تحریمها علت همه مشکلات نیست؛ مشکل مدیریت اقتصادی است
رئیس هیئتمدیره پتروپالایش لعل دریا، تحریم را تنها بخشی از معادله اقتصاد ایران دانست و گفت: میتوان با تکیه بر ظرفیت داخلی و مدیریت هوشمندانه، رونق اقتصادی را تجربه کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، در سالهای اخیر، نسل نوین پالایشگاهها با عنوان «پتروپالایشها» رشد قابلتوجهی در صنایع انرژی کشور داشتهاند و نقشی پررنگ در زنجیره تولید و صادرات فرآوردههای نفتی ایفا میکنند.
در این میان، پتروپالایش لعل دریا از جمله مجموعههای فعال و پیشرو است که با شبکهای گسترده از پالایشگاههای همکار، مأموریت خود را بر تأمین پایدار انرژی، توسعه اشتغال و افزایش ارزآوری برای کشور بنا نهاده است.
در همین راستا، برای بررسی چشمانداز صنعت پتروپالایش و سیاستهای اقتصادی مرتبط، با محمدمهدی فضلی رئیس هیئتمدیره پتروپالایش لعل دریا به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید؛
با توجه به شرایط اقتصادی کشور، به نظر شما نقش تحریمها در وضعیت فعلی چقدر تعیینکننده است؟
در حال حاضر درباره تحریمها دو دیدگاه غالب وجود دارد؛ برخی معتقدند همه مشکلات اقتصاد کشور از تحریمها ناشی میشود و هیچ گشایشی بدون رفع آنها ممکن نیست.
در مقابل، گروه دوم که من جز آنها هستم، باور دارند که میتوان حتی با وجود تحریم، با تکیه بر ظرفیت داخلی و مدیریت هوشمندانه، رونق اقتصادی را تجربه کرد.
تحریم دو دوره دارد؛ دوره نخست یعنی «مرحله شوک»، که اقتصاد ضربه میخورد و دچار سردرگمی میشود، و دوره دوم یا «پسا تحریم» که کشور پس از چند دهه یاد میگیرد چگونه با شرایط جدید سازگار شود.
امروز، بعد از حدود ۴۰ سال، ایران راههای دور زدن تحریم و روشهای جایگزین اقتصادی را میشناسد.
بنابراین، دیگر هر اختلال ارزی یا مالی را نمیتوان صرفاً به تحریم نسبت داد؛ چون برخی افراد و جریانها از این فضا برای منافع شخصی خود سوءاستفاده میکنند.
با توجه به دیدگاه شما پیرامون ظرفیت داخلی، آیا معتقدید ایران باید روابط اقتصادی خود را بیشتر با شرق تنظیم کند؟
بله دقیقاً.
من طرفدار همکاری استراتژیک با کشورهای شرق آسیا، بهویژه چین، هستم.
چین یکی از قدرتهای اصلی اقتصادی دنیاست و فرصتهای فراوانی برای تعامل با ایران دارد.
اما مشکل ما این است که با هر تغییر دولت، مسیر روابط خارجی دچار وقفه و گسست میشود.
دولتهای جدید معمولاً تمام تفاهمنامهها و توافقهای اقتصادی دولت قبل را نادیده میگیرند و از ابتدا شروع میکنند.
این رفتار، نهتنها باعث عدم ثبات در سیاست تجاری کشور میشود، بلکه طرفهای خارجی، مانند چین، را نیز نسبت به آینده همکاری دلسرد میکند.
در واقع، نبود شفافیت و نبود مسیر مشخص برای ارتباط اقتصادی، مانع از شکلگیری روابط پایدار و مؤثر با شرق شده است.
اگر سیاست تجاری کشور مشخص و ثابت باشد، میتوانیم جایگاه مهمی در اقتصاد منطقه پیدا کنیم.
در اظهار نظری گفتید که برخی از بزرگنمایی تحریمها سود میبرند.
منظورتان دقیقاً چه کسانی هستند؟
ببینید، وقتی تحریمها بهانه دائمی تلقی شوند، گروههایی میتوانند از این وضعیت برای منافع شخصی استفاده کنند.
مثلاً در افزایش قیمت دلار یا سوخت، دستهای پنهانی مافیایی وجود دارند، بهویژه در بخش خصوصی پالایشگاهها و حوزه نفت.
در حالیکه ایران خودش صادرکننده مشتقات نفتی است و حتی در ترانزیت آنها نقش دارد، این افزایشها کاملاً غیرمنطقی است.
برخی با بزرگنمایی تحریم، تلاش میکنند ناکارآمدی خود یا منافع سودجویانهشان را پنهان کنند.
دولت چهاردهم بارها بر «خوداتکایی اقتصادی» تأکید کرده اما در عمل شاهد ضعف در اجرای این شعار هستیم؛ دلیل این فاصله میان شعار و عمل چیست؟
دلیلش ساده اما تلخ است.
شعار خوداتکایی در آغاز دوره سیاسی دولت چهاردهم برای جلب نظر افکار عمومی در زمان انتخابات مطرح شد، اما پس از آن جدی گرفته نشد.
در حالیکه اگر دولت واقعاً به آن عمل کند، نتیجهاش بسیار مشهود خواهد بود.
در دولت شهید آیتالله رئیسی وقتی سیاست خوداتکایی عملی شد، نرخ دلار ماهها ثبات داشت.
اما در این دولت، بهدلیل نبود دیپلماسی اقتصادی فعال، چنین ثباتی وجود ندارد.
به عنوان مثال ما به نشستهای اقتصادی در چین دعوت میشویم، ولی هیئتهای ایرانی آنقدر غیرفعالاند که تعامل لازم شکل نمیگیرد.
در حالیکه ایران میتواند یکی از پایگاههای مهم اقتصادی منطقه باشد، ولی این پتانسیل در عمل استفاده نمیشود.
کشورهایی مانند چین و روسیه چقدر میتوانند در تقویت اقتصاد ایران مؤثر باشند؟
نقش این کشورها بسیار کلیدی است.
چین مثلاً سالانه حدود ۲۵ تا ۲۶ میلیون تن قیر مصرف میکند، در حالیکه تولید داخلی آن فقط ۲۰ میلیون تن است.
ایران حدود ۶ میلیون تن قیر تولید میکند، که اگر همه آن را صادر کنیم باز چین نیازمند واردات از سایر کشورها خواهد بود.
این یعنی بازار بزرگی برای ما وجود دارد.
علاوه بر این، در حوزههایی مانند خودرو، تجهیزات صنعتی، پنلهای خورشیدی، کشاورزی و معدن، ظرفیتهای عظیمی وجود دارد که چین علاقهمند به همکاری با ایران است.
اما متأسفانه از این فرصتها بهشکل مطلوب استفاده نکردهایم.
فعالان اقتصادی میگویند سیاستهای دولت برای کنترل تورم باعث رکود شدید شده است شما چه فکر میکنید؟
درست میگویند.
دولتها، از جمله همین دولت، معمولاً با هدف کنترل تورم، نقدینگی و نرخ ارز، سیاستهایی اجرا میکنند که ناخواسته ضربه به تولید میزند.
اگر اختلاف نرخ ارز نیما و بازار آزاد کاهش پیدا کند، تولید و صادرات دوباره صرفه پیدا میکند.
الان برخی پالایشگاهها به جای تولید، رفتهاند سراغ فعالیتهای مالی و بانکی، چون اختلاف ارزی باعث میشود تولید ضرر دهد.
وقتی صادرات کاهش یابد، ارزآوری کم میشود و رکود تشدید پیدا میکند.
برای خروج از این وضعیت، دولت باید اختلاف ارزی را کنترل و به تولیدکننده انگیزه بازگشت بدهد.
از دید شما بزرگترین خطای اقتصادی دولت چهاردهم چیست؟
بزرگترین اشتباه، بیتوجهی به مدیریت اقتصادی است.
دولت باید سه نوع مدیریت هماهنگ داشته باشد: سیاسی، اجتماعی و اقتصادی.
مدیریت سیاسی و اجتماعی هست، اما مدیریت اقتصادی غایب است.
اگر ایران را مثل یک شرکت در نظر بگیریم، دولت باید مشتریهای اقتصادیاش را حفظ و تقویت کند.
متأسفانه دولت فعلی مشتریان واقعی خود یعنی کشورهای مشتاق به همکاری اقتصادی، مانند چین، را نادیده گرفته است.
در واقع، چین میتواند بزرگترین شریک تجاری ما باشد؛ به دلیل موقعیت جغرافیایی، معادن فراوان و منابع نفتی ایران.
اگر ایران نفت خود را به چین ندهد، چین ناچار است از کشورهایی چون عربستان خرید کند که برایش گرانتر تمام میشود.
شما در یک گفتگو به طرح «سوئیفت ریالی» اشاره کردید؛ لطفاً بیشتر توضیح دهید که این طرح دقیقاً چیست؟
سوئیفت ریالی یک ایده جایگزین برای کشورهایی است که تحت تحریم بانکی و ارزی قرار دارند.
این طرح اساساً بهمنظور ایجاد شبکه مالی مستقل از سیستم بینالمللی سوئیفت طراحی شده تا مبادلات بین کشورها بر پایه ارزهای بومی یا منطقهای مثلاً ریال، روبل یا یوآن انجام شود.
از نظر فنی، تفاوتش این است که تبادل دادهها و تراکنشهای بانکی بهصورت مستقیم و بدون وابستگی به شبکههای غربی انجام میشود.
از نظر حقوقی نیز کشورها با توافق دوجانبه یا چندجانبه این زیرساخت را ایجاد میکنند.
چنین سیستمی میتواند فشار تحریمهای مالی را کاهش دهد، سرعت و امنیت انتقال پول میان کشورهای همکاریکننده را بالا ببرد و از وابستگی به دلار و یورو جلوگیری کند.
نکته آخر که جمعبندی کنم این است که تحریمها قطعاً اثرگذارند، اما نه آنقدر که همه چیز را فلج کنند.
کشور ما با استفاده درست از ظرفیتهای داخلی، توسعه روابط با شرق و ایجاد سیستمهای مالی مستقل، میتواند از محدودیتها عبور کند و وارد مرحله رونق پایدار شود.
مسئله اصلی، مدیریت اقتصادی و دیپلماسی فعال است، نه صرفاً رفع تحریم.