خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

پنجشنبه، 27 آذر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

کمک گرفتن از تجربه زیسته برای ایفای نقش؛ یک انقلاب درونی را تجربه کردم

مهر | فرهنگی و هنری | پنجشنبه، 27 آذر 1404 - 08:24
بازیگر نمایش «زیرزمین» با اشاره به ویژگی‌های شخصیت این نمایش از کاربرد تجربه زیسته برای رسیدن به نقش گفت.
ماندگار،شخصيت،نقش،سرلك،بيماري،نمايش،سرهنگ،خانه،كاراكتر،زيرزم ...

بهنام سرلک طراح و بازیگر نمایش «زیرزمین» که این شب‌ها در بوتیک هنر ایران روی صحنه رفته است در گفتگو با خبرنگار مهر درباره تجربه‌اش از مواجهه با نمایشنامه بیان کرد: اولین بار که این نمایشنامه را خواندم تا کاراکتر «ماندگار» را بازی کنم، با شخصیتی بانمک روبه‌رو شدم.
اما زمانی که اجرای آن را پذیرفتم، با تمرین و تکرار به درون شخصیت نزدیک شدم و ریشه زخم‌هایش را شناختم.
از آن لحظه به بعد او دیگر برایم صرفاً یک کاراکتر بانمک نبود، بلکه به‌عنوان یک قربانی جلوه می‌کرد.
وقتی حرف‌های او جدی گرفته نمی‌شود، بی‌تردید اعتراضش نیز شنیده نخواهد شد و همین نادیده‌ انگاشته‌شدن، او را دچار نوعی خفقان درونی می‌کند؛ خفقانی که خود، عاملی برای تشدید تشنج و بیماری اوست.
رجوع بازیگر به تجربه زیسته‌اش برای رسیدن به نقش
وی ادامه داد: ایفای نقش ماندگار برای من متفاوت‌تر از هر کاری بود که پیش از این انجام داده‌ام و همین تفاوت، پذیرش این نقش را برایم جدی‌تر کرد.
مهم‌ترین مسئله برای رسیدن به نقش، شخصیت‌پردازی درست و پیاده‌کردن دقیق آن روی کاراکتر است.
زیست و مشاهده‌های گذشته من شاید امروز به من کمک کرده باشد تا تجربه‌هایی شبیه به غم‌های ماندگار را در ذهن داشته باشم و از آنها برای خلق لایه‌های زیرین این شخصیت استفاده کنم.
این بازیگر تئاتر با اشاره به پیوند میان شخصیت ماندگار و خودش عنوان کرد: نقش‌ها همیشه صرفاً برای بازی‌کردن نیستند و گاهی به تو سپرده می‌شوند تا رنجی را از سر بگذرانی.
شاید این نقش این بار سهم من بود.
ماندگار در لحظاتی واقعاً به جانم درد وارد می‌کرد.
در بخشی از نمایش که نگاه نادرستی به خواهرش دارد، ذهنم دچار آشوب می‌شد و عبور از این لحظه جنون‌آمیز، تجربه‌ای هولناک است اما در همان زمانِ اجرا، ناچار بودم از آن وضعیت عبور کنم و خودم را به حافظه تاریخی شخصیت برسانم؛ جایی که گذشته‌اش دوباره جان می‌گرفت و مرا درگیر می‌کرد.
گذر از این لحظات، چیزی شبیه به یک انقلاب درونی بود.
سرلک در رابطه با جنون شخصیت ماندگار افزود: ماندگار از آگاهی بیش از حد دچار بیماری روانی شده است.
شرایط اجتماعی، آدم‌ها، حرف‌ها و کنایه‌ها و شاید دوستان و دلسوزهای تقلبی آنها او را به این روز در آوردند.
حتی شنیدن نام بیماری سرطان نیز ترس را در جان آدمی می‌اندازد و دشواری کار دقیقا از همین‌جا آغاز می‌شد؛ اینکه چگونه می‌توان علائم یک بیمار را به‌درستی بازنمایی کرد.
در پی یافتن رمز این وضعیت بودم تا اینکه در بسیاری از تمرین‌ها، به دلیل خستگی و تغذیه نادرست خودم دچار ضعف می‌شدم و همین تجربه، ناخواسته به من کمک کرد تا ناتوانی و فرسودگی را گاه‌به‌گاه در بازی‌ام برجسته‌تر کنم.
شب‌ها پس از اجرا، زمانی که به خانه بازمی‌گشتم، با کبودی بدن و سردردهای شدید روبه‌رو می‌شدم.
نقش و تأثیر مکان بر داستان و شخصیت
وی ادامه داد: برای آنکه مخاطب را بیشتر درگیر کنم، از گفتارهای عادی و روزمره فاصله گرفتم و صدایم را تغییر دادم؛ تغییری که در آغاز حتی برای خودم نیز ناآشنا بود.
در طول تمرین‌ها، واکنش افرادی را که در تمرین حضور داشتند زیر نظر می‌گرفتم تا ببینم چگونه با این صدا ارتباط برقرار می‌کنند.
وقتی متوجه شدم احساس غریبی ندارند و آن را پذیرفته‌اند، این مسیر را ادامه دادم.
سرلک در پایان با اشاره به نقش خانه قدیمی سرهنگ ساواک در شکل‌گیری روان ماندگار ابراز کرد: ماندگار در توهمی مداوم، اضطرابی را بر دوش می‌کشد؛ اضطراب اینکه هر لحظه ممکن است سرهنگ به خانه‌اش بازگردد و آنها را از آنجا بیرون کند.
در واقع این ماندگار است که به خانه، شخصیت می‌بخشد، اوست که مدام از خانه سرهنگ حرف می‌زند و با یادآوری مکرر آن، حضورش را زنده نگه می‌دارد.
افراد زیادی هستند که شاید ما متوجه آنها نیستیم، حتی می‌توان بسیاری از آنها را در آسایشگاه‌های روانی دید و ماندگار هم قطعاً یکی از این افراد است.
هر زخمی دوایی دارد اما آن زخمی کشنده است که طبیبش خود دچار بیماری نهفته‌ای باشد و از آن بی‌خبر بماند.
نمایش «زیرزمین» از ۹ تا ۲۸ آذر در سالن ۶ بوتیک هنر ایران روی صحنه می‌رود.
عوامل اصلی این نمایش عبارتند از نویسنده: آرش عباسی، کارگردان: جعفر شکرپور، طراح: بهنام سرلک، تهیه‌کننده: هومن محمدی، بازیگران: فاطیما جودکی و بهنام سرلک.
در خلاصه داستان این نمایش آمده است: نمایشنامه «زیرزمین» داستان خواهر و برادری است که از نعمت پدر و مادر محروم هستند و در منزل یک سرهنگ که در زمان شاه فراری است و متواری شده، با مشقت امورات زندگی را سپری می‌کنند.
ماندگار دچار بیماری سرطان است و عقب‌مانده است.
صفورا خواهر ماندگار از نظر سنی کوچک‌تر از ماندگار است و امورات زندگی را به عهده دارد.