خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

سه شنبه، 09 دی 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

ناصری: خدا برای حاج‌قاسم یک تکیه‌گاه واقعی بود نه یک مفهوم شعاری

مهر | فرهنگی و هنری | سه شنبه، 09 دی 1404 - 09:52
نویسنده کودک می‌گوید: اگر کودکان و نوجوانان امروز بفهمند که اقتدار و شجاعت حاج‌قاسم، ریشه در همین معنویت داشته، نگاهشان به ایمان و دین‌داری کاملاً تغییر می‌کند.
معنويت،شهيد،كودك،سليماني،خبر،نوجوان،شهادت،مسير،كتاب،زندگي،نظ ...

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب، فاطمه نعمتی: صبح ۱۳ دی‌ماه ۱۳۹۸ بود که آن خبر به ما رسید؛ خبری که دوست داشتیم هیچ‌وقت نمی‌شنیدیم.
هر کدام از ما در گوشه‌ای از این دنیا مشغول کار و زندگی بودیم که ناگهان زمان برایمان متوقف شد.
یکی مثل من دانشجویی بود که خانه را به مقصد تهران ترک کرده بود و هنوز نفسش در تاکسی راه‌آهن به سمت خوابگاه، جا نیامده بود که رادیوی ماشین خبر را اطلاع داد.
یکی دیگر شاید در خانه‌اش مشغول آماده‌کردن صبحانه بچه‌هایش بوده یا پوشیدن لباس کار.
هر کدام از ما در آن لحظه، شغل‌ها و عناوین و القاب‌مان را کنار گذاشتیم و انسانی شدیم اندوهگین، ایرانی‌ای شدیم داغ‌دار؛ اما زمان که دوباره به کار خود ادامه داد به دنیایمان برگشتیم و فهمیدیم حالا باید در راه سردار شهیدمان قدمی برداریم.
نویسندگان نیز از این قاعده مستثنا نیستند.
به مناسبت سالگرد شهادت سردار سپهبد حاج‌قاسم سلیمانی با چند تن از نویسندگان کودک و نوجوان کشور گفت‌وگویی داشته‌ایم در باب آن لحظه فراموش‌نشدنی، وظیفه جدید و دغدغه تازه‌شان.
در این مطلب با شیما ناصری به گفت‌وگو پرداخته‌ایم.
ناصری در حوزه نویسندگی و رسانه فعالیت می‌کند و کتاب‌هایی همچون «ماشین گلی بابا»، «به موقع سوت بزن!»، «اتاق شیشه‌ای» و «عقیق ارغوانی» نوشته است.
او همچنین در عرصه ترویج کتاب و کتاب‌خوانی نیز فعال است.
لازم به ذکر است که هر یک از این گفت‌وگوها پیرامون یک ویژگی بارز شهید سلیمانی است و بر آن تأکید دارد.
محور این گفت‌وگو معنویت شهید است.
زمان شنیدن خبر شهادت حاج‌قاسم را به یاد دارید؟
از آنچه که در درون شما و اطراف‌تان می‌گذشت برایمان بگویید.
بله، کاملاً به یاد دارم.
بعد از نماز صبح بود.
طبق عادت گوشی‌ام را برداشتم تا پیام‌ها را بررسی کنم که ناگهان خبر شهادت حاج‌قاسم را دیدم.
شوک عجیبی بود؛ چند ثانیه فقط خیره مانده بودم و واقعاً درک نمی‌کردم چه اتفاقی افتاده است.
باورش بسیار سخت بود.
ناخودآگاه با صدای بلند گفتم: «حاج‌قاسم را شهید کردند!» مادرم ابتدا تصور کرد خبر اشتباهی است و گفت: «ممکن نیست، شهادت چی؟» اما وقتی تلویزیون روشن شد و خبر را دید، خودش هم تا مدتی باور نمی‌کرد.
فضای خانه کاملاً به‌هم ریخته بود.
دیگر خواب به چشمم نیامد.
بغض سنگینی داشتم که رهایم نمی‌کرد.
دلم می‌خواست از خانه بیرون بزنم، به هیئت یا گلزار شهدا بروم و فقط گریه کنم؛ اما انگار خشکم زده بود.
نشسته بودم و فقط به عکس صفحه گوشی‌ام ـ که تصویر حاج‌قاسم بود ـ خیره مانده بودم و مدام با خودم تکرار می‌کردم: «دروغه...».
سردار سلیمانی ویژگی‌های متعددی داشت؛ اما معنویت یکی از شاخص‌ترین آن‌ها بود.
شما به چه نمونه‌هایی از این معنویت برخوردید که برای نسل امروز هم آموزنده است؟
آنچه در معنویت حاج‌قاسم برای من بسیار برجسته است، بی‌ادعا بودن ارتباط او با خداست.
معنویت ایشان نمایشی نبود: نه در گفتار و نه در رفتار.
از نمازها و توسل‌های پنهان گرفته تا اشک‌هایی که بی‌سروصدا می‌ریخت، همه نشان می‌دهد که خدا برای او یک تکیه‌گاه واقعی بود، نه یک مفهوم شعاری.
نکته مهم این است که این معنویت در بزنگاه‌های سخت خودش را نشان می‌داد؛ در تصمیم‌گیری‌ها، در آرامش او وسط بحران و در شجاعتی که از جنس توکل بود.
به نظرم اگر کودکان و نوجوانان امروز بفهمند که اقتدار و شجاعت حاج‌قاسم، ریشه در همین معنویت داشته، نگاهشان به ایمان و دین‌داری کاملاً تغییر می‌کند.
اگر این معنویت در زندگی رزمندگان و فرماندهان کمرنگ شود، چه پیامدی خواهد داشت؟
وقتی معنویت کمرنگ شود، تصمیم‌ها صرفاً زمینی می‌شود.
ترس، خودخواهی، مصلحت‌اندیشی‌های نادرست و گاهی قدرت‌طلبی جای اخلاص را می‌گیرد.
در چنین شرایطی حتی افراد توانمند هم ممکن است از مسیر درست فاصله بگیرند.
معنویت برای رزمنده و فرمانده مثل قطب‌نماست؛ جهت را مشخص می‌کند.
حاج‌قاسم نمونه‌ای روشن از این بود که قدرت و بندگی می‌توانند در کنار هم معنا پیدا کنند.
حذف معنویت یعنی جداشدن «فرمانده» از «انسان» و این خطرناک‌ترین اتفاق است.
به نظر شما چگونه می‌توان معنویت را در قالب کتاب به کودکان و نوجوانان آموخت، بدون آنکه شعاری یا خسته‌کننده شود؟
به باور من، مهم‌ترین اصل این است که معنویت را نباید مستقیم آموزش داد، بلکه باید آن را در دلِ روایت نشان داد.
کودکان و نوجوانان با نصیحت ارتباط برقرار نمی‌کنند؛ اما با داستان زندگی می‌کنند.
معنویت باید در رفتار شخصیت‌ها دیده شود: در وفای به عهد، مسئولیت‌پذیری و انتخاب درست در لحظه‌های سخت.
وقتی کودک این رفتارها را می‌بیند، بدون اینکه مفاهیم انتزاعی به او تحمیل شود، معنویت را لمس می‌کند.
اگر ایمان به تجربه تبدیل شود، در ذهن می‌ماند و اثرگذار می‌شود.
اگر شما بخواهید درباره شهید سلیمانی کتابی برای کودک و نوجوان بنویسید، بر چه زاویه‌ای تمرکز می‌کنید؟
ترجیح می‌دهم به‌جای پرداخت مستقیم به صحنه‌های نظامی، بر معنویت جاری در رفتار و انتخاب‌های روزمره شهید سلیمانی تمرکز کنم.
با همین نگاه کتاب «قول مردونه» نوشته شده است؛ اثری برای گروه کودک و نوجوان که به‌زودی منتشر خواهد شد.
در این کتاب تلاش کرده‌ام معنویت شهید را از مسیر تعهد، وفای به قول، کمک بی‌منت و مسئولیت‌پذیری نشان بدهم: بدون شعار و توضیح مستقیم.
به نظرم وقتی کودک چنین رفتارهایی را در قهرمان داستان می‌بیند، معنویت را بهتر و عمیق‌تر درک می‌کند.
درباره شخصیت و زندگی حاج‌قاسم، کتاب‌های بسیاری در حوزه بزرگ‌سال و کودک و نوجوان تألیف شده است که آثار متعددی از این‌ها از مسیر اصلی خارج شده و ارزش افزوده‌ای برای مخاطب ندارند.
به نظر شما چه باید کرد تا اثر درخور توجه و قابل بحث و نظر درباره شهید سلیمانی تولید شود؟
به نظرم اولین شرط، شناخت عمیق و پرهیز از کلیشه است.
حاج‌قاسم آن‌قدر شخصیت بزرگی دارد که نیازی به اغراق ندارد.
اثر ماندگار باید زاویه‌دید تازه داشته باشد و چیزی به فهم مخاطب اضافه کند.
در حوزه کودک و نوجوان، اگر اثر صرفاً تکرار مطالب گفته‌شده باشد، حتی با نیت خوب هم اثرگذار نخواهد بود.
نویسنده باید جرئت انتخاب مسیر متفاوت را داشته باشد و با صداقت، حاج‌قاسم را انسانی، ملموس و الهام‌بخش روایت کند.
تنها در این صورت است که یک اثر می‌تواند ماندگار و وارد گفت‌وگوی جدی با مخاطب شود.