خستگی جرم نیست، پس چرا مادران شاغل احساس گناه میکنند؟
دومین شماره مجله عصر زنان شامل سه پرونده است که زنان ایرانی را در آینه واقعیت نشان میدهد. اینستاگرام هویت را چگونه میدزدد؟، انتخاب همسر چرا کابوس شده؟،مادران شاغل چرا احساس گناه میکنند؟
به گزارش خبرگزاری …، دومین شماره مجله عصر زنان به مدیر مسئولی رفیعالدین اسماعیلی و شورای سردبیری پژوهشگران و متخصصان حوزه زنان و خانواده با رویکردی متفاوت از مجلات رایج، به بررسی عمیق سه پرونده از زندگی پنهان و واقعی زنان ایرانی معاصر پرداخته است.
این شماره که با شعار زنی که هرگز نبودم به بازار نشر آمده، داستان میلیونها زن ایرانی را روایت میکند؛ زنانی که در عصر دیجیتال نه تنها خود را گم کردهاند، بلکه در جستجوی نسخهای ناموجود از خودشان هستند.
این مجله با طرح سه سوال اساسی، آینهای واقعی به روی تناقضات و چالشهای زندگی زنان امروز میگذارد: چرا هر روز ساعتها اسکرول میکنیم و بعد احساس پوچی میکنیم؟
چرا با وجود دهها خواستگار، هیچکدام کافی نیستند؟
چرا وقتی مادرمان کار میکند بدشانس است، اما وقتی پدرمان کار میکند فداکار؟
پرونده اول: اسکرولهای بیپایان – چگونه اینستاگرام هویت ما را میدزدد؟
این پرونده داستان زنی را روایت میکند که با صدای زنگ گوشی همراه بیدار میشود و اولین فعالیتش، چک کردن اینستاگرام است.
تصاویر صبحانههای رنگارنگ، بدنهای ایدهآل در باشگاه، خانههای مرتب و شیک و مادرانی که با لبخند کامل کنار فرزندان خوشلباسشان ژست میگیرند.
او نگاهی به میز یا سفره آشفته صبحانهاش میاندازد، به بدنی که دیشب قول داده بود از امروز رژیم بگیرد، به فرزندی که سر سفره غر میزند و در همان لحظه، اولین شکاف روز در روانش باز میشود.
مجله با رویکردی روانشناسانه نشان میدهد که این شکاف هر روز عمیقتر میشود تا جایی که دیگر نمیداند کدام من واقعیتر است: آن زنی که در آینه میبیند یا آن زنی که باید میبود؟
این بخش به تحلیل عمیق پدیدهای میپردازد که آن را دوپینگ بصری مینامد؛ حالتی که در آن زندگی واقعی خستهکننده به نظر میرسد و فقط نسخه فیلتر شده در اینستاگرام جذاب است.
مجله بررسی میکند که چگونه مامفلوئنسرها زندگی خانوادگی را به یک برند تبلیغاتی تبدیل کردهاند و چگونه این نمایشهای کمالگرایانه، مادران عادی را در معرض فشار روانی شدید قرار میدهد.
یکی از نکات برجسته این پرونده، اشاره به این واقعیت است که زنان امروز در قفس طلایی اینستاگرام زندگی میکنند؛ قفسی که در آن با تصاویر ویرایششده، زندگیهای ساختگی و مقایسههای دائمی، خود را با دیگران میسنجند و همیشه احساس ناکافی بودن میکنند.
این بخش با استناد به پژوهشهای علمی نشان میدهد که چگونه فرهنگ اینستاگرامی زنان را از هویت واقعیشان دور کرده و آنها را به ویترینهای بیروح تبدیل کرده است.
پرونده دوم: پارادوکس انتخاب – تله مقایسههای بیپایان در انتخاب همسر
دومین پرونده این شماره به یکی از بحرانهای اساسی زنان تحصیلکرده ایرانی میپردازد: فلج تصمیم در انتخاب همسر.
این بخش سؤالی اساسی را مطرح میکند: چرا با وجود دسترسی به گزینههای متعدد، بسیاری از زنان تحصیلکرده احساس میکنند هیچکدام کافی نیستند؟
مجله با استفاده از یافتههای روانشناسی و مطالعات اجتماعی نشان میدهد که چگونه زنان در تله مقایسههای بیپایان گرفتار شدهاند.
این پرونده تحلیل میکند که چگونه انتظارات غیرواقعی از همسر ایدهآل – مردی که هم کامل، هم مرد ایدهآل، هم همسری عاشق و صبور و هم زیبا باشد – باعث شده زنان در چرخهای از مقایسه و تردید بیفتند.
یکی از بخشهای برجسته این پرونده، بررسی نقش ابزارهایی مانند استخاره در فرآیند تصمیمگیری است.
مجله با رویکردی منطقی توضیح میدهد که چرا نباید استخاره جایگزین تحلیل واقعی اطلاعات شود و چگونه این ابزار میتواند در صورت استفاده نادرست، به فرار از مسئولیت تصمیمگیری تبدیل شود.
این بخش همچنین به تحلیل تفاوت میان داشتن حجاب و اخلاق و مناسب بودن برای ازدواج میپردازد و نشان میدهد که چگونه برخی شاخصهای ظاهری نمیتوانند معیار کافی برای انتخاب همسر باشند.
مجله با طرح این سوال که آیا واقعاً میدانیم چه میخواهیم؟
به ریشهیابی این بحران میپردازد.
پرونده سوم: جای ناقص پدر – خستگی جرم نیست، پس چرا مادران شاغل احساس گناه میکنند؟
سومین پرونده این شماره به یکی از تناقضهای اساسی در خانوادههای ایرانی میپردازد با طرح این سوال تأملبرانگیز: چرا وقتی مادران کار میکنند، غایب و بیمسئولیت خوانده میشوند، اما وقتی پدران کار میکنند، فداکار و مسئول محسوب میشوند؟
این پرونده با نگاهی انتقادی به نقشهای جنسیتی در خانواده ایرانی، نشان میدهد که چگونه مادران شاغل با احساس گناه دائمی دست و پنجه نرم میکنند، در حالی که پدران از همان مسئولیت معاف هستند.
مجله به بررسی عواقب روانی این تعارض نقشها بر زنان میپردازد و نشان میدهد که چگونه این فشار اجتماعی به سلامت روان زنان آسیب میزند.
این بخش با شعار خستگی جرم نیست به دفاع از حق زنان برای داشتن زندگی حرفهای در کنار نقش مادری میپردازد و به تحلیل مفهوم جای خالی پدر در خانوادههای ایرانی میپردازد.
سؤالی که این پرونده مطرح میکند این است که چرا نقش پدر در تربیت فرزندان کمرنگ شده و تمام بار مسئولیت بر دوش مادران قرار گرفته است؟
مجله با ارائه دادههای آماری و گزارشهای معتبر نشان میدهد که چگونه این تعارض نقشها منجر به فرسودگی، افسردگی و احساس ناکافی بودن در زنان شاغل میشود.
رویکرد متمایز: صداقت، پذیرش نقص و زیبایی واقعیت
آنچه شماره دوم عصر زنان را از سایر مجلات متمایز میکند، رسالت روشن آن است.
این مجله نمیخواهد یک نشریه دیگر باشد که تصاویر کامل و زندگیهای بینقص را به نمایش بگذارد؛ بلکه میخواهد آینهای باشد که واقعیت را نشان میدهد.
آینهای که در آن، زنان ایرانی خود را آنطور که هستند میبینند، نه آنطور که فیلترها و انتظارات اجتماعی از آنها ساختهاند.
عصر زنان با رویکردی تحلیلی، به جای ارائه نسخههای آماده و راهحلهای ساده، به تحلیل عمیق مسائل میپردازد.
این مجله با استناد به دادههای آماری معتبر، پژوهشهای علمی و دانشگاهی، گزارشهای سازمانهای بینالمللی و روایتهای واقعی زنان، تصویری واقعگرایانه از زندگی زنان ایرانی ارائه میدهد.
این شماره شامل ۷ گفتگو، ۱۱ یادداشت و ۳ تجربه واقعی از زندگی زنان ایرانی است.
برای دریافت رایگان شماره دوم از مجله عصر زنان کلیک کنید https://www.asrezanan-mag.ir/dl/Asrezanan-No2-Final.pdf