رباعیهایی در سایه رفاقت با خدا در «وقتی خدا رفیق آدم باشد»
«وقتی که خدا رفیق آدم باشد»، یک دفتر رباعی ۸۳ صفحهای است که بهتازگی روانه بازار کتاب شده است.
به گزارش خبرنگار مهر، «وقتی که خدا رفیق آدم باشد»، یک دفتر رباعی ۸۳ صفحهای سروده حسین عبدی است که بهتازگی توسط انتشارات سوره مهر منتشر و راهی بازار نشر شده است.
عبدی در این مجموعه، رباعیات خود را با یاد خدا آغاز میکند و در ادامه، موضوعاتی مانند زندگی و مرگ، عشق و خانواده، نسبت پدر و دختر، اهلبیت، معیشت و ایران را بیان میکند و آن را با یاد خدا گره میزند.
حسین عبدی پیش از این کتابهای «صدای درختها» و «صدای بومی یک مرد» را در کارنامه خود ثبت کرده است.
در ادامه تعدادی از رباعیها را میخوانیم:
از خلق تمنای ترحم نکنی
یا رویِ طلب به سوی مردم نکنی
یادت نرود که خانه دوست کجاست
روکن به دلت که راه را گم نکنی
***
خورشید شوم به ذرهها سر بزنم
چوپان شوم و به برهها سر بزنم
شاید دل جیرجیرکی غمگین است
باید بروم به درهها سر بزنم
***
از قلب خودش شکستهتر بود پدر
هم شانه کوه، کولبر بود پدر
جز اشک شب و آه سحر هیچ نداشت
با اینهمه، باز هم پدر بود پدر
***
دهقان در فکر و ذکر «میکارم» بود
اندیشه ابر نیز «میبارم» بود
ای کاش که حرف عالم و آدم باز
مانند گذشته، «دوستت دارم» بود
***
از ابر چنان تگرگ آویختهام
از شاخه شبیه برگ آویختهام
هستی و عدم دو پلک برهم زدن است
من زندهام و به مرگ آویختهام
***
من خادم کوچکم، تویی سرور من
خاک کف پای توست تاج سر من
لبخند تو یک عالمه ارزش دارد
تو داروندارِ پدری، دختر من
***
آرام میان همهمهْ فاطمه است
با نام علی به زمزمهْ فاطمه است
گفتند و نوشتند و شنیدم، خواندم
القصه همین که فاطمه فاطمه است
***
امسالم مثل پارسالم، ای برف
بنشین خون گریه کن به حالم، ای برف
عید است و دلم پر است و دستم خالی
شرمندهام از اهل و عیالم، ای برف