خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

یکشنبه، 07 دی 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

بخش‌های سانسور شده فیلم «ترانه»

مهر | فرهنگی و هنری، دین و اندیشه | یکشنبه، 07 دی 1404 - 13:06
آن‌چه در فیلم «ترانه» حذف شده، روایت میلیون‌ها زنی است که در سال ۱۳۵۷ با حجاب به خیابان آمدند و از امام خمینی و جمهوری اسلامی حمایت کردند. آیا مطالبات و عاملیت آن زنان فاقد اهمیت و ارزش بود؟
عليدوستي،ايران،خانم،زنان،پادشاهي،بريتانيا،سينماي،ترانه،روايت ...

خبرگزاری مهر - یادداشت مهمان - دکتر شهاب اسفندیاری، رئیس دانشگاه صدا و سیما: بدون تردید ترانه علیدوستی از بهترین بازیگران سینمای ایران است.
برخی از بهترین فیلم‌های سینمای ایران با نقش‌آفرینی درخشان او خلق شد.
بخشی از خاطره‌ی جمعی ما ایرانیان است.
از این که با تحمل مراحل درمان یک بیماری سخت و طولانی سلامتی‌اش را بازیافته خوشحالم و به او تبریک می‌گویم.
میلیون‌ها ایرانی وقتی مطلع شدند یکی از چهره‌های مشهور سینما درگیر یک بیماری سخت و خطرناک شده غمگین شدند.
اکنون که خبردار شدند او سلامتی‌اش را بازیافته طبعاً علاقه‌مند هستند که بروند نخستین گفتگو با او پس از مدت‌ها دوری از رسانه‌ها را ببینند.
امر شگفتی نیست.
با خانم علیدوستی موافقم که زنان در ۴۷ سال اخیر گام به گام در عرصه‌های مختلف (علمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی) پیشرفت کردند، برای احقاق حقوق خود و رفع ظلم و تبعیض‌های چند هزار ساله کوشیدند و دستاوردها داشتند.
در همین سینما، کمیت و کیفیت کار زنان نسبت به قبل روشن است.
نقد فمینیست‌های سیاه و پسااستعماری به فمینیست‌های سفیدپوست طبقات مرفه این بود که دغدغه‌ها و مسائل خودشان را به همه زنان تعمیم می‌دهند و درد و رنج زنانی از طبقات و اقشار دیگر برای آنها بی‌اهمیت است.
گویی خودشان را یک طبقه ممتاز و شهروند درجه یک می‌دانند.
البته خانم علیدوستی که در فیلم‌هایی مانند «شهر زیبا» و «چهارشنبه سوری» نقش زنان حاشیه‌نشین و محروم از مواهب طبقات بالا را با هنرمندی بازی کرده، احتمالاً به این تفاوت‌ها آگاه است.
اما گویی مصالح و اقتضائات رسانه پادشاهی بریتانیا ایجاب کرده که بخشی از روایت زنان سانسور شود.
‏در فیلم مستند «روزگار ما» (۱۳۸۰) ساخته خانم رخشان بنی‌اعتماد پگاه آهنگرانی در حال تبلیغ برای دور دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی است.
مردم به او اعتراض می‌کنند که مگر خاتمی چه کار کرد.
زنی چادری بی‌اعتنایی می‌کند و می‌گوید گوشت شده ۶ هزار تومن!
‬ پگاه آهنگرانی با لحن تحقیر و از موضع دانای کل به او می‌گوید: «دیگه به فکر گوشت و پیاز نیستن مردم.
به فکر این هستن که چارتا چیز یاد بگیرن.» این نگاه، همان نقطه کور اصلاحات و عامل شکست آن و دلیل برآمدن احمدی‌نژاد است.
خانم آهنگرانی در روایت «ترانه» همین خطا را تکرار کرده است.
آن‌چه در فیلم «ترانه» حذف شده، روایت میلیون‌ها زنی است که در سال ۱۳۵۷ با حجاب به خیابان آمدند و از امام خمینی و جمهوری اسلامی حمایت کردند.
آیا مطالبات و عاملیت آن زنان فاقد اهمیت و ارزش بود؟
آیا فقط عاملیت گروهی از زنان بی‌حجاب که در اسفند ۵۷ راهپیمایی کردند اهمیت دارد؟
نتیجه آن حضور تاریخی و بی‌سابقه میلیون‌ها زن مسلمان در انقلاب چه بود؟
سرمایه‌گذاری گسترده جمهوری اسلامی در آموزش، توسعه دانشگاه‌ها و ایجاد فرصت تحصیل برای میلیون‌ها دختر و زنی که خانواده‌های سنتی دیگر مانع تحصیل آنها نمی‌شدند.
چون نظام «اسلامی» برپا شده بود.
‏در شاخص «امید به زندگی» با سرمایه‌گذاری وسیع در بهداشت و همراهی مردم با حاکمیت در مناطق حاشیه‌نشین و روستاها، میانگین عمر هر زن ایرانی طی ۴ دهه حدود ۲۵ سال افزایش یافت.
این روایت طبعاً مطلوب ارگان پادشاهی بریتانیا نیست.
اما یک فمینیست منصف نمی‌تواند این حقایق را نادیده بگیرد.‬ ‏تا صد سال دیگر هم حکومتی سکولار با تبلیغات مدرن و فمینیستی نمی‌توانست چنین دگرگونی شگرفی در اعماق جامعه سنتی ایجاد کند و چنین دستاوردهای بزرگی در وضعیت زنان را به ثمر برساند.
همانگونه که رژیم پهلوی با همه شعارهای مدرن خود و با راه‌اندازی سپاه دانش و سپاه بهداشت نتوانست.
نقد اساسی دوم به یک پارادوکس اخلاقی در روایت «ترانه» باز می‌گردد.
خانم علیدوستی از یک طرف به فیلم‌هایی که در ایران و ذیل ساختارهای فرهنگی جمهوری اسلامی بازی کرده افتخار می‌کند.
از یک طرف از عدم حضور در این سینما با افتخار یاد می‌کند.
گویی که اکنون کار نکردن افتخار است.
در تمام آن سال‌هایی که خانم علیدوستی در سینمای ایران فعال بود برخی عناصر و رسانه‌های خارج از کشور دقیقاً همین موضع امروز ایشان را داشتند.
خصوصاً در سال‌هایی مانند ۷۸، ۸۸ و ۹۸ به دلیل برخی رخدادهای تلخ، هرگونه همکاری و فعالیت در سینمای ایران را آماج حمله قرار می‌دادند.‬ ‏اما خانم علیدوستی به کار خود در سینمای ایران ادامه داد.
جایزه گرفت.
شهرت کسب کرد.
درآمد کسب کرد.
ترانه علیدوستی شد.
آیا اخلاقاً ایشان اکنون می‌تواند به جوانانی که در داخل ایران در سینما و سایر عرصه‌ها مشغول کار و فعالیت هستند بگوید کار کردن در این شرایط غیراخلاقی است؟
مشکل دیگر این که خانم علیدوستی نه تنها در یک جایگاه برتر اخلاقی، بلکه در مقام یک داور عالی هنری همه آثار اخیر سینمای ایران را هم تلویحاً فاقد ارزش ارزیابی می‌کند.
گویی از وقتی ایشان دست از کار کشیدند کلاً تولید هرگونه اثر خوب در سینمای ایران متوقف شده!
از شخصیت خانم علیدوستی چنین تصور و روایتی بعید است.
اما این روایت قطعاً مطلوبِ «ارگان رسانه‌ای پادشاهی بریتانیا» است.
آنها دنبال ایرانِ ویران هستند.
با انگ و اتهام و برچسب دنبال تعطیلی کار و تولید و خلق هنری و فعالیت فرهنگی در ایران هستند.
آنها - هنوز - دنبال کودتا هستند.
اکنون که خانم علیدوستی سلامتی‌شان را بازیافته و در عرصه رسانه فعال شده‌اند دو پیشنهاد هم برای ایشان دارم.
کاش در همین مصاحبه نخست به این دو موضوع هم اشاره می‌کردند.
شاید هم گفته‌اند اما این موارد مطلوب «ارگان رسانه‌ای پادشاهی بریتانیا» نبوده و حذف شده.
در جنگ ۱۲ روزه اسرائیل با حمایت آمریکا و پادشاهی بریتانیا ۱۰۶۴ ایرانی را به خاک و خون کشید.
در میان قربانیان ۱۲۶ زن و ۴۷ کودک بود.
امید است در محکومیت جنایات آن رژیم خون‌خوار هم سخن بگویند و به دیدار برخی خانواده‌های شهدای این جنگ، که از اقشار مختلف بودند، بروند.
دوم این که ایشان حتماً اطلاع دارند ۲۸ هزار زن و دختر توسط اسرائیل در غزه قتل‌عام شدند.
در ارگان پادشاهی بریتانیا استفاده از واژه «نسل‌کشی» ممنوع است، ولی ایشان مانند بسیاری از فمینیست‌های جهان می‌توانند درباره این نسل‌کشی هم بلند و رسا سخن بگویند.
هزاران زن و کودک توسط رژیم خونخوار اسرائیل قتل عام شدند و حتی استفاده از واژه «نسل‌کشی» در بی‌بی‌سی ممنوع بود.
حالا این ارگانِ پادشاهی بریتانیا شده منادی آزادی زنان ایران؟
گمان نکنم.
تخصص تاریخی این شبکه در زمینه کودتا است.
‏و سخن پایانی: ‬ در هفته‌ای که جستجوی «ترانه علیدوستی» در اینترنت به رتبه‌ای بالا رسید، دو واژه «شب آرزوها» (لیلة الرغائب) و «دعای ماه رجب» هم در میان بالاترین واژه‌های جستجو شده بود.
بنا کردن راهبرد تغییر اجتماعی بر انگاره فروپاشی و زوال دین‌داری خطا و محکوم به شکست است.
سرنوشت رقت‌انگیز برخی چهره‌های هنری و ورزشی که در داخل کشور در دام بازی‌های جناحی برخی عناصر امنیتی افتادند، بعضاً با هدایت آنها به خارج رفتند و آن طرف متصل به سازمان‌ها و رسانه‌های وابسته به دشمنان ایران شدند عبرت‌ آموز است.
امیدوارم هوشمندی خانم علیدوستی بیشتر از آنها باشد.