سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

مدرک دانشگاهی موفق‌ترین مقام اقتصادی تاریخ انقلاب چه بود؟ / مقاماتی که باید از خجالت آب شوند

مشرق | سیاسی، برگزیده | شنبه، 15 آذر 1404 - 18:40
مشکل اقتصادی و فنی در صنعت خودرو مشخص هستند و راه‌حل‌های این مشکلات را نیز می‌دانیم. اما سؤال اینجاست که پس چرا مشکلات حل نمی‌شوند و راه حل‌ها به اجرا نمی‌رسند!؟
دولت،اقتصادي،نخبگان،نخبه،كشور،اقتصاد،شاگرد،مناطق،مديريت،مشكل ...

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است.
ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم.
هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
راه حل‌های بدون اجرا در مشکلات صنعت خودرو
یحیی آل اسحاق، فعال اقتصادی و رئیس اتاق بازرگانی ایران و عراق در بخشی از یک مصاحبه با خبرآنلاین به مشکلات صنعت خودروسازی در ایران اشاره کرده و گفته است: خودروسازان بزرگ‌ترین ضربه را به اقتصاد کشور از ابتدا زدند و الان هم می‌زنند و آن‌چنان بی‌اعتنایی می‌کنند که انگار هیچ کی به هیچ کی نیست؛ چه در قیمت محصولات و چه در کیفیت و چه بدهی‌هایی که به نظام بانکی دارند.
یعنی واقعا خودروسازی یک شرایطی ایجاد کرده که در همه حوزه‌ها کشور را تحت فشار گذاشته است.
وی متذکر می‌شود: یک فکر اساسی، جدی و انقلابی باید در رابطه با خودروسازی کرد چراکه علت العلل همه مسایل، خودروسازان هستند.
ما باید از تعارف در بیاییم و یک برخورد جدی کرده و راهکار جدی بگذاریم.
رییس اسبق اتاق بازرگانی تهران عنوان می‌کند: در همه دنیا مصرف بنزین خودروها ۴ و ۵ لیتر است، اما خودروهای ما ۱۰ لیتر مصرف دارد.
خب این، زور اندر زور هست و بعد هم با جسارت تمام یک خودرویی که به اندازه جنگ کشته می‌گیرد، قیمتی چند برابر دنیا هم دارد!
آل‌اسحاق می‌افزاید: اگر مشکل خودروسازی حل نشود، فعلا ما می‌مانیم و وضع موجود.[۱]
*آنچه آقای آل اسحاق بر آن تأکید کرده، ‌ واقعیت‌هایی است که همه به آن معترفیم.
اما چه می‌شود واقعیت چالش‌برانگیزی که همه بدان معترف‌اند و راه حل‌های آن هم مشخص است اما به سمت بهبود نمی‌رود!؟
پاسخ را باید از نهادهای قضایی و نظارتی و امنیتی جویا شد.
در واقع چرایی ابعاد بغرنج این قضیه هیچ پاسخ دیگری ندارد و علت عدم تحقق راه‌حل‌ها را نباید لزوما در اتاق‌های اقتصادی یا دولتی پیگیری کرد و بلکه به یک اقتدار حاکمیتی و حتی امنیتی نیاز است تا شاهد اجرای راه حل‌ها باشیم.
تأکید می‌شود که راه حل‌ها مشخص هستند.
مثلا لزوم ارتقای ایمنی خودروها، قیمت‌گذاری معقول با خارج کردن شورای رقابت از حالت واتیکانیزه، بهزینه‌سازی سوخت خودروها، مدیریت قیمت‌ها در بازار آزاد و مثلا جلوگیری از سود نامتعارف ۵۰۰ میلیون تومانی برای فروش یک خودرو، مقابله با نمایندگی‌هایی که مرتکب جرم گرانفروشی می‌شوند و...[۲]
لکن همانطور که اشاره شد علت اجرا نشدن این راه حل‌ها را باید از نهادهای قضایی، ‌ نظارتی و امنیتی جویا شد و مسئله عملا راهکار اقتصادی یا فنی ندارد!
***
اختلاف قیمت حتی در کوچه‌ها
مقاماتی که باید از خجالت آب شوند!
آیت‌ا...
سیدهاشم حسینی بوشهری، عضو مجلس خبرگان و امام جمعه قم در خطبه‌های این هفته نماز جمعه طی سخنانی پیرامون مقوله گرانی دلبخواهی گفته است: دولت محترم سوء مدیریت‌ها را اصلاح و مدیریت کنند؛ این سیل گرانی افسارگریخته که غنی و فقیر جامعه را در بر گرفته است را مهار کنید.
به گزارش رسا، او تصریح می‌کند: رهبر انقلاب فرمودند از دولت حمایت شود ما هم از دولت حمایت می‌کنیم اما مطالبه داریم که جلوی گرانی‌ها را بگیرید.
گاهی در یک کوچه قیمت‌های یک کالا متفاوت است چه برسد به قیمت کالایی از یک استان تا استان دیگر؛ این شیوه مدیریت زیبنده کشور اسلامی ایران نیست."[۳]
*مدیران نظارتی و اقتصادی دولت باید از خجالت آب شوند وقتی امام جمعه مذهبی‌ترین شهر ایران به آنها طعنه می‌زند که قیمت‌ها گاهی حتی در مغازه‌های مشابه در یک کوچه هم با یکدیگر متفاوت‌اند!
این پدیده که در اقتصاد از آن با عنوان "گرانی دلبخواهی" یا گرانی بیقاعده یاد می‌کنیم هیچ منشأ اقتصادی، بازاری، تحریمی و یا تورمی ندارد و صرفا به دلیل نبود نظارت حاکمیتی دولت و قوه قضائیه بر بازار حادث می‌شود.
پدیده‌ای که عده‌ای نادان به بهانه قیمت‌گذاری دستوری جلوی آنرا گرفته‌اند و نمی‌فهمند که نظارت بر بازار اتفاقا برای نگهداشت قیمت‌ها در کانال‌های رقابتی بازار آزاد است و در نبود همین نظارت است که قیمت‌ها به فرکانس سودهای نامتعارف کشیده می‌شوند و در نتیجه پدیده رکود در اقتصاد تقویت می‌شود.
جالب است بدانید طبق تجربیات زیسته و نظر برخی محافل تحلیلی؛ در صورت تن دادن دولت و قوه قضائیه به نظارت‌های میدانی و بازاری بر قیمت‌ها؛ مردم بلافاصله طعم ارزانی معقول و کاهش قیمت‌های بیقاعده را احساس خواهند کرد و این پدیده هرگز زمان‌بر نخواهد بود.
***
نگاهی به تفاوت نخبگان و شاگرداول‌ها
مدرک دانشگاهی موفق‌ترین مقام اقتصادی تاریخ انقلاب چه بود؟
محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهور به تازگی در دیدار با اعضای باشگاه پژوهشگران جوان گفته است: ما علم را برای حل مشکلات، بهبود معیشت مردم و افزایش نشاط اجتماعی می‌خواهیم.
با وجود دستاوردهای مهم علمی و فناوری در دهه‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، باید پرسید که آیا مردم این پیشرفت‌ها را در زندگی و سفره خود احساس می‌کنند یا خیر؟
راهبرد ما این است که ثمره دستاوردهای فناورانه و تلاش‌های پژوهشگران و دانشجویان به‌طور مستقیم در زندگی مردم دیده شود.
به گزارش ایرنا، او همچنین از اعضای باشگاه پژوهشگران جوان خواست تا با همکاری بنیاد نخبگان بر کشف استعدادها در مناطق محروم و مرزی تمرکز کنند.[۴]
*در اقتفای سخنان و خواسته آقای عارف باید یک مسئله بسیار مهم را مطرح کرد و آن اینکه وقتی از صدر تا ذیل دولت؛ مفهوم "نخبگی" را صرفا در دانشجویان با معدل بالا تعریف کرده‌اند پس در مناطق محروم و مرزی به دنبال کدام استعداد و نخبه می‌گردند!؟
در واقع این قضیه با یک تناقض معنایی مواجه است.
اگر بنا به تعریف مقامات محترم دولت؛ نخبه همان دانشجوی دارای معدل بالاست؛ پس صرفا باید نخبگان را در کارنامه پایان ترم و پایان تحصیل دانشگاه‌ها که در سرتاسر کشور پخش هستند پیدا کرد و نیازی به کنکاش در مناطق محروم نیست.
پس از فهم این تناقض معنایی باید اشاره کرد که دو معنای "نخبه" و "شاگرد اول" با یکدیگر متفاوت هستند و هیچیک به معنای دیگری هم نیستند.
تعریف شاگرد اول و دانشجوی درسخوان مشخص است.
کسی که می‌تواند به مدد مطالعه بسیار، کتب درسی، دوره‌های آموزشی، نشستن پشت یک میز، هوش مصنوعی و کلاس‌های تست‌زنی نمرات بالایی را در امتحانات درسی کسب کند و احیانا آزمایش‌های بهتری انجام بدهد و یا نسبت به پیشرفت علم کمک کند.
لکن در عرصه حکمرانی؛ نخبه کسی است که راه حل‌های مشکلات بزرگ را می‌داند.
یعنی یک نخبه لزوما تحصیلات آکادمیک یا معدل بالا ندارد اما در امورات مختلف حکمرانی اعم از مدیریت اجرایی، قضا، تقنین، امنیت، بودجه‌ریزی، مدیریت بحران، دیپلماسی، اقتصاد و...
راهبردهای بهتری را در چنته دارد و یا به توانمندی‌های ویژه‌ی مجهز است که کارها را بهتر و بیشتر از دیگران انجام می‌دهد.
جالب آنکه تنها در صورت پذیرش همین معنا از نخبه و نخبگی است که می‌توان ولو در مناطق محروم، در روستاها و در مناطق مرزی هم به دنبال نخبگان عرصه حکمرانی گشت.
حتما باید در این زمینه شاهد یک تغییر پارادایم باشیم و ببینیم که در معادلات و محاسبات مدیران محترم ستاد دولت این تغییر روی داده است که "نخبگان" با شاگرد اول‌های دانشگاه متفاوت هستند.
در بحث نخبگان همچنین باید دانست که آنها بسیار کم و معدود هستند و نه تنها باید برای یافتن آنها زحمت بسیاری کشید بلکه حفظ و حراست از آنها و زندگی آنها نیز باید یک اولویت مهم در حکمرانی ما باشد.
در این زمینه بحث بسیار است لکن فعلا می‌توان به همین حد اکتفا کرد که جامعه و دولت متوجه تفاوت یک نخبه با یک شاگرد اول دانشگاهی باشند.
گفتنیست، در دهه ۶۰ و در بحبوحه روزهای انقلاب و جنگ تحمیلی که به اذعان کارشناسان، با توجه به مشکلات موجود اما یکی از دوران‌های خوب به لحاظ اقتصادی در ایران بود؛ سکانداری اقتصاد کشور در دولت‌های شهید رجایی و آیت‌ا...
خامنه‌ای با آقای "میرمصطفی عالی‌نسب" بود که توانست به بهترین وجه ممکن اقتصاد کشور و معیشت مردم را به سلامت از بحران‌ها عبور بدهد.
نکته مرتبط این قضیه با آنچه درباره تفاوت نخبگان و شاگرد اول‌های دانشگاه گفتیم این است که مرحوم عالی‌نسب با وجود فهم اقتصادی کلان خود و کارنامه بسیار مطلوبی که در این زمینه برجا گذاشت اما هرگز تحصیلات دانشگاهی نداشت و صرفا به برخی مطالعات اقتصادی اکتفا می‌کرد.
این تجربه سترگ به روشنی می‌توان به تمام کسانی که فرق نخبگان با صاحبان معدل‌های بالا را نمی‌دانند و یا قائل به آن نیستند کمک کند.
***
1_ khabaronline.ir/xpjbY
2_ mshrgh.ir/1768929
3_ https://rasanews.ir/003LyG
4_ https://irna.ir/xjW7YT