سند راهبرد امنیت ملی آمریکا و چالشهای احاله مسئولیت
به گزارش مشرق، کانال تلگرامی اندیشکده تهران در مطلبی نوشت:
براساس سند راهبرد امنیت ملی ۲۰۲۵، سیاست خارجی آمریکا چهار مسیر اصلی را طی میکند: ۱.
احیای دکترین مونرو و جلوگیری از نفوذ چین در نیمکره غربی ۲.
تقویت ائتلافها در شرق و جنوب شرق آسیا برای مهار چین ۳.
رسیدن به ثبات راهبردی با روسیه ۴.
تقلیل اهداف آمریکا در جنوب غرب آسیا به جلوگیری از تسلط دشمنان بر منابع نفت و گاز.
معنای اعلام رسمی چنین اهدافی این است که سیاست خارجی آمریکا به راهبرد موازنه فراساحلی نزدیک میشود.
با این حال، با توجه به واقعیتهای کنونی تحقق اهداف سند دشوار و حداقل در کوتاهمدت ناممکن است.
کیسینجر معکوس؛ عبارتی پنهان در سند ۲۰۲۵
سند ۲۰۲۵ در چرخشی ۱۸۰ درجهای از دو سند قبلی روسیه را تهدیدی صرفاً برای اروپا عنوان کرد.
همچنین هدف آمریکا رسیدن به ثبات راهبردی با روسیه عنوان شد.
ترامپ از همان ابتدای دوره دوم ریاست جمهوری خود راهبرد همگرایی با روسیه را برگزید که به باور تحلیلگران با هدف دورکردن روسیه از چین اتخاذ شده و اقتباسی معکوس از راهبرد کیسینجر است که در دهه ۱۹۷۰ آمریکا را به چین نزدیک کرد تا از شوروی فاصله بگیرد.
مشخص نیست چگونه ترامپ میخواهد با وجود دشمنان زیاد روسیه در آمریکا، پوتین را قانع به یک همگرایی بلندمدت کند؟
چگونه میخواهد در عین حال که متعهد به پیمان ناتو باقی مانده است روسیه را تهدیدی اروپایی جلوه دهد؟
به عبارت دیگر، آمریکای ترامپ هنوز نتوانسته وسیلهای واقعگرایانه و مؤثر برای اهداف خود در سند بسازد.
دشمنانی که ظاهراً دیگر اهمیت ندارند
برای اولین بار ایران و کره شمالی جایگاهی مهمی در سند راهبرد امنیت ملی ندارند.
در این سند تنها سه بار به ایران اشاره میشود: یک بار ادعایی درباره میانجیگری ترامپ در مذاکرات صلح میان ایران و اسرائیل و دو مرتبه دیگر، درباره تضعیف ایران پس از حملات اسرائیل و عملیات چکش نیمهشب علیه برنامه هستهای ایران.
این کمتوجهی به ایران با سیاست اعمالی آمریکا مطابقت چندانی ندارد.
سند ۲۰۲۵ همچون شخص ترامپ میکوشد مسائل مورد مناقشه با ایران را پایانیافته جلوه دهد.
حال آنکه چنین نیست و اگر طرفین بخواهند بر سیاستهای خود پافشاری کنند، باید منتظر درگیری جدید بود.
سکوت در مورد تسلیحات هستهای و تهدید کره شمالی نیز قابل توجه است که قطعاً نگرانی ژاپن و کره جنوبی را افزایش میدهد.
آمریکا نمیخواهد انرژی خود را صرف آن کند، چه اینکه در این منطقه تهدید جدیتری بهعنوان چین وجود دارد.
باید دید آمریکا چگونه نگرانیهای امنیتی ژاپن و کره شمالی را برطرف خواهد کرد.
آیا به متحدان شرق آسیایی خود اجازه ساخت سلاح هستهای را خواهد داد؟
اسرائیل و تداوم مأموریت آمریکا در خاورمیانه
سند همچون گذشته خاورمیانه را محوریت سیاست خارجی آمریکا نمیداند.
با این وجود، آمریکا برای حداقلکردن نقش خود در خاورمیانه سه چالش بزرگ دارد: ۱.
خاتمهنیافتن مسائل مورد مناقشه با ایران ۲.
تلاش اسرائیل برای درگیر نگهداشتن آمریکا در منطقه که به معنای احتمال جنگ مستقیم با ایران است ۳.
سرریز رقابت هژمونیک چین و آمریکا به خاورمیانه.
مهار چین در نیمکره غربی و شرق آسیا
مطابق سند، آمریکا دکترین مونرو را در نیمکره غربی احیا میکند تا با همراهی دولتهای همسو –که همان دولتهای راستگرا هستند- قدرتهای «خارج از نیمکره» -یا همان چین- نتوانند نفوذ خود را در منطقه گسترش دهند.
پرسش مهمی که وجود دارد این است که چگونه آمریکا میتواند ضمن درگیر ماندن در اروپا و خاورمیانه به درستی بر نیمکره غربی متمرکز شود؟
وضعیت برای آمریکا هنگامی که بحث مهار چین در شرق آسیا مطرح میشود پیچیدهتر خواهد شد.
سند متعهد به ائتلافهای آمریکا در این منطقه برای ایجاد یک موازنه بازدارنده علیه چین است.
با این وجود، چه تضمینی برای تایوان وجود دارد که یک آمریکای درگیر در خاورمیانه، اروپا و نیمکره غربی از او دفاع کند؟
کلام پایانی: معضل بیشتعهدی در سیاست خارجی آمریکا
مطابق سند ۲۰۲۵ راهبرد امنیت ملی این است که اروپا و خاورمیانه دیگر اهمیت گذشته را ندارند و شرق آسیا و نیمکره غربی برای آمریکا اولویت دارند.
با این وجود، واقعیتهای میدانی در اروپا و خاورمیانه نشان میدهد که آمریکا مسیر دشواری برای تحقق این امر دارد.
در صورتی که آمریکا نتواند در راستای اهداف سند ۲۰۲۵ حضور مستقیم خود را پایان دهد و خود را در شرق آسیا و نیمکره بیشتر درگیر کند، با بحران اضافهبار فراتر از ظرفیت و بیشتعهدی در سیاست خارجی خود مواجه خواهد شد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.