رسانههای اسرائیلی «هک تلفن نفتالی بنت» را چگونه روایت کردند؟
انتشار خبر نفوذ سایبری به تلفن نفتالی بنت، نخستوزیر پیشین اسرائیل، صرفاً یک حادثه امنیتی نیست، بلکه از نگاه ناظران نشانهای از ضعف عمیق در ساختار امنیتی این رژیم است.
خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: انتشار اخبار مربوط به نفوذ سایبری به تلفن همراه «نفتالی بنت» نخستوزیر پیشین رژیم صهیونیستی، تنها یک حادثه امنیتی محدود یا یک عملیات هکری پر سر و صدا نیست؛ بلکه رخدادی است که از نگاه بسیاری از ناظران، پرده از واقعیتی عمیقتر در ساختار امنیتی اسرائیل برمیدارد.
اهمیت این مسئله نه صرفاً به دلیل جایگاه سیاسی بِنت، بلکه بهخاطر پیامدهایی است که این نفوذ برای اعتبار دستگاههای امنیتی اسرائیل بهویژه شاباک به همراه داشته است.
واکنشهای عصبی، تکذیبهای محتاطانه و تحلیلهای هشدارآمیز رسانههای عبریزبان نشان میدهد که این پرونده بیش از آنکه یک خبر باشد به یک بحران امنیتی روانی تبدیل شده است.
روایت رسانههای صهیونیستی
رسانههای اسرائیلی با وجود اختلافات سیاسی و جناحی در مواجهه با این پرونده به نوعی اجماع نانوشته رسیدهاند؛ اجماعی که بر اساس آن، اصل نفوذ سایبری تقریباً مسلم تلقی میشود.
شبکه ۱۲ رژیم صهیونیستی، کانال ۷ و روزنامه معاریو، هر یک با ادبیات متفاوت از هک شدن تلفن نفتالی بنت سخن گفتهاند و حتی برخی از آنها مدعی شدهاند که این اقدام از سوی «هکرهای مرتبط با ایران» انجام شده است؛ ادعایی که در چارچوب جنگ روایتها قابل تحلیل است و بیش از آنکه متکی بر شواهد علنی باشد، بازتابدهنده ذهنیت امنیتی حاکم بر رسانههای اسرائیلی است.
با این حال، آنچه اهمیت دارد نه منشا ادعایی حمله، بلکه پذیرش ضمنی یک شکست امنیتی در سطحی بسیار بالا است.
نفتالی بنت، چهرهای که نماد امنیت بود
نفتالی بنت در دوران نخستوزیری خود همواره کوشیده بود، تصویری از اقتدار امنیتی و قاطعیت در برابر تهدیدات منطقهای ارائه دهد.
او خود را نماینده نسلی از سیاستمداران اسرائیلی میدانست که با زبان «امنیت سخت» سخن میگویند و بر توان اطلاعاتی و نظامی اسرائیل تأکید دارند.
از همین رو، هک شدن تلفن همراه چنین شخصیتی، ضربهای دوچندان به روایت رسمی اسرائیل درباره برتری امنیتی وارد کرده است.
این اتفاق نهتنها اعتبار شخصی بنت، بلکه تصویری را که او و همفکرانش از نفوذناپذیری ساختار امنیتی اسرائیل ساخته بودند، با تردید جدی مواجه کرده است.
شاباک در مرکز اتهام
تحلیل «آوی اشکنازی» تحلیلگر نظامی روزنامه معاریو، نقطه عطفی در پوشش رسانهای این پرونده به شمار میرود.
او با اشاره به اینکه نفتالی بنت تحت حفاظت واحد ۷۳۰ شاباک قرار دارد، عملاً هرگونه تلاش برای فرافکنی یا فاصله گرفتن از مسئولیت را بیاثر دانسته است.
از منظر اشکنازی، شاباک نهتنها مسئول حفاظت فیزیکی، بلکه متولی امنیت ارتباطی و اطلاعاتی شخصیتهای تحت پوشش خود است.
بنابراین، نفوذ به تلفن همراه بنت، بهمعنای شکست مستقیم این نهاد تلقی میشود.
انتقاد صریح او از مدیریت دیوید زینی رئیس شاباک، نشاندهنده عمق نگرانی در میان نخبگان امنیتی اسرائیل است.
فراتر از یک هک؛ نشانههای بحران ساختاری
بخش مهمی از تحلیلهای منتشرشده در رسانههای صهیونیستی بر این نکته تأکید دارد که نباید این حادثه را بهعنوان یک رویداد منفرد یا استثنایی دید.
از نگاه این تحلیلگران، نفوذ به تلفن همراه یک نخستوزیر سابق، تنها یکی از نمودهای آسیبپذیری گستردهتری است که اسرائیل در حوزه سایبری با آن مواجه شده است.
هشدار اشکنازی مبنی بر اینکه «امروز تلفن بنت و فردا شاید سیستمهای راهبردی اسرائیل» هدف قرار گیرند، بازتابدهنده ترسی عمیق از آیندهای است که در آن، برتری اطلاعاتی اسرائیل دیگر تضمینشده نخواهد بود.
دادههای افشاشده و نگرانی از پیامدهای سیاسی
اطلاعاتی که گروه هکری «حنظله» به دست آورده از نگاه رسانههای اسرائیلی صرفاً دادههای شخصی یا حاشیهای نیستند.
اشاره به مکاتبات داخلی، پیشنویس نامههای رسمی و ارزیابیهای سیاسی درباره مقامهای ارشد، زنگ خطر جدی برای ساختار تصمیمسازی در اسرائیل محسوب میشود.
این اسناد، حتی اگر بخشی از آنها تأیید نشوند، ظرفیت ایجاد شکاف، بیاعتمادی و تنش در درون نخبگان سیاسی را دارند.
به همین دلیل، برخی تحلیلگران این نفوذ را نه یک حمله فنی، بلکه تلاشی هدفمند برای تأثیرگذاری بر معادلات داخلی اسرائیل توصیف کردهاند.
یکی از ابعاد پررنگ این پرونده، جنبه روانی آن است؛ موضوعی که خود گروه هکری نیز بر آن تأکید کرده است.
در جامعهای مانند اسرائیل که امنیت، بخش مهمی از هویت جمعی و مشروعیت سیاسی را شکل میدهد، انتشار اخبار مربوط به نفوذ به بالاترین سطوح قدرت، میتواند آثار روانی عمیقی بر افکار عمومی بگذارد.
تحلیلگران عبریزبان معتقدند که چنین عملیاتهایی، حتی بیش از خسارت فنی، به تصویر بازدارندگی اسرائیل آسیب میزنند و این همان نقطهای است که تهدید سایبری به تهدیدی راهبردی تبدیل میشود.
واکنش نفتالی بنت به این ماجرا، خود به بخشی از بحران تبدیل شده است.
ادعای او مبنی بر اینکه تلفن همراهش دیگر مورد استفاده قرار نمیگیرد و موضوع در حال بررسی است، نتوانست رسانهها و افکار عمومی را قانع کند.
در فضای اسرائیل، این نوع واکنشها بیشتر بهعنوان نشانهای از فقدان یک روایت منسجم و کنترلشده تعبیر میشود.
همزمان، اعلام گروه هکری مبنی بر انتشار هزاران گفتوگو، فشار روانی مضاعفی بر بنت و نهادهای امنیتی وارد کرده و بر ابهامها افزوده است.
نتیجه
پرونده نفوذ سایبری به تلفن همراه نفتالی بنت را نمیتوان صرفاً بهعنوان یک رویداد امنیتی مقطعی یا یک شکست فنی محدود تفسیر کرد.
آنچه این ماجرا را به یک نقطه عطف در گفتمان امنیت داخلی اسرائیل تبدیل کرده، نحوه بازتاب و تحلیل آن در خود رسانهها و محافل صهیونیستی است؛ جایی که برای نخستین بار، انتقادها نه از سوی مخالفان خارجی، بلکه از درون ساختار رسانهای و امنیتی اسرائیل مطرح میشود.
وقتی تحلیلگرانی مانند آوی اشکنازی از «شکست شاباک» و «مدیریت نادرست تحولات» سخن میگویند، در واقع از بحرانی پرده برمیدارند که ریشهای عمیقتر از یک حمله سایبری دارد.
این پرونده نشان داد که اسرائیل، علیرغم سرمایهگذاری گسترده در حوزه امنیت و اطلاعات، همچنان در چارچوبهای سنتی امنیتی میاندیشد؛ چارچوبهایی که برای تهدیدات کلاسیک طراحی شدهاند، نه برای جنگهای ترکیبی و پیچیده سایبری روانی.
اتکای بیش از حد به حفاظت فیزیکی، ساختارهای سلسلهمراتبی و فرض برتری دائمی اطلاعاتی، در برابر تهدیداتی که ماهیت نامتقارن و پنهان دارند، به یک آسیبپذیری راهبردی تبدیل شده است.
هک شدن تلفن همراه شخصیتی که تحت بالاترین سطح حفاظت امنیتی قرار داشته، این فرض دیرینه را بهطور جدی به چالش کشیده است.
از سوی دیگر، اهمیت این رخداد در پیامدهای روانی و سیاسی آن نهفته است.
امنیت، یکی از ستونهای اصلی مشروعیت سیاسی در اسرائیل بهشمار میرود و هرگونه خدشه به این تصویر، آثار فراتر از حوزه فنی بر جای میگذارد.
انتشار اخبار مربوط به نفوذ به سطوح عالی قدرت، اعتماد عمومی به نهادهای امنیتی را تضعیف میکند و فضای تردید را در میان نخبگان سیاسی و افکار عمومی گسترش میدهد.
همین مسئله سبب شده است که برخی رسانههای عبریزبان، این پرونده را نه یک «هک ساده»، بلکه بخشی از یک جنگ روانی گستردهتر ارزیابی کنند.
واکنشهای متناقض نفتالی بنت و تلاش برای کماهمیت جلوه دادن ماجرا نیز به این بحران دامن زده است.
نبود یک روایت منسجم و قانعکننده از سوی مقامات رسمی، نشان میدهد که دستگاه سیاسی و امنیتی اسرائیل هنوز راهبرد روشنی برای مواجهه با چنین بحرانهایی ندارد.
این خلأ روایتی، خود به عاملی برای تشدید فشارهای داخلی و افزایش حساسیت رسانهای تبدیل شده است.
در نهایت، آنچه از مجموع این تحلیلها برمیآید، هشداری است که خود ناظران اسرائیلی آن را جدی تلقی میکنند: اگر ساختار امنیتی این رژیم نتواند خود را با ماهیت جدید تهدیدات تطبیق دهد و رویکردهای سنتی را بازنگری نکند، نفوذهای سایبری آینده ممکن است محدود به تلفن همراه یک مقام سابق نباشد.
به تعبیر تحلیلگران صهیونیستی، این پرونده تنها یک رسوایی نیست، بلکه نشانهای از شکافهایی است که در صورت بیتوجهی، میتواند به چالشهای عمیقتر و پرهزینهتری برای امنیت اسرائیل منجر شود.