در ایران، محدودههای بحرانی و راهکارهای کاهش ریسک زلزله از جمله مباحث مطرح شده در میزگرد زلزله استان تهران بود.
خبرگزاری فارس از تهران؛ سالهاست بحث زلزله در تهران در جمع محافل خبری و در رسانهها مطرح میشود اما اینکه این مسئله تا چه اندازه آگاهی عمومی را در برداشته است و چه راهکارهای میان مدت و بلند مدتی برای آن وجود دارد همواره مغفول مانده است.
مسؤولیت مدیریت بحران در استان تهران به دو قسمت شهرداری تهران در مناطق 22 گانه و شهرستانهای تهران به وسیله استانداری تهران تقسیم میشود و به همین علت منصور درجاتی مدیرکل بحران استانداری تهران و احمد صادقی مدیرکل سابق بحران شهرداری و مشاور فعلی شهردار تهران برای تشریح چالشهای این حوزه به فارس دعوت شدند.
برای بررسی اقدامات روز جهان در حوزه زلزله، نقاط بحرانی گسلهای تهران و وضعیت استحکام بناها در بافتهای مجاز و غیر مجاز مهدی زارع، دکتری زلزله شناسی مهندسی از دانشگاه گرونوبل فرانسه و استاد تمام پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله، غلامرضا قدرتی امیری دکتری سازه از دانشگاه مک گیل کانادا و استاد تمام دانشکده مهندسی عمران دانشگاه علم وصنعت، در خبرگزاری فارس برگزار شد.
شرح میزگرد فارس به شرح ذیل است:
مهدی زارع: زلزله تهران موضوعی است که به فراموشی سپردهشده است و بدتر فراموشی مردم فراموشی رسانهها در این رابطه است.
مردم تا دو شب ابتدای زلزله درگیر هستند و بعدازآن فراموشی غالب میشود اما بههرحال رسانهها وظیفهدارند موضوعات را دنبال کنند.
مسئله زلزله تهران را میتوان یک مسئله ملی یا حتی بینالمللی عنوان کرد.
تنها چند شهر در دنیا هستند که اگر زلزله در آنها رخ دهد بهعنوان یک رخداد بینالمللی تلقی میشوند؛ تهران، استانبول، جاکارتا، توکیو، لسآنجلس و مکزیکوسیتی و کراچی شهرهای بزرگی هستند که کمجمعیتترین آنها لسآنجلس است ولی بقیه شهرها و شهرهای پیرامونی آنها بالای 10 میلیون جمعیت دارند و همه در معرض لرزهخیزی بلا و گسلهای فعال هستند.
در استان تهران تمرکز جمعیت بالا است و چیزی حدود 17 یا 18 درصد جمعیت کل کشور در آن ساکن هستند طبق برآوردهایی که در سال 95 شده جمعیت شهر تهران 8 میلیون و 100 هزار نفر جمعیت دارد و در روز چیزی حدود 3 و نیم میلیون به آن اضافه میشود و حدود 2 میلیون و نیم جمعیت هم چرخشی درجاهای مختلف شهر میتوانند باشند با توجه به خطر لرزهخیزی بالایی که تهران دارد و این محدوده که امروز شهرری هم در داخل محدوده منطقه 20 تهران محسوب میشود و شمیرانات که جزو تمدنهای قدیمی است و در گسل تهران قرارگرفته است.
اولاً ازنظر سابقه زلزلههای باستانی بیشترین مطالعات در همین شهر تهران و پیرامون انجامشده و تاکنون بر روی گسل شمال تهران 9 زلزله به بزرگی 7 را در طی 3هزار سال گذشته نشان میدهد.
همکاران ما در زمینشناسی و پژوهشگاه زلزله، سازمان مدیریت بحران تهران مطالعاتی را انجام دادند و به چنین نتایجی رسیدند و تنها جای ایران است که اطلاعات 3 هزار سال گذشتهاش راداریم.
اطلاعات دیگر به این دقت و تفصیل نیست نکته دیگر اولین زمینلرزه که در تاریخ زمینلرزههای ایران وجود دارد زلزله سال 330 قبل از میلاد در شهرری است و دیگری در سال 856 و سال 1384 میلادی است و عمدتاً منطقه ورامین و ری را تحت تأثیر قرار داده است.
مرگومیر تهران فردای زلزله ملارد، 4 برابر یک روز عادی بود
تهران در طی سالهای اخیر افزایش جمعیت داشته به طول مثال در سالهای 55 نزدیک به 4و نیم میلیون جمعیت داشته درحالیکه این جمعیت در سال 95 طبق آمار سرشماری به 8 میلیون و 600 هزار نفر افزایش داشته و در دهه 70 شمسی رشد سریع حاشیههای شهر تهران بوده است.
وقتیکه زلزله 29 آذر 96 در ساعت 11 و 27 دقیقه شب اتفاق میافتد با بزرگی 5 در منطقه ملارد ولی ازنظر جمعیتی که این زلزله را احساس کردند رکورددار میشود یعنی نزدیک به 20 میلیون نفر آن را حس میکنند و تا یک هفته مسئله زلزله تهران در صدر اخبار قرار میگیرد.
در مسئله زلزله تهران با حاشیه و پیرامونی که ازنظر جمعیتی دارد درواقع مسئله ریسک زمینلرزه تهران است به عبارتی خطری که ما در زلزله تهران احساس میکنیم و انتظار داریم خیلی از جاهای کشور داشته باشیم.
یکی از مسائل جدی در شهر تهران این بود که مردم از روی وحشت بیرون آمدند و یک عده هم سوار ماشین شدند این موجب شد که تهران آلودهترین روز سال 96 را تجربه کند و مدیرعامل بهشتزهرا گفت که متوفیان در یک روز عادی 50 نفر بود درحالیکه در آن روز بالای 225 نفر از متوفیان در بهشتزهرا ثبت شدند.
تبعات دومینو وار مسئله زلزله تهران را فقط در لحظه زلزله محدود نمیکند بلکه پیامدهای آن مسئله است.
باورم بر این است که کارهای مهمی انجامشده و مسئله زلزله تهران راهحل دارد و آنهم کاهش ریسک است.
قدرتی امیری: چرا مسئلهای مثل زلزله را که در طول سالیان سال مطرح است به اینجا رسیدیم اینقدر به آن توجه نکردیم چیزهایی مثل برف، باران، آلودگی هوا و ترافیک به همین شکل به سمت بحران پیش رفتند.
به نظر من مردم ما تقدیرگرا شدند، وقتی ما برای مدتهای زیادی بهصورت سیستماتیک برخورد نکنیم، خودکار ناامید میشویم.
زلزله یک امر طبیعی است اگر ما ساختمانها را در حد متعارف بهاندازهای که لازم است یا ساختمانی داریم میسازیم و بافتهای فرسودهای که هست برای آنها فکری کنیم به هر صورت مشکل به حدی میرسد که خسارتها متعارف شوند و توان هایی که برای مقابله با این پدیده وجود دارد قابل پیشبینی است.
در طول این چند سال اخیر هرسال مشکل را باز کردیم، به یک نتیجهای نرسیدیم ، ما حتی یک روزشمار برای آن نداریم و این گلایههایی که همیشه به خبرگزاریها و رسانه دارم اگر سالانه یک مطالبه از بدنه دولت ، اجرایی و مدیریتی میخواستید حل میشد در بحث تهران مشکل اصلی توسعه نامتعارف است.
توسعه غیرعلمی دارد و این باعث میشود تشدید و همافزایی مشکلات زیادتر شود توسعه تراکم وابستگی مردم به فعالیتهای اینترنت است.
اگر اینترنت در این شهر قطع شود چه اتفاقی میافتد خیلی از فعالیتهای امدادرسانی با بحث اینترنت اتفاق میافتد.
در مجلس حساست لازم در این زمینه نیست.
در یک دورهای مدارس و خود مجلس حساسیتهای زیادی بود و حتی بودجه زیادی را برای آن اختصاص دادند .
30 تا 40 درصد مدارس مقاومسازی شود ولی سایر مدارس هنوز باقیماندهاند و این مدارس میتوانند یکی از پناهگاههای امن برای مردم باشند.
متأسفانه بودجه برای مسئله زلزله و یا سایر حوادث بهصورت مسکن ارائه میشود، یعنی وقتی یکی از حوادث شدت پیدا میکنند و بودجه اختصاص میدهند.
بسیاری از ساختوسازهای شهر تهران در حریم گسل است در ساختمانهای جدیدی که ما برای بیمارستانها میسازیم 4 یا 5 برابر قیمت ساخت آنها تجهیزات بیمارستانی برای ما قیمت دارد ارزش این ساختمان بعد از زلزله سرویسدهی آن است.
این ساختمانها با سیستم سنتی ساختهشدهاند و امکان ندارد که با سیستم سنتی بتوانند تجهیزاتش را اداره کند حتماً باید یک سیستم نوین استفاده شود در کشور ترکیه یکزمانی ابلاغ کردند ساخت بیمارستان بدون سیستم نوین ممنوع است.ما باید چنین کاری را انجام دهیم.
صادقی: به نظر میرسد که زلزله تهران یک بحث قدیمی و کهنه و حتی تازه است.
علیرغم اینکه سالیان سال شاید قدمتش به هزاران سال هم میرسد در این سالها تهران به دلیل گسلهای مختلف نابودشده و مجدداً به جهت موقعیت خاصی که داشته موردتوجه قرارگرفته است و الان شاهد این هستیم که تهران بهعنوان پایتخت ام القرای جهان اسلام با یک جمعیت بسیار زیادی هنوز موضوع زلزله برایش حلنشده و نگرانکننده است.
چرا نگرانکننده این که از زلزله تهران یک دوره بازگشت را برای فعالیتهایی که گسلهای تهران که در آن قرار دارد تعریفشده و بازگشت نگرانکننده است.
از این لحاظ که یک دوره زمانی میگذرد و این دوره زمانی بایستی منتظر یک زلزله مهیبی برای تهران باشیم با توجه به آن توسعه بیقوارهای که در شهر تهران و غیراصولی و غیرمتعارفی که در حوزه شهرسازی دارد یک شهر پرخطری را از شهر تهران ساخته ما میبینیم که یک شهر پرجمعیت، فقر و حاشیهنشینی در اطراف آن وجود دارد موضوع بیکاری و اینها آسیبپذیری شهرهاست.
همین عوامل میتواند نگرانکننده باشند اگر یک زلزله بیاید ما عوامل آسیبپذیر در آن زیاد داریم از بحث نگرانی بپردازیم یک شهر پرجمعیتی که سابقه دیرینهای در بحث زلزله دارد غیرمتعارف و بیقواره هم بزرگشده یک ساکنینی دارد که این ساکنین تقدیرگرا هستند یک کار تحقیقاتی میدانی انجام دادیم دیدیم که مردم تهران تقدیرگرا هستند هر چه خدا بخواهد و همهچیز را به امان خدا رها میکنند برایشان مهم نیست در جایی زندگی میکنند که خطر دارد و باید خودشان را از این خطر مصون کنند.
ما اگر خودمان را از خطر مصون کنیم خدا بخواهد میمیریم به خاطر همین خیلی از کارهایی که بایستی در ارتباط با مصونسازی خودشان از مخاطرات داشته باشند انجام نمیدهند البته توجه ندارند که خداوند فرموده که با دست خود خودتان را به هلاکت نسازید اینکه روی گسل ساختوساز نامقاوم بسازید و بگویید هر چه خدا بخواهد یکی از عوامل نگرانکننده در شهر تهران وسعت تأثیرپذیری خیلی زیاد است ما اگر در یک شهر کوچک زندگی میکردیم اگر زلزله هم میآمد قابلکنترل بود زلزله شهر تهران از فیروزکوه تا قزوین را تحت تأثیر قرار میدهد.
یک دهم مردم تهران در بافت فرسوده زندگی میکنند
مکانهایی که شاید از نقاط پرجمعیت و آسیبپذیر کشور باشد تهران و اطراف آن استان البرز که متأثر از تهران است تفرجگاههای مثل لواسان، دماوند با جمعیت بزرگ اینها نگرانی ما را صدچندان میکند که زلزله جایی قرار است بیاید که وسعت خیلی زیادی دارد و افراد بسیار زیادی را تحت تأثیر خودش قرارمی دهد.
نگرانی دیگر بحث بافت فرسوده است.
حدود یکدهم جمعیت شهر تهران در بافت فرسوده زندگی میکنند که با توجه به تعداد جمعیت شهر تهران این رقم رقم بسیار زیادی است و قطعاً یک زلزله حتی اگر شدت لرزهاش زیاد نباشد و بافت فرسوده بیاید میتواند نگرانیهای خیلی زیادی را برای مجموعه به وجود بیاورد ضمن اینکه ما یک بحثی به نام بافتهای جدید داریم که این بافتهای جدید هم نگرانکننده است.
چون اصول و استاندارد ساختوساز در آنها رعایت نشده است بر اساس آمار غیررسمی که مسئولان زیر ربط میگویند 30 درصد بافت جدید خودش بافت فرسوده است علتش بههرحال عدم نظارت ، عدم رعایت ضوابط و مصالح غیر استاندار است.
فارس: 30 درصد از بافت مجاز منظور است؟
صادقی: همین ساختوسازهایی که الآن با مجوز دارند ساخته میشوند چون ما یک آئیننامه 2800 داریم بر اساس آن ساختوساز صورت میگیرد نظارت دقیق بر اجرای این آئیننامه نیست.
اگر نظارت باشد مصالح نامرغوب و غیراستاندارد داریم و جدای از اینها خود آئیننامه بادی بهروز رسنی شود این آئیننامه برای ساختوساز در کل شهر تهران تنظیمشده است ما در اواخر سال 95 بود نقشههای گسل شهر تهران را به تصویب شورای عالی شهرسازی رساندیم و ابلاغ شد به حوزه معاونت شهرسازی که اینها پهنای گسلی شهر تهران هستند.
قرار بر این بود که وزارت راه و شهرسازی آئیننامه ساختوساز در پهنه گسل را جدای از این آئیننامه ابلاغ کنند.
الآن 3 سال است که از این ماجرا میگذرد و هیچ اتفاقی نیفتاده است.
ما قوانین داریم این آئیننامه برای ساختوساز و مقاومت در برابر زلزله است.
ولی کارشناسان به این نتیجه رسیدند که پهنه گسلی جدای از این آئیننامه باشد و یک سری ضوابط خاص دیگری نوشته شود که متأسفانه هنوز این آئیننامه بروز نشده است.
فارس: پهنه گسلی کدام مناطق در شهر تهران را شامل می شود؟
صادقی:مطالعهای با 30 هزار برداشت در تهران انجامشده با گمانهزنیهایی که صورت گرفته روی خط گسل شهر تهران پهنای گسل را مشخص کردند که متفاوت است عمدتاً گسلها در شمال و جنوب است.
این پهنه بیشتر از سایر مناطق است ولی این مناطق احتمال هست که ما گسلهای ناشناختهای داشته باشیم که پهنه گسلی آن هنوز نامعلوم باشد.
جدای از بحث بافت فرسوده و بافت جدیدی که نگرانیهایی دارد یک تأسیسات شهری فرسوده و با یک توسعه غیراصولی داریم تأسیسات آبرسانی، توزیع برق، گاز اینها فرسوده هستند یا در صورت اصولی توسعه پیدا نکردهاند.
ما در بحث انفجار شهران یک اتفاق افتاد و یک روز قبل از عید فطر رمضان 4 سال گذشته یک نشستی در زمین داشتیم شکستگی در لوله گاز داشتیم جرقهای که در شبکه انتقال برق در جوار لوله گاز بوده موجب انفجار شده است.
این انفجار موجب شکستگی شریان آبرسانی با قطر بسیار زیادی شده است.
این امر یعنی اینکه ما غیراصولی شریانهای حیاتی را کنار هم قراردادیم هر مجموعهای شبکه خودش را دفن میکند بدون اینکه متوجه باشند این شبکههای کجا کنار قرار دارند و بررسی کردیم 414 نقطه مثل شهران در شهر تهران وجود دارد که ما شبکه آب، گاز و برق با تأسیسات مترو با شبکه توزیع سوخت تقاطع دارند.
اتفاقاً این تقاطع در پهنه گسلی است.
اگر یک لرزهای در شهر تهران داشته باشیم کافی است یکی از این شبکهها ، آسیب ببیند و ما خطرات ثانویه داشته باشیم مثل انفجار ، سیل، شکستگی لولهها قطعی برق داشته باشیم که اینها جزو نگرانیهای بسیار بزرگ که بایستی به آن بپردازیم موارد متعددی مثل پلاسکو را تجربه کردیم سیل تجریش و کن را تجربه کردیم زلزله ملارد در این موارد نشان میدهد که ما یک وحدت فرماندهی در بحث بحران نداریم.
شهرداری، استانداری، وزارت کشور و دیگران/ معلوم نیست چهکسی مسؤول شهر تهران است
شهر تهران مدیران خیلی زیادی دارد که هرکدام جزیرهای تصمیم میگیرند و به حرف یک فرمانده واحد گوش نمیکنند که این فرمانده واحد بایست زیر نظر یک ستاد واحد باشد، نیست.
قانون مشخص کرده که شهرهای تهران رئیس شورای شهر هماهنگی مدیریت بحران شهر تهران است خیلی تلاش شد که این شورا تحت مدیریت شهر تهران یک هارمونی و هماهنگی خوبی داشته باشد و این شورا بتواند یک فرماندهی واحد میدانی مشخص کند و هر چه این فرمانده گفت در زمان حادثه گوش کنند به علتهای مختلف ازجمله اینکه شهر تهران حوادث آن در سطح ملی مطرح میشود و بایستی مدیر ملی داشته باشد و به آن خدشه وارد کردند.
در لایحه جدیدی که به مجلس شورای اسلامی دادند این فرماندهی را به وزیر کشور دادند و الآن سالیان سال از این قضیه میگذرد و بلاتکلیفی که ما در بحث تصویب قانون داریم معلوم نیست که الآن کی مسؤول شهر تهران است و حتی اگر قانون هم داشته باشیم نشان داده که متأسفانه نهادهای مختلف زیر بار یک وحدت فرماندهی نرفته و نمیروند و یکی از مشکلات ما در کشور همین است.
ما در حوزه تابآوری در توصیههایی که بر اساس قانون سندای که در سطح بین الملل شده و کشور ما هم متعهد است به بحث اجرای این سند بحث حاکمیت خطر میتواند اولویت دوم یا سوم باشد اگر خیلی ساده بگوییم ما هر کاری که میخواهیم انجام دهیم بررسی کنیم که این کار ما خطری را کم میکند یا از بین میبرد و یا افزایش میدهد.
کارهای ما باید یک پیوستی داشته باشد که این پیوست بررسی و مطالعه کند این پروژه که در حال انجام است اگر زلزله یا سیل بیاید چه تأثیری روی آن دارد و آیا اصولی است یا نه؟
نبود حاکمیت خطر بین مدیران و شهروندان
حاکمیت خطر نه بین مدیران وجود دارد و نه بین شهروندان ما.
مدیر ما یک مجوزی را صادر میکند بدون اینکه توجه کند در ساختوساز یک پروژه بزرگ آیا این پروژه شهر را پرخطر میکند یا از خطرات آن کم میکند و این مطالعات وجود ندارد و این تفکر وجود ندارد نوع ساخت و سازی که در چند دهه گذشته در شهر تهران صورت گرفته روی گسل و پهنه زلزله و بستر رودخانه ساختیم اینها نشان میدهد که ما تفکر حاکمیت خطر نداشتیم و همین موضوع برای شهروندان هم وجود دارد و نیازمند این هستیم که یک فرهنگسازی را در گستره زمانی طولانی انجام دهیم و بهترین مسئله همان آگاهی بخشی به مردم است.
منصور درجاتی: اولین بحث اطلاعرسانی است اگر قرار است خبری از طریق رسانهای چه تصویری و چه جراید و مجازی به استماع مردم برسد اینکه باید فرهنگسازی کنند متأسفانه با توجه به جایگاه سیاسی در کشور در منطقه و دنیا و چالشهایی که اخیراً به خاطر مسائل اقتصادی داشتیم رویکرد شایعهسازی و شایعهپراکنی خیلی بیداد میکند.
تبعاتی که زلزله سال 96 به خاطر انتشار آن اتفاق افتاد بیش از آن چیزی بود که خودش خسارت وارد میکرد پس اول مدیریت بحرانی بیندیشیم بعد مدیریت بحرانی نظارت کنیم پایش و کنترل مدیریتی داشته باشیم و در آخر مقاومسازی و نوسازی بر مبنای اصولیتر را انجام دهیم.
ضعفی که بهعنوان یک مسئول میبینم فرهنگسازی است.
در خصوص مطالعات زلزله که برخی مسئولان میگویند بلایی است که از آسمان نازل شود اینگونه نیست زلزله قابلکنترل است، کنترل میزان خسارت، میزان ترسی که بر جامعه وارد میکند و تخریب زیرساختها.
فارس: در دنیا در رابطه با زلزله چه اقداماتی صورت گرفته در شهرهایی که مشابه تهران هستند آیا نمونه موفقی در دهه های اخیر داشتیم؟
زارع: بله.
تجربه شهرهایی که نام بردم، شهر استانبول که جمعیت ثابت آن حدود 12 میلیون نفر است و یک جمعیت پیرامونی هم دارد بعد از زلزلهای که در 26 مرداد 1378 در خلیج ازمیر اتفاق افتاد که متأسفانه 15 هزار نفر تلفات داد.
این زلزله یک نقطه عطفی بود در مورد کاهش ریسک انجام شد.
در سال 1382 پیشنهاد سامانه هشدار زلزله را موسسه زلزلهشناسی استانبول به دولت را ارائه داد و حدود 6 سال طول کشید تا توانستند برنامهها را اجرا کنند.
برنامههای آنها در گام اول اجرا شد راهاندازی 120 ایستگاه لرزهنگاری در سطح شهر استامبول بود و در پیرامون آن، اگر زلزلهای در آن مناطق رخ دهد یک پیش هشدار و پیشهنگام نقطهای درست کنند چون توجیه آنها این بود که قبل از اینکه زلزله اصلی به وقوع بپیوندد یک هشداری باشد.
در این شهر اولین اقدام راهاندازی این سیستم برای شبکه گاز بود که به شیرهای اصلی گاز بفرستیم که خاموش و یا قطع شوند باهدف اینکه اگر اتفاقی افتاد آتشسوزی و انفجاری صورت نگیرد.
در سال 2013 این برنامه عملیاتی شد تقریباً از صفرتا 100 این برنامه را خود ترکها انجام دادند یعنی دانش فنی را داشتند که این ایستگاهها به 400 عدد رساندهاند.
فارس: در شهر تهران ایستگاه های هشدار دهنده وجود دارند ؟
زارع: از زمانی که این مسئله مطرحشده الآن پیشران شهرداری تهران بوده است و 120 ایستگاه نداریم ما هنوز در وضعیت استانبول نیستیم.
کارهای دیگری در استانبول صورت گرفته مثل استفاده نیروهای متخصص در بدنه علمی و اجرایی بود سازمان مدیریت بحران ترکیه که بعد از مدیریت بحران ما تشکیل شد به نام آپاد یک سازمانی مدرن که نیروهای تخصصی و زیرساخت خیلی مستمر و چارت خیلی مرتبی دارد ضمن اینکه سعی میکنند از توانمندیهایشان را درجاهای مختلف نشان دهند.
اتفاقاتی که در سایر کشورها رخ میدهد مثل نپال یا اندونزی علاوه بر هلالاحمر ترکیه وارد عمل میشوند این سازمان هم حضور دارد.
در مکزیکوسیتی حدود 36 هزار نفر در زلزلهای که در دریا رخ داد کشته شدند سامانهای را راهاندازی کردند یک برنامه مقاومسازی ساختمانهای دولتی طراحی کردند و یک برنامه برای جداسازی از پی برای یک گروه از ساختمانهای بلندمرتبه طراحی کردند و جالب اینکه یک سازمان برای آگاهیرسانی عمومی مردم در مقابل زلزله درست کردند.
اینها نمونه موفق در مقابل زلزله هستند.
فارس: نقاط بحرانی استان تهران کجاها هستند و چه راهکاری میان مدتی و بلند مدتی در نظر دارید؟
زارع: اینطور که تهران گسترش پیداکرده از جنوب گسل شهرری و کهریزک در نظر بگیرید مرکز تهران از گسل پردیسان عبور میکند و در واقع کتابخانه ملی و فرهنگستان علوم تا ونک، برج میلاد و برج آ.
اس.
پ و همینطور ادامه آن به سمت تپههای چیتگر و پائین دریاچه شهدای خلیجفارس رد میشود.
بعضی از همکاران ما در حوزه زمینشناسی این را یکی از فعالترین گسلها دانستهاند و استدلالهایی دارند که فعالتر از گسل پردیسان است.
البته پنجره زمانی که آنها آزمون کردهاند چندان گسترده نیست ولی بههرحال یکروند فعال است که از وسط شهر عبور میکند.
در 20 سال اخیر به طرز عجیبوغریبی یک توسعه ناپایدار در تهران اتفاق افتاد ،در ولنجک یک ساختمانی ساختهشده که در طی سالهای مداوم از آن عکس گرفتیم و تکمیلشده آن را دیدیم در دامنه کسل است.کل دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات که 54 ساختمان ساختهشده انواع اشکالات دیگر که وارد است بماند، ولی مشکل لغزش دارد.
مجتمع ورزشی فتح که در آنجا ایجادشده هرچند از امکانات در سطح خوبی است ولی همینکه ساختهشده دچار لغزش شده است.
این اصرار بر توسعه در هنگام زلزله میتواند مشکلاتی را ایجاد کند و بدون زلزله هم با دخالتی که انسان در دامنههای شمال تهران انجام دادند را نیفتد در یک بارندگی سنگین آنوقت میتواند گرفتاری درست کنند.
ازنظر سیلابهای ناگهانی شهرداری تهران کاملاً مجهز است.
صادقی: 30 درصد از بافت مجازی که در حال ساخت است خود اینها به خاطر مشکل ساخت و به خاطر خاکی که روی گسل قرار میگیرد جزو بافت فرسوده حساب میشود.
فارس: آیا ما دستور العملی های مشابه آن چه در دنیا اتفاق می افتد برای به حداقل رساندن زیرساخت ها داریم؟
صادقی: سیستم پیش هشدار هنگام زلزله در شهر تهران فعال است روی یکی از گسلهای اصلی بهصورت پایلوت انجامشده و بهصورت هشدار مدیریتی و مرکزی حاکمیتی در سازمان مدیریت بحران شهر تهران است.ما این هشدار را قبل از اینکه به تهران برسد بین 8 تا 25 ثانیه با توجه به عمق و ساخت امکان دریافت آن را در شهر تهران داریم در گسل مشاء.
لازمه این کار توسعه ایستگاههای لرزهنگاری است.
حدوداً 14 ایستگاه لرزهنگاری این کار را در سطح تهران انجام میدهند در برنامه دوم توسعه شهر تهران بایستی به 50 ایستگاه میرسید که متأسفانه به جهت نبود منابع مالی این اتفاق نیفتاد.
دانش فنی آن وجود دارد گامهایی برای اینکه هشدار ، هشدار عملکنندهای باشد به مردم از طریق پیامک یا آژیرهایی که در سطح شهر هشتند انجام میشود، حتی فرکانسها در اختیار سازمانهای عملیاتی مثل گاز قرار گفته و الآن در حال مقاوم کردن ایستگاههای پرفشار است.
آخرین مذاکراتی که با صداوسیما انجام دادیم با توسعه ایستگاه لرزهنگاری که از طریق قطع برنامههای زنده بتوانیم یک اطلاعرسانی انجام دهیم، علیرغم اینکه هلالاحمر و صداوسیما برنامههای زیادی داشتند ولی 20 درصد مردم در شهر تهران آمادگی کارهای گروهی دارند.
در شهر تهران گروههایی به نام گروههای دوام و داوطلب واکنش اضطراری داریم ولی کمتوجهی به آنها و عدم اختصاص منابع لازم برای تجهیز وسایل و سازماندهی میتواند برنامه را ناموفق کند.
همیشه نمیتوان گفت که قانون خوب نداریم، آئین نامه 2800 که مخصوص ساختوساز است استاندارد و ملاک مقاوم سازی است نامناسب اجرا کردن و عدم نظارت بر اجرای آن ما را به این سمت میکشاند که در برخورد با حوادث کاری انجام ندهیم.
ما در این زمینه باید نظارتمان را قویتر کنیم.
فارس : شهرداری تهران کلی ساختمان در حوزه درمانی دارد برای مقاوم سازی آن ها چه چاره ای اندیشیده شده است؟
صادقی: در بحث مقاومسازی ساختمانهای عمومی و دولتی ما چندین مصوبه به هئیت دولت ارائه کردیم در برنامه سوم، چهارم و پنجم دیده شده ولی متأسفانه یکی از مشکلات ما این است که نهادهای دولتی برای مقاومسازی ساختمانهای خودشان دغدغهای ندارند، ما نمیتوانیم بگوییم چون بودجه نیست این کار را انجام نمیدهیم.
خیلی از مسائل به شایستگی مدیران مربوط میشود، ما یک کشور پاسخ محور هستیم یعنی باید یک اتفاقی بیفتد بعد منابع جمع آوری کنیم و یک پاسخی بدهیم ما بایستی به سمت حوزه تاب آوری پیش برویم.
در حوزه مدیریت بحران متخصص به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد
فارس: اگر ما به عنوان رسانه روی موضوع زلزله زوم کنیم و از مسئولان در نشست خبری چه در حوزه وزارت کشور و چه در شهرداری تهران پیگیری کنیم آیا یک اقدام رو به جلویی در رابطه با مدیریت بحران در هنگام زلزله در مناطق 22 گانه اتفاق خواهد افتاد؟
صادقی: ما نباید تک مخاطرهای نگاه کنیم و صرفاً بحث زلزله را مطرح نکنیم، در همه زمینهها مشکلداریم اگر چند مخاطرهای نگاه کنیم زودتر به نتیجه میرسیم، نخبگان در حوزه مدیریت بحران وجود دارند ولی خیلی کم هستند، آنها باید مطالبه گری کنند ، از جامعه مدیریتی و آنقدر باید آن را پیگیری کنند که اتفاق بیفتد.
در حوزه مدیریت بحران متخصص بهاندازه انگشتان دست هم نمیرسد.
ما تا مدیر شایسته و دغدغه مند در حوزه شهری، اقتصاد و فرهنگی نداشته باشیم همچنان مشکلات و آسیبپذیری از مخاطرات وجود دارند.
منصور درجاتی: یک مجموعهای باید وقت و انرژی بگذارد و اصولی کار کند چه چهرههایی را جمع و چه مطالباتی را دیتا کند و بهصورت فایل بسازد و بعد اگر خروجی خواستند به چه کسانی جوابگو باشند.
در کشور ما این خلاء وجود دارد تمام این صحبت این خروجی را دارد که ما ضعف فرهنگ داریم .
در تخصیص بودجه، اجرایی کردن، تصویب همه ضعف وجود دارد.
بنده در کنار سایر دوستان هستم اگر بخواهند کار رسانهای در کشور انجام دهند و خبرگزاری فارس میشود مدیریت بحران فقط در حوزه زلزله .
از زلزله رودبار ، کرمانشاه، بم و اردبیل، تمام ضعفها همین فرهنگسازی است.
فارس: در استان تهران به دنبال نقشههایی مشابهی هستیم از شهریار تا ورامین که بحث فرونشست هایی در این مناطق صورت گرفته و بسیار هم جدی است یک توضیح دهید که اگر زلزله ای در مقیاس متوسط رخ دهد این فرونشست ها که گفته می شود به علت کاهش ذخائر آب های زیر زمینی است؟
منصور درجاتی: فرونشست هیچگاه از زلزله جدا نیست، ما اگر فرونشست را بهعنوان یک پدیده انسانساخت در نظر بگیریم از آغاز برداشت اشتباه ما از سازههای زمین و استخراج سفرههای آب زیرزمینی وقتیکه بیشازحد برداشت میکنیم پانزده سال بعد فرونشست خودش را نشان میدهد ، ما سنوات خیلی جنایت کردیم در خصوص زمین و از روزی که این برداشت را متوقف میکنیم 15 سال بعد فرونشست شروع به توقف میکند وقتی سطوح فرونشست اتفاق میافتد نقاطی که روی آن فرونشست سازه ایجادشده باشد قطعاً آسیبپذیری بیشتری خواهند داشت.
در تولیدات مدیریت بحران دو سه اشکال وجود دارد که در حال برطرف شدن هستند اینکه شهردار تهران رئیس مدیریت بحران شهر تهران بوده درحالیکه باید استاندار باشد، به دلیل اینکه پایتخت شرایط ویژهای مانند داشتن مناطق 22 گانه دارد و داخل این پهنه شهرداری بالاترین مقام اجرایی مدیریت بحران بوده مجبور شدیم راهکارهایی را راهاندازی کنیم که هماهنگی بیشتری داشته باشیم ولی با سایر نهادها همپوشانی داریم.
فارس: اگر روزی در گسل ری زلزله ای اتفاق بیفتد شهرداری منطقه 20 مسئول است یا فرمانداری ری؟
درجاتی: هر دو مسئول هستند و در سطح بالاتر استانداری مسئول است.
فارس: در تهران یک سری بافت های مجاز و غیر مجاز داریم .
تعدادی ۵۰ درصد در حاشیه تهران مثل پاکدشت و پیشوا هستند به عنوان یک مهندس سازه و حوزه عمران استحکام بناهای غیر مجاز را چند برابر کمتر از بناهای مجاز می دانید؟
قدرتی امیری: مطمئناً اگر بناهایی که بهصورت غیرمجاز هستند سنتی و بدون سیستم باربر و سازه ساخته میشوند هیچ نوع استحکامی ندارند و با زلزله ۴ یا ۵ ریشتر فرومیریزند و باعث تلفات جانی سنگین خواهند شد.
خود شهر تهران در این ۱۰ سال گذشته اگر به ساختمانی مجوز دادهشده به نظر من استحکام لازم رادارند و آن ساختمانهایی که عمرشان به ۲۰ سال میرسد به خاطر کم و کاستیهایی که در طراحی بوده نیاز به بازنگری دارند.
خیلی از ساختمانهای دولتی هستند که مشکلدارند و عمرشان به ۵۰ سال هم میرسد سیستمهای لرزه بر ندارند و باید برای آن اقدامی صورت بگیرد در بافت متراکم شهر که ساختمانهای دولتی زیاد داریم باید چارهاندیشی شود و اولین اقدام را خود بخش حاکمیتی و دولتی در زمینه بهسازی انجام دهد.
بهسازی یعنی در وهله اول تلفات جانی نداشته باشیم و اینکه درست طراحی،ساخت و مهمتر از همه اینها نگهداری کنیم.
انتهای پیام/م/الف