چرا قیمت دلار هر روز رکوردشکنی جدید میکند؟
مرتضی افقه گفت: اگر روند به همین شکل باشد باید انتظار افزایش هرچه بیشتر نرخ ارز را داشته باشیم.
کد خبر: 752296 | ۱۴۰۴/۰۹/۲۴ ۱۲:۵۰:۰۱
وضعیت نرخ ارز به گونهای است که نگرانیها از آینده اقتصادی کشور را افزایش داده است.
شاید کمتر کسی فکر میکرد نرخ ارز از صد هزار تومان عبور کند و بلکه به این سرعت تا نزدیک به ۱۳۰ هزار تومان هم برسد و قیمت فقط یک سکه امامی نزدیک به ۱۴۰ میلیون تومان برسد.
در چنین شرایطی پرسش آن است که علت چنین وضعیتی چیست و آینده اقتصاد ایران به کدام سمت میرود؟
به گزارش انتخاب، مرتضی افقه، اقتصاددان و استاد دانشگاه درباره این موضوع گفت: «وضعیت کنونی کشور حاصل زنجیرهای از تصمیمها و رخدادهای نادرست از گذشته تا امروز است.
در سه دهه اخیر، کشور با فرصتسوزی مستمر مواجه بوده است.
در دوره دولت آقای احمدینژاد، با وجود حدود هزار میلیارد دلار درآمد نفتی به درستی مدیریت نشد و فرصتی تاریخی از دست رفت.
در دوره دولت آقای رئیسی هم امکان رفع تحریمها از میان رفت و ذخایر موجود، بهجای ایجاد جایگزینهای پایدار برای درآمد نفتی، صرف هزینههای جاری شد.
در مقطعی تصور میشد با پایان دوره اول ترامپ، در دوره ریاستجمهوری بایدن، گشایشهای سیاسی و اقتصادی ایجاد شود و تحریمها رفع میشود اما این فرصت نیز از دست رفت».
او ادامه داد: «منابع مالی موجود از طریق پرداخت وام به مردم، فروش اموال دولتی و مصرف ذخایر همه و همه تمام شد و از سال ۱۴۰۳ این منابع عملا به پایان رسید.
پس از آن، وقوع جنگ خسارات گستردهای به کشور وارد کرد، مکانیسم اسنپبک فعال شد، تحریمها تشدید شد و امکان دور زدن تحریمها بهشدت کاهش یافت در چنین شرایطی، فضای ملتهب فعلی و نگرانی نسبت به آینده، بهویژه باقی ماندن سایه جنگ، موجب فرار سرمایهها شده است.
کشور با کمبود جدی ارز مواجه است.
این روند افق روشنی ندارد و تنها عامل بازدارنده آن، افزایش نقدینگی باشد؛ اقدامی که پیامدهای مستقیم و سنگینی بر معیشت و سفره مردم بر جای میگذارد و باعث بالا رفتن تورم میشود.
در این میان، برخی افراد که خود را اقتصاددان معرفی میکنند، بدون درک صحیح از واقعیتهای اقتصاد کلان و بدون توجه به تبعات تصمیمها، بر سیاست ارز ترجیحی اصرار میورزند و آن را بهعنوان راهحل به دولت تحمیل میکنند و در حالی که دولت با تنگنای شدید ارزی روبهرو است از این ایده استقبال میکند حال آنکه حتما چنین روشی بر فشار بر مردم میافزاید».
این اقتصاددان همچنین بیان کرد: «حتی اگر فرض شود گروههایی رقیب، چه در داخل و چه در خارج، در نوسانات بازار ارز نقش داشته باشند، اصل مسئله این است که قیمت ارز تا حدی آسیبپذیر شده که امکان اثرگذاری چنین گروههایی وجود دارد.
این خود نشانهای از یک مشکل ساختاری عمیق است.
افزایش نرخ ارز دلایل واقعی و اقتصادی دارد و این دلایل بهمراتب قویتر از عوامل صرفا سیاسی هستند.
کمبود مزمن ارز، تداوم تهدیدها و تحریکها، بستری آماده ایجاد کرده است که در آن هر گروهی میتواند با کمترین اقدام، بازار را دچار تنش کند.
جامعه در وضعیت فرسودگی اقتصادی و روانی قرار دارد.
وقتی از تورم ۴۰ درصدی سخن گفته میشود، باید توجه داشت که بیش از ده سال است نرخ تورم همواره بالای ۳۰ درصد بوده است.
انباشت این تورمهای دو رقمی، جامعهای بهشدت آسیبدیده را ایجاد کرده».
افقه در پایان گفت: «با وجود این حجم از مشکلات اقتصادی، بخشی از نمایندگان و تصمیمگیران به مسائل فرعی مانند حجاب و موضوعات مشابه دامن میزنند؛ در حالی که انتظار میرود تمرکز آنان بر واداشتن مسئولان اجرایی به حل مسائل اصلی اقتصادی باشد، نه انحراف افکار عمومی به موضوعات حاشیهای.
واقعیت این است که افق روشنی در اقتصاد کشور دیده نمیشود و اگر روند به همین شکل باشد باید انتظار افزایش هرچه بیشتر نرخ ارز را داشته باشیم».