خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

پنجشنبه، 13 آذر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

از جیحون اساطیری تا صفویان، داستان دیرپای ایران و توران

مهر | فرهنگی و هنری | پنجشنبه، 13 آذر 1404 - 10:18
دوگانه ایران و توران تصویر موقعیت تاریخی ایرانیان در قبال مسأله شرق سرحدات ایران در ادوار مختلف تاریخی است؛ حضور ورود یا هجوم مهاجمان و مهاجرانی که در سرحدات شرقی ایران زمین می‌زیستند.
ايران،توران،تاريخي،دوگانه،صفوي،فصل،منابع،تاريخ،كتاب،ايرانيان ...

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب، طاهره طهرانی: دوگانه ایران و توران تصویر موقعیت تاریخی ایرانیان در قبال مسأله شرق سرحدات ایران در ادوار مختلف تاریخی است؛ حضور ورود یا هجوم مهاجمان و مهاجرانی که در سرحدات شرقی ایران زمین می‌زیستند، قصه پرغصه اما آشنای مردمان ایران زمین به ویژه ساکنان سرحدات شرقی بود.
در جامعه نخبگانی نیز در ادوار مختلف تاریخی ادیبان و مورخان چه از باب نقل روایت چه به صورت ارسال المثل از دوگانه ایرانی / ‏تورانی هنگام سخن درباره سرحدات شرقی ایران زمین فراوان یاد کرده اند.
کتاب «ایران و توران: از عهد ایرانشهری تا روزگار صفوی» نوشته حبیب‌الله اسماعیلی، حاصل پژوهشی چندین ساله است که به بازشناسی تاریخی و تحلیل زمینه‌های ظهور و نمود مفهوم دوگانه ایران و توران در تاریخ می‌پردازد.
این اثر رابطه تاریخی، فرهنگی و سیاسی ایران و توران را از دوران باستان تا عصر صفوی بررسی می‌کند.
توران در این کتاب به عنوان منطقه‌ای در آسیای میانه که از ماوراءالنهر شروع شده و تا دریاچه آرال امتداد دارد، معرفی می‌شود و با قومیت‌ها و تاریخچه‌های فرهنگی و سیاسی مرتبط با آن توضیح داده می‌شود.
پرسش محوری کتاب: ایران کجاست؟
کتاب، به گفته نگارنده با یک پرسش شروع می‌شود، این پرسش ساده که ایران کجاست؟
پاسخ به همین پرسش دو کلمه ای موجب شکل گیری یک پژوهش تاریخی-فرهنگی چندفصلی شد که به بررسی مفصل رابطه ایران و توران در طول تاریخ می‌پردازد و کاربرد این تعریف در عرصه قدرت و سیاست و اجتماع می‌پردازد.
منابع پیشاصفوی و صفوی
نکته قابل توجه این است که مولف در ابتدای کتاب منابعی را که مورد استفاده قرار داده با توضیحی درباره هرکدام معرفی می‌کند، او به بررسی منابع تاریخی و ادبی پرداخته که در تحلیل دوگانه ایران و توران نقش دارند.
این منابع در دوره‌های مختلف تاریخی، به‌ویژه پیشاصفوی و صفوی، مورد توجه قرار گرفته‌اند.
هدف از این بررسی، شناخت زمینه‌های شکل‌گیری و تداوم این دوگانه در حافظه تاریخی ایران است.
در این راستا، منابع پیشاصفوی به عنوان اسناد پیشینه‌ساز و منابع صفوی به عنوان متونی که بازتاب‌دهنده بازآرایی این دوگانه در گفتمان غالب دوره صفوی هستند، تحلیل شده‌اند.
این منابع عبارتند از:
منابع پیشاصفوی نظیر: اوستا، رساله ماه فروردین روز خرداد، شاهنامه فردوسی، نهایه الارب فی اخبار الفرس والعرب، اخبار الطوال،، تاریخ طبری، مروج الذهب، سنی الملوک الارض و الانبیا، تجارب الامم و تعاقب الهمم، شاهنامه ثعالبی، سلجوقنامه، طبقات ناصری، نظام التواریخ، نزهه القلوب، تاریخ اولجایتو، مطلع السعدین و مجمع البحرین، و ظفرنامه.
منابع دوره صفویان مانند: حبیب السیر فی اخبار افراد بشر، فتوحات شاهی امینی هروی، لب التواریخ، جهانگشای خاقان، تکمله الاخبار، عالم آرای شاه طهماسب، احسن التواریخ، ذیل حبیب السیر، تاریخ ایلچی نظام شاه، جواهر الاخبار، خلاصه التواریخ، نقاوه الاثار فی ذکر الاخبار، روزنامه ملاجلال، روضه الصفویه، و عالم آرای عباسی.
منابع فرارود همچون مهمان نامه بخارا و سلوک الملوک، شیبانی نامه شادی، مثنوی شیبانی‌نامه، تاریخ رشیدی، تاریخ ابوالخیر خانی، مسخر البلاد، تذکره مقیم خانی، شرف‌نامه شاهی، و تاریخ راقم.
همچنین در این بخش از مجموعه‌ای از متون ادبی (مانند همایون‌نامه زجاجی، شهنامه چنگیزی، ظفرنامه مستوفی، شهنشاه‌نامه تبریزی، غازان‌نامه و…) و اسناد و مکتوبات دوران صفوی (نظیر منشات السلاطین یا منشات فریدون بیگ) استفاده شده است.
در ادامه چکیده و نکات کلیدی هر فصل بر اساس اطلاعات موجود و تحلیل محتوای کلی کتاب ارائه می‌شود:
فصل اول: دوگانه ایران و توران از ایرانویج تا ایرانشهر
این فصل از ستیز فرزندان فریدون (نماد ناهمسازی ایران و توران) و اهمیت جیحون به‌عنوان مرزی اساطیری میان ایران و توران آغاز شده و با بررسی نشانه‌های باستان شناختی هخامنشیان و نبردهای پارتیان و سکاها و اشکانیان؛ به ایران و توران در مأثورات اوستایی و خداینامک‌ها و روایات پهلوانی پرداخته و پس از بررسی دوران شاپور دوم و خیونیان و بهرام گور و هپتالیان و خسرو انوشیروان و ترکان، به جیحون در جغرافیای ایرانشهر و نمای زمین در جغرافیای بندهش می‌رسد.
در ابتدای این بخش می‌خوانیم: «ورود خونین مهاجمان کوچرو به سکونتگاه‌های یکجانشیانان ساکن در محدوده شرقی ایران بنیاد شکل گیری دوگانه ایران و توران است… بنا بر مأثورات زرتشتی، نخستین تجلیگاه ناسوتی اهورمزدا جایی است که از آن با نام «ایرانویج» یاد می شود.
در این دوره سکونتگاه‌های باشندگان آریایی تبار در محدوده‌ای از کناره‌های سیحون و جیحون تا دامنه‌های پامیر و هیرمند و از این سو تا مازندران و ری گسترده است.
در اوستا به شانزده واحد سکونتگاهی آریایی تباران اشاره شده است.
دور از ذهن است اگر بگوییم خاطره بازمانده از هجوم کوچروها به مردمان ساکن شده در این مناطق نخستین زمینه های شکل گیری دوگانه ایران و توران را پدید آورد.
نشانه اهمین موضوع اینکه ایران به مثابه پربسامدترین نام در شاهنامه فردوسی، حدود ۱۳۰۰ تکرار و پس از آن توران حدود ۴۰۰ تکرار شده است.
این تکرارها اهمیت دوگانه ایران توران را در تاریخ ملی گواهی می‌دهد.»
فصل دوم: ایران و توران پس از محاق ایرانشهر
شکوه ایرانشهر، با وجود هجوم تازیان و سقوط سلسله ساسانی، هرگز از ذهن و حافظه تاریخی مردم ایران زمین پاک نشد.
این شکوه به شکل میراث فرهنگی و تاریخی، در حافظه جمعی ایرانیان باقی ماند و در دوره‌های بعدی، در قالب‌های گوناگون بازتاب یافت.
ایرانشهر نه تنها در محدوده سیاسی خود بلکه در گستره فرهنگی وسیع‌تر، از جمله سرزمین‌های فراتر از جیحون که به نام توران شناخته می‌شد، حضور داشت.
ایرانیان در دوره‌های مختلف تاریخی، با رجوع به آثار و یادگارهای گذشته ایرانشهری، شکوه دوران ساسانی را بازآفرینی کردند.
این بازآفرینی گاه در قالب ادبیات، هنر، معماری و حتی اندیشه‌های فلسفی و سیاسی تجلی یافت.
نگارنده در این فصل به ایران و توران پس از محاق ایرانشهر می‌پردازد و در این مسیر به تکاپوها ایرانیان برای بازآرایی سنت‌های ایرانشهری، آیین های جمعی و سنتهای شفاهی، تاریخ نگاری ایران محور و بازتاب دوگانه ایران و توران در منابع تاریخی حوزه غربی ایران (عراق) پرداخته و سپس درباره متون و نویسندگانی چون نهایة الأرب فی اخبار الفرس والعرب، ابو حنیفه دینوری، محمد بن جریر طبری، مسعودی و ابن مسکویه سخن میگوید و سپس به بازآرایی دوگانه ایران و توران در متون شرق ایران (خراسان) شرق ایران زمین و بازآرایی مفهوم ایران توران و بازتاب توران و ایران در متون روزگار سامانی و غزنوی، کیستی ایران و توران در عهد ایلخانان و سلطان محمود غزنوی حکومت ۳۸۸-۴۲۱ قمری) پادشاه ایران و توران می‌پردازد.
فصل سوم: گذار تاریخی نوزایی ایرانیت پس از فروپاشی نظام خلافت
در ابتدای این بخش می‌خوانیم: «آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند» شاید از این رساتر نتوان هجوم آخرین دسته از صحرانوردان شرقی به یکجانشینان ایران زمین در سال ۶۱۷ قمری را توصیف کرد.
در این دوره سرشار از وحشی‌گری و درنده خویی، حملات ویرانگر مغولان ضرباتی سهمگین و جبران ناپذیر بر پیکر شهرها و روستاهای حوزه تمدن ایرانی به ویژه در خراسان و ماوراء‌النهر وارد کرد.
تهاجم مغولان با کمک سربازان ترکی که به سپاه مغول پیوسته بودند، انجام می‌گرفت.
بر اثر این حملات، اغلب شهرها و مراکز علمی و ادبی ایران از میان رفت و موج مهاجرت نخبگان و مردم عادی به سوی هند، آسیای صغیر و فارس شکل گرفت.
به رغم نتایج حزن برانگیز و دردناک هجوم مغولان، سقوط خلافت برای ساکنان ایران فرصتی تاریخی برای بروز ایرانیت تاریخی فراهم کرد، تا در روزگار صفویان با صورتی کامل در صحنه تاریخ ایران ظاهر شود.
مغولان در روزگار ایلخانان (۶۵۴- ۷۵۰ قمری) به سرعت راه دیگر مهاجمان صحرانورد را پیمودند و با تکیه بر بازماندگان سنت دیوان سالاری ایرانی نظم و امنیت نسبی پدید آوردند.
رجوع به آثار نوشته‌های عطاملک جوینی و خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی گواه این مدعاست.
این بخش ذیل سه عنوان کیستی ایران و توران در عهد ایلخانان، توران به مثابه دیگری، تصویر و تصور ایران و توران در منابع عصر تیموریان به بازنمایی و توضیح چگونگی نوزایی ایران پس از برچیده شدن سایه سنگین خلافت عباسیان پرداخته است.
فصل چهارم سربرآوردن ققنوس ایرانیت در عهد صفوی
این فصلی بخشی مهم در این کتاب است که به برآمدن صفویه از دل تاریخ پرتلاطم این منطقه می‌پردازد.
در دوران پس از مرگ تیمور، خلأ قدرت میان جانشینان او باعث ضعف حکومت تیموریان در خراسان و فرارود شد.
این ضعف زمینه را برای پیشروی اوزبکان و تسلط آنان بر خراسان فراهم کرد.
در این میان، شاه اسماعیل صفوی در غرب ایران قدرت می‌گرفت و آوازه‌اش به سلطان حسین بایقرا هم رسیده بود.
از سوی دیگر، محمد خان شیبانی، که بر ماوراءالنهر مسلط شده بود، در سال ۹۱۲ قمری به فتح خراسان پرداخت.
تیموریان که در اثر جنگ‌های داخلی تضعیف شده بودند، نتوانستند در برابر حملات اوزبکان مقاومت کنند و سرانجام هرات در سال ۹۱۳ قمری سقوط کرد و حکومت تیموریان برای همیشه پایان یافت.
در همین راستا و با رقابت‌های ترکمانان قراقویونلو و آق‌قویونلو زمینه‌ساز زوال ایلخانان و برآمدن سه سلسله عثمانی، صفوی و اوزبک شد، و گرایش‌های شیعی نیز در این بستر سیاسی و اجتماعی کم‌کم گسترش می‌یافت.
نگاهی به عناوین بخش‌های ذیل این فصل _ سر برآوردن صفویان در میانه ستیزهای حکام محلی و هماورد جویی شیبانیان و عثمانیان، تهاجم عثمانی‌ها و اوزبکان یادآور ستیزه جویی روم و توران، تشیع ایرانی گرانیگاه هویت، بازآرایی نوروز در افق عهد صفوی، پیوند نوروز با سال مالی _ به خوبی بیان می‌کند که ساز و کار فرهنگی و مذهبی (ایرانیت و اسلامیت) چگونه در تاروپود مردم ایران بافته شده و چگونه حاکمان صفوی با بهره‌گیری از این دو بال در برابر اتحاد سنیان اوزبک و عثمانی قد برافراشتند؛ همچنین تشیع در پیوند با تصوف برخاسته از خانقاه‌های اردبیل و تکیه بر میراث صوفیانی که گهگاه دست به شمشیر نیز می‌بردند، موجب گرایش بازماندگان خان مغول به این کیش و تقویت پایه‌های قدرت صفویان بود.
از سوی دیگر درگیری صد ساله اوزبک‌ها با ایرانیان یادآور همان الگوی کهن حمله تورانیان به ایران بود و موجب تکیه صفویان به نشانگان هویت ایرانی برای مقابله شد.
این نشانه‌ها با تکیه بر میراث ائمه شیعه از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) تا حضور امام رضا(ع) در ایران و تبدیل مشهد این امام به کانونی پرقدرت از تشیع در شرق ایران و با فاصله از عراق و بغداد به‌عنوان مرکز خلافت و همچنین تفسیر جدید آنان از نوروز به‌عنوان برجسته ترین عنصر هویت ایرانی (که در طول زمان قابلیت بازآفرینی و نوزایی بسیاری از خود نشان داده) و پیوند این آیین‌های ایرانی با اقلیم و سال‌های مالی (که بیش از باقی آیین‌ها مورد توجه حکام غیر ایرانی بودند) و تقویت آنها با زبان فارسی و بازآفرینی مداوم این معانی، بدل به مجموعه‌ای درهم‌تنیده از فرهنگ و مذهب و سیاست شد که صفویان برفراز این سکو توانستند سربلند کنند، اقتدار به دست آورده و آرامش را به سرزمین‌های ایران برگرداند.
فصل پنجم: پیامدهای صعود شیبانیان بر سریر فرارود
در این فصل نگارنده مشخصاً به شیبانیان و سال‌های حکمروایی‌شان در ماورأالنهر می‌پردازد و با بررسی دینی و اجتماعی این سلسله در بخش‌های مذهب حنفی تکیه‌گاه شیبانیان، سلوک الملوک‌بن‌مایه نظریه سلطنت دینی، محمدخان شیبانی خلیفه الرحمن، شیبانیان میراث خواران مشروعیت مغولی دوره حاکمیت آنان بر فرارود را توصیف و تحلیل می‌کند.
مغولان در سده هفتم هجری با ورود به فرارودان تغییرات گسترده‌ای در ساختار اجتماعی، سیاسی و فرهنگی این منطقه ایجاد کردند.
کشتارهای وسیع مغولان باعث مهاجرت اقوام ترک و مغول به این سرزمین، تغییر ترکیب جمعیتی و شکل‌گیری حکومت‌های مغولی بود.
حکومت‌های مغولی که توسط فرزندان چنگیزخان تأسیس شدند، مشروعیت خود را بر اساس انتساب به چنگیزخان بنا کردند.
این مدل مشروعیت‌خواهی تا دوران معاصر در ایران و فرارودان پایدار باقی ماند.
تیمور نیز با استفاده از مشروعیت چنگیزی و قدرت نظامی ارتش قبیله‌ای خود، قلمرو وسیعی از ماوراءالنهر تا شام و هند را تحت کنترل خود قرار داد و آن را به‌عنوان ملک موروثی خود تلقی کرد.
این تحولات نشان‌دهنده اهمیت مشروعیت سیاسی و مذهبی در شکل‌دهی حکومت‌ها و تغییرات اجتماعی در این منطقه است.
از سوی دیگر، مذهب تسنن حنفی در این منطقه نقش مهمی ایفا کرد.
شیبانیان که در این سرزمین به قدرت رسیدند، از تعصب علمای حنفی و مقاومت مردمان این منطقه در برابر سپاه مسلمین بهره بردند تا پایه‌های حکومت خود را مستحکم کنند.
پذیرش اسلام در این سرزمین به‌صورت تدریجی صورت گرفت و مذهب حنفی به عنوان تکیه‌گاه اصلی شیبانیان شناخته شد.
همچنین حضور صوفیانی که در سایه فقه حنفی در گسترش اسلام نقش داشتند، مانند ابوتراب نخشبی، فضیل عیاض، محمد کلاباذی، ابوبکر وراق ترمذی، عزیزالدین نسفی، محقق ترمذی و… در بخارا در این مسیر تعیین کننده بود.
آنها از این ظرفیت و طریقت نقشبندیه برای تسلط بر ماوراالنهر بهره بسیار بردند.
فصل ششم: بازآرایی دوگانه ایران و توران در فرآیند نبرد ایرانیان و اوزبکان
شیبانیان که خود را وارث سرزمین‌های چنگیز و تیمور می‌دانستند، به دلایل متعدد خراسان را هدف حملات خود قرار دادند.
یکی از مهم‌ترین این دلایل، کمبود منابع و امکانات در ماوراءالنهر بود که جمعیت رو به افزایش اوزبکان را با مشکلات جدی روبه‌رو می‌کرد.
همچنین، خراسان با زمین‌های حاصلخیز، شهرهای بزرگ و مراکز بازرگانی و صنعتی مانند مشهد و هرات، جذابیت زیادی برای شیبانیان داشت.
خراسان به دلیل داشتن نظام کشاورزی پیشرفته و شبکه‌های گسترده آبیاری، منطقه‌ای ارزشمند برای تصرف محسوب می‌شد و رویای تسلط بر این سرزمین ثروتمند و حاصلخیز نیز انگیزه‌ای قوی برای شیبانیان بود تا به تصرف آن اقدام کنند.
از سوی دیگر، آنان حکومت صفوی را فاقد حقانیت مذهبی می‌دانستند و بر اساس تحریکات علمای سنی مذهب گریخته از ایران گمان می‌کرد تغییر مذهب رسمی در ایران به اجبار است و گمان می‌کرد اگر به ایران لشکر بکشد مردم با او همراه شده و به مخالفت با شاه اسماعیل برخواهند خاست.
شاهد این امر نیز مکاتبات بین شیبک خان و شاه اسماعیل است که در این فصل کتاب آورده شده.
عناوین این فصل عبارتند از مرو نخستین منزلگاه نبرد ایدئولوژیک ایرانیان و اوزبکان، نبرد جام پیامد درازدستی‌های بی‌امان اوزبکان به سرزمین‌های ایرانی، رباط پریان توقفگاه تهاجمات پردامنه اوزبکان، اردوکشی‌های عقیدتی ایرانیان و اوزبکان، ایران و توران نماد خود و دیگری، بازنمایی نبردهای ایرانیان و اوزبکان در پرتوکهن الگوی ایرانشهری، دوگانه ایران توران در شاه اسماعیل نامه.
بازشناسی تاریخی و مصادیق دوگانه ایران و توران
کوتاه سخن اینکه کتاب «ایران و توران: از عهد ایرانشهری تا روزگار صفوی» حاصل پژوهشی است چندین ساله که نتیجه‌اش بازشناسی تاریخی و زمینه‌های بروز و نمود مفهوم و مصادیق دوگانه ایران و توران در عهد باستان و بازآرایی آن در دوره زمانی پادشاهی شاه اسماعیل یکم تا شاه عباس یکم است.
کتاب برخی رویدادهای اساطیری و تاریخی همچون جنگ‌های میان ایران و توران، نقش شخصیت‌هایی مانند افراسیاب و رستم و جنگ‌ها و پیمان‌های تاریخی میان دو طرف را بررسی می‌کند و نقش این دوگانگی را در شکل‌گیری تاریخ و فرهنگ ایران نشان می‌دهد.
همچنین در این کتاب موضوعاتی همچون تأثیرات این دوگانگی بر ادبیات، سیاست و فرهنگ ایران در دوره صفوی مورد توجه قرار گرفته است.
این اثر به زبانی تخصصی و تاریخی، فهم بهتری از دوگانه پرمناقشه و پرمعنای ایران و توران در طول سده‌ها را ارائه می‌دهد و یکی از منابع معتبر در این حوزه به شمار می‌آید.‌