خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

چهارشنبه، 12 آذر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

آینده ناامنی در سیستان و بلوچستان!

مشرق | سیاسی | چهارشنبه، 12 آذر 1404 - 11:06
افزایش تحرک گروهک‌های معارض بلوچ و نگرانی از تنش‌های منطقه‌ای، سیستان‌ و بلوچستان را در نقطه حساسی قرار داده است؛ جایی که غفلت از عدالت اجتماعی،مدیریت افکار عمومی می‌تواند به بازتولید ناامنی منجر شود.
بلوچ،توسعه،امنيت،اجتماعي،استان،عنوان،گروهك،سياسي،طوايف،بدنه، ...

به گزارش مشرق، علی‌رضا کمیلی، فعال فرهنگی و اجتماعی طی یادداشتی نوشت:
این روزها خبر تشکیل یک اتحاد و ادغام در گروهک‌های معارض بلوچ، نگرانی‌هایی در ذهن دلسوزان ایجاد کرده است.
این نگرانی‌ها در زمانه‌ای که احتمال حمله مجدد رژیم صهیونی نیز وجود دارد دوچندان هستند.
از همین رو بر آن شدم تا نکاتی را پیرامون مسئله امنیت در این استان ذکر کنم و در ابتدا به چند مقدمه می‌پردازم:
بلوچ، خود را ایرانی‌الاصل می‌داند و وضع زندگی بلوچ‌های پاکستان را نیز به مراتب بدتر از وضع خود می‌بیند، لذا انگیزه جدایی‌طلبی ندارد ولی این به معنای رضایت از حاکمیت نیست!
خصوصاً پس از واقعه تلخ هشتم مهرماه ۱۴۰۱، دشمن این فرصت را پیدا کرد تا پایه‌های تعامل با نظام را سست کند که نهایتاً با ورود نماینده رهبری و استاندار محترم و علما و معتمدین محلی، امسال به آشتی انجامید اما آثار سوء خود را بر جای گذارد.
از طرفی، وجود دوگانه قومی در استان، علاوه بر ایجاد رقابت‌های منفی که مانع توسعه هستند، به بدبینی‌ها نیز دامن زده که بدون تغییر فکری و اجتماعی و تمرین ساختار سیاسی «تامین منافع مشترک»، قابل اصلاح نیست.
یعنی سیستانی و بلوچ و بیرجندی و ...
باید بدانند که هیچ کدام نمی‌تواند دیگری را نادیده بگیرد و باید ذیل یک حرکت مشترک، به منافع و البته توسعه دست پیدا کنند.
در عرصه رقابت سیاسی بهترین مدل، تغییر ساختار مضر «رقابت قومی» به رقابت در رویکرد سیاسی، با ترکیب همه اقوام است.
یعنی باید لیست‌هایی از همه ساکنان شکل بگیرد که آنچه آنها را جمع کرده –مثل اغلب شهرها- رویکرد سیاسی باشد نه قومیت!
تجربه و تمرین این مدل سیاسی، می‌تواند تعامل مبتنی بر توسعه سیاسی را به این استان هدیه کند.
با ذکر این مقدمه به عواملی که در مسئله ناامنی موثر هستند اشاره‌ای مختصر می‌کنم:
نقش پاکستان
فشارهای آمریکا برای تعامل بیشتر امنیتی پاکستان که ممکن است خدای نکرده به عادی‌سازی با رژیم نیز بیانجامد می‌تواند رهاورد حمایت از گروهک‌ها را تقویت سازد.
رفتارهای پخته‌تر گروهک در یکی دو سال اخیر از نظر توجه به لایه های اجتماعی، خود نشان دهنده افزوده شدن مشاورانی از کشورهای دیگر است.
هر چند آنان با توسعه عملیات‌های میدانی خود دقیقاً در زمان حمله رژیم کودک‌کش به کشورمان، نشان دادند که سرسپرده بیگانه هستند و غیرت ملی ندارند و اعتماد بدنه بلوچ‌ها به خودشان را مخدوش کردند، ولی امیدواریم رفت و آمدهای مسئولان ارشد کشورمان از جمله دبیر شورای عالی امنیت ملی توانسته باشد توافقاتی را در زمینه مسائل مرزی و گروهک‌ها ایجاد کند چرا که پاکستان گرچه خواستار ناامنی در مرزها نیست ولی رهاشدگی مرزها، عامل عدم تسلط او بر فعالیت گروهک‌ها در ایالت بزرگ بلوچستان است.
این لایه نیازمند مطالبه‌گری و البته پیگیری مسئولان ارشد استان است.
نقش سپاه
سپاه به عنوان مسئول قرارگاه امنیتی جنوب شرق کشور و بازویی که هزاران بلوچ را در طرح امنیت مرزی بکارگیری کرده نقش مهمی ایفا می‌کند.
سپاه باید به اجتماعی‌سازی این طرح بیشتر بیاندیشد بدین معنا که به نظر می‌رسد «تسلیح بر پایه اعتماد به سران طوایف» به عنوان گروه مرجع اجتماعی بلوچی، برای گام اول موثر بوده ولی حالا باید به توسعه درک آن، در بدنه کل بلوچ‌ها خصوصاً نسل‌های جدید اقدام کند چرا که گروهک در حال جذب نیرو از این بدنه نیز هست.
این نیز بدون باور به لزوم اعتماد به مردم قابل تحقق نیست که نیازمند آموزش و گفتمان‌سازی خصوصاً در کادرهای بومی و محلی است.
سپاه بخواهد یا نخواهد به عنوان نماینده انقلاب محسوب می‌شود و رفتار او در قبال مردم، در امنیت این منطقه تاثیرگذار است.
روابط با سران طوایف برای مقابله با گروهکی که اینک از حمایت سرویس‌های خارجی و ده‌ها اقدام رسانه‌ای هوشمند برخوردار است کافی نیست.
توجه به رابطه عدالت اقتصادی و امنیت و فعال‌سازی بیشتر طوایف -به عنوان پایه‌های حفظ امنیت استان- خصوصاً توسعه منافع ثبات، در بدنه هر طایفه و نه فقط سران آن و به عبارتی توجه به مسئله «عدالت اجتماعی» در سطح طوایف، ضرورت مرحله کنونی است چرا که اولاً با توسعه شبکه‌های اجتماعی و شهرنشینی، محوریت سرداران طوایف کمرنگ‌تر شده و ثانیاً نارضایتی به نحوی است که گاهی از بدنه طوایف همراه با نظام نیز جذب انجام می‌شود و این یعنی باید ریشه‌های بی‌عدالتی و تبعیض را زدود.
فقدان نهادهای اجتماعی که مشارکت بدنه جوان را افزایش دهد و انحصار تعاملات حاکمیت با ریش سفیدان و سرداران، اشکالی است که باید اصلاح شود.
رصد شبکه اجتماعی و تنوع تیم‌های رسانه‌ای خودجوش به علاوه حضور گسترده مردم در جشن‌هایی که در هفته‌های اخیر در شهرهای مختلف استان برگزار شد، نشان می‌دهد ظرفیت کنشگری اجتماعی در نسل‌های جدید بالاست که باید زمینه آن را مهیا کرد.
افکار عمومی و رسانه‌ها
ضعف جدی نظام در مدیریت افکار عمومی را می‌توان در حوادث مرزی یا شهری از «شمسر» تا راسک و چابهار دید!
شاید برخی متوجه نباشند ولی حجم بازدیدها در فضای مجازی بلوچستان نشان از توسعه جدی فضای مجازی و تاثیرگذاری آن بر جامعه بلوچ در حال تحول از سنت به مدرنیزم است!
اگر در گذشته زن بلوچ پرده‌نشین بود، حالا صفحاتی که دختران بلوچ در آن خودنمایی می‌کنند در حال توسعه است.
همه اینها یعنی مدیریت افکار عمومی خصوصاً در فقدان اعتماد به رسانه‌های رسمی و مراجعه به رسانه‌های خارجی، بیش از همیشه اهمیت دارد چرا که گروهک نیز قصد دارد جنایات خود را «سفیدشویی» کند.
به عنوان مثال، گروهک بنا دارد حافظان امنیت را به عنوان خودفروخته یا «لگور» معرفی کند و حرمت خون بلوچ برای بلوچ را بشکند تا جایی که کشته شدن جوانان بلوچ در عملیات‌های او برایش بدون هزینه شود.
وی این مهم را از طریق فضای مجازی پیگیری می‌کند.
همچنین در مسئله توسعه سرمایه‌گذاری کلان کشور در منطقه مکران، بیانیه تصویری گروهک در آستانه نوروز سال قبل، آشکارا از ضدیت با توسعه منطقه حکایت داشت.
چیزی که مردم استان طبعاً مخالف آن هستند چرا که می‌دانند حضور شرکت‌های بزرگ در چابهار و توسعه حمل و نقل ریلی و جاده‌ای منجر به بهبود زندگی‌شان خواهد شد ولی وی تلاش دارد تا از طریق سوار شدن بر شکاف‌های میان جامعه و نظام، آن اقدامات را هم سیاه‌نمایی کند.
فرصت مدیران بلوچ
چنانچه گفتم، ریشه ناامنی در تنظیم نسبت مردم با حاکمیت است و حالا که استاندار و بخش مهمی از مدیران استانی از میان خود بلوچ‌ها هستند، نباید اجازه دهیم گروهک، این نیروهای کارآمد را در ذهن و دل مردم، ناچیز نشان دهد.
اتفاقاً استاندار و برخی اعضای تیم او از افراد موفق و کاربلد هستند که می‌توانند حتی به عنوان الگو، برای نسل‌هایی که آینده‌ای برای خود متصور نبودند ترسیم شوند.
گرچه برخی در رقابت سیاسی و برخی در رقابت قومی، از بازنمایی موفقیت‌های تیم فعلی ابا دارند ولی اگر درگیر تعصبات نباشند باید اعتماد رئیس جمهور به ایشان و اعطای اختیارات ویژه برای تعامل با کشورهای همسایه را قدر دانسته و به عنوان فرصتی برای توسعه کشور تلقی کنند.
نقش نیروی انتظامی
گرچه پس از هشتم مهرماه ۱۴۰۱ تصویر نیروی انتظامی مخدوش شد ولی با حضور تیم جدید و اقدامات بسیار خوبی که آغاز شد، امید به او در حال بازیابی است.
باز شدن باب بکارگیری نیروهای بلوچ در ساختار نیروی انتظامی که با همت مدیریت جدید آغاز شده، فرصتی تاریخی برای امنیت استان است هر چند باید بازخوانی تجربه طرح امنیت که سپاه متولی آن بوده را نیز مورد توجه قرار دهند.
این مسیر درست باید با قدرت و دقت ادامه پیدا کند.
نباید فراموش کرد که گروهک‌های فعلی دست نشانده هستند و از ماهیت یک بلوچ معترض عملاً خارج شده‌اند و حتی بلوچ‌کشی برای آنها آسان است؛ چنانچه در اتفاقات تلخ مختلفی از جمله دادگستری و عملیات‌های چابهار شاهد کشته شدن چندین زن بلوچ و کودک غیرنظامی بودیم.
در صورت توجه به همه این امور خود مردم گروهک را به کنار خواهند راند و فرصت سوءاستفاده او از کمبودها را نخواهند داد.
بلوچ به شدت آرام و صلح‌طلب است و از آشوب به هیچ وجه حمایت نمی‌کند؛ این روحیه را باید قدر دانست و ارج نهاد.