سوغات برزیل؛ تحفه اشتغال برای جوانان بجنوردی!
قهوههای کشورهای خط استوا، این بار به کمک اقتصاد و معیشت جوانان بجنوردی آمده تا با راهاندازی کارگاه فرآوری این محصول پرطرفدار، روزی خود را به این واسطه از حضرت باریتعالی بگیرند.

قهوههای کشورهای خط استوا، این بار به کمک اقتصاد و معیشت جوانان بجنوردی آمده تا با راهاندازی کارگاه فرآوری این محصول پرطرفدار، روزی خود را به این واسطه از حضرت باریتعالی بگیرند.
خبرگزاری فارس، خراسان شمالی؛ با شنیدن قهوه ناخودآگاه ذهن آدم بهسوی سرزمین مجانین توپ و مستطیل سبز (فوتبال) برزیل میرود.
اما این روزها به همت الیاس و دوستانش، بجنورد به محلی برای فرآوری قهوه تبدیلشده است.
به قول تصویربردار ما دیگر برای استشمام بوی تلخ قهوه و سوغات کشورهای کمربند خط استوا فقط کافی است تا شهرک صنعتی بجنورد بیایی!
وقتی خبر کشف ۱۲ تن قهوه قاچاق در بجنورد را از زبان فرمانده ناجای استان شنیدم، ابتدا گفتم: حتماً اشتباه شده!
آخر ۱۲ تن قهوه در بجنورد چه میکند؟!
اما یک شب که در کافه یکی از دوستان در حال گپ و گفت پیرامون برنامههای خبرگزاری بودیم، محمد همانطور که قوه را در فنجان میریخت، گفت: « قهوههای یکی از دوستانم را به جرم قاچاق بودن، ضبط کردند» همانجا پرسیدم: مغازه قهوهفروشی داشت؟
محمد با تعجب سرش را بالا گرفت و گفت: مرد مؤمن؛ مغازه قهوهفروشی؟!
کارگاه فرآوری قهوه داشت.
کارخانه قهوه در بجنورد!
اینبار تعجب من بود که در قالب آن جمله محمد را حساس کرد.
گفت: بله، چندهفتهای بود، که چند جوان با اجاره یک سوله در شهرک صنعتی علاوه بر اشتغال خودشان، کار همصنفیهای ما را هم برای خرید قهوه مرغوب راحت کرده بودند؛ اما متأسفانه فعلاً گیر قانونی پیداکردهاند!
همان شب هماهنگیها برای ضبط گزارش را انجام دادیم.
غروب یک روز گرم به سمت کارگاه فرآوری قهوه رفتیم.
الیاس زیر درخت بید کارگاه منتظر ما بود.
سلامعلیکی کردیم.
وارد کارگاه شدیم.
میگفت: کارگاه تعطیل است، اما خوشبختانه پلمپ نشده است!
پرسیدم: پس بهتر است، برای گزارش به داخل کارگاه برویم.
کلید را انداخت و در را که باز کرد، بوی تلخ قهوه بود که به مشام میرسید!
تلخی که شاید در مقابل تعطیلی کارگاه الیاس و دوستانش بهواسطه اژدهای بوروکراسی کشور جز شیرینترین بوهایی بود که تا آن موقع استشمام کرده بودم.
الیاس از همان ابتدا باروحیه و پرانرژی گفت: خواهش دارم اگر میشود درباره عزم ما در احداث کارگاه صحبت کنیم.
نمیخواهم، خبر چند روز تعطیلی کاری ما اوقات شما و مخاطبانتان را تلخ کند.
حرفهایش برایم جالب بود.
یک جوان بیستوچهار، پنج ساله عجب نگاهی بسیطی دارد.
ای کاش مسئولین ما در سال رونق اولید و وضعیت اقتصادی با امثال الیاس قدری با تأمل رفتار میکردند.
بگذریم.
از او درباره ایده راهاندازی این کار عجیب پرسیدم.
الیاس گفت: شناخت من از قهوه به سالهای قبل که قهوهفروشی کوچکی در بجنورد داشتم، برمیگردد.
همان سالها ایده تأسیس یک کارگاه کوچک رؤیای دستنیافتنی من بود.
همیشه با خودم میگفتم: چرا باید همشهریهای من قهوه را اینقدر گران بخرند.
اگر یک کارگاه فرآوری بزنم، چقدر خوب میشود.
او با شور و حرارت همچنان میداد و میگفت: سالها در همین رؤیا بودم.
بالاخره یک روز این ایده را با چند تا از دوستان و اقوام مطرح کردند.
بنا به لطف و شناختی که داشتند، اعتماد کردند.
تا اینکه الآن که با شما صحبت میکنم؛ یک شرکت تعاونی خانوادگی با حضور ۳۰ سرمایهگذار ثبت کردهایم.
از میزان سرمایه شروع کار پرسیدم.
الیاس گفت: نزدیک یک میلیارد سرمایه ابتدایی ما بود.
نکته جالبی که او اشاره کرد؛ میزان متفاوت سرمایهها و محل جور شدن این پولها بود.
بهطوریکه الیاس گفت: میزان سرمایهها از ۵ میلیون تا ۳۰ میلیون متفاوت است.
مثلاً حسابدار شرکت ما چند روز پس از اشتغال در کارگاه گردنبند خودش را به من داد، تا او هم در این کار سهیم باشد.
بالاخره پس از جور شدن پول اقدام به خرید دستگاههای موردنظر و اجاره سوله برای شروع کارکردیم.
همهچیز ظرف کمتر از یک ماه انجام شد.
کار را بانام خدا و همت عالی شروع کردیم.
به اینجا که رسید، بغضی گلویش را گرفت.
یک جوان سرحال و سرزنده کاری را شروع میکند.
نه باهدف جذب اعتبار و وام دولتی که با سرمایههای خانوادگی و دوستان خود؛ اما بهجای دستگیری و کمک نهادهای دولتی سنگبر مسیر پیشرفتش میریزند!
الیاس به خودش مسلط میشود.
در مورد کارکرد دستگاهها و نوع قهوهها توضیح میدهد.
قهوههای برزیلی، ویتنامی و کلمبیایی را با ذکر ویژگیهای هرکدام معرفی میکند.
در میان صحبتهایش چند باری از عزم جزم خود و دوستانش میگوید.
صحبتهای پرحرارت و پرانگیزه او، روحیه بالای او برای رسیدن به آیندهای روشن، تردیدی برای من نگذاشته!
همانطور که به الیاس قول داده بودیم از مشکل پیشآمده برای او صحبتی به میان نیاوردیم، اما این چند نکته را جهت تنویر ذهن مخاطبان خود عرض میکنیم.
کارگاه فرآوری قهوه الیاس و دوستانش را چند روز پیش پلیس مبارزه با کالای قاچاق به جرم نداشتن اسناد کافی ضبط میکند.
سازمان غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی استان رأی به عدم مشکلات بهداشتی و صحه بر این گفتار که قهوهها از مبادی اصلی و قانونی وارد کشور شدهاند، میدهد!
اما کشوقوس اداری چند روزی است، خاطر جوانان پرانرژی این شرکت تعاونی را مکدر کرده است که بایستی برای سرپا نگهداشتن این کارگاه تولیدی، پیچوخمهای اداری که دیگر در حال بریدن نفس این سرمایهگذاران جوان و خوش آتیه هم استانی هستند را از میان برداشت.
انتهای پیام/ر