خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

چهارشنبه، 03 دی 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

فجر ۴۴؛ «مهم‌ترین رویداد سینمایی کشور» یا بزرگ‌ترین پروژه بلاتکلیفی فرهنگی؟/جشنواره‌ای که هنوز شروع نشده، اما از حالا شکست خورده است

مشرق | فرهنگی و هنری | چهارشنبه، 03 دی 1404 - 12:06
چهل و چهارمین جشنواره فیلم فجر در حالی به روزهای آغازین خود نزدیک می‌شود که نشانه‌های آشکار بی‌برنامگی، ابهام اجرایی و فقدان اطلاع‌رسانی شفاف، از همین حالا سایه‌ای از بحران را بر مهم‌ترین رویداد سینمایی کشور انداخته است.
جشنواره،اجرايي،فجر،فيلم،دوره،عمومي،سينمايي،رسانه،قرار،رويداد ...

به گزارش مشرق، چهل و چهارمین جشنواره فیلم فجر در حالی به زمان برگزاری نزدیک می‌شود که برخلاف عنوان پرطمطراق «مهم‌ترین رویداد سینمایی کشور» بیش از هر دوره دیگری در هاله‌ای از ابهام، تعلیق و بلاتکلیفی فرو رفته است.
جشنواره‌ای که قرار است ویترین سالانه سینمای ایران، محل تلاقی بدنه حرفه‌ای سینما با سیاست‌گذاری فرهنگی و نقطه تماس افکار عمومی با جریان تولید فیلم در کشور باشد، هنوز در ابتدایی‌ترین مناسبات اجرایی خود با خلأهای جدی مواجه است؛ خلأهایی که نه تنها نشانه‌ای از برپایی پر رونق و بانشاط مورد انتظار مدیران بالادستی را ندارد، بلکه زنگ خطر جدی را برای اعتبار نهادی جشنواره فیلم فجر به صدا درآورده است.
جشنواره‌ای در آستانه برگزاری؛ بی‌نقشه، بی‌زمان‌بندی
در تقویم نانوشته اما تثبیت شده جشنواره‌های سینمایی، مرحله پیش‌تولید یک جشنواره از اعلام ساختار اجرایی تا معرفی مدیران کلیدی، آغاز ثبت‌نام اصحاب رسانه، تعیین کاخ جشنواره و انتشار نقشه راه، نه یک امر تشریفاتی بلکه زیربنای اعتمادسازی و نظم‌بخشی به رویداد است.
مقایسه ساده وضعیت کنونی جشنواره چهل و چهارم با دوره پیشین نشان می‌دهد که حتی همان حداقل‌های اجرایی نیز تا این مقطع زمانی محقق نشده است.
در حالی که در دوره قبل ثبت‌نام خبرنگاران، منتقدان و اهالی رسانه از ۱۸ آذرماه آغاز شده بود، امسال نه تنها خبری از آغاز این فرآیند نیست، بلکه اساساً مشخص نیست چه زمانی و با چه سازوکاری قرار است این امر محقق شود.
ثبت‌نام رسانه‌ها؛ بلاتکلیفی در نخستین گام اجرایی
نبود مدیر روابط عمومی مشخص برای جشنواره، شاید نمادین‌ترین نشانه این آشفتگی ساختاری باشد.
روابط عمومی در هر رویداد فرهنگی قلب تپنده ارتباط با رسانه‌ها و افکار عمومی است.
وقتی هنوز مدیر یا تیم روابط عمومی جشنواره معرفی نشده، طبیعی است که جریان اطلاع‌رسانی دچار وقفه، تناقض و شایعه‌محوری شود.
حاصل این وضعیت، سرگردانی خبرنگاران و منتقدانی است که به عنوان نمایندگان افکار عمومی، نه برای امتیاز ویژه بلکه برای انجام وظیفه حرفه‌ای خود نیازمند دسترسی به اطلاعات شفاف و به موقع هستند.
نبود روابط عمومی؛ قلب تپنده‌ای که هنوز نمی‌زند
این بلاتکلیفی تنها به حوزه رسانه محدود نمی‌شود.
یکی از اساسی‌ترین پرسش‌ها، همچنان بی‌پاسخ مانده است، کاخ جشنواره کجاست؟
برج میلاد، پردیس ملت، یا مکانی دیگر؟
این پرسش ساده سال‌هاست به یکی از معضلات مزمن جشنواره فیلم فجر تبدیل شده است و هر دوره با شکل تازه‌ای از سردرگمی تکرار می‌شود.
نبود یک مکان ثابت و استاندارد برای برگزاری جشنواره‌های سینمایی، آن هم در کشوری که سالانه بیش از ۱۰ جشنواره معتبر ملی و تخصصی برگزار می‌کند، بیش از آن‌که یک ضعف اجرایی باشد، نشانه فقدان نگاه زیرساختی به فرهنگ و سینماست.
کاخ جشنواره کجاست؟
پرسشی تکراری با پاسخی نامعلوم
در بسیاری از کشورها، کاخ جشنواره نه تنها یک ساختمان بلکه بخشی از هویت رویداد است؛ مکانی که دسترسی آسان با حمل و نقل عمومی، امنیت، امکانات رسانه‌ای، پارکینگ کافی و فضای تعامل حرفه‌ای را توأمان فراهم می‌کند.
فقدان زیرساخت ثابت؛ بحران مزمن جشنواره فیلم فجر
اما در ایران هر سال این پرسش تکرار می‌شود و پاسخ آن تا روزهای پایانی به تعویق می‌افتد.
تجربه سال گذشته که بخشی از پارکینگ کاخ جشنواره به یک شرکت باتری‌سازی برای مراسمی هم‌زمان اجاره داده شد و هنرمندان و اصحاب رسانه ناچار شدند خودروهای خود را در نقاطی خارج از پارکینگ رسمی پارک کنند، هنوز از حافظه جمعی سینما پاک نشده است.
این اتفاق بیش از آن‌که یک خطای اجرایی باشد، نمادی از اولویت نداشتن شأن جشنواره و مخاطبان حرفه‌ای آن در تصمیم‌گیری‌ها بود.
از پارکینگ تا شأن جشنواره؛ خاطره‌ای که فراموش نشد
در چنین فضایی انتظار می‌رفت با انتصاب منوچهر شاهسواری به عنوان دبیر جشنواره ملی فیلم فجر و صدور حکم جدید از سوی رئیس سازمان سینمایی، نشانه‌هایی از تغییر رویکرد و جبران کاستی‌ها دیده شود.
در حکم صادرشده از سوی رائد فریدزاده بر محورهایی چون «برقراری ارتباط نظام‌مند اصحاب سینما با این رویداد»، «کشف استعدادهای جوان»، «تنوع‌بخشی به گونه‌های سینمایی»، «توسعه بازار» و حتی «طراحی و تدوین ساختار دبیرخانه دائمی جشنواره فجر» تأکید شده است.
این موارد در سطح نظری خواسته‌هایی قابل دفاع و حتی ضروری هستند، اما مسئله اصلی فاصله عمیق میان این انتظارات بلندپروازانه و واقعیت اجرایی جشنواره در زمانی محدود است.
دبیر جدید، انتظارات قدیمی
و اینجاست که این سوالات مطرح می‌شود که چگونه می‌توان در فاصله‌ای کوتاه تا برگزاری جشنواره هم دبیرخانه دائمی طراحی کرد، هم حافظه تاریخی جشنواره را سامان داد، هم ارتباط نظام‌مند با اصحاب سینما برقرار کرد و هم به تنوع ژانری و توسعه بازار اندیشید، وقتی هنوز ابتدایی‌ترین ساختار اجرایی جشنواره شکل نگرفته است؟
شکاف میان احکام بلندپروازانه و واقعیت اجرایی
تجربه دوره پیشین نیز این تردیدها را تقویت می‌کند.
در آن دوره بارها از سوی مدیران اجرایی عنوان شد که «از میانه راه آمده‌ایم»، «برنامه‌ای برای تغییر نداریم» و «همین روند را ادامه می‌دهیم»؛ وعده‌هایی که قرار بود در دوره بعدی به اصلاح ساختار و ارتقای کیفیت منجر شود.
تجربه دوره قبل؛ ادامه همان مسیر یا اصلاح ساختار؟
اکنون، با گذشت زمان و تکرار همان نشانه‌های بی‌برنامگی این پرسش جدی‌تر از همیشه مطرح است که آیا جشنواره فیلم فجر گرفتار چرخه‌ای فرسایشی از وعده‌های تکراری و اجراهای حداقلی نشده است؟
آیا ساختار مدیریتی سینمای ایران اساساً اراده‌ای برای تبدیل جشنواره فیلم فجر به یک رویداد حرفه‌ای، پیش‌بینی‌پذیر و قابل اتکا دارد یا همچنان قرار است هر سال همه چیز به روزهای پایانی موکول شود و بحران‌ها با تصمیمات لحظه‌ای مدیریت شوند؟
مدیریت لحظه‌ای؛ چرخه فرسایشی تصمیم‌های دقیقه نودی
از منظر رسانه‌ای، نبود اطلاع‌رسانی شفاف درباره آنچه انجام شده و آنچه قرار است انجام شود، بزرگ‌ترین آسیب به اعتماد حرفه‌ای است.
خبرنگار و منتقد صرفاً مصرف‌کننده خبر نیست، او واسطه‌ای است میان جشنواره و جامعه.
وقتی این واسطه در بی‌خبری و بلاتکلیفی رها می‌شود، نتیجه چیزی جز گسترش شایعات، تحلیل‌های غیررسمی و فضای بی‌اعتمادی نخواهد بود.
این وضعیت در نهایت به زیان خود جشنواره تمام می‌شود.
رسانه در حاشیه؛ آسیب به اعتماد حرفه‌ای
افزون بر این موارد، برخی دغدغه‌های دیگر نیز در میان منتقدان و اهالی رسانه مطرح است که بی‌توجهی به آن‌ها می‌تواند بحران جشنواره را تشدید کند.
از جمله، وضعیت هیئت انتخاب و داوری و شفافیت در معرفی آن‌ها، نحوه مواجهه با فیلم‌های مستقل و کم بودجه، تکلیف بخش‌های جنبی و بین‌المللی جشنواره و نسبت جشنواره با بدنه واقعی تولید سینمای ایران.
همچنین، تأکید حکم دبیر جشنواره بر نمایش «پایمردی، رشادت‌ها و دفاع سرافرازانه ملت ایران در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه»، پرسش‌هایی را درباره‌ نسبت رویکرد محتوایی جشنواره با تنوع دیدگاه‌ها و گونه‌های سینمایی برانگیخته است؛ پرسش‌هایی که پاسخ به آن‌ها نیازمند شفافیت و گفت‌وگوی صریح با جامعه سینمایی است.
ابهام‌های محتوایی و ساختاری؛ از داوری تا فیلم‌های مستقل
جشنواره فیلم فجر اگر قرار است همچنان عنوان «ملی» را یدک بکشد، ناگزیر است فراتر از سلیقه‌های مدیریتی مقطعی بیاندیشد و به استانداردهای حرفه‌ای برگزاری رویدادهای فرهنگی پایبند باشد.
این استانداردها پیش از آنکه به محتوای فیلم‌ها مربوط باشند به نظم اجرایی، احترام به مخاطبان حرفه‌ای و شفافیت در تصمیم‌گیری‌ها گره خورده‌اند.
در غیاب این مؤلفه‌ها حتی بهترین فیلم‌ها نیز نمی‌توانند اعتبار از دست رفته یک جشنواره را بازگردانند.
جشنواره «ملی» و استانداردهای فراموش‌شده
امروز، نگرانی اصحاب رسانه و منتقدان، نه از سر بدبینی بلکه حاصل تجربه سال‌ها مواجهه با وعده‌های محقق نشده است.
پرسش اصلی این است: آیا چهل و چهارمین جشنواره فیلم فجر می‌تواند از این چرخه خارج شود و نشانه‌ای از اصلاح ساختاری ارائه دهد یا قرار است بار دیگر با اتکا به نام و سابقه ضعف‌های اجرایی خود را پنهان کند؟
پاسخ به این پرسش نه در بیانیه‌ها و احکام بلکه در اقدام‌های عملی روزهای آینده روشن خواهد شد.