خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

یکشنبه، 16 آذر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

اقتصاد ایران بدون پایداری انرژی نمی‌چرخد

مهر | اقتصادی | یکشنبه، 16 آذر 1404 - 10:23
از صنایع سنگین تا اشتغال مستقیم، همه به تأمین مداوم گاز وابسته‌اند. ذخیره‌سازی فصلی و توسعه میادین مشترک برای جلوگیری از شوک‌های تولیدی ضروری است.
انرژي،توليد،گاز،ايران،صنايع،كاهش،تأمين،اقتصادي،فصلي،پايدار،م ...

به گزارش خبرنگار مهر، پایداری در تولید و تأمین انرژی، به‌ویژه گاز طبیعی، در سال‌های اخیر به مهم‌ترین متغیر تعیین‌کننده برای بهره‌وری صنایع و ثبات اشتغال تبدیل شده است.
استمرار تولید انرژی، علاوه بر تثبیت مسیر رشد اقتصادی، نیازمند سرمایه‌گذاری در ذخیره‌سازی فصلی، توسعه نیروگاه‌های سیکل ترکیبی و تکمیل میادین مشترک است؛ حوزه‌هایی که غفلت از آنها به کاهش ظرفیت تولید و ایجاد شوک‌های فصلی در اقتصاد منجر می‌شود.
پایداری تولید انرژی در اقتصادهای امروز نه یک متغیر جانبی، بلکه پیش‌شرط حفظ رشد اقتصادی و جلوگیری از افت مداوم بهره‌وری است.
تجربه کشورهای صاحب منابع انرژی نشان می‌دهد که آنچه موتور تولید را روشن نگه می‌دارد، صرفاً وجود ذخایر هیدروکربوری یا ظرفیت نصب‌شده نیروگاهی نیست؛ بلکه استمرار تأمین انرژی، مدیریت نوسانات فصلی و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌هایی است که ریسک وقفه در تولید را به حداقل می‌رسانند.
در ایران نیز که بیش از ۷۰ درصد انرژی مصرفی صنایع و خانوارها بر پایه گاز طبیعی تأمین می‌شود، اثر تداوم تولید انرژی بر عملکرد اقتصادی و اشتغال مستقیم و قابل مشاهده است.
هر میزان اختلال در عرضه انرژی، حتی در بازه‌های کوتاه‌مدت، خود را در کاهش تولید صنعتی، افت نرخ بهره‌برداری، عقب‌ماندگی سفارشات، و در نهایت فشار بر شاخص رشد اقتصادی نشان می‌دهد.
می‌توان گفت که انرژی، و خصوصاً گاز طبیعی، «ورودی پنهان» تمام زنجیره ارزش صنعتی ایران است؛ از پتروشیمی تا فولاد، از سیمان تا خودروسازی و از صادرات فرآورده‌ها تا تأمین برق پایدار.
در این میان، ناپایداری عرضه انرژی نه فقط یک مسئله فنی یا مدیریتی، بلکه یک چالش کلان اقتصادی است که اثر آن به‌صورت توأمان در سطح خرد (واحدهای تولیدی) و سطح کلان (نرخ رشد، سرمایه‌گذاری، اشتغال) خود را نشان می‌دهد.
انرژی پایدار؛ شرط لازم برای افزایش بهره‌وری صنایع
بهره‌وری صنعتی در ایران طی دهه گذشته با نوسانات شدیدی همراه بوده و بخش قابل توجهی از این وضعیت به وقفه‌های گاه‌وبیگاه در تأمین انرژی بازمی‌گردد.
صنایع بزرگ کشور، از فولاد و سیمان تا پالایش و پتروشیمی، به‌طور همزمان بزرگ‌ترین مصرف‌کنندگان گاز و برق و ستون صادرات غیرنفتی کشور هستند.
هرکدام از این صنایع برای حفظ نرخ بهره‌برداری به‌طور متوسط به ۹۰ تا ۱۰۰ درصد تأمین پایدار انرژی نیاز دارند.
به‌عنوان مثال، در صنعت فولاد، وقفه چندساعته گاز یا برق می‌تواند به توقف کامل کوره‌ها منجر شود؛ توقفی که هزینه راه‌اندازی مجدد آن چندین برابر قیمت انرژی است و در نهایت کاهش تولید و صادرات را رقم می‌زند.
مطالعات منتشرشده توسط اتاق بازرگانی ایران نشان می‌دهد تنها در یک سال کمبود گاز زمستانی، حدود ۷ میلیارد دلار از ظرفیت تولید صنایع بزرگ به دلیل محدودیت انرژی بدون استفاده مانده است.
این ارقام تنها تصویر روشنی از زیان‌های آشکار انرژی ناپایدار است؛ در حالی که زیان‌های پنهان، از کاهش بهره‌وری سرمایه تا افزایش هزینه‌های تعمیرات اضطراری و تغییر برنامه تولید، در آمارها کمتر دیده می‌شود.
بر این اساس، سرمایه‌گذاری در پایایی انرژی عملاً یک سرمایه‌گذاری در افزایش بهره‌وری کل عوامل تولید (TFP) است؛ حوزه‌ای که موتور رشد بلندمدت اقتصاد محسوب می‌شود.
پیوند میان تأمین مداوم گاز و ثبات تولید ناخالص داخلی
در سطح کلان اقتصادی، پیوند میان پایداری تأمین انرژی و ثبات رشد اقتصادی کاملاً قابل ردیابی است.
هرگاه در یکی از فصول سال، به‌ویژه زمستان، محدودیت‌های گاز تشدید می‌شود، بلافاصله شاخص تولید صنعتی دچار افت شده و این افت در رشد فصلی تولید ناخالص داخلی منعکس می‌شود.
داده‌های مرکز آمار در سال‌های اخیر نشان می‌دهد در فصل‌هایی که مصرف گاز خانگی از ۶۰۰ میلیون مترمکعب در روز فراتر رفته، کاهش گاز صنایع به افت فعالیت بخش صنعت منجر شده و اثر دومینویی آن در رشد اقتصادی کاملاً قابل مشاهده بوده است.
تأمین مستمر انرژی، به‌ویژه گاز، در کشورهای دارای ساختار انرژی مشابه ایران یک متغیر تعیین‌کننده برای ثبات اقتصاد کلان محسوب می‌شود.
نروژ، روسیه و حتی ترکیه در سال‌های اخیر سرمایه‌گذاری‌های قابل توجهی در ذخیره‌سازی گاز انجام داده‌اند تا شوک‌های فصلی یا نوسانات عرضه را تا حد ممکن خنثی کنند.
این کشورها به‌خوبی دریافته‌اند که حتی وقفه‌های کوتاه‌مدت انرژی، به دلیل اثرات ضربه‌ای بر تولید، اشتغال و صادرات، اثرات منفی بلندمدتی بر GDP می‌گذارد.
در ایران نیز هرچند ظرفیت تولید گاز در دنیا کم‌نظیر است، اما رشد مصرف داخلی به حدی سریع بوده که طی دو دهه اخیر، شکاف میان تولید و مصرف در فصول سرد به یک چالش ساختاری تبدیل شده است.
نتیجه آنکه بخش بزرگی از صنایع در حساس‌ترین دوره‌های زمانی با محدودیت تأمین مواجه می‌شوند و این موضوع مستقیماً به کاهش نرخ رشد فصلی و افزایش نوسانات GDP منجر شده است.
ثبات رشد اقتصادی زمانی قابل دستیابی است که عرضه انرژی به‌عنوان ورودی کلیدی تولید، به‌طور پایدار و قابل پیش‌بینی تأمین شود.
اشتغال و زنجیره ارزش؛ انرژی پایدار به‌عنوان بیمه تولید
اشتغال صنعتی در ایران بیش از آنچه تصور می‌شود به پایداری انرژی وابسته است.
به‌طور میانگین، هر واحد صنعتی بزرگ در کشور به‌ازای هر ۱۰۰ واحد کاهش تولید ناشی از کمبود انرژی، ناچار به کاهش ۲ تا ۵ واحد شغلی مستقیم یا غیرمستقیم می‌شود.
این موضوع به‌خصوص در صنایع بزرگ صادرات‌محور که شبکه گسترده‌ای از تأمین‌کنندگان قطعات و مواد اولیه دارند شدیدتر است؛ چراکه وقفه تولید در یک کارخانه بزرگ می‌تواند ده‌ها واحد کوچک و متوسط در زنجیره ارزش را نیز با مشکل مواجه کند.
بنابراین، پایداری انرژی نه‌تنها یک متغیر صنعتی، بلکه یک متغیر اجتماعی و اشتغال‌محور است.
کشورهایی که توانسته‌اند اشتغال صنعتی را در دوره‌های بحران انرژی حفظ کنند، عمدتاً روی دو محور سرمایه‌گذاری کرده‌اند: افزایش ظرفیت تولید پایدار و ایجاد زیرساخت‌های ذخیره‌سازی و مدیریت تقاضا.
تجربه اتحادیه اروپا در بحران انرژی سال ۲۰۲۲ نشان داد که تقویت زیرساخت ذخیره‌سازی و تنوع‌بخشی به منابع انرژی چگونه می‌تواند از تعطیلی گسترده صنایع جلوگیری کرده و سطوح اشتغال را حفظ کند.
این تجربه برای ایران نیز آموزنده است: تداوم تولید انرژی مساوی است با تداوم اشتغال.
ضرورت سرمایه‌گذاری در ذخیره‌سازی فصلی؛ حلقه مفقوده مدیریت انرژی
یکی از حلقه‌های مغفول در سیاستگذاری انرژی ایران، توسعه ذخیره‌سازی فصلی است.
در حالی که بیش از ۱۵ کشور جهان ظرفیت ذخیره گاز خود را طی دهه اخیر دو برابر کرده‌اند، ظرفیت ذخیره‌سازی ایران هنوز کمتر از ۴ درصد مصرف روزانه گاز در پیک زمستان است.
این شکاف باعث می‌شود حتی با وجود تولید بالا، مدیریت مصرف در فصول سرد عملاً دشوار شود و صنایع نخستین قربانی کمبود باشند.
ذخیره‌سازی فصلی، علاوه بر ایجاد امکان مدیریت نوسانات مصرف، به دولت اجازه می‌دهد سیاست‌های قیمت‌گذاری و تخصیص را با انعطاف بیشتری اجرا کند.
همچنین، این سیاست از سوزاندن گاز در فصول گرم جلوگیری می‌کند و ظرفیت‌سازی برای صادرات پایدار در فصول کم‌مصرف فراهم می‌آورد.
از منظر اقتصادی، سرمایه‌گذاری در ذخیره‌سازی از آن دسته پروژه‌هایی است که نرخ بازگشت آن به‌واسطه جلوگیری از توقف تولید و کاهش زیان صنایع بسیار بالاست.
نیروگاه‌های سیکل ترکیبی؛ راهی برای افزایش راندمان و کاهش مصرف
در کنار ذخیره‌سازی، توسعه نیروگاه‌های سیکل ترکیبی یکی از کلیدی‌ترین راهکارهای افزایش پایداری انرژی است.
نیروگاه‌های حرارتی فعلی در ایران به‌طور متوسط با راندمان ۳۵ درصد فعالیت می‌کنند، درحالی‌که راندمان نیروگاه‌های سیکل ترکیبی می‌تواند به ۵۰ تا ۶۰ درصد برسد.
ارتقای راندمان نیروگاه‌ها، به‌ویژه در تابستان، فشار بر شبکه گاز را کاهش می‌دهد و امکان تخصیص پایدارتر انرژی به صنایع در زمستان را فراهم می‌کند.
برآوردهای کارشناسی نشان می‌دهد تبدیل ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه حرارتی به سیکل ترکیبی، می‌تواند روزانه معادل ۳۰ میلیون مترمکعب گاز صرفه‌جویی ایجاد کند؛ رقمی که به‌تنهایی می‌تواند نیاز انرژی چندین صنعت بزرگ را در دوره پیک زمستان تأمین کند.
بنابراین، سرمایه‌گذاری در سیکل ترکیبی نه‌تنها یک پروژه برق، بلکه یک پروژه حمایت از تولید و صادرات صنعتی است.
میادین مشترک؛ فرصتی برای افزایش تولید پایدار
آخرین حلقه در مسیر پایداری انرژی، توسعه میادین مشترک است.
ایران بیش از ۲۳ میدان نفت و گاز مشترک با کشورهای همسایه دارد و بسیاری از این میادین در سال‌های اخیر شاهد برداشت نامتوازن بوده‌اند.
توسعه این میادین از دو جهت برای پایداری تولید اهمیت دارد: نخست اینکه افزایش ظرفیت تولید گاز از میادین مشترک می‌تواند شکاف فصلی میان تولید و مصرف را کاهش دهد؛ دوم آنکه بهره‌برداری به‌موقع از این میادین یک الزام استراتژیک برای جلوگیری از مهاجرت سیالات و از دست رفتن سهم ایران در منابع مشترک است.
تجربه فازهای مختلف پارس جنوبی نشان داده است که سرمایه‌گذاری در میادین مشترک، علاوه بر ایجاد درآمد پایدار ارزی و تقویت صادرات گاز و فرآورده، نقش مستقیم در کاهش محدودیت صنایع در زمستان دارد.
به‌همین دلیل، بسیاری از کارشناسان انرژی معتقدند که توسعه میادین مشترک باید در کنار ذخیره‌سازی و سیکل ترکیبی، سه استراتژی اصلی مدیریت پایایی انرژی ایران در دهه آینده باشد.
اقتصاد ایران برای دستیابی به رشد پایدار و ارتقای بهره‌وری نیازمند یک رویکرد جدید در مدیریت انرژی است؛ رویکردی که از نگرش کوتاه‌مدت عبور کرده و بر ایجاد ظرفیت‌های پایدار، ذخیره‌سازی فصلی، توسعه نیروگاه‌های سیکل ترکیبی و تکمیل میادین مشترک تمرکز کند.
پایداری انرژی نه‌تنها به معنای جلوگیری از خاموشی یا کمبود گاز نیست؛ بلکه بنیان ثبات تولید، اشتغال، صادرات و رشد اقتصادی است.
اگر انرژی را ستون نامرئی رشد اقتصادی بدانیم، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های پایایی انرژی، همان سرمایه‌گذاری برای ثبات و آینده اقتصاد ایران خواهد بود.