از افسانههای محلی کردی تا مرگ خوی انسانی؛ واقعگرا نوشتن دشوار است
نشست نقد و بررسی پاتوق فیلم کوتاه با حضور آرمان اسدی منتقد سینما برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، نشست نقد و بررسی هفدهمین جلسه از فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه با حضور آرمان اسدی منتقد سینما و به میزبانی مهرداد سلیمانی میزبان و فیلمساز برگزار شد.
در این جلسه فیلمهای کوتاه «اهلی» ساخته نیما عبدالعظیمی، «ژیلهمو» ساخته زیور حجتی، «خانه ماه» ساخته حمیدرضا مقصودی داغداری از ایران و فیلم کوتاه «لطفا پشت خط بمانید» ساخته تام سی دینگ از مالزی روی پرده رفت و در ادامه، آرمان اسدی، همراه با مهرداد سلیمانی بهعنوان میزبان برنامه با کارگردانان این آثار به گفتگو نشستند.
«اهلی» و پرداختن به فولکلور منطقهای
نیما عبدالعظیمی کارگردان فیلم «اهلی» در ابتدای نشست با اشاره به جایگاه این فیلم در کارنامهاش گفت: «اهلی» دومین فیلم من است و پیش از آن فیلم «چراغها را من خاموش میکنم» را ساخته بودم.
این قصه برگرفته از یک افسانه فولکلور کردی به نام «مردزمه» است.
داستان «اهلی» به نوعی یک قصیده بومی است که سینه به سینه به ما رسیده است.
روایت «مردآزما» در فرهنگهای مختلف وجود دارد؛ داستانی درباره حیوانی جادویی که در جادهای تاریک و خلوت بر سر راه انسانها ظاهر میشود.
این قصه در فرهنگهای گوناگون دیده میشود، اما جذابیت آن برای من این بود که میتوانست یک داستان بومی را مدرن و امروزی کند و به نوعی با یک ژانر بومی مواجه هستیم.
آرمان اسدی منتقد سینما در تحلیل فیلم گفت: فیلم کوتاه «اهلی» در ژانری ساخته شده که در سینمای ایران کمتر به آن پرداخته شده است.
دلیلش هم این است که ورود به چنین ژانرهایی نیازمند نوعی پشتیبانی خاص است.
با این حال، نورپردازی، لوکیشنهای خلوت و فضای شبانه فیلم، همگی عناصری هستند که دست به دست هم دادهاند تا فیلم در ژانری معلق، بین فانتزی و رئالیسم جادویی، موفق عمل کند.
این منتقد با اشاره به شخصیتپردازیها گفت: بازیگر زن فیلم بسیار منفعل است.
اگر نگاه منطقهای داشته باشیم، کردستان میان ۲ سوی آزادی و محدودیت قرار دارد؛ اقلیمی که همانقدر که آزاد است، همانقدر هم زن در آن محدود میشود.
ایده بازگشت از دنیای مردگان، با نحوه رقم خوردن داستان ابتکار خوبی است.
رفتن از «خوی انسانی» به «خوی حیوانی» نوعی مرگ است؛ مرگی که میتواند برای یک انسان رخ دهد.
در این فیلم، گرفتن اصالت انسانی از شخصیت اصلی گویی همان رفتن به دنیای مردگان تلقی میشود.
«ژیلهمو» و آزمون باورپذیری یک تصمیم
زیور حجتی کارگردان «ژیلهمو» در ابتدای نشست با اشاره به سابقه فعالیت خود گفت: «ژیلهمو» پنجمین اثر من است و حدود ۱۴ سال است که در این حوزه فعالیت میکنم.
حدود ۷۰ درصد آنچه در ذهن داشتم، در فیلم کوتاه اجرا شد.
شرایط تولید بسیار سخت بود؛ بهویژه به دلیل جغرافیای انتخابشده و شرایط دشوار کوهستانی.
این اثر برای من تجربهای ارزشمند بود.
اگر دوباره آن را میساختم، شاید در روایت با جزئیات بیشتری مواجه میشدم و زمان بیشتری برای پرداخت داستان صرف میکردم، اما از نظر اجرا و پرداخت کلی راضی هستم.
«ژیلهمو» این ظرفیت را داشت که با خودنمایی کارگردان در اجرا همراه باشد، اما ترجیح دادم روایتی ساده و بدون هیاهو را در فضایی سخت ارائه دهم و بسیار آرام، حس و دنیای شخصیت را به مخاطب منتقل کنم.
وی درباره عنوان فیلم توضیح داد: ژیلهمو یک اصطلاح کُردی به معنای آتش زیر خاکستر است و نشاندهنده کینهای است که شخصیت اصلی فیلم سالهاست از رقیب خود به دل دارد.
در ادامه نشست اسدی با اشاره به دشواری نگارش آثار رئالیستی بیان کرد: سختترین نوع نوشتن، نوشتن رئال است.
فیلم با یک فضای قابل لمس، تقابل ۲ کشتیگیر و اتفاقاتی که رخ میدهد، ظاهراً داستانی خطی دارد که در نقطهای به اوج میرسد.
این تصور وجود دارد که اگر داستان خطی باشد، فیلم دچار ضعف است، در حالی که وقتی با ماده خام سینما کار میکنیم، اینجاست که دوربین نقش اصلی خود را ایفا میکند.
فیلم بدون دیالوگهای اضافه و با جایگذاری درست دوربین، مفهوم را منتقل میکند.
در ابتدای فیلم، دوربین روی سگی تمرکز دارد که همراه شخصیتها حرکت میکند، اما زمانی که شاهو شخصیت اصلی داستان دچار تردید میشود و دور میزند، دیگر اثری از سگ نمیبینیم.
در لحظهای که شخصیت میان راه درست و نادرست قرار میگیرد و بغض و کینه او را فرا میگیرد، سگ دیگر همراهیاش نمیکند و من این اشاره غیرمستقیم را دوست داشتم.
«خانه ماه» و روایت شاعرانه یک نقص پنهان
در ادامه نوبت به نشست نقد و بررسی فیلم کوتاه «خانه ماه» رسید که حمیدرضا مقصودی بهصورت تلفنی در این جلسه شرکت کرد و گفت: فیلم کوتاه «خانه ماه» اولین فیلم جدی من بود.
فیلم به زبان کرمانجی خراسان ساخته شد و بازیگران آن تقریباً همگی نابازیگر بودند.
برای من بازخوردها بسیار ارزشمند بود؛ بهویژه زمانی که فردی با یک نقص مادرزادی گفته بود این فیلم او را به یاد قیافه خودش انداخته و توانسته با اثر همذاتپنداری کند.
تلاش کردم فضای فیلم بهگونهای شکل بگیرد که روایت زندگی و داستان از زاویه نگاه این کودک باشد.
در ادامه اسدی منتقد جلسه عنوان کرد: «خانه ماه» در بستری شاعرانه پیش میرود و انتخاب آگاهانه زاویه نگاه، بهخوبی در فیلم جواب داده است.
حادثه اصلی در داستان نسبتاً زود اتفاق میافتد که این موضوع، با توجه به زمان محدود فیلم کوتاه، یک نقطه قوت محسوب میشود و باعث میشود مخاطب زودتر به درک مسیر داستان برسد.
به نظرم جای خالی یک چالش جدیتر میان پدر و دختر احساس میشود؛ چالشی که باعث شود دختر نه بهسادگی، بلکه در اثر یک کشمکش درونی یا بیرونی، از موضع خود عقبنشینی کند.
دیالوگ باید به پیشبرد عمل داستانی کمک کند و در این فیلم، صدا چنین نقشی را ایفا میکرد.
با وجود لوکیشنهای زیبا، همه این زیباییها الزاماً در خدمت روایت نبود و گاهی زیبایی بهصورت مجزا و مستقل از داستان شکل میگرفت.
خوانشی اخلاقی از «لطفاً پشت خط بمانید»
سلیمانی مجری نشست با اشاره به روایت فیلم اظهار کرد: داستان فیلم ساده و شفاف است و با تکیه بر یک غافلگیری در پایان، تکلیف مخاطب را با نگاه کارگردان و درام اثر روشن میکند.
فضاسازی فیلم متأثر از زیست فرهنگی کارگردانان آن است و همین امر به شکلگیری جهان اثر کمک کرده است.
موفقیت فیلم در جشنوارههای متعدد نشان میدهد که کارگردانان به زبانی مشترک و جهانی دست یافتهاند و توانستهاند ارتباط مؤثری با مخاطبان بینالمللی برقرار کنند.
آرمان اسدی نیز در انتها بیان کرد: در این اثر، موضوع کلاهبرداری و قربانیان آن در اولویت نیست، بلکه فیلم به وضعیت انسانهایی میپردازد که خود در بطن شر قرار دارند.
«لطفاً پشت خط بمانید» بهجای تمرکز بر قربانیان، پرسشهایی اخلاقی درباره عاملان شر و درگیریهای درونی آنها مطرح میکند و همین نگاه، دلیل بازتاب جهانی فیلم است.