صدای متفاوت اصفهان؛ دختری که کلیشهها را ورق زد
اصفهان- مژگان کشانی با نگاهی امیدوارانه و قلمی قدرتمند توانسته روایت تازهای از زندگی افراد دارای معلولیت ارائه دهد روایتی که ضعف جامعه را در نگاه اشتباه به آنها زیر سوال میبرد.
خبرگزاری مهر، گروه استانها - مرجان سیف الدین: مژگان کشانی، دختری از اصفهان با معلولیت جسمی، نمونه روشن از اراده و توانمندی است که با وجود محدودیتها، توانسته جایگاهی ارزشمند در عرصه ادبیات و جامعه کسب کند.
او بهترین اتفاق زندگیاش را نه در شکست، بلکه در پذیرفتن شرایط فیزیکی خود میداند.
وقتی مژگان تصمیم گرفت به جای جستجوی مقصر شرایطش بر روی تواناییها و نقاط قوتش تمرکز کند، مسیر زندگیاش به کلی تغییر کرد.
این پذیرش نقطه آغاز رشد و خودباوری او بود و باعث شد تا با استفاده از استعداد نویسندگی، قدم در راهی بگذارد که الهامبخش برای دیگران شود و آن موفقیت کتابی شد به نام «سه سانت باش آدم باش».
مژگان کشانی در گفتگو با خبرنگار مهر صحبتهایش را اینگونه آغاز کرد: تاریکترین دوره زندگیام وقتی بود که چالشهای جسمانی برایم به مانع تبدیل شده بود، اما تبدیل این دوران تاریک به پلی برای پیشرفت، بهترین رویداد زندگیام شد.
با شرکت در مسابقات داستاننویسی و کسب مقامهای متعدد، توانستم به خودباوری بیشتری برسم و رسالت خود را در جامعه روشنتر ببینم.
متن نوشتهها و اشعار مژگان بارزترین ابزار او برای فرهنگسازی و نقد نگاههای کلیشهای نسبت به این قشر از جامعه است.
آثار ادبی و صدایی برای ناشنیدهها
مژگان کشانی تا امروز پنج کتاب منتشر کرده است که هر کدام به نوعی به دغدغههای افراد معلول میپردازند.
از جمله آثار معروف او کتابهای «قلب یخی»، «قلب سنگی»، «قلب کاغذی»، «سینمای زندگی» و «سه سانت باش آدم باش» هستند.
و مجموعه جدیدی به نام «نقاط مشترک من و دنیا» نیز به زودی منتشر خواهد شد، که موضوع آن پیرامون مسائل معلولیت است.
یکی از داستانهایش حتی به صورت فیلم کوتاه درآمده و تبدیل به موسیقی شده است که موضوع اشتغال و مناسبسازی فرهنگی و اجتماعی برای افراد معلول را روایت میکند.
«سه سانت باش آدم باش» کتاب مورد محبوب اوست، در قسمتی از این کتاب آمده: «همیشه یه روح خسته پشت یه جسم قویه، یعنی دنیا این جوریه که با خسته کردن روح، واکسن قدرت را به جسمت تزریق میکند و یادت باشه، بعضی چیزا باید تموم بشن تا چیزای بهتری شروع بشن حتی خودتم باید تموم بشی تا بتونی شادی رو بسازی.
پس فراموش کن بذار همه چیزای قدیمی تموم بشن تا چیزای جدید شروع کنی، همه چیز رو رها کن رهای رها».
این آثار نه تنها به عنوان دستاوردهای ادبی شناخته میشوند، بلکه رسانهای کار آمد در جهت آگاهسازی جامعه نسبت به توانمندیها، دغدغهها و حقوق افراد دارای معلولیت به شمار میآیند.
مژگان از طریق کلمات خود پلی میسازد میان دنیای افراد معلول و جامعهای که گاه ناآگاهانه مانع حضور آنها میشود.
با معلولان مثل لوازم دکوری رفتار نکنید
روز جهانی معلولان، تنها یکی از روزهایی است که در تقویم به معلولان اختصاص داده شده اما واقعیت زندگی این افراد فراتر از یک روز در سال است.
به گفته مژگان، معلولان در بقیه روزهای سال در معرض نگاههای ترحمآمیز، بیتوجهی، و گاه بدرفتاری قرار دارند و تنها در روز دوازدهم آذر، این وضعیت به طور موقت دستخوش نوعی تجلیل نمایشی میشود که مشکلات اصلی را پوشش نمیدهد.
مژگان به عنوان یکی از موفقترین افراد دارای معلولیت در کشور، با وجود کسب ۳۸ رتبه مشورتی در حوزههای مختلف و نویسندگی، همچنان با چالشهای عمیقی روبروست که از محدودیتهای فیزیکی تا مشکلات فرهنگی و اجتماعی را شامل میشود.
او به ضعف خانوادهها در پذیرش معلولیت، نگاههای تبعیضآمیز رسانههای استان و ناکافی بودن زیرساختها در شهر خود اشاره میکند.
برخی خانوادهها هنوز با معلولیت فرزند خود مشکل دارند
زندگی مژگان به عنوان فرد دارای معلولیت در اصفهان با چالشهای متعددی مواجه است.
این نویسنده میگوید: بی توجهی رسانههای استانی به پوششهای خبری معلولان در مقایسه با رسانههای پایتخت، مناسبسازی ناکافی معابر شهری محدودیت فیزیکی برای حرکت و حضور روزمره مضاعف بر موانع روانی و اجتماعی است.
نبود امکانات مناسب، دسترسی محدود به فضاهای عمومی، و کمبود حمایتهای عملی، باعث میشود پیام ناخوشایندی به معلولان ارسال شود که حضور آنها در جامعه چندان مطلوب نیست.
مژگان از خانوادههایی میگوید که معلولیت فرزندان خود را نپذیرفتند، از خانوادههایی که ناخواسته تحت فشار حرفهای اطرافیان قرار میگیرند و در نهایت زندگی را به کام معلول تلخ میکنند و گاهی زبان آنها به ناله و ناشکری باز میشود اما خودش با نگاهی متفاوت و امیدوارانها ی مواجه شده است.
وی بارها تاکید کرده است که خدا را شاکر است و باور دارد این سختیها فرصتی برای رشد و تعالی او هستند.
این محدودیتها نه تنها بر فرد، بلکه بر خانوادهها و جامعه اثر میگذارد و منجر به دوری و عدم تعامل صحیح میشود.
کشانی معتقد است که این مشکلات ناشی از نگاه کلیشهای و ناتوانی سیستمهای حمایتی هستند.
این دختر موفق رویکردی مثبت و امیدوارانه دارد.
او به جای تمرکز بر کمبودها، قدر فرصتها را میداند و ضعفهای جامعه را ناشی از کمتوجهی و ناشکری دیگران میداند، نه ناتوانی افراد معلول.
این نگرش موجب شده تا او به عنوان یک الگو در حوزه توانمندسازی معلولان شناخته شود.
اشعار و نوشتههای مژگان کشانی، که برخی با همراهی خوانندگان به موزیک تبدیل شدهاند و در بسیاری از فروشگاهها مورد استقبال قرار گرفته است، نمونهای از عمق درک و احساسات او نسبت به شرایط زندگی معلولان است.
این آثار نه تنها ادبی بلکه به لحاظ اجتماعی و فرهنگی نقش مهمی در تغییر نگرش و آگاهسازی جامعه دارند.
داستان مژگان کشانی بازتاب مسائل و معضلات فرهنگی، اجتماعی و نهادینهشدهای است که جامعه با آن مواجه است.
از تبعیضهای موجود در خانوادهها گرفته تا کمکاری رسانهها و ناکافی بودن مناسبسازی زیرساختها، همه این عوامل دیواری بزرگ پیش روی افراد توانمند میسازند.
با این حال، مژگان به سختی و با توان مضاعف توانسته پیشرفت کند و موفقیتهایی کسب نماید که در محافل هنری و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است.
قصه او چراغ راهی برای اصلاح نگرشها، رسانهها، خانوادهها و ساختارهای شهری است تا فضایی عادلانه برای حضور افتخارآمیز معلولان فراهم شود.
توانمندانی ها با امکانات، شکوفا ترمی شوند
داستان مژگان کشانی نه فقط روایت یک زندگی با معلولیت است، بلکه قصه توانمندی و عزمی است که جامعه باید آن را بپذیرد و امکانات لازم را برای شکوفایی این افراد توانمند فراهم کند.
قصهای که میتواند چراغ راهی برای اصلاح نگرشها، رسانهها، خانوادهها و ساختارهای شهری باشد تا افراد معلول هم بتوانند با افتخار در جامعه حضور یابند و موفقیتهایشان را جشن بگیرند.