سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

قاتل بخشیده‌شده، این بار به جرم قاچاق مواد مخدر پای چوبه دار می‌رود

اعتماد | همه | جمعه، 05 دی 1404 - 21:46
قاتلی که از قصاص جان سالم به در برد، در دام باند قاچاق مواد افتاد و دوباره در آستانه اعدام قرار گرفت.
قصاص،پرداخت،مقتول،قاچاق،حكم،متهم،قتل،مرد،مواد،چاقو،اعدام،جرم ...

قاتلی که از قصاص جان سالم به در برد، در دام باند قاچاق مواد افتاد و دوباره در آستانه اعدام قرار گرفت.
کد خبر: 754012 | ۱۴۰۴/۱۰/۰۵ ۲۱:۴۴:۲۹
قاتلی که از قصاص جان سالم به در برد، در دام باند قاچاق مواد افتاد و دوباره در آستانه اعدام قرار گرفت.
به گزارش سایت جنایی، این متهم اولین بار پس از قتلی که در سال ۱۳۸۵ انجام داد به قصاص محکوم شد.
او در یک ماجرای خونین در حومه تهران دست به چاقو برد و فرار کرد.
پس از آن، همسایه‌ها وقوع قتل را به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ اطلاع دادند و ساعتی بعد کارآگاهان اداره آگاهی به محل حادثه رسیدند.
تیم تحقیق به محض ورود با جسد مردی میانسالی روبه‌رو شدند که با چند ضربه چاقو به نقاط حساس بدنش جان باخته بود.
بررسی‌های اولیه صحنه جرم در حالی ادامه داشت که همسایه‌ها دیدند قاتل، فردی آشنا و از نزدیکان مقتول است.
آنها خواهرزاده مقتول را به عنوان متهم فراری معرفی کردند.
نتیجه تحقیقات پلیسی خیلی زود به اختلافات خانوادگی بر سر ارث و میراث رسید و معلوم شد خواهرزاده مقتول از سال‌ها قبل سر تقسیم اموال پدربزرگش که به مادرش ارث رسیده بود، با دایی‌اش درگیری داشت.
این نتایج با اظهارات همسایه‌های خانه ویلایی مقتول که مدعی بودند آخرین بار خواهرزاده او را را دیدند که با چهره‌ای آشفته و هراسان از محل خارج شد، همخوانی داشت.
بنابراین کنار هم گذاشتن شواهد و اطلاعات به دست آمده، مرد جوان را به مظنون درجه یک تبدیل کرد.
به این ترتیب، متهم تنها چند روز پس از شروع فرارش شناسایی و دستگیر شد.
او در بازجویی‌های اولیه مقاومت چندانی نکرد و به ارتکاب قتل اعتراف کرد و گفت: «پس از مرگ پدربزرگم، دایی‌ام حق مادر و خاله‌ام را خورد و تمام ارثیه را به نام خودش زد.
خاله‌ام که در خارج از کشور زندگی می‌کند، پیگیری نکرد، اما مادرم به دادگاه شکایت کرد.
روند دادرسی طولانی بود و می‌دانستیم دایی‌ام با مدارکی که دارد، نمی‌گذارد مادرم به حقش برسد.
این خشم سال‌ها در دلم انباشته شده بود.
روز حادثه به خانه‌اش رفتم که سر همان ارث پدربزرگم بحث‌مان بالا گرفت و در یک لحظه کنترل خودم را از دست دادم و با چاقو چند ضربه زدم.»
پرونده با تکمیل تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.
قضات دادگاه با توجه به اعترافات صریح متهم، گزارش پزشکی قانونی که مرگ را ناشی از خونریزی شدید ناشی از ضربات چاقو تایید کرده بود و سایر مدارک، حکم قصاص نفس صادر کردند.
این در حالی بود که فرزندان مقتول هم به شدت بر اجرای حکم اصرار داشتند و هیچ نشانه‌ای از گذشت دیده نمی‌شد.
به این ترتیب، پرونده در روند اجرای حکم قصاص قرار گرفت، اما در روزهای پایانی و زمانی که مراحل اجرای حکم قصاص در حال نهایی شدن بود، اولیای دم در تصمیمی کاملاً غیرمنتظره اعلام کردند به شرط پرداخت دیه، از قصاص می‌گذرند.
این بخشش ناگهانی، جان متهم را از چوبه دار نجات داد و او را وادار کرد همه دارایی‌اش را بفروشد و دیه را پرداخت کند.
اما با وجود پرداخت دیه او باید مدت محکومیت جرم قتل را می‌گذراند و در نهایت پس از گذراندن حدود ۱۰ سال حبس به عنوان جنبه عمومی جرم قتل، از زندان آزاد شد.
مسیر زندگی این مرد پس از آزادی هم به سمت تاریکی بیشتری رفت، چون او که بدون شغل ثابت و مهارت حرفه‌ای از زندان آزاد شده بود، وارد فعالیت‌های مالی خطرناک و پرریسک شد و با دریافت و پرداخت نزول، اقدام به راه‌اندازی کسب‌ و کاری غیرقانونی کرد.
هرچند این فعالیت‌ها در ابتدا برایش درآمد به همراه داشت، اما او را بیش از پیش در مسیر کارهای خلاف قرار داد، تا جایی که پس از مدتی قاتل نجات‌یافته با فردی به‌ عنوان شریک، همکاری خود را آغاز کرد، چون رباخواری و پرداخت نزول برایش سودآور بود اما او را عمیق‌تر در دنیای خلاف فرو برد، تا جایی که متوجه نشد چه اتفاقاتی در اطرافش رخ می‌دهد و شریکش که سابقه کلاهبرداری داشت پس از جلب اعتماد کامل او، تمام سرمایه را برداشت و فرار کرد.
این اتفاق، مرد آزادشده را با بدهی‌های سنگین و فشار طلبکاران روبه‌رو کرد و او به خاطر حس تنهایی و تهدیدهای روزانه نزول‌خورها زندگی‌اش را شبیه جهنم می‌دید.
در این بن‌بست، بار دیگر در دنیای خلاف بیشتر از پیش فرو رفت و تصمیم گرفت با احیای ارتباطات قدیمی از دوران زندان بدهی‌هایش را پرداخت کند.
یکی از هم‌بندی‌های سابقش که حالا وارد شبکه قاچاق مواد مخدر شده بود، در جدیدی را برای ورود به دنیای خطرناک باز کرد.
مرد ورشکسته ابتدا به عنوان توزیع‌کننده و سپس در انتقال مواد فعالیت کرد.
اما نیروهای اطلاعاتی و انتظامی باندی را که او عضوی از آن شده بود، زیر نظر داشتند.
در نهایت هم در عملیاتی‌هایی هماهنگ، اعضای باند یکی پس از دیگری دستگیر شدند.
با شروع تحقیقات، نتیجه به دست‌ آمده نشان داد که نقش این مرد در قاچاق بسیار کلیدی بوده است.
به همین علت، دادگاه انقلاب او را به اتهام مشارکت موثر در قاچاق مواد مخدر به اعدام محکوم کرد.
حالا مردی که روزی از قصاص قتل عمد نجات یافته بود و از فرصت زندگی دوباره به درستی استفاده نکرد، در انتظار اجرای حکم اعدام به جرم دیگری است.