قدرت ترکیه با جاهطلبیهای اردوغان همخوانی ندارد
سیاست خارجی، تکانشی و بدون ساختار رئیسجمهور آمریکا بعید است که واقعاً نفوذ ترکیه در منطقه را افزایش دهد یا سایر کشورهای خاورمیانه را متقاعد کند که رهبری آنکارا را بپذیرند.
باشگاه خبرنگاران جوان - در اواخر سپتامبر ۲۰۲۵، وقتی رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، پا به کاخ سفید گذاشت، بیش از هر چیز به یک دستاورد ملموس نیاز داشت.
او سالها به مردم ترکیه تصویری باشکوه از رهبری کشورشان در خاورمیانه ارائه کرده بود، اما این تصویر حالا با تردیدهای فزایندهای روبهرو شده بود.
اعتراضات داخلی و مشکلات اقتصادی توجه مداوم اردوغان را طلب میکرد و میتوانست میراث او را پس از ۲۳ سال حاکمیت خدشهدار کند.
موفقیت نیروهای مخالف مورد حمایت ترکیه در سرنگونی رژیم بشار اسد در سوریه در دسامبر سال گذشته، به نظر فرصتی استثنایی برای گسترش نفوذ ترکیه فراهم آورده بود، اما به زودی مشخص شد که بازسازی عظیم سوریه کاری نیست که ترکیه به تنهایی از عهده آن برآید.
در این شرایط، تعامل با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، میتوانست همان نیرویی باشد که اردوغان به آن نیاز داشت.
با وجود اختلافات اخیر آنکارا و واشنگتن از جمله بر سر خرید سامانههای موشکی روسی توسط ترکیه و عملیاتهای مکرر در سوریه ترامپ، اردوغان شریکی برای کمک به ثبات خاورمیانه میدید.
ترکیه نفوذ قابل توجهی بر حماس داشت که میتوانست در مذاکرات آتشبس تحت رهبری آمریکا با اسرائیل مفید واقع شود؛ همچنین ترکیه قادر بود از تلاشهای حفظ صلح و بازسازی در غزه و اوکراین حمایت کند.
ترامپ، برخلاف رؤسای جمهور پیشین آمریکا، به نظر میرسید سبک غیرلیبرال اردوغان و تعادل ژئوپلیتیکی ماهرانه او را تحسین میکند و بارها او را «دوست» و «رهبری بسیار قوی» خطاب کرده بود.
مقامات ترکیهای نیز امیدوار بودند که شراکت تازهای با ترامپِ معاملهگر بتواند جایگاه ترکیه را در خاورمیانه ارتقا دهد.
در روزهای اول، به نظر میرسید که این امیدها به واقعیت پیوسته است.
تنها چند روز پس از سفر اردوغان به واشنگتن، ابراهیم کالین، رئیس سازمان اطلاعات ملی ترکیه، به مذاکرات مصر در مورد آتشبس در غزه پیوست.
ترکیه سالهاست که از آرمان فلسطین حمایت میکند، اما این نخستین بار بود که آنکارا به طور رسمی وارد مذاکرات صلح اسرائیلی-فلسطینی میشد.
وقتی توافق آتشبس در ۱۳ اکتبر امضا شد، اردوغان در کنار ترامپ و رهبران مصر و قطر ایستاده بود.
برای حامیان رئیسجمهور ترکیه، این حضور بسیار نمادین بود.
بیش از یک قرن پیش، ژنرال ادموند آلنبی ارتش بریتانیا را به اورشلیم هدایت کرد و چهار قرن حکومت عثمانی را پایان داد.
اما حالا ترکیه بازگشته بود.
در سالهای اخیر، نیروهای ترکیه در عراق، لیبی و سوریه فعال بودهاند.
قدم گذاشتن در مرکز صحنه سیاست سرزمین مقدس، به منزله بازپسگیری نهایی نقش تاریخی ترکیه در خاورمیانه به شمار میرفت.
یا دستکم این چیزی است که اردوغان میخواهد مردم ترکیه باور کنند.
در واقعیت، قدرت فعلی ترکیه هنوز با جاهطلبیهای اردوغان برای برقراری نظمی منطقهای تحت رهبری این کشور همخوانی ندارد.
استقبال گرم ترامپ برای ظاهر امر مفید بوده، اما سیاست خارجی، تکانشی و بدون ساختار رئیسجمهور آمریکا بعید است که واقعاً نفوذ ترکیه در منطقه را افزایش دهد یا سایر کشورهای خاورمیانه را متقاعد کند که رهبری آنکارا را بپذیرند.
ترکیه به تنهایی با مشکلات داخلی فراوانی روبهرو است؛ از جمله اقتصادی تحت فشار و دولتی که نهادهایش تضعیف شدهاند، و همچنین با مخالفتهای خارجی زیادی – به ویژه از سوی اسرائیلی مطمئن از خود و تهاجمی – مواجه است تا بتواند نظمی منطقهای بر اساس شرایط خود بنا کند.
اگر اردوغان نتواند به وعدهاش برای آغاز عصر جدیدی از قدرت ترکیه جامه عمل بپوشاند، فشارهای داخلی که با آن مواجه است میتواند تشدید شود، در حالی که ترکیه به رانش استراتژیک خود در جهانی که روزبهروز ناامنتر میشود، ادامه میدهد.
منبع: فارین افرز