دانشگاه ایرانی؛ آینه حساس سیاست و جامعه
دانشگاه ایرانی، از ۱۳۳۲ تا امروز، همواره «آینه حساس سیاست و جامعه» بوده است. دانشجو، نه ناظر منفعل، بلکه خطشکن و تحلیلگر جامعه است.
سهیلا کثیر در یادداشتی که به مناسبت روز دانشجو به خبرگزاری مهر ارسال کرده است، نوشت:
تاریخ معاصر ایران پر از لحظههایی است که نه فقط در کتابها، بلکه در حافظه جمعی ملت ثبت شدهاند؛ لحظههایی که در آنها آگاهی با خون و جان در برابر سلطه نوشته شد.
۱۶ آذر ۱۳۳۲، روزی که دانشگاه تهران نبض مقاومت شد و سه دانشجوی شجاع: مصطفی بزرگنیا، احمد قندچی و مهدی شریعترضوی با ایستادگی خود آگاهی ملی را حفظ کردند.
آنها نشان دادند دانشگاه، فراتر از محل درس و کتاب، سنگری است برای شکلگیری تابآوری، مقاومت و وجدان جمعی.
نسل آن روز آموخت که سلطه خارجی، با لبخند یا قرارداد وارد نمیشود؛ با کودتا، تحقیر، فشار اقتصادی و تلاش برای خاموش کردن صدای ملتها وارد میشود، اما شعله آگاهی قابل خاموش شدن نیست.
زخم ۱۳۳۲ و تولد آگاهی مدرن ایرانی
فاصله میان کودتای ۲۸ مرداد تا ۱۶ آذر، نمادی از منطق سلطه و تلاش برای کنترل منابع و اراده ملت بود.
دولت کودتا با استقبال از نیکسون و بازگشت روابط با بریتانیا، پیوند آشکار خود با قدرتهای خارجی را به نمایش گذاشت.
دانشگاه تهران تاب تحقیر را نیاورد؛ کلاسها و سالنها صحنه اعتراض شدند و پاسخ حکومت، گلوله و سرکوب بود.
سه شهید دانشجو جان دادند، اما روح مقاومت زنده ماند.
از آن روز، دانش معنای سیاسی یافت: توان دیدن سازوکارهای قدرت، درک فشارهای سیستماتیک و ایستادگی در برابر آنها؛ تجربهای روانشناختی و اجتماعی که نسلها را به هم پیوند میدهد و آگاهی جمعی را شکل میدهد.
دانشجو؛ بازتاب فشارهای اقتصادی و روانی
نسل امروز ایران، همانند نسل ۳۲، زیر فشارهایی زندگی میکند که هر روز بر شانههای دانشجو سنگینی میکند:
تورم و گرانی که خواب و امید آینده را میسوزاند،
سفرههای کوچکتر و ساعات طولانی کار برای تأمین هزینههای زندگی،
اضطراب دائمی ناشی از بیثباتی اقتصادی و اجتماعی،
فشار روانی حاصل از رقابت شدید، ناکامیهای تحصیلی و دغدغههای آینده شغلی.
اما دانشجو، برخلاف آنچه فشارها میخواهند، فلج نمیشود؛ بلکه این فشارها را به نیروی تابآوری، خلاقیت و تحلیل تبدیل میکند.
دانشگاه به میدان آزمایش عزم، توان ذهنی و مقاومت روانشناختی بدل میشود؛ نسلی که میان استرس و محدودیت، توانایی تصمیمگیری و هدایت جامعه را میآموزد.
دانشگاه؛ میدان منازعه روانی و اجتماعی
دانشگاه ایرانی، از ۱۳۳۲ تا امروز، همواره «آینه حساس سیاست و جامعه» بوده است.
هر فشار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نخست در چهره نسل جوان بازتاب مییابد.
دانشجو، نه ناظر منفعل، بلکه خطشکن و تحلیلگر جامعه است: با حضور خود بحرانها را تحلیل میکند، روایتها را میخواند و آگاهی جمعی میسازد.
این آگاهی، سد روانی در برابر تسلیم و نیروی محرکهای برای اصلاح و پیشرفت جامعه است.
۱۶ آذر و محور مقاومت؛ پیوند ملی و منطقهای
معنای ۱۶ آذر محدود به ایران نیست.
نسل جوان در غزه زیر آوار، در لبنان در محاصره و در یمن با کمبودهای بیپایان، همچنان وفادار به حقیقت ایستادهاند.
دانشجوی ایرانی، با آگاهی ضد امپریالیستی و تابآوری خود، پلی است میان تجربههای مقاومت در منطقه.
تجربه ایران و دانشجویان ۱۶ آذر نشان میدهد که مبارزه با سلطه، زبان مشترک ملتهاست و دانشجو همانند رزمنده محور مقاومت، نقطه اتکای امید و پایداری است.
پیام روانشناختی و اقتصادی ۱۶ آذر
نسل امروز ایران بار سنگین زمانه را بر دوش دارد: بازارهای متلاطم، سفرههای کوچکتر، تورم افسارگسیخته، اضطراب و نگرانی از آینده.
اما همین فشارها نیروی آگاهی را فعال کرده است.
دانشجوی امروز، با بینش تاریخی و تحلیل عمیق، فشارهای روانی و اقتصادی را به ابزار تابآوری، خلاقیت و مقاومت اجتماعی تبدیل میکند و مسیر استقلال و پیشرفت ملی را هموار میسازد.
دانشجو؛ خطشکن، پیشرو و وجدان جامعه
پیام ۱۶ آذر روشن است: نسل جوان هرگز ناظر منفعل تاریخ نبوده است.
دانشجو نیرویی است که با جان، قلم و تصمیم خود، آینده را تغییر داده و فشار اقتصادی، روانی و اجتماعی را به تجربهای برای تابآوری و هدایت جامعه بدل کرده است.
یادآوری این روز نشان میدهد که دانایی و آگاهی، مهمترین سرمایه ملی در برابر فشارهای داخلی و خارجی هستند و دانشجو همیشه خطشکن، پیشرو و پناهگاه آگاهی جامعه بوده و خواهد بود.