سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

چند نقد و راهکار به بهانه برگزاری جشنواره فرهنگ اقوام گلستان +فیلم

مهر | اجتماعی و حوادث | جمعه، 28 آذر 1404 - 16:40
جشنواره فرهنگ اقوام در گلستان برگزار شد و این پرسش را تداعی کرد که آیا چنین جشنواره‌هایی، صرفاً ویترینی از خوراک، پوشاک و صنایع‌دستی هستند یا می‌توانند روایت‌گر هویت اقوام نیز باشند؟
اقوام،فرهنگي،فرهنگ،جشنواره،ايران،معرفي،قومي،محلي،نقش،تقليل،م ...

به گزارش خبرنگار مهر، هفدهمین دوره جشنواره بین‌المللی فرهنگ اقوام ایران‌زمین از ۲۵ تا ۲۸ آذرماه در محل نمایشگاه‌های بین‌المللی گرگان برگزار شد؛ جشنواره‌ای که از آن به‌عنوان «المپیک فرهنگی قومیت‌های ایران» یاد می‌شود و استان گلستان، به‌واسطه تنوع قومی، پیشینه تاریخی و موقعیت جغرافیایی خود، بار دیگر میزبانی این رویداد ملی و بین‌المللی را بر عهده داشت.
در این جشنواره، اقوام مختلف ایرانی از نقاط گوناگون کشور از جمله ترکمن، سیستانی، بلوچ، قزلباش، کرمانج، مازنی، گیلک، لر، کرد، عرب، ترک و تات در کنار گروه‌هایی از کشورهای تاجیکستان، ازبکستان و قزاقستان حضور یافتند و تصویری فشرده از «ایران فرهنگی» را در یک قاب مشترک به نمایش گذاشتند.
مردم زیادی از جشنواره اقوام استقبال کردند
در محل برگزاری نمایشگاه‌های گرگان، یک سالن به برگزاری مراسم افتتاحیه، سخنرانی‌ها و شب‌های فرهنگی و اجرای موسیقی‌های محلی و رقص اقوام پرداخته شد و در سالن همجوار صنایع دستی در غرفه‌های مختلف به نمایش گذاشته شد در کنارش، بوم گردی‌ها و بخش مشارکت‌های سرمایه گذاری نیز غرفه‌هایی داشتند.
اما در بیرون از فضای نمایشگاه، زون های مختلفی تشکیل شده بود تا هر شهرستان بتواند محصولات خود را که عمدتاً به خوراکی‌های سنتی محدود می‌شد و چند غرفه صنایع دستی اختصاص یافته بود.
در این بخش هم سازهای محلی نواخته می‌شد گاهی نشستی برگزار شده و یا مسئولان هر شهری به آن غرفه‌ها سر می‌زدند.
بنابراین غیر از برنامه‌هایی که در سالن‌ها وجود داشت، در بیرون از محوطه نمایشگاه نیز غرفه‌هایی برای بازدیدکنندگان فراهم شده بود.
حضور گروه‌های رقص محلی در استقبال مردم بی تأثیر نبود
تمرکز اصلی جشنواره همچون دوره‌های گذشته بر گردشگری، صنایع‌دستی، سوغات، خوراکی‌های سنتی و معرفی ظرفیت‌های اقتصادی فرهنگ بومی قرار داشت؛ رویکردی که اگرچه به رونق اقتصاد فرهنگ و گردشگری کمک می‌کند، اما هم‌زمان این پرسش را مطرح می‌سازد که آیا هویت‌های قومی در این فرآیند، به «کالاهای فرهنگی» تقلیل نمی‌یابند؟
تنوع قومی استان گلستان که سال‌هاست در زیستی مسالمت‌آمیز شکل گرفته، امکان آن را فراهم کرده تا جشنواره اقوام، تصویری عینی از هم‌نشینی فرهنگ‌ها را به نمایش بگذارد؛ تصویری که فراتر از جغرافیای گلستان، به کلیت ایران تعمیم‌پذیر است.
در حاشیه جشنواره، برگزاری کارگاه‌های تخصصی در حوزه میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی از «شموشه‌بافی در معماری روستایی» و «پوشاک اقوام» تا «هوش مصنوعی در گردشگری» نشان داد که این رویداد می‌تواند از یک برنامه صرفاً نمایشی فراتر رفته و به بستری آموزشی و پژوهشی تبدیل شود؛ ظرفیتی که هنوز به‌طور کامل مورد استفاده قرار نگرفته است.
برگزاری شب‌های ایران با کشورهایی با فرهنگ مشترک
همچنین حضور هنرمندان و مقامات فرهنگی کشورهای آسیای میانه و برگزاری شب‌های فرهنگی مشترک، از جمله شب فرهنگی ایران و قزاقستان و مشارکت هنرمندان ازبکستان، بُعد بین‌المللی جشنواره را پررنگ‌تر کرد.
سخنان سفیر ازبکستان در شب فرهنگی ایران و ازبکستان درباره اشتراکات تاریخی و فرهنگی و نقش گردشگری در توسعه روابط، نشان داد که جشنواره فرهنگ اقوام ایران‌زمین می‌تواند به ابزاری مؤثر برای دیپلماسی فرهنگی منطقه‌ای تبدیل شود؛ دیپلماسی‌ای که ریشه در پیوندهای تاریخی ایران با حوزه تمدنی آسیای میانه دارد.
با وجود نقاط قوت، یک نقد جدی به جشنواره‌های اقوام وارد است؛ نقدی که متوجه ساختار معرفی فرهنگ‌هاست.
در بسیاری از جشنواره‌های اقوام، از جمله جشنواره فرهنگ اقوام ایران‌زمین، بازنمایی هویت‌های قومی اغلب به سطح «نمادها» محدود می‌شود.
در این رویکرد، عناصر دیداری و زودفهم مانند لباس‌های محلی، غذاهای سنتی، موسیقی و صنایع‌دستی در مرکز توجه قرار می‌گیرند؛ عناصری که اگرچه جذاب و ضروری‌اند، اما تنها سطح بیرونی فرهنگ را بازتاب می‌دهند.
در نتیجه، قومیت‌ها گاه به مجموعه‌ای از نشانه‌های تزئینی تقلیل می‌یابند؛ گویی هر قوم با یک لباس خاص، یک غذای شاخص و چند قطعه موسیقی تعریف می‌شود در حالی که این طور نیست بلکه هویت قومی، حاصل قرن‌ها زیست تاریخی، تعامل با جغرافیا، زبان، باورهای آئینی، ساختارهای اجتماعی، تجربه مهاجرت، مقاومت و حتی مواجهه با تحولات سیاسی و اقتصادی است؛ لایه‌هایی عمیق که کمتر مجال بروز در قالب غرفه‌های جشنواره‌ای پیدا می‌کنند.
محدود شدن معرفی اقوام به نمادها، این خطر را به همراه دارد که فرهنگ‌های زنده و پویا، به تصویری موزه‌ای تقلیل یابند؛ تصویری که بیشتر به گذشته تعلق دارد و کمتر به زندگی امروز اقوام، مسائل معاصر و نقش آن‌ها در ایران امروز می‌پردازد.
در چنین وضعیتی، مخاطب با «ظاهر» اقوام آشنا می‌شود، اما از «داستان» آن‌ها بی‌خبر می‌ماند.
بی بی رحیمه هنرمند پیشکسوت جاجیم باف در کنار جوانان روستای زیارت
اگر جشنواره‌ها بتوانند از این سطح نمادین عبور کنند و در کنار نمایش‌های آئینی و هنری، به روایت تاریخ شفاهی، زبان، سبک زندگی معاصر، چالش‌ها و دستاوردهای اقوام بپردازند، معرفی قومیت‌ها از یک تجربه تماشایی کوتاه‌مدت، به یک شناخت ماندگار و عمیق فرهنگی تبدیل خواهد شد.
فرهنگ اقوام را به فروش خوراکی تقلیل ندهیم
لباس، غذا و موسیقی عناصر مهمی هستند، اما هویت قومی در این مؤلفه‌ها خلاصه نمی‌شود.
اگر قرار است جشنواره‌های اقوام نقش واقعی در معرفی فرهنگ‌های ایران‌زمین ایفا کنند، نباید صرفاً به محل فروش صنایع دستی و عرضه سوغات و خوراکی‌های محلی تقلیل پیدا کند بلکه توجه به چند محور اساسی ضروری است.
یکی از آنها معرفی مسیرهای تاریخی، مهاجرت، سکونت و نقش اقوام در شکل‌گیری هویت ملی، چگونگی سکونت این اقوام در جای جای ایران از جمله استان گلستان، همچنین می‌توان به به ادبیات شفاهی، داستان‌ها، ضرب‌المثل‌ها و ساختارهای زبانی هر قوم پرداخت و زندگی امروز، تحولات اجتماعی، چالش‌ها و نقش اقوام در توسعه معاصر ایران را نمایش داد و از حضور فعال پژوهشگران و دانشگاهیان در کنار هنرمندان و فعالان فرهنگی استفاده کرد حتی می‌توان روایت هر فرهنگ را به نخبگان و کنشگران همان قوم، به‌دور از کلیشه‌های از پیش‌ساخته واگذار کرد و آنها باشند که بتواند رنگ و بوی دیگری را به دوره‌های بعدی جشنواره اقوام که امسال ۱۷ دوره از آن طی شده بدهند.
چنین جشنواره‌ای نباید در پایان چند شب به پایان برسد.
ثبت و انتشار محتوای تولیدشده در قالب مستند کوتاه، کتابچه‌های فرهنگی، پلتفرم‌های دیجیتال و آرشیوهای عمومی، معرفی اقوام را از یک تجربه مقطعی به فرآیندی ماندگار تبدیل می‌کند.
به واقع صنایع‌دستی، خوراک محلی و سوغات، در دسترس‌ترین و ملموس‌ترین عناصر فرهنگ هستند.
مخاطب با آن‌ها ارتباط سریع برقرار می‌کند، می‌بیند، می‌چشد، لمس می‌کند و همین تجربه حسی، کنجکاوی اولیه نسبت به یک قوم را برمی‌انگیزد.
از این منظر، جشنواره اقوام در گلستان توانسته دروازه ورود مخاطب به جهان فرهنگی اقوام ایران‌زمین باشد و نقش مثبتی در دیده‌شدن تنوع فرهنگی ایفا کند.
اما مشکل از جایی آغاز می‌شود که این عناصر، هدف نهایی معرفی فرهنگ تلقی شوند، نه ابزار آن.
وقتی معرفی فرهنگ صرفاً به فروش و عرضه محصول محدود می‌شود، چند اتفاق می‌افتد یکی اینکه فرهنگ به «کالا» تقلیل پیدا می‌کند، نه «روایت» و مخاطب با محصول نهایی آشنا می‌شود، اما از فرآیند، معنا و زمینه فرهنگی آن بی‌خبر می‌ماند.
همچنین اقوام در ذهن مخاطب با «چه می‌پوشند و چه می‌خورند» شناخته می‌شوند، نه با «چگونه زندگی می‌کنند و چه تجربه تاریخی دارند».
در چنین حالتی، صنایع‌دستی و خوراکی‌ها بیشتر کارکرد اقتصادی و گردشگری پیدا می‌کنند تا نقش هویتی و فرهنگی.
می‌شد بهتر باشد اگر...
چقدر زیباتر و پر معناتر بود اگر در غرفه‌های جشنواره فرهنگ اقوام ایران زمین با چنین عنوان پرباری، هر صنایع‌دستی، لباس یا خوراک محلی باید با داستانش معرفی می‌شد اینکه چه کسی آن را ساخته؟
در چه آئینی مصرف می‌شود؟
چه معنایی دارد؟
چگونه با جغرافیا و تاریخ قوم پیوند خورده است؟
در کنار غرفه داران سالمندان، هنرمندان بومی، پژوهشگران و راویان فرهنگ هم تجربه‌های مخاطب را از هر قومی بیشتر می‌کرد آنچنان که تا حدودی در این جشنواره به این موضوع پرداخته می‌شد مثلاً بی بی رحیمه از روستای زیارت در کنار غرفه داران بود.
این هنرمند پیشکسوت جاجیم باف، خود هویتی به کاری که در این غرفه انجام می‌شد می‌داد.