شرق: سیگنال غلط ندهید آمریکا دنبال مذاکره نیست
«واقعیت میگوید بین ایران و آمریکا، مذاکره بماهو کلمه، معنا و مفهوم ندارد. آنچه هست، دیپلماسی اجبار، آنهم در پیشرفتهترین نوعش است».
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت:
این تحلیل را روزنامه شرق منتشر کرد.
نویسنده شرق در ادبیاتی متناقض با رویه همیشگی این روزنامه نوشت: دیپلماسی اجبار رویکردی است که از تهدید به استفاده از زور و تحریم یا انزوا بهره میبرد.
کشوری که این نوع دیپلماسی را به کار میگیرد، با استفاده از ابزارهای فشار، اراده و اختیار را از طرف مقابل میگیرد تا به آنچه خواست کشور تحمیلکننده است، پاسخ مدنظر او را بدهد.
این توضیح درباره دیپلماسی اجبار، خیلی آشنا و حتی شرح حال به نظر میرسد؛ زیرا گویی نه یک توضیح مفهومی و انتزاعی، بلکه مصداقی است.
دیپلماسی اجبار اعمالی علیه ایران البته به مراتب شدیدتر از تعریف آن است.
اگر «حمله نظامی محدود» هم جزئی از ابزار دیپلماسی اجبار باشد، حمله نظامی به ایران، محدود نبود.
این دلایل عبارت از حمله نظامی اسرائیل به ایران است که اینک بنا به اعتراف صریح ترامپ معلوم شده به خواست و فرماندهی او و کارگزاری رژیم جعلی صورت پذیرفته است.
جنگ، با حمله آمریکا به تأسیسات هستهای ایران تکمیل شد.
شرح پیشگفته نشان میدهد مذاکره در قاموس دیپلماسی اجبار، چقدر مهجور است.
بدیهی است که مذاکره مدنظر آمریکا ذاتا نمیتواند مبتنی بر دیالوگ باشد و مونولوگ مطلق است.
در ادبیات مونولوگی ترامپ، ایران باید غنیسازی را به صفر برساند و تعطیل کند.
دیگر آنکه بساط موشکهای کارسازش را برچیند و سوم آنکه نیابتی در منطقه نداشته باشد.
ترامپ میگوید ما به خواسته نخست، یعنی انهدام تأسیسات غنیسازی دست یافتهایم.
موارد دوگانه دیگر مدنظر او، به معنای خلع سلاح راهبردی ایران (محرومسازی از تنها سلاحی که آمریکا و اسرائیل را در جنگ ۱۲روزه ناچار به قبول آتشبس کرد و اگر نبود معلوم نبود اینک در خیابانهای ایران با چه اجنبیهای خونریزی روبهرو بودیم) و بازگذاشتن دست اسرائیل برای یکهتازی در منطقه و گرفتن توانمندیهای ژئواستراتژیکی و در نتیجه محبوسکردن ایران است؛ حبس و حصری که زمینهساز واردشدن خدشه به تمامیت ارضی کشور و نهایتا تجزیه آن است.
قصد از بیان مطالب فوق خواندن آیه یأس نیست، بلکه ذکر واقعیت است؛ واقعیتی که به ما میگوید بین ایران و آمریکا مذاکره بماهو کلمه، معنا و مفهوم ندارد.
آنچه هست، دیپلماسی اجبار، آنهم در پیشرفتهترین نوعش است.
از اینرو اگر دولتمردان ما به چنین جلساتی بروند، حق نیست که آن را جلسه مذاکره بخوانند.
صادقانه بگویند که به جلسه دیپلماسی اجبار میرویم.
امیدوارم این گفته وزیر خارجه که ایران، غنیسازی نمیکند، ارسال سیگنال به طرف مقابل نباشد که ما به شرط نخست او که همانا به صفر رساندن غنیسازی است، تمکین کردهایم و برای گفتوگو راجع به دو مورد بعدی آمادهایم.
راقم این سطور نمیداند که اگر این برداشت از گفته رئیس دستگاه دیپلماسی درست باشد، آیا او آن دو مورد راهکار دیگر را هم بررسی کرده است یا نه، در صورت منفیبودن پاسخ، ترک فعلی صورت گرفته که ما را میتواند ناچار به پذیرش بدترین سناریوی ممکن کند!
فقط یک قلم، یادمان باشد که فاصله دورترین و نزدیکترین نقاط سرزمین یکمیلیون و ۶۴۸ هزار کیلومتریمان بیش از دو هزار کیلومتر است.
کوتاهکردن برد موشکها (البته اگر نابودی آن، که روبیو خواستار است، منتفی باشد) ما را از دفاع در برابر حمله نظامی خارجی به کشورمان محروم میکند.
این به آن دلیل است که برد کوتاهشده بخشهای عمدهای از خاک کشورمان را پوشش نمیدهد و میتواند موجب پیروزی دشمن متجاوز و از دست رفتن بخشی از خاک ایران عزیز شود.
میدانم مفاد این یادداشت به مذاقهایی خوش نمیآید و شاید درشتگویی هم به دنبال داشته باشد، اما آنچه مهم است، بیان شفاف واقعیات است.