چرا بعضی دریاها شورتر از بقیهاند؟
هیچ مسافری که کنار ساحل قدم زده باشد، طعم شوری دریا را فراموش نمیکند. شوریای که گاهی نرم و ملایم است و گاهی تند و زننده، تا جایی که در برخی نقاط جهان، آب یک دریا آنقدر شور میشود که دیگر نه شنا در آن لذتبخش است و نه موجودات چندانی توان زندگی در آن را دارند.
هیچ مسافری که کنار ساحل قدم زده باشد، طعم شوری دریا را فراموش نمیکند.
شوریای که گاهی نرم و ملایم است و گاهی تند و زننده، تا جایی که در برخی نقاط جهان، آب یک دریا آنقدر شور میشود که دیگر نه شنا در آن لذتبخش است و نه موجودات چندانی توان زندگی در آن را دارند.
کد خبر: 750542 | ۱۴۰۴/۰۹/۱۳ ۱۹:۰۰:۰۰
زهرا تجویدی- هیچ مسافری که کنار ساحل قدم زده باشد، طعم شوری دریا را فراموش نمیکند.
شوریای که گاهی نرم و ملایم است و گاهی تند و زننده، تا جایی که در برخی نقاط جهان، آب یک دریا آنقدر شور میشود که دیگر نه شنا در آن لذتبخش است و نه موجودات چندانی توان زندگی در آن را دارند.
اما این تفاوت عجیب از کجا میآید؟
چرا برخی دریاها مثل دریای خزر یا دریای مدیترانه میزان شوری مشخصی دارند، در حالی که برخی مانند دریای سرخ و بهویژه دریای مرده، بهمراتب شورترند؟
پاسخ به این پرسش فقط یک دلیل ساده ندارد و مجموعهای از عوامل زمینشناختی، اقلیمی و زیستمحیطی در کنار هم، این میزان شوری را شکل میدهند.
برای درک بهتر این سازوکار باید نخست مفهوم شوری دریا را بهدرستی بشناسیم.
شوری دریا به مقدار نمکهای محلول در آب گفته میشود که عمدتاً شامل سدیم کلرید است؛ همان نمکی که در آشپزخانه هم استفاده میشود.
اما این تنها ترکیب موجود در آب دریا نیست.
منیزیم، کلسیم، سولفاتها، پتاسیم و تعداد دیگری از یونها نیز در ایجاد طعم و ویژگیهای فیزیکی آب نقش دارند.
مقدار این نمکها معمولاً بر اساس واحدی به نام «قسمت در هزار» اندازهگیری میشود.
برای نمونه، متوسط شوری آب اقیانوسها حدود سی و پنج قسمت در هزار است.
یعنی در هر لیتر آب اقیانوس، چیزی حدود سی و پنج گرم نمک وجود دارد.
اما این مقدار در هر جای جهان ثابت نیست و بسته به شرایط محیطی میتواند بسیار کمتر یا بیشتر باشد.
نقش بارش و تبخیر در نرخ شوری
یکی از مهمترین عواملی که تعیین میکند یک دریا چقدر شور باشد، میزان بارش و تبخیر است.
وقتی باران زیاد میبارد، حجم بالایی از آب شیرین وارد سطح دریا میشود و غلظت نمک را کاهش میدهد.
در مقابل، اگر منطقهای گرم و خشک باشد و شدت تبخیر بالا برود، آب سطحی دریا بخار میشود اما نمکها باقی میمانند و غلظت آنها افزایش مییابد.
در چنین شرایطی، هر چه تبخیر بیشتر باشد، شوری نیز بیشتر خواهد شد.
برای نمونه، دریاهایی که در منطقه استوایی یا نزدیک بیابانها قرار گرفتهاند معمولاً به دلیل تابش مستقیم و دمای بالا، تبخیر قابل توجهی دارند.
دریای سرخ یکی از مثالهای مشهور است.
این دریا در کنار شبهجزیره عربستان قرار گرفته، منطقهای که بارش سالانه در بخشهای زیادی از آن بسیار کم است.
تبخیر شدید و کمبود ورود آب تازه باعث میشود نمک در آب انباشته شود و شوری کل منطقه افزایش یابد.
حال اگر مکانی را در نظر بگیریم که میانگین دمای آن پایینتر است یا میزان بارش زیادتری دارد، شوری دریا احتمالاً پایینتر خواهد بود.
برای مثال، در بخشهایی از اقیانوس اطلس شمالی که تحت تأثیر جریانهای سرد قرار دارند، میزان تبخیر کمتر و بارش بیشتر است و همین امر شوری را کاهش میدهد.
همچنین ذوب برفها و یخچالها در مناطق سردسیر حجم عظیمی از آب شیرین به دریا میافزاید و شوری را پایین میآورد.
تأثیر رودخانهها و چگونگی ورود آب شیرین
دریاهایی که به رودخانههای پرآب متصلاند، معمولاً شوری کمتری دارند، زیرا آب شیرین رودخانه حجم زیادی از نمک موجود را رقیق میکند.
اگرچه رودخانهها بهطور طبیعی نمکهایی را از مسیر طولانی خود جمع میکنند، اما مقدار نمکی که به دریا میرسانند در مقایسه با حجم آب شیرین بسیار ناچیز است و در نهایت اثر رقیقکننده بیشتری دارند.
برای نمونه، دریای خزر که بزرگترین دریاچه بسته جهان است، بهرغم اینکه خروجی به اقیانوسها ندارد، شوریاش در قیاس با اقیانوسها کمتر است.
دلیل این موضوع ورود آب فراوان از رودخانههای بزرگی مانند ولگا است.
این رودها حجم قابل توجهی آب شیرین حامل رسوبات معدنی وارد دریا میکنند و این جریان پیوسته باعث میشود شوری دریای خزر هیچگاه به اندازه دریاهای بستهای مانند دریای مرده افزایش پیدا نکند.
در مقابل، اگر دریا یا دریاچهای ورودی رودخانهای کم داشته باشد یا اصلاً نداشته باشد، شوری آن بهمرور بالا میرود.
نمونه بارز این پدیده، دریاچههای نمکی واقع در مناطق خشک و بیابانی هستند که ورودی آب شیرین در آنها محدود است و تبخیر دائماً نمکهای محلول را در بستر باقی میگذارد.
دریاهای بسته، آزمایشگاههای طبیعی شوری
یکی از اصول کلیدی در فهم تفاوت شوری، این است که آیا یک دریا خروجی دارد یا خیر.
دریاهای باز که با اقیانوسها در ارتباطاند و از جریانهای گسترده بهره میبرند، تبادل آبی پیوسته دارند.
این تبادل باعث میشود غلظت نمک تقریباً در یک سطح عمومی باقی بماند.
اما دریاهای بسته یا نیمهبسته که ارتباط آزاد با اقیانوس ندارند، وضعیتی کاملاً متفاوت را تجربه میکنند.
دریاچههای بسته مانند دریاچه ارومیه، دریای خزر یا دریای مرده نمونههایی هستند که شوری آنها مستقل از جریانهای اقیانوسی تعیین میشود.
در این نقاط، اگر ورودی آب کمتر از میزان تبخیر باشد، شوری آب بهشدت افزایش خواهد یافت.
چنین محیطهایی به آزمایشگاههای طبیعی تبدیل میشوند که در آنها میتوان رشد نمک و تغییرات شوری را بهصورت واضح مشاهده کرد.
دریای مرده که در مرز اردن و سرزمینهای فلسطینی قرار دارد، یکی از شورترین پهنههای آبی جهان به شمار میآید.
در این دریا میزان شوری آنقدر بالاست که شناور ماندن انسان روی آب بدون هیچ تلاشی امکانپذیر است.
علت این شوری بینظیر، بسته بودن کامل این دریاچه و قرار گرفتن آن در منطقهای بسیار گرم و خشک است.
هیچ خروجی برای انتقال نمک وجود ندارد و تبخیر شدید آب، همه نمکها را در خود نگه میدارد.
اثر بادها و جریانهای دریایی
یکی دیگر از عوامل مهم در تعیین شوری، نقش جریانهای دریایی و بادهاست.
حرکت آب دریا نهتنها دمای آن را تعدیل میکند بلکه میزان نمک را نیز در مناطق مختلف جابهجا میکند.
جریانهایی که از نواحی کمشور میآیند میتوانند آب تازهتری به مناطق خاصی برسانند و غلظت نمک را کاهش دهند.
به همین ترتیب، جریانهای آب گرم و پرشور میتوانند شوری نواحی دیگر را بالا ببرند.
برای مثال، در بخشهایی از اقیانوس اطلس که تحت تأثیر جریان خلیج فارس قرار دارند، شوری افزایش مییابد، زیرا آب گرم و شور این جریان به مناطق دیگر منتقل میشود.
بهطور مشابه، بادهای موسمی در برخی مناطق میتوانند حجم عظیمی از آب را وارد بخشهای معین کنند و میزان شوری را تغییر دهند.
این تغییرات در برخی نقاط جهان به حدی محسوس است که حتی رنگ و شفافیت آب نیز با تغییر شوری دگرگون میشود.
تفاوت ساختار بستر دریا و تأثیر آن بر میزان نمک
منطقهای که یک دریا در آن شکل گرفته، از نظر زمینشناسی تأثیر زیادی بر نوع و مقدار نمکهای محلول دارد.
هر منطقه دارای سنگها و رسوبات مختلفی است که در تماس با آب بهآرامی حل میشوند و ترکیبات شیمیایی متنوعی به دریا وارد میکنند.
برای نمونه، مناطقی که صخرههای گچ، آهک یا سنگ نمک دارند، یونهای بیشتری را وارد آب میکنند و باعث شورتر شدن دریا میشوند.
آب باران نیز هنگام عبور از مسیرهای سنگی، مقدار قابل توجهی از مواد معدنی را با خود میشویَد.
این مواد در نهایت توسط رودخانهها یا جریانهای سطحی به دریا منتقل میشوند.
بنابراین، نوع سنگها، وضعیت خاک و حتی شکل توپوگرافی یک منطقه در تعیین سطح شوری نقشآفرین است.
به همین دلیل است که دو دریا با موقعیت جغرافیایی متفاوت، حتی اگر از نظر اقلیم مشابه به نظر برسند، ممکن است میزان شوری یکسان نداشته باشند.
نقش دخالتهای انسانی و تغییرات اقلیمی
در دهههای اخیر، تأثیر فعالیتهای انسانی بر میزان شوری دریاها بیش از گذشته محسوس شده است.
برداشت بیرویه آب از رودخانهها برای کشاورزی، سدسازیهای گسترده و مسدود کردن مسیرهای طبیعی آب باعث شده حجم آب ورودی به برخی دریاچهها کاهش یابد.
نتیجه این پدیده، افزایش تبخیر و بالا رفتن شوری است.
دریاچه ارومیه یکی از مثالهای بارز این تغییرات است.
این دریاچه که زمانی یکی از بزرگترین و زیباترین پهنههای آبی ایران بود، بهدلیل کاهش ورودی آب و افزایش فعالیتهای انسانی در اطراف آن، با بحران خشکی مواجه شد.
شوری این دریاچه طی سالها بهشدت افزایش یافت و محیط زیست آن آسیب جدی دید.
هرچند تلاشهای احیا همچنان ادامه دارد، اما تغییرات رخداده نشان میدهد نقش انسان در تغییر میزان شوری دریای بسته تا چه اندازه تعیینکننده است.
از سوی دیگر، تغییرات اقلیمی با افزایش متوسط دمای زمین موجب بالا رفتن میزان تبخیر شده است.
مناطق متعددی از جهان که پیشتر دارای آبوهوای معتدلتری بودند، اکنون در معرض خشکی بیشتر قرار گرفتهاند.
اگر این روند ادامه یابد، احتمال دارد شوری برخی دریاها در آینده نزدیک تغییرات چشمگیری داشته باشد و حتی برخی زیستبومهای دریایی دچار دگرگونی شوند.
چرخه طبیعی نمک و پیام آن برای محیط زیست
شوری دریا فقط یک ویژگی جغرافیایی نیست؛ بلکه عامل مهمی در حفظ تعادل اکوسیستمهای دریایی به شمار میرود.
بسیاری از گونههای آبزی به یک سطح مشخص از شوری عادت دارند و هر گونه تغییر چشمگیر در این شرایط، میتواند بر توانایی آنها برای ادامه حیات اثر بگذارد.
ماهیان، جلبکها، پلانکتونها و بسیاری از موجودات دیگر، برای تنظیم آب بدن خود وابسته به محیط اطراف هستند.
افزایش یا کاهش ناگهانی میزان نمک میتواند منجر به مهاجرت یا نابودی برخی گونهها شود.
این موضوع بهویژه در دریاهای بسته یا رودخانههایی که به دریاچههای شور میریزند، اهمیت دارد.
هر تغییری که در میزان شوری رخ دهد، زنجیره غذایی را بهطور کامل تحت تأثیر قرار خواهد داد.
مفهوم چرخه نمک نشان میدهد که شوری دریاها نهتنها یک پدیده فیزیکی بلکه بخشی از ساختار تنوع زندگی روی زمین است.
چرا شناخت تفاوت شوری برای ما اهمیت دارد؟
در سطح ظاهری، شاید تفاوت شوری میان دریاها موضوعی علمی و جالب باشد، اما اهمیت آن به این موارد محدود نمیشود.
شناخت دقیق این موضوع به ما کمک میکند آینده محیط زیست و منابع آبی را بهتر پیشبینی کنیم.
برای نمونه، فهم میزان تبخیر، بارش و ورودی آب شیرین به دریاها نقش مهمی در مدیریت منابع آب شیرین دارد.
از سوی دیگر، تغییرات شوری میتواند پیامدهای اقتصادی نیز داشته باشد.
ماهیگیری، صنعت گردشگری و حتی حملونقل دریایی تحت تأثیر مستقیم این ویژگی قرار میگیرند.
حتی برخی بیماریها و پدیدههای زیستی نیز با تغییرات شوری مرتبطاند.
نوع و مقدار جلبکهایی که در یک دریا رشد میکنند، تحت تأثیر میزان نمک است و برخی از این جلبکها در صورت افزایش بیش از حد ممکن است باعث کاهش اکسیژن محلول در آب شوند و حیات آبزیان را تهدید کنند.
بنابراین، شناخت دقیق سازوکار شوری و تغییرات آن، بخشی ضروری از دانش محیط زیست محسوب میشود.
داستان دریاها و نمکهایی که هرگز گم نمیشوند
وقتی به آبی وسیع نگاه میکنیم، معمولاً تصور میکنیم که همه دریاها یکساناند؛ اما در واقع هر دریا داستانی متفاوت دارد و عواملی مانند بارش، تبخیر، ورود رودخانهها، جریانهای آبی، نوع زمینشناسی و حتی دخالتهای انسانی، هر یک بخشی از هویت آن را میسازند.
شوری دریا حاصل صدها عامل ریز و درشت است که با هم در تعاملاند و شکل نهایی آب را تعیین میکنند.
شاید سادهترین پاسخ به این پرسش که چرا بعضی دریاها شورتر از بقیهاند این باشد که طبیعت هیچگاه یکدست نیست.
هر دریا، همچون هر سرزمین، شخصیت و ویژگی منحصربهفرد خود را دارد.
برخی در مناطق خشک قرار گرفتهاند و نمکشان با هر روز گرم بیشتر میشود.
برخی دیگر رودخانههای پرآب را در آغوش گرفتهاند و شوریشان کمتر میشود.
برخی در تنگههایی محدود حبس شدهاند و برخی در پهنهای آزاد در حال تبادل دائمی با اقیانوسها هستند.
اما پشت همه این تفاوتها یک حقیقت ثابت نهفته است.
نمکها در چرخه طبیعی زمین همیشه در حال حرکتاند و هر بار که آب دریا تبخیر میشود یا رودخانهای جاری میگردد، قطعات کوچکی از این چرخه بزرگ تغییر میکنند.
در نهایت، دریاها همیشه شوری خود را در حدی حفظ میکنند که برای محیط اطرافشان طبیعی است، مگر اینکه انسان با اقدامات نادرست این تعادل را برهم بزند.
شناخت این چرخه و فهم منطق پشت آن، ما را قادر میسازد بهتر از گذشته از این پهنههای ارزشمند حفاظت کنیم.