آهنگی که «پت پستچی» آن را ماندگار کرد؛ خاصیتهای یک موسیقی آرامبخش
موسیقی تیتراژ مجموعه تلویزیونی استاپ موشن «پت پستچی» که در دهه ۶۰ پیش روی مخاطبان کودکان و نوجوان قرار گرفت از جمله ملودیهای آرامبخشی است که این نسل خاطرات زیادی با آن دارد.
خبرگزاری مهر-گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد.
شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حسابشده پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشتهایم، مروری بر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد.
خاطرهبازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطره بازی تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.
در صد و شصتوسومین شماره از این روایت رسانه ای به سراغ موسیقی متن و تیتراژ مجموعه تلویزیونی استاپ موشن «پت پستچی» به آهنگسازی برایان دالی رفتیم که بی شک می تواند به عنوان یکی از آرام بخشترین، نوستالژیکترین و حال خوبکنترین موسیقی و ملودیهای آن سالهای برنامه های کودک و نوجوان تلویزیون محسوب شود که بینندگان حس و حال آرام بخش و انرژی بخشی را از آن دریافت می کردند.
مسیری که موسیقیاش در همراهی با محتوا، دوبله ایرانی با همراهی زنده یاد پرویز ربیعی و جلوه های ویژه ای که پیش روی مخاطبان قرار می گرفت از ذهن شنیداری بینندگان پاک نمیشد و در نهایت تبدیل به یکی از خاطره ساز ترین موسیقی تیتراژها شد.
«پت پستچی» یک مجموعه تلویزیونی «استاپ موشن» ویژه گروه سنی کودکان است که سال ۱۹۸۱ میلادی (۱۳۵۹ تا ۱۳۶۰ شمسی) به نویسندگی جان کانلیف، کارگردانی آیور وود و آهنگسازی برایان دالی تولید شد.
مسیری که محتوایش برپایه شخصیت به نام «پاتریک» یا «پت کلیفتون» بوده که در دهکده ای به نام گریندال زندگی و به عنوان پستچی همراه با سگ خود در آن به کار مشغول است.
استقبال مخاطبان و بینندگان از این مجموعه باعث شد تا سازندگانش در سال های بعد به فکر تولید فصل های بعدی آن در قالب مجموعه و حتی نسخه های بلندش بیفتند و آثاری را هم در این زمینه پیش روی مخاطبان قرار دهند.
به این ترتیب پس از موفقیت اولین مجموعه «پت پستچی»، چهار تلهفیلم و دومین فصل آن شامل ۱۳ قسمت ساخته شد و در دهه ۱۹۹۰ روی آنتن رفت.
در این فصل «پت» برای اولینبار صاحب خانواده شد.
ضمن اینکه نسخه جدیدی هم از این انیمیشن در سال ۲۰۰۴ تولید شد که از بسیاری جهات پیشرفتهتر از نمونه ابتدایی آن بود.
هر قسمت از این سریال با حادثهای از جانب پت دوستداشتنی، گربه سیاه و سفیدش و آن اتومبیل قرمز رنگ جذاب در حال انتقال نامهها به اهالی دهکده شروع میشود.
او در ابتدا اقدام به انتقال نامهها میکند که در هر قسمت با مشکلاتی که اهالی دهکده دارند درگیر شده و آنها را حل میکند.
فرآیندی که در کشورمان با دوبله استثنائی که روی شخصیتهای آن انجام گرفته به قدری برای مخاطبان آن سال های تلویزیون احساس همذات پنداری و آرامش ایجاد می کرد که حتی گروه سنی بالاتر هم دوست داشتند به تماشای مجموعه ای بشینند که خیلی ساده و بی تکلف و بدون زرق و برق این سال های سینمای انیمیشن و استاپ موشن ها پیام آور مفاهیم انسانی و آرام بخشی بود.
جان کانلیف فیلمنامهنویس این کارتون سریالی در مصاحبهای گفته بود که علت انتخاب یک پستچی به عنوان شخصیت اصلی این بوده که او نیاز به فردی داشته که در روستا رفتوآمد و با افراد مختلف مراوده داشته باشد.
این هنرمند برای خلق این شخصیت از اداره پست خیابان «کندال» که خود در آن سکونت داشت و در سال ۲۰۰۳ بسته شد، الهام گرفت.
کانلیف از ادارات پست متعددی بازدید کرد اما هیچ یک از شخصیتها و روستای محل سکونت آنها را بر اساس شخصیتها و مکانهای واقعی خلق نکرد.
با این حال او در سال ۲۰۱۵ گفت: سال گذشته حدود ۱۰ - ۱۲ نفر گفتند که من از آنها برای نوشتن این داستانها الهام گرفتهام.
اما یکی از جلوه های بسیار موثری که در کشورمان به مذاق بینندگان بسیار خوش آمد و شرایطی را فراهم کرد که این موسیقی تبدیل به یکی از خاطره سازترین موسیقی تیتراژهای برنامه های تلویزیونی شود، موسیقی تیتراژ سریال بود که به دلیل ساختار ساده اما دلنشین آهنگسازی اش توانست منتقل کننده بخش اعظمی از حال خوب این مجموعه باشد.
موسیقی که مدتی بعد از پخش و ارائه بسیار مورد توجه قرار گرفت و موجب شد که این آهنگ تبدیل به یکی از پرشنونده ترین موسیقی ها در روزگارش باشد.
آنچه در موسیقی تیتراژ «پت پستچی» ارائه می شود، یک ملودی شاد با تاکید بر سازهای زهی و برخی دیگر از سازها با ریتمی آرام، امیدبخش و خاطره ساز است که در حال و هوایی منطبق بر محتوای فیلم، حس دوست داشتنی را به مخاطبان منتقل می کند.
با وجودی که در سالهای بعد و پس از ساخت فصل اول، نسخههای جدیدی از مجموعه مثل «پت پستچی: سری ویژه ماموریتها» ساخته شد اما گروه تولیدکننده تلاش کرد همان موسیقی اصلی اما با تنظیمهای مدرنتر (گاهی الکترونیک یا ارکسترال) را به گوش شنوندگان منتقل کند.
در این چارچوب ساختار ملودیک ساده اما موثر به همراه بهره مندی از عنصر «تکرار» در ملودی، فضایی را شکل داد که کودکان با سازبندی طراحی شده شنونده موسیقی جذابی باشند که می تواند برایشان تجربه ای به یاد ماندنی محسوب شود.
از دیدگاه روانشناختی در موسیقی این مجموعهها که بینندگانش اغلب گروه سنی خردسال و کودک هستند، وجود «ریتم یکنواخت و غیرتهاجمی» با هدف کاهش اضطراب و «قابل پیش بینی بودن» موسیقی با هدف القای حس اطمینان به مخاطب، از جمله ویژگیهایی است که می توان برشمرد و برای موسیقی این مجموعه نیز کاربرد دارد.
به عبارتی در مقایسه با برخی موسیقیهای پرسرعت و پرتحرک امروزی در برنامههای کودک، موسیقی «پت پستچی» فاقد عناصر هیجان مصنوعی است؛ فرآیندی که به حفظ آرامش کودک کمک میکند.
به هر ترتیب موسیقی «پت پستچی» برایان دالی، نمونهای درخشان از «کارکرد موسیقی در خدمت روایت و شخصیتپردازی» است.
این موسیقی نه تنها یک تیتراژ ساده، بلکه بخشی هویتی از مجموعه است که فضای کلی داستان را تعریف میکند به عبارتی، سادگی در عین عمق احساسی، رمز ماندگاری آن در طول بیش از چهار دهه است.