روایتی از پیرمرد دانشکده کشاورزی...
صحبت از استادی است که با تیپی متفاوت و کلاه بر سر و عصا به دست راه میرفت و همه دانشجویان دانشگاه تبریز او را دیده بودند.

صحبت از استادی است که با تیپی متفاوت و کلاه بر سر و عصا به دست راه میرفت و همه دانشجویان دانشگاه تبریز او را دیده بودند.
به گزارش ایسنا، حضور مردی با این سن و سال در محیط دانشگاه و دانشکدههای مختلف آن هم با آن وضعیت جسمانی برای بسیاری از دانشجویان سوال برانگیز بود.
او دانشجو نبود؛ دکتر «نظام وصال»، استاد بازنشسته دانشکده شیمی دانشگاه تبریز و فارغالتحصیل از دانشگاه آلمان بود که شرایط جسمانی سخت و بازنشستگی هم نتوانسته بود او را از کارهای خیر و علاقه به دانشگاه باز دارد.
استاد به پیرمرد دانشکده کشاورزی معروف بود و بیشتر اوقات او را کوله پشتی به دست میدیدی که در گوشهای از دانشکده کشاورزی یا مسجد دانشگاه توقف کرده است.
عده ای از دانشجویان دانشگاه تبریز درباره دکتر وصال نوشتهاند: دکتر وصال زن و دخترش را در تصادف از دست داده و از آن پس تمامی ثروتش را صرف کمک به فقرا کرده است؛ خیری که فراموش نمیشود.
«او با همان کلاه بوقی به تمامی دانشکدهها سر میزد و برای جمع کردن خیرات از دانشجویان و همکارانش کمک میخواست؛ او مسلط به زبانهای روسی، آلمانی و انگلیسی بود.
نکته قابل توجه این که هیچ تصویر واضحی از استاد وصال در دسترس نیست و تصویر استفاده شده در این خبر را یکی از دانشجویان دانشگاه تبریز که تجربه یک روز همنشینی با استاد به هنگام رساندن او به منزلش را داشته، گرفته است.
استاد نظام وصال، روز گذشته دار وفانی را وداع گفت و مراسم تشییع پیکر وی امروز در وادی رحمت تبریز برگزار شد.
انتهای پیام