روایت یک سناریوی ناکام در مراسم هفتم خسرو علیکردی/ چرا تجمع مشهد به صحنه درگیری اپوزیسیون تبدیل شد؟ +عکس و فیلم
ساعاتی پس از دعواهای جناحی ضدانقلاب در مراسم هفتم خسرو علیکردی، رسانههای غربی به حمایت از عناصر بازداشت شده از جمله نرگس محمدی پرداختند.
سرویس سیاست مشرق - جسد خسرو علیکردی، وکیل پیشین دادگستری، در محل دفتر کارش پیدا شد.
در پی انتشار این خبر، رسانههای معاند با همراهی برخی اعضای خانواده وی و جمعی از فعالان رسانهای، با راهاندازی کمپینی سازمانیافته در فضای مجازی تلاش کردند مرگ علیکردی را «قتل حکومتی» جلوه دهند.
پس از گسترش این روایت جعلی در فضای مجازی، شماری از محکومان سابق پروندههای امنیتی، از جمله نرگس محمدی، نسرین ستوده و سپیده قلیان، در مراسم هفتم علیکردی حاضر شده و در کنار بستگان او، اقدام به سردادن شعارهای تحریکآمیز و دعوت به آشوب کردند.
در این بین، بخشی از حاضران که با فراخوانها و تبلیغات رسانههای ضدانقلاب به مراسم کشانده شده بودند، علیه نرگس محمدی شعار سر داده و حتی اقدام به پرتاب سنگ به سمت وی کردند.
این تنشها تا آنجا پیش رفت که جواد علیکردی، برادر متوفی و یکی از اصلیترین هماهنگکنندگان حضور چهرههای ضدانقلاب در این مراسم، با ادبیاتی تند به شعاردهندگان واکنش نشان داد.
آنچه روز جمعه مشاهده شد، نه یک کنش اعتراضی منسجم، بلکه نمونهای از فروپاشی فرماندهی آشوب در یک تجمع غیررسمی بود.
نرگس محمدی با استفاده از سقف یک خودرو بهعنوان استیج، تلاش کرد نقش لیدری برای آشوب حاضرین را ایفا کند، اما بلافاصله، شکاف اپوزیسیون خود را به نمایش گذاشت.
بخشی از جمعیت او را همسو با جریان منافقین خطاب قرار داده و شعار مرگ بر مجاهد سر دادند و تقریبا امکان ادامه سخنرانی را از وی سلب کردند؛ همزمان، گروهی دیگر با طرح شعارهای سلطنتطلبانه و حمایت از رضا پهلوی، مسیر سخنرانی محمدی را بهطور کامل از کنترل خارج کردند.
این وضعیت، اختلاط و در همریختگی شعارها را در پی داشت و انسجام نمادین یک تجمع چند ده نفره ضدحکومتی را برهم زد.
تا به امروز فعالان سایبری ضدانقلاب، کامنتهای مختلف را نفوذ سایبری جمهوری اسلامی و یا اکانتهای حزباللهی توصیف میکردند؛ اما حالا در سطح خیابانی شکاف خود را از نزدیک مشاهده کردند.
تا حدی این شکاف عمیق بود که یکی از عناصر منافقین در توئیتی، شعارهای ضد این سازمان تروریستی را صداگذاری و جعلی خواند.
در این شرایط، محمدی در رفتار خود تغییر فاز داد و بیاعتنا به تضادهای آشکار درون جمعیت، کوشید خود را با طیف سلطنتطلب همسو کند.
او صرفا به دنبال سروصدای خیابانی بود و بلافاصله نام مجیدرضا رهنورد، جانباخته سلطنتطلب آشوبهای ۱۴۰۱ را برای همصدایی طرفداران پهلوی فریاد زد.
حواشی روز جمعه تنها یکی از نشانههای فرسودگی میدانی اپوزیسیون ضدایرانی بود.
ماههاست که این جریان توان سازماندهی تجمع خیابانی مؤثر را از دست داده و حتی پس از جنگ ۱۲روزه نیز نتوانسته انسجام یا ابتکار عملیاتی تازهای به آن ببخشد.
تمرکز فعلی اپوزیسیون بر سروصداهای مقطعی و تنشهای مصنوعی است و عمر عملیاتهای رسانهای آنها کوتاه تر از ۱۴۰۱ شده است.
مراسم روز جمعه، در عمل صحنهای بود که پراکندگی، بلاتکلیفی و کلافگی اپوزیسیون را از فضای سایبری خارج کرده و در میدان واقعی عمل به نمایش گذاشت.
لاپوشانی کارفرمایان
این نمایش مضحک سبب شد تا نرگس محمدی همچون پروژههای قبلی، شروع به سروصدا و تحریک جمعیت بکند؛ سپیده قلیان، محکوم سابق امنیتی نیز به او پیوست و با چرخاندن روسری و شعارهای احساسی، فضای تجمع را به سمتی بردند که نیروهای امنیتی جهت برقراری آرامش و امنیت روانی ساکنین، با آنها برخورد کرده و بازداشت کنند.
پس از بازداشت اخلالگران امنیت، پروژه رسانههای غربی کلید خورد؛ کارفرمایان در حسابهای رسمی و حتی دولتی خود نسبت به بازداشت نرگس محمدی، سپیده قلیان و تعدادی دیگر ابراز نگرانی کردند.
سناریویی تکراری که از جنس پروندهسازیهای حقوق بشری سالهای گذشته علیه ایران بود و در آن، معرکهبگیران مشهد را کنشگر سیاسی و فعال مدنی معرفی کرده و جمعآوری آنها از خیابان را سرکوب مدنی توصیف کردند.
کمیته جایزه نوبل صلح در نروژ، رئیس مجلس ملی فرانسه، برخی صفحات دولتی در آلمان و شهرهای کوچک اروپایی، بازداشت محمدی به عنوان برنده سابق جایزه صلح نوبل را محکوم کردند.
ماریا کورینا، برنده فعلی نوبل نیز در پست شبکههای اجتماعی خود خواستار آزادی نرگس محمدی شد.
سر و صدای رسانههای غربی در این ماجرا، بیشتر تلاشی برای پوشاندن ضعف و فرسودگی جریان ضدانقلاب داخل کشور بود.
آنها بازداشت زنی را محکوم کردند که حتی پیش از ورود نیروهای امنیتی، از سوی بسیاری از حاضران در همان مراسم طرد شده و با واکنش منفی روبهرو شده بود.
در این میان، جواد علیکردی، برادر خسرو علیکردی، نیز جزو افرادی بود که در مراسم هفتم برادرش بازداشت شد اما پس از مدتی آزاد گردید.
او بعد از آزادی، با انتشار ویدیویی تهدیدآمیز در شبکههای اجتماعی تلاش کرد خود را در کنار نرگس محمدی و در کانون توجه رسانههای اعتراضی قرار دهد و از فضای ایجادشده بهرهبرداری کند.
نکته قابلتوجه درباره این فرد آن است که بررسی فعالیتهای او در فضای مجازی نشان میدهد پیشتر صفحات مربوط به نخستوزیر رژیم صهیونیستی و همچنین صفحه عملیات روانی اسرائیل موسوم به «اسرائیل به فارسی» را دنبال میکرده و از مخاطبان محتوای رسانههای صهیونیستی بوده است.
ساعاتی پیش هم، شعبه ۲۵۵ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب مشهد مقدس اعلام کرد، در تاریخ هجدهم آذر ماه، در وقت فوق العاده ساعت ۰۹:۳۰ صبح در راستای بازبینی مجدد تصاویر دوربین مداربسته محل فوت مرحوم خسرو علیکردی، این بازپرسی در محل اداره جنایی پلیس آگاهی مشهد حاضر شده و با توجه به هماهنگی به عمل آمده آقای جواد علیکردی برادر (متوفی به همراه ۴ نفر دیگر آقایان غلامرضا حسن- مجتبی، دادیاران علیکردی) جهت بازبینی تصاویر و تحویل لوازم متوفی مراجعه داشتند.
به گفته این شعبه، آقای جواد علیکردی به دلایل شخصی تمایلی برای مشاهده تصاویر نداشتند ولیکن با تأکید بازپرسی در همان اتاق محل بازبینی تصاویر مستقر شدند و سایر افراد نسبت به بازبینی تصاویر اقدام نمودند.
جواد علیکردی همه تصاویر را دیده و شکایتی برای پیگیری موضوع ندارد تصاویر از دوربینهای مختلف محدوده بیرون و داخل دفتر کار مرحوم با کیفیت خوب و وضوع بالا در دسترس بود از زمان مورد نظر آقای جواد علیکردی بازبینی تصاویر شروع شد و کلیه افراد حاضر نحوه فوت مرحوم خسرو علیکردی در دفتر محل کار را ملاحظه نمودند و از موضوع متأثر شدند.
جواد علیکردی سمت چپ تصویر مشخص است
در ادامه بازپرسی خطاب به همه افراد حاضر نمود که چنانچه موضوع مشکوک یا مطلبی دارند بیان نمایند که همگی به شرح صورتجلسات جداگانه اعلام نمودند که مورد خاصی مدنظر ندارند.
آقای جواد علیکردی در اثنا بازبینی تصاویر بعضاً اشاراتی به روند تحقیقات پروندههای سابق خود و برادرش نمود که عمده مطالب ناشی از تأثر ایشان بابت فوت ناگهانی خسرو علیکردی است.
در پایان اظهارات افراد حاضر در جلسه به شرح اوراق مجزا اخذ شد که آقای جواد علیکردی به شرح ذیل مطالبی را مرقوم نمودند و اعلام داشتند شکایتی بابت پیگیری موضوع ندارند.
در انتهای جلسه با توجه به اینکه موضوع خاصی که شبهه جنایی بودن فوت را تقویت کند از جانب آقای جواد علیکردی و سایر افراد حاضر مطرح نشد کلیه لوازم شامل لب تاپ فلش گوشی مدارک دستگاه حافظه دوربین مداربسته طی رسید تحویل آقای جواد علیکردی شد.
چند ماه پیش از جنگ ۱۲ روزه، بودجه صدای آمریکا که استودیو فارسی آن تنها بخش کوچکی از آن بود تعطیل شد و هزاران عنصر تبلیغاتی ضدایرانی از کار بیکار شدند؛ حتی رادیوی فارسی بیبیسی هم در میانه جنگ به طور موقت راهاندازی شد.
پس از عدم موفقیت رژیم صهیونیستی و آمریکا در براندازی جمهوری اسلامی، تلویزیون صدای آمریکای فارسی به آنتن بازگشته و شبکههای جدیدی در لندن به زبان فارسی در حال راهاندازی است.
رژیم صهیونی با هدایت اطلاعاتی و دلاری ایالات متحده فاز تبلیغاتی برای فشارهای اقتصادی و حقوق بشری علیه ایران را بازسازی کرده و به دنبال آشوبهای نامنظم در خاک ایران است؛ سرویسهای اطلاعاتی بیگانه تصور میکنند یک جرقه نیاز است تا اتفاقی مانند آشوبهای ۱۴۰۱ به شکل خشنتر به راه افتد و بتوانند با پیوست خیابانی، یک حمله نظامی تمامکننده طراحی کنند.
تجمع روز جمعه نشان داد نه سلطنتطلبان و نه گروهکهای دیگر نظیر جمهوریخواهان و منافقین ظرفیت و پایگاهی برای ایجاد تحرک اجتماعی ندارند و در معدود تجمعات خود هم علیه یکدیگر شعار داده و سنگ به یکدیگر پرتاب میکنند!