نقش پیوند ارگانیک اپستین و موساد در هدایت «سیاست» غربی/ وقتی قاچاق دختران نوجوان و صادرات نظامی اسراییل در هم می آمیزد +تصاویر
زندگی اپستین دقیقاً بر همین اصل معماری بنا شده بود: دو کسبوکار که در یک ساختمان جا داده شده بودند؛ یکی مربوط به دختران زیر سن قانونی، دیگری مربوط به شخصیتهای قدرتمند سیاسی، از جمله برخی اسراییلیها.
به گزارش سرویس جهان مشرق، خبرگزاری راشا تودی، در گزارشی به قلم راشل مارسدِن، مقالهنویس، استراتژیست سیاسی و برنامهساز کانادایی، به ماجرای ارتباط ارگانیک جفری اپستین-قاچاقچی بزرگ انسان و مسوول فراهمکردن تفریحان شیطانی برای طبقهی «الیت» ایالات متحده- با موساد و نقش او در پیشبرد عملیاتهای سیاه رژیم صهیونیستی در غرب پرداخته است.
در بخش دیگری از مقاله، مارسدن دروغ و ریاکاری اتحادیه اروپا را در محکومیت ظاهری رژیم صهیونی و همکاری عمیق پشتپردهی آنان را زیر ضرب قلم انتقادی خود می برد.
وقتی اولین بار به نیویورک نقل مکان کردم، وارد مطب دندانپزشک جدیدم شدم و واقعاً فکر کردم شاید به اشتباه وارد آزمون انتخاب مدلهای «ویکتوریا سیکرت»{یک شرکت معروف تولید لباسهای مخصوص بانوان} شدهام.
اتاق انتظار پر بود از زنان جوان آراسته.
بعداً فهمیدم دندانپزشک با یک آژانس مدلینگ فضای مشترک داشت.
تا وقتی نصفه راهرو را طی نمیکردی، نمیفهمیدی چه کسی برای سفیدکردن دندان آمده و چه کسی برای قرارداد مدلینگ.
زندگی جفری اپستین دقیقاً بر همین اصل معماری بنا شده بود: دو کسبوکار که در یک ساختمان جا داده شده بودند؛ یکی مربوط به دختران زیر سن قانونی، دیگری مربوط به شخصیتهای قدرتمند سیاسی، از جمله برخی که به دولت اسرائیل وصل بودند.
نه دقیقاً به اندازهی سینی سفیدکننده دندان و قدم زدن به سبک کتواک مدلها ناهمگون با هم، اما به همان اندازه گیجکننده.
کل عملیات اپستین مثل یک قسمت متقاطع و منحرف از سریال «قانون و نظم» در برخورد با سریال «خانه پوشالی» بود.
نیمه شهوانی آن، همهی وقت پخش را گرفت، اما بخش ژئوپلیتیک ماجرا ظاهراً بیشتر قیچی خورده و به کف اتاق تدوین افتاده بود.
اخیراً جرمی اسکاهیل در رسانهی Dropsite News ایمیلهایی منتشر کرد که نشان میدهد در سال ۲۰۰۶ اپستین با وکیل، آلن درشوویتز، همکاری کرد تا کتاب «لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا» نوشته جان مرشایمر و استیون والت، را بکوبند.
درشوویتز جوابیهای به آن کتاب نوشت به اسم «افشای جدیدترین – و قدیمیترین – تئوری توطئهی یهودی» و اپستین آن را برای دوستان ثروتمند و قدرتمندش پخش کرد.
شاید در همان حال که این مهمانان مشغول کمی مطالعهی سبک در راه جزیره خصوصی اپستین یا حین ماساژدیدن توسط یکی از اعضای حرمسرای او بودند!
آلن درشوویتز
به محض اینکه کسی اشاره کند دولت خارجی خاصی ممکن است در سیاست آمریکا نفوذ داشته باشد، همیشه یکی پیدا میشود که شروع کند به جار و جنجال درباره «تعصب».
چون ظاهراً برخی کشورها فکر میکنند انتقاد از سیاست خارجی انها مثل یک در تلهای در سری فیلمهای ایندیانا جونز است که میتواند یک واکنش زنجیرهای راه بیندازد و کل بنا را فرو بریزد.
ارتباطات اپستین با اسرائیل سالهاست که درِگوشی زمزمه میشود.
دست راست اپستین، گیلین مکسول – که الان مهمان ایالات متحده در زندان بزرگ است – دختر رابرت مکسول است؛ یک بریتانیایی که رزومهاش شامل القابی چون غول تجاری، سلطان رسانه و انگل تمامعیار نظام بود و آنقدر ارتباطات اطلاعاتی با اسرائیل داشت که واجد شرایط خاکسپاری دائمی در آنجا{سرزمینهای اشغالی} شد.
مرگ مرموزش در دریا با مراسم یادبود در اورشلیم و دفن در کوه زیتون همراه بود.
رابرت ماکسول(نماینده اسبق مجلس انگلستان و سرجاسوس موساد)، دخترش گیلین(شریک اپستین) در دیدار با الیزابت دوم، ملکه سابق انگلستان
بعد هم ماجرای دوستی اپستین با نخستوزیر و وزیر دفاع سابق اسرائیل، اهود باراک، بود.
این دو با هم برای صادرات ابزارهای سایبری جنگی اسرائیل – که به شکل استارتآپهای فناوری و امنیتی درآورده بودند – همکاری میکردند، از جمله صادرات به واشنگتن؛ یا دولت آمریکا در جریان این است که با فناوری اسرائیلی از مردم خود جاسوسی می کند، یا آنقدر احمق است که فرق دستگاه بخور با شعلهافکن را نمیفهمد.
اهود باراک
اما تلاشهای تهاجمی و تدافعی به سبک اپستین – که اخیراً بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، سرمایهگذاری در آنها را تبلیغ کرده – به هیچ وجه منحصر به آمریکا نیست.
مسابقه آواز یوروویژن آخرین نهادی است که وارد یکی از آن بازیهای گیجکنندهی تحت هدایت اسراییل شده است.
رسانهی یورونیوز اخیراً پرسید: «قوانین جدید رأیگیری یوروویژن بعد از ادعاهای "دخالت" دولت اسرائیل چیست؟» چون ظاهراً حتی نمایش سالانه آهنگ و تراجنسیتیهای اروپا حالا به ناظر انتخاباتی نیاز دارد.
در همین حال، نفوذ سیاسی واقعیتر پشت صحنه در جریان است.
انبیسی نیوز به «رابطه نزدیک» بین سرویسهای مخفی اسرائیل و اپوزیسیون ایرانی تبعیدی در اروپا – یعنی مجاهدین خلق (MEK) – اشاره کرده است.
بزرگترین طرفداران غربی مجاهدین شامل یک گروه تشویقکننده اسرائیل هستند: رودی جولیانی، جان بولتون و مایک پمپئو.
به لطف تلاشهایشان، مجاهدین حالا از فهرست تروریستی آمریکا و اتحادیه اروپا خارج شده و آماده در صف اول در هر تلاش آینده برای تغییر رژیم ایران هستند.
این چیزی است که این روزها «استقلال واقعی» برای اروپا به نظر میرسد.
در سپتامبر، اتحادیه اروپا اعلام کرد بالاخره در مورد غزه نسبت به اسرائیل سختگیر میشود.
«ملکه» اورزولا فون در لاین چنان قیافه می گرفت که گویی خودش شخصاً گنبد آهنین اسراییل را از برق کشیده است.
اما بعد که اعداد را چک میکنی: صرفا شش میلیون یورو اینجا قطع شد، چهارده میلیون آنجا تعلیق.
بروکسل بیشتر از مبالغ را برای شیرینی و بنر کنفرانسها خرج میکند.
مقامات اروپایی طوری وانمود کردند که انگار یک زلزله اقتصادی{علیه رژیم اسراییل} رخ داده است.
در واقعیت، بیشتر شبیه نسیم بود؛ تحریمها{علیه اسراییل} حتی موجی هم ایجاد نکردند.
قرارداد بزرگ تجاری اتحادیه اروپا–اسرائیل هنوز سر جایش است، ولی «در حال بررسی»؛ که در زبان بوروکراتها یعنی امیدوارند تا حالا همه فراموش کرده باشند!
پاسخ اسرائیل این بود که اتحادیه اروپا گول پروپاگاندای حماس را خورده و تلاشهای انساندوستانه اسرائیل در غزه را نادیده گرفته است.
این معادل دیپلماتیک گفتن این است: «بله، خانهاش را با بولدوزر آوردم پایین، ولی گُلهایش را هم آب دادم، پس زیادی حساس نباشیم.»
یک نمایش بزرگ آواز و رقص در حد همان نمایشهای یوروویژن.
همه اینها برای منحرف کردن توجه از این واقعیت که ارتباط اصلی اتحادیه اروپا با اسرائیل، سلاح است.
نیمی از کل صادرات دفاعی اسرائیل.
غولهای دفاعی اسرائیل مثل البیت و رافائل حتی داخل اروپا کارخانه دارند و اخیراً قرارداد تأمین سیستمهای جنگ الکترونیک برای ناوهای جدید ناتو را برنده شدند.
پس در حالی که مقامات اتحادیه اروپا بابت قطع چند برنامه نمادین پُز میدهند، معترضان در سراسر اروپا دارند اهرمهای واقعی قدرت خارجی در خانه را هدف قرار میدهند: صنعت تسلیحات.
البیت در آلمان تخریب شده و شرکتهای تابعهی آن مورد تحریم قرار گرفتهاند، در حالی که مقامات اروپا نگرانی فعالان را مثل نوجوانانی که به آنان گفته شود، اتاقشان را تمیز کنند، نادیده میگیرند.
صدراعظم آلمان، فریدریش مرتس، حتی اخیراً در حین لغو کامل ممنوعیت تسلیحات، برنامه بازدید خود را از اسرائیل اعلام کرد.
حتما که معاملهی موشک، اوج فریاد از سر خشم اخلاقی است!
پس ملکه اورزولا میتواند همچنان اعلام کند که اتحادیه اروپا اسرائیل را «تحت فشار» گذاشته است.
اما تا وقتی قراردادهای تسلیحاتی امضا میکنند، این کمپین فشار تقریباً به اندازه چسباندن یک یادداشت تند و تیز به تانک تأثیر دارد.
در حالی که اپستین دختران نوجوان را قاچاق میکرد، همزمان، بخشی از تلاش برای صادرات سیستمهای درجه نظامی مرتبط با اسرائیل به دولتهای سراسر جهان بود – کوه یخی که قبلاً زیر آب بود و حالا کاملتر به چشم میآید.
او فعالانه علیه هر کسی که جرأت میکرد، دربارهی چنین پلیدیای، مطلبی را به زبان بیاورد، کار میکرد و آنها را به عنوان دیوانههای دچار توهم معرفی میکرد که شایسته لغو و به حاشیه راندن از جامعه مودب هستند.
پس در نهایت چه کسی واقعاً اجازه دارد سؤالات سخت را بپرسد؟
هیچ کس؟
اگر هر کسی که این کار را بکند، به عنوان متعصب کنار گذاشته شود و نظام و منافع فاسد خودش تصمیم بگیرد چه سؤالاتی اجازه طرح دارد، آن وقت تتمهی آزادی و حاکمیتی که باقی میماند – از آمریکا تا اتحادیه اروپا و فراتر از آن – در خطر است که به یک ویترین موزهای بامزه تقلیل پیدا کند.