تهدید دختر جوان با فیلم و عکس‌های خصوصی

کد خبر: 751969 | ۱۴۰۴/۰۹/۲۲ ۱۴:۱۹:۲۴
هرزگردی در فضای مجازی و دنبال کردن پیام های جذاب یک مخاطب برای دختر جوان، گران تمام شد.
مهتاب، دختر حدودا ۱۸ ساله، که مثل خیلی از جوان‌ها برای پر کردن خلأ تنهایی‌اش در فضای مجازی می‌چرخید با پسری از استانی دیگر آشنا شد که با حرف‌های شیرین و وعده‌های رنگارنگ توجه وی را جلب کرد.
در ابتدا همه چیز شبیه یک آشنایی ساده بود، اما کم‌کم آن پسر با حرف‌های عاشقانه و ابراز علاقه‌های مکرر، دل مهتاب را به خود وابسته کرد.
روزها به گفتگو گذشت تا این‌که آن پسر درخواست عکس و فیلم خصوصی کرد.
مهتاب تردید داشت، اما ترس از دست دادن وی و وابستگی‌ای که آرام‌آرام در وجودش ریشه دوانده بود، باعث شد خواسته‌اش را بپذیرد اما نمی‌دانست که این شروع یک کابوس است.
چند هفته بعد، لحن پسر تغییر کرد وعده‌های زیبا جای خود را به تهدید، درخواست پول و اصرار به قرار ملاقات داد.
حتی یک‌بار مهتاب را مجبور کرد تا به شهر او سفر کند، اما مهتاب در لحظه آخر، با ترس و دلی آشوب‌زده از این تصمیم منصرف شد.
پس از آن، تهدیدها شدیدتر شد و در نهایت گفت اگر حرفش را گوش ندهد فیلم‌هایش را برای خانواده‌اش در فضای مجازی منتشر می کند تا آبرویش برود و بالاخره تهدید خود را عملی کرد و آن عکس ها را منتشر کرد.
مهتاب شب‌ها با گریه می‌خوابید و روزها با اضطراب چشم باز می‌کرد، زندگی‌اش به میدان جنگی با سایه‌های ترس تبدیل شده بود.
تا اینکه یک روز تصمیم گرفت به جای ترسیدن، بایستد.
قدم‌های لرزانش را برداشت و به کلانتری رفت، نفسش سنگین اما نگاهش محکم بود.
این پرونده به سبب حساسیت‌های خاصی که داشت به یکی از افسران با تجربه سپرده شد، او با دقت به صحبت‌های مهتاب گوش داد، مدارک را بررسی و به سرعت تحقیقات تخصصی پلیسی را آغاز کرد.
کمتر از 72 ساعت بعد، با هماهنگی معاون دادستان و رئیس کلانتری، پسر تهدیدکننده با شگردهای تخصصی مورد ردیابی و شناسایی قرار گرفت و در نهایت هم دستگیر شد.
این پسر جوان که فکر می‌کرد پشت پرده فضای مجازی پنهان می‌ماند، حالا با دستبند تحویل مراجع قضایی و پس از بررسی های قضایی روانه زندان شد.
مهتاب بعد از مدت‌ها، نفس راحتی کشید، فهمید که اعتماد بی جا به محتوای فضای مجازی می تواند بسیار آسیب زا و ترس و سکوت، بزرگترین دشمن انسان در برابر تهدید و آزار است و هیچ‌کس حق ندارد با احساسات و اعتماد انسان بازی کند.
این ماجرا به او آموخت:اعتماد هدیه‌ای ارزشمند است آن را بی‌محابا به دست هر کسی نسپارد و اگر کسی از اعتمادش سوءاستفاده کرد قانون پشت و پناه او خواهد بود.
گزارش از: مشاور کلانتری 21 شهر کرمان