سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

چشم‌انداز تازه در رویکردهای علوم شناختی و اعصاب

مهر | دانش و فناوری | شنبه، 15 آذر 1404 - 15:18
پژوهشی میان‌رشته‌ای در حوزه علوم شناختی با تمرکز بر بازنگری مفهومی و تبیینی در شناخت اجتماعی، تصویری دقیق‌تر از نسبت رویکردهای بدنمند و شناخت‌گرایانه ارائه کرده است.
رويكرد،شناخت،هريس،يوسفي،مفهومي،تجربي،شناختي،مطالعات،علوم،اجت ...

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانش‌بنیان ریاست‌جمهوری، طرح پژوهشی «دو راه به‌سوی شناخت اجتماعی: رویکردی چندرشته‌ای» با حمایت بنیاد ملی علم ایران و توسط علی یوسفی هریس، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، انجام شده است؛ طرحی که می‌کوشد مبانی نظری و مسیرهای تبیینی علوم شناختی را از منظر فناورانه و چندرشته‌ای بازخوانی کند.
یوسفی هریس با اشاره به اینکه تا حدود یک دهه گذشته شناخت‌گرایی پارادایم غالب در علوم شناختی بوده است، اظهار کرد: این رویکرد تمامی توانایی‌های ذهنی از جمله شناخت اجتماعی و ذهن‌خوانی را بر پایه سازوکارهای محاسباتی و بازنمایی‌های نمادین تبیین می‌کرد.
به گفته او، در چارچوب شناخت‌گرایی، تحلیل توانایی‌های ذهنی عمدتاً بر فهم نحوه عملکرد این سازوکارهای محاسباتی استوار بود.
وی افزود: با شکل‌گیری رویکرد «شناخت بدنمند» در آغاز قرن جدید، فرض‌های اصلی شناخت‌گرایی به‌ویژه نسبت به نقش محیط و بدن در فرایندهای شناختی به چالش کشیده شد.
این تغییر رویکرد، قلمرو شناخت اجتماعی را نیز دستخوش تحولات مفهومی کرد و بخش مهمی از مطالعات یک دهه اخیر، در چارچوب بدنمند طراحی و تبیین شد.
این محقق ادامه داد: با وجود استقبال گسترده پژوهشگران تجربی از این رویکرد، مفاهیم و مبانی نظری آن همچنان با ابهام روبه‌رو است و تاکنون روشن نشده که آیا تبیین‌های بدنمند واقعاً از نظر ماهیت و سازوکار با تبیین‌های شناخت‌گرایانه تفاوت بنیادین دارند یا خیر.
او تأکید کرد: اجرای این پژوهش از آن جهت اهمیت دارد که تصویری روشن‌تر از مفروضات رویکرد بدنمند ارائه می‌دهد و توان تبیینی آن را در مقایسه با شناخت‌گرایی ارزیابی می‌کند.
بدون چنین تحلیل مفهومی، نه‌تنها تفسیر نتایج مطالعات تجربی دشوار خواهد بود بلکه سنجش کارآمدی نظریات بدنمند نیز ناممکن می‌شود.
یوسفی هریس در پایان خاطرنشان کرد: این پژوهش می‌تواند به حل‌وفصل برخی منازعات مهم در فلسفه روانشناسی و علوم اعصاب کمک کند و زمینه را برای طراحی چارچوب‌های مفهومی دقیق‌تر در مطالعات تجربی آینده فراهم سازد.