خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

پنجشنبه، 13 آذر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

اخلاق سیاسی یک مادر والامقام؛ درس حضرت ام‌البنین برای مسئولان امروز

مهر | دین و اندیشه | پنجشنبه، 13 آذر 1404 - 09:00
حجت الاسلام محمد عابدی تأکید کرد: وقتی حتی یک غیرمعصوم چنان در برابر قدرت و موقعیت مقاومت کند که هیچ‌گاه سهم‌طلبی نکند، آنگاه عدالت دیگر یک شعار نیست، بلکه سبک زندگی است.
السلام،حضرت،اميرالمومنين،فرزندان،الله،عليها،سلام،حسين،امام،ا ...

به گزارش خبرنگار مهر، حضرت ام البنین (س) که چهار فرزند ایشان در واقع عاشورا هم رکاب با سیدالشهدا (ع) به شهادت رسیدند نمونه‌ای از زنان بزرگ و تاریخ ساز است که چه در همراهی با همسر خویش امیرالمومنین (ع) و چه در تربیت فرزندان الگویی برای مادران و زنان مسلمان به شمار می‌رود.
حضرت عباس (ع) که خود نمونه ادب و وفا است در دامان پاک مادری رشد و نمو یافته است که خود مظهر خصایص نیکوست.
حجت الاسلام محمد عابدی عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به مناسبت ۱۳ جمادی الثانی سالروز وفات حضرت ام البنین (س) درباره شخصیت آن حضرت بیان کرد: سخن درباره حضرت اُمّ‌البنین (سلام الله علیها) سخنی است درباره شخصیت بزرگواری که هم از لحاظ مادری برای فرزندانش، و هم از لحاظ همسری برای امیرالمومنین علی (علیه السلام)، دارای جایگاهی مهم و والایی است.
علاوه بر این‌ها، از منظرِ مؤمن بودن، مسلمان بودن و شهروند جامعه اسلامی بودن نیز، نقشی ارزشمند ایفا کرده و می‌تواند الگوی مناسبی برای زن مسلمان و زن فعال امروز باشد.
ایشان هم در حوزه همسری برای امیرالمومنین (علیه السلام) و هم در حوزه سیاسی، دارای روحیه مواسات بودند.
همان‌گونه که امیرالمومنین (علیه السلام) درباره فرزندان ایشان خاطرنشان فرمودند که در راه امام حسین (علیه السلام) مجاهدت خواهند کرد.
و در زیارت‌نامه حضرت ابوالفضل (علیه السلام) می‌خوانیم: «فَلَنِعْمَ الأَخُ المُوَاسِی» چه خوب برادری که مواسات ورزید!
و در ادامه آمده است: «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا الفَضْلِ الصَّالِحَ الصَّدِیقَ المُواسِی».
بحث «مواسات» درباره ایشان مطرح است؛ همان‌گونه که امیرالمومنین (علیه السلام) فرزندانشان را بر خودشان ترجیح دادند.
وی در خصوص نسبت آن حضرت با حضرت عباس گفت: حضرت اُمّ‌البنین (سلام الله علیها) همان کاری را انجام دادند که فرزندشان، ابوالفضل عباس (علیه السلام)، در کربلا انجام داد.
حتی از نام خودشان، که فاطمه کلابیه بود، چشم‌پوشی کردند و گفتند: «من را به نامی بنامید که فرزندان حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، با شنیدن آن، به یاد فرزندان خود نیفتند.» این نشان‌دهنده گذشتی عمیق از خود و احترامی بی‌حد به خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) است.
عابدی تصریح کرد: خوشی‌هایی که در زندگی هر مادری و جوانان رشیدی که در جلوی چشم او حضور دارند، طبیعی است؛ مخصوصاً در آن جامعه که فرزندان می‌توانستند به‌عنوان ابزاری برای خدمت به پدر و مادر و کمک به آنان مورد استفاده قرار گیرند.
اما حضرت اُمّ‌البنین (سلام الله علیها) همه این‌ها را کنار گذاشت و حاضر شد که فرزندانش در مسیر اسلام و در راهی که امام حسین (علیه السلام) پیش گرفته بود، پیش‌قدم و پیش‌قراب باشند و عزیزترین سرمایه انسان، جان خود، را در راه امام حسین (علیه السلام)، که راه خدای متعال بود، نثار کنند.
وی افزود: پس باید توجه کرد که حضرت اُمّ‌البنین (علیه السلام) بزرگ‌ترین مکارم اخلاقی، یعنی خودگذشتگی و مواسات، را در خود داشتند.
امام حسین (علیه السلام) فرمودند: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ، نَافِسُوا فِی المَکَارِمِ و سَارِعُوا فِی المَغَانِمِ»، ای مردم!
در مکارم اخلاقی با یکدیگر رقابت کنید و در غنایم معنوی هرچه زودتر پیش بروید.
این «غنایم» همان فرصت‌های ارزشمندی است که در حوزه‌های اخلاقی و معنوی وجود دارد.
و مصداقی مهم و کامل از این غنایم در حوزه زنان، می‌تواند حضرت اُمّ‌البنین (سلام الله علیها) باشد؛ کسی که واقعاً در این رقابتِ اخلاقی شرکت جدی داشت.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه بیان کرد: همان‌گونه که حضرت زینب (سلام الله علیها) فرزندان خود را در این مسیر فدا کرد و از همسرش فاصله گرفت تا در جهاد کنار برادر و امام حسین (علیه السلام) قرار گیرد، حضرت اُمّ‌البنین (سلام الله علیها) نیز همین ویژگی را داشت که روحیه مواسات را به خرج داد.
این روحیه در تمام طول زندگی ایشان حضور داشت از اولین لحظه‌ای که به خانه امیرالمومنین (علیه السلام) پا گذاشتند تا زمانی که فرزندان امیرالمومنین، حسین بن علی (علیه السلام)، در کربلا حاضر شدند تا از دین اسلام و دین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دفاع کنند، همیشه این مکرم اخلاقی را در خود حفظ کردند.
عابدی تصریح کرد: هیچ‌گاه در زندگی ایشان با امیرالمومنین (علیه السلام) گزارشی نشده که موجب نارضایتی حضرت شده باشد، یا اینکه بخواهد به دلیل وجود فرزندانش در کنار فرزندان حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، دو گروه مجزا ایجاد کند.
در حالی که در زندگی‌های معمولی، چنین دوگانگی‌هایی میان فرزندان همسران مختلف دیده می‌شود، چنین چیزی در خاندان امیرالمومنین (علیه السلام) دیده نشد.
نه‌تنها دوگانگی ایجاد نشد، بلکه به یگانگی تبدیل شد؛ و در مرحله‌ای بالاتر، این یگانگی به ترجیح دادن فرزندان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بر فرزندان خودشان رسید.
این نشان‌دهنده آن بصیرت عمیق و دیدگاه والای ایشان است که فرزندان ولایت را بر خود و فرزندان خود ترجیح داد و آنان را سرمایه‌ای قرار داد تا ولی زمان، حسین بن علی (علیه السلام)، از ایشان در راه گسترش دین خدا استفاده کند.
وی با اشاره به احساس مسئولیت حضرت ام البنین (س) نسبت به جان مبارک امام زمان خویش گفت: نکته مهم دیگر این است که ایشان هر چهار فرزند خود را برای خدمت به امام حسین (علیه السلام) فرستادند و هر چهار به شهادت رسیدند.
اما آنچه اهمیت دارد این است که برای حضرت اُمّ‌البنین (سلام الله علیها)، مقام ولایت و حفظ آن، از فرزندان خودشان بسیار مهم‌تر بود.
زمانی که به ایشان خبر دادند که فرزندانش شهید شده‌اند و نام هر یک را جداگانه ذکر کردند، ایشان فرمودند: «از حسین چه خبر؟»؛ یعنی بقای حسین (علیه السلام) برای ایشان از جان فرزندانشان شیرین‌تر و مهم‌تر بود.
اما وقتی بشیر خبررسان، فهماند که امام حسین (علیه السلام) نیز شهید شده، دیگر حال ایشان دگرگون شد.
ایشان مصیبت را پذیرفتند و به عزاداری و دیگر امور مربوطه پرداختند.
این واقعه نیز نکته‌ای بسیار مهم در زندگی حضرت اُمّ‌البنین (سلام الله علیها) است که باید به آن توجه کرد.
وی به دیگر ویژگی‌های حضرت اشاره کرد و ادامه داد: نکته دیگری که وجود دارد، «سربار نبودن» و «هزینه نبودن» برای ولی خدا، حکومت اسلامی و حاکمیت اسلامی است.
این خانواده، با وجود اینکه جایگاهی رفیع داشتند، چرا که خودشان همسر امیرالمومنین (علیه السلام) بودند، هیچ‌گاه از برخورداری‌های مادی استفاده نکردند.
رفتاری که در بقیه آقازادگان و اشراف آن زمان دیده می‌شد، در این خانواده دیده نشد.
عابدی گفت: در این زمینه، به یاد می‌آوریم که عقیل، برادر امیرالمومنین (علیه السلام)، خدمت حضرت آمد تا بخشی ویژه از بیت‌المال دریافت کند.
امیرالمومنین (علیه السلام) به شدت ایشان را رد کردند، حتی با همان آزمایشی که انجام دادند و نپذیرفتند.
عقیل در پاسخ، به سمت معاویه رفت و از برخورداری‌های آنجا بهره برد؛ یعنی از جبهه اسلام و امیرالمومنین (علیه السلام) فاصله گرفت.
امیرالمومنین (علیه السلام) می‌دانستند که چنین رفتارهایی باعث کوچک‌شدن ظاهری جبهه ایشان می‌شود؛ اما عدالت برای ایشان آن‌قدر مهم بود که می‌دانستند: حکومتی بدون عدالت، فلسفه وجودی خود را از دست داده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: این ویژگی در خانواده حضرت اُمّ‌البنین (سلام الله علیها) نیز وجود داشت.
هیچ‌گاه گزارشی نشده که ایشان یا فرزندانشان برای خود یا خانواده‌شان چیز ویژه‌ای از حکومت بخواهند یا برخورداری خاصی دریافت کنند.
با همان وضعیتی که وارد خانه امیرالمومنین (علیه السلام) شدند، در آن خانه زندگی کردند و با همان وضعیت، در غم فرزندان، از دنیا رفتند.
وی افزود: در زندگی ایشان و امیرالمومنین (علیه السلام)، ویژگی‌های اخلاقی مهمی مانند شجاعت نیز دیده می‌شود؛ شجاعتی که در راه همسرشان، امیرالمومنین (علیه السلام)، توانست پایداری کند.
پس از شهادت امیرالمومنین (علیه السلام)، در دوران امام حسن و امام حسین (علیهما السلام)، و پس از شهادت امام حسین (علیه السلام)، حضرت اُمّ‌البنین (سلام الله علیها) در تمام این دوران، وظیفه خود را حمایت از ولایت و مسیر امیرالمومنین (علیه السلام) می‌دانست.
در این مسیر، به فرزندان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نیز رسیدگی کرد و فرزندان خود را چنان تربیت کرد که محبّت و وفاداری‌شان به فرزندان ولایت، فراتر از خودشان باشد.
این موضوع بسیار ارزشمند است.
عابدی بیان کرد: نکته دیگر این است که در خانواده امیرالمومنین (علیه السلام)، همان «دوگانگی» که متأسفانه در بسیاری از خانواده‌ها پیش می‌آید، به‌خوبی مدیریت شد.
حتی دشمنان خارجی که می‌خواستند بین فرزندان امیرالمومنین (علیه السلام) اختلاف ایجاد کنند — مثلاً بگویند: «شما فرزند اُمّ‌البنین هستید، حسن و حسین فرزند فاطمه‌اند؛ پس در جنگ‌ها آن‌ها جلو نمی‌زنند، شما را جلو می‌اندازند» — چنین بذری حتی جوانه نزد.
فرزندان حضرت اُمّ‌البنین (سلام الله علیها) در مکتب ایشان چنان پرورش یافتند که در ولایت ذوب شدند؛ ذوب در والایی امیرالمومنین (علیه السلام) و فرزندان ایشان گشتند.
منیّت، خودبینی یا خودبزرگ‌بینی در آنان جایی نیافت؛ هرگز خودشان را در برابر فرزندان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) چیزی دانستند یا سهام‌دار بدانند که «ما هم از امیرالمومنین ارث می‌بریم و باید در حکومت سهم داشته باشیم».
چنین چیزی درباره این خانواده هیچ‌گاه گزارش نشده است.
وی با بیان این نکته که حضرت ام البنین هیچ گاه در زندگی با امیرالمومنین (ع) به عنوان ولی جامعه اسلامی به دنبال ح خواهی نبودند اضافه کرد: در اینجا لازم است به یک نکته مهم تاریخی توجه کنیم که چگونه ممکن است زنی، همسر امیرالمومنین (علیه السلام) باشد، ولی هیچ‌گاه ویژه‌خواری نکند؟
چگونه ممکن است در جامعه‌ای که ولی آن، امیرالمومنین (علیه السلام) است، چنین شخصی ناعدالتی نکند یا سهم‌خواهی ننماید؟
باید بدانیم که زمان امیرالمومنین (علیه السلام) همان‌گونه که برخی تصور می‌کنند «گل و بلبل» نبود.
در آن جامعه نیز دزدی از بیت‌المال، خیانت فرمانداران، رشوه، گرانی و فروش اسرار به دشمن وجود داشت.
امیرالمومنین (علیه السلام) یک‌بار به بازار رفت و دید خرما می‌فروشند؛ نگاه کرد و فهمید که زیر آن یکی نیست، یعنی معامله‌گر در معامله خیانت کرده است.
همه این‌ها در هر جامعه‌ای وجود دارد.
بنابراین، انتظار می‌رفت که شخصی مانند حضرت اُمّ‌البنین (که معصوم نیست) یا فرزندان ایشان، تمایلاتی به ویژه‌خواری یا سهم‌خواهی از حکومت نشان دهند.
اما تاریخ چنین چیزی را گزارش نکرده است.
و متأسفانه، بخشی از مظلومیت حضرت اُمّ‌البنین (سلام الله علیها) و دیگر منسوبان امیرالمومنین (علیه السلام) این است که این «ناکرده‌ها، این کارهایی که نکردند، دیده یا گزارش نمی‌شوند.
این‌ها نیز بسیار ارزشمندند.
وی ادامه داد: فرزندان حضرت اُمّ‌البنین (علیهم السلام) در تمام جنگ‌هایی که امیرالمومنین (علیه السلام) در آن شرکت داشتند و در آن دوره‌ای که فرزندان ایشان در خانه حضور داشتند از پشت‌صحنه، خانواده را اداره می‌کردند و به امیرالمومنین (علیه السلام) یاری می‌رساندند.
این یاری‌رسانی از پشت‌صحنه، امکان این را به امیرالمومنین (علیه السلام) می‌داد که به کارهای کشوری و هدایت جامعه بپردازد.
همچنین، در میان فرزندان حضرت اُمّ‌البنین (سلام الله علیها)، هیچ‌گاه کوچک‌ترین انحراف سیاسی یا اعتقادی گزارش نشده، در حالی که در فرزندان برخی دیگر از اهل بیت (علیهم السلام) نیز گاه کسانی ظاهر شدند که با دروغ، ائمه را لو دادند یا حتی باعث شهادت ایشان شدند (مانند بعضی افراد در زمان امام صادق یا امام کاظم (علیهما السلام)).
اما در این خانواده، چنین چیزی دیده نمی‌شود.
بسیاری از «گزارش‌نشده‌های تاریخ» درباره این خانواده، گواهی بر پاکی و تربیت صحیحی است که از محضر حضرت اُمّ‌البنین (سلام الله علیها) به ارمغان آمده است.
من فکر می‌کنم اگر این ابعاد به‌ویژه «گزارش‌نشده‌ها» مورد توجه قرار گیرد، می‌توانیم تصویر کامل‌تری از شخصیت ایشان بازسازی کنیم؛ تصویری که متأسفانه در بسیاری از کتاب‌ها مورد غفلت قرار گرفته است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: شخصیت اخلاقی حضرت اُمّ‌البنین (سلام الله علیها) بسیار مهم است، اخلاقی که فقط فردی یا خانوادگی نیست، بلکه اخلاق سیاسی نیز دارد، ترجیح‌هایی که دادند، مواساتی که به خرج دادند، فرزندانی که فدای ولایت کردند.
بسیاری در صحنه عمل، خود را نشان می‌دهند و گاه تمایلات نفسانی خود را بروز می‌دهند.
اما حضرت اُمّ‌البنین (سلام الله علیها) در هیچ‌یک از این عرصه‌ها، نه منیّتی به خرج دادند و نه خودبینی‌ای از خود نشان دادند.
امیدواریم این جنبه‌ها مورد توجه قرار گیرد.
همچنین، آن «فهم مشترک» و «هم‌افقی» که میان ایشان و امیرالمومنین (علیه السلام) وجود داشت، باید جدی گرفته شود؛ زیرا همین هم‌فکری و هم‌راهی، باعث شد فرزندان ایشان نه‌تنها با امیرالمومنین (علیه السلام)، بلکه با فرزندان ایشان نیز هم‌مسیر و هم‌گام باشند.
این هم‌گامی، آرامش خاطری برای امیرالمومنین (علیه السلام) ایجاد می‌کرد تا فارغ از دغدغه‌های خانوادگی، به امور هدایت و حکومت بپردازد.