خبیر‌نیوز | خلاصه خبر

چهارشنبه، 12 آذر 1404
سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

غالب فیلم‌های اجتماعی از واقعیت جامعه فاصله دارند

مهر | فرهنگی و هنری | سه شنبه، 11 آذر 1404 - 23:52
نشست نمایش و نقد فیلم سینمایی «تصور» با حضور کارگردان اثر در خانه هنرمندان برگزار شد.
فيلم،زندگي،برايم،بهراد،حس،واقعي،مسير،ادامه،درستكار،نمايش،شكل ...

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از اتاق خبر خانه هنرمندان ایران، هفتمین برنامه ماهانه سینما سلامت در سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش فیلم «تصور» ساخته علی بهراد در سال ۱۴۰۰ اختصاص داشت که عصر دوشنبه ۱۰ آذر در سالن ناصری برگزار شد.
پس از نمایش این اثر، نشست نقد و بررسی فیلم با حضور رضا درستکار منتقد سینما و مدیر جلسات سینما سلامت و عوامل اصلی فیلم برگزار شد.
در ابتدای این جلسه علی بهراد کارگردان فیلم «تصور» درباره شروع پروژه فیلم توضیح داد: شروع این کار به سال ۱۳۹۱ بازمی‌گردد.
آن زمان هر سال فیلم کوتاه می‌ساختم و این مدل آثار خیلی دیده نمی‌شد، اما برایم مهم نبود.
چیزی که برایم اهمیت داشت، لذت بردن از مسیر ساخت و تجربه کردن بود.
همین مسیر را ادامه دادم تا اینکه تصمیم گرفتیم قصه‌ای بلند بسازیم، اما کرونا همه برنامه‌ها را متوقف کرد.
شرایط به گونه‌ای بود که دیدن حتی ۲ نفر در یک پلان امکان‌پذیر نبود، و این تازه شروع ماجرا بود.
بهراد ادامه داد: ایده اصلی فیلم از مدت‌ها قبل شکل گرفته بود؛ من به تصور، رابطه و پروسه بازنمایی شخصیت‌ها علاقه داشتم.
وقتی سیناپس را برای همکاران فرستادم، واکنش اولیه مثبت نبود و مجبور شدم آن را تغییر بدهم.
آن زمان عملاً هیچ کاری برای انجام دادن نداشتم و همه پروژه‌ها تعطیل بود، بنابراین اصلاً برایم مهم نبود که فیلم ساخته شود یا نه.
بیشتر در ارتباط با دوستان و معاشرت‌های روزمره‌ام، ایده‌ها شکل می‌گرفتند.
دلم می‌خواست فیلم اولم بزرگ و هیجان‌انگیز باشد
وی درباره انگیزه و حس شخصی خود نسبت به فیلم گفت: این پروژه خیلی برایم شخصی بود.
آن زمان بیشتر داشتم چیزهایی برای خودم می‌ساختم، اما همزمان دلم می‌خواست فیلم اولم بزرگ و هیجان‌انگیز باشد.
به همین دلیل پروسه ساخت طولانی شد.
خدا را شکر، حالا به آن نقطه رسیده‌ام، اما واقعیت این است که اکنون آن عظمت اولیه برایم کمتر حس می‌شود.
با این حال، خیلی لذت می‌برم که در این موقعیت قرار دارم و می‌توانم قصه‌هایم را روایت کنم.
بهراد افزود: وقتی با تخیل زندگی می‌کنیم، تجربه متفاوتی داریم؛ ولی زمانی که نزدیک به واقعیت هستیم، حال و حس دیگری دارد.
هر روز بابت این مسیر و فرصت خدا را شکر می‌کنم.
مسیر سختی را پشت سر گذاشتم؛ قبلاً در حوزه مهندسی کار می‌کردم و زندگی خوبی داشتم، پول درمی‌آوردم، اما همه چیز را کنار گذاشتم و از صفر مطلق شروع کردم.
یادم می‌آید وقتی فیلم کوتاه‌هایم تازه نمایش داده می‌شد، واقعاً در ابتدای مسیر بودم و هر تجربه‌ای برایم تازگی و هیجان داشت.
تک‌تک شخصیت‌ها با دقت پرداخته شده‌اند
در ادامه رضا درستکار درباره فضای فیلم بیان کرد: وقتی فیلم را تماشا می‌کردم، حس می‌کردم پیچ جاده و پرداختن به شخصیت‌ها شبیه زندگی و شخصیت خود علی است.
این حس دقیقاً همان چیزی است که فیلم سعی دارد منتقل کند.
شخصیت‌هایی که لیلا حاتمی بازی کرده، تک‌تک با دقت پرداخته شده‌اند و بازی آنها بسیار طبیعی است.
درستکار ادامه داد: در این دوران پرتنش و پرانهدام، آدم‌ها مدام در زندگی خود فرو می‌روند و محو می‌شوند؛ فیلم بخشی از این اضطراب و فرو رفتن‌ها را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد که افراد چگونه با مسائل و کشمکش‌های درونی‌شان مواجه می‌شوند.
برای درک بهتر شخصیت‌ها، خودم را در جای آنها می‌گذاشتم و از زاویه دید آنها فکر می‌کردم.
همچنین از کمک و مشورت دوستان استفاده کردم تا پرداخت شخصیت‌ها واقعی و ملموس باشد.
بهراد در ادامه درباره تأمین بودجه و تجربه شخصی خود توضیح داد: در سینمای ایران مرسوم است که فیلم اول کارگردان‌ها بیشتر با عشق و علاقه ساخته می‌شود و پول در اولویت نیست.
من هم چند سال روی پروژه‌ها با انگیزه کار کرده بودم.
اما این بار به دلیل شرایط کرونا و نیاز مالی، مجبور شدم برای فیلم پول بگیرم.
خوشبختانه در روزهای دوم یا سوم، مبلغ خوبی دریافت کردم که کار را ممکن کرد و پروژه جلو رفت.
فیلم‌های اجتماعی ایرانی اغلب از جامعه واقعی فاصله دارند
وی اضافه کرد: وقتی با دوستان درباره مشکلات زندگی در تهران صحبت می‌کنیم، می‌بینیم که آدم‌ها سال‌ها در این شهر زندگی کرده‌اند و زندگی روزمره‌شان چقدر سخت و دردناک است.
اما به دلیل عبور از این شرایط، نمی‌توانیم خیلی جدی باشیم.
فیلم‌های اجتماعی ایرانی اغلب از جامعه واقعی فاصله دارند.
به عنوان مثال، در برخی فیلم‌ها کسی مرغ فاسد می‌خرد و بچه‌اش مریض می‌شود؛ چنین چیزی در زندگی واقعی به این شکل دیده نمی‌شود.
فیلم‌های ایرانی از نظر حجاب و فقر تصویری جهانی و اغراق‌شده از جامعه ارائه می‌دهند و نسبتی واقعی با اجتماع ندارند.
درستکار در پایان درباره فیلم توضیح داد: دیالوگ‌ها در فیلم با دقت و وسواس زیادی انتخاب شده‌اند و هر جمله، لحن و عبارت شخصیت‌ها را شکل می‌دهد.
این دیالوگ‌ها علاوه بر نمایش طبقه اجتماعی و فرهنگی شخصیت‌ها، نشان‌دهنده ویژگی‌های روانشناختی و عاطفی آنها نیز است.
بازیگران زن نقش‌ها را با محدودیت و تلورانس کم اجرا می‌کنند و این کار سختی خاص خود را دارد.
دیالوگ‌ها بسیار کوتاه و محدود هستند، اما همین کم‌گویی به خوبی التهاب و بی‌ثباتی جامعه را نشان می‌دهد؛ جامعه‌ای که عشق و ایمان از آن رخت بسته و فریاد می‌زند.