سامانه هوشمند خبیر‌نیوز با استفاده از آخرین فناوری‌های هوش مصنوعی، اخبار را برای شما خلاصه می‌نماید. وقت شما برای ما گران‌بهاست.

نیرو گرفته از موتور جستجوی دانش‌بنیان شریف (اولین موتور جستجوی مفهومی ایران):

عاقبت تراژیک سلبریتی‌های لس‌آنجسی!+ فیلم

مشرق | سیاسی | جمعه، 07 آذر 1404 - 09:46
گفت‌وگوی اخیر علی نصیریان با بی‌بی‌سی فارسی، بار دیگر فاصله عمیق میان ریشه‌داران هنر ایرانی و سلبریتی‌های سرگردان خارج‌نشین را آشکار کرد.
آمريكا،تئاتر،ايران،زندگي،نصيريان،فارسي،موضوع،بمانم،بازيگري،ب ...

به گزارش مشرق، «علی نصیریان» استاد و پیشکسوت بازیگری اخیرا با تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی مصاحبه‌ای انجام داده است که بخش‌های مختلفی از پاسخ‌گویی وی در فضای مجازی بازتاب جالبی یافته است.
رسانه ضدانقلاب بی بی سی فارسی سعی کرده که سئوالات جهت‌داری از این استاد بازیگری که حالا در سنین کهنسالی است، بپرسد اما پاسخ‌های هوشمندانه و استادانه‌ای دریافت می‌کند که نشان از ریشه‌دار بودن میهن دوستی، آینده نگری و احترام به فرهنگ ایران زمین در وی موج می‌زند.
نصیریان در پاسخ به این رسانه انگلیسی می‌گوید:«ریشه هنر من از تعزیه حسینی برخاسته و ایران را با همه مشکلاتش رها نمی‌کنم.»
وی می‌افزاید: «در دهه ۳۰ تنها یک کتاب تئاتر در ایران وجود داشت.
اما بعد از انقلاب، از نظر مطالعات فنی و تکنیکی پیشرفت‌ چشمگیری حاصل شد.
در همین مسیر سینما و هنر ما تا اسکار و کن رفت.»در بخش دیگری علی نصیریان، بازیگر پیشکوست تئاتر و سینما که برای حضور در جشنواره فیلم «شب های سیاه تالین» سفر کرده بود، در حاشیه این جشنواره و در برنامه بی‌بی‌سی فارسی در پاسخ به سئوال خبرنگار این شبکه درباره زندگی در آمریکا گفت که هرگز دلم نمی‌خواهد خارج از ایران زندگی کنم.
وی در ادامه گفت وگویش توضیح می‌دهد: من ابدا و هرگز به این موضوع فکر نکردم که بیایم و در آمریکا زندگی کنم.
در طول زندگی و رفت و آمدی که به این کشور داشتم، دو بار به این موضوع فکر کردم اما نتوانستم دور از ایران بمانم.
آن موقع که تصمیم گرفتم در آمریکا بمانم، هشت سال پیش بود.
آن زمان انرژی کار کردن داشتم و در نتیجه در آمریکا کار کردم.
این کار در دو بخش در آمریکا شکل گرفت؛ یک بخش خودم کار کردم و یک بخش در همکاری با فرهاد آئیش بود.
وی در ادامه به اجرای تئاتر و حضور بازیگران ایرانی در سینماهای این کشور اشاره کرده و می‌گوید: در سینمای آمریکا راهی نداریم و در تئاتر هم آخر هفته برای ایراغنیها باید تئاتر روی صحنه ببریم.
این تئاتر هم یا باید کمدی باشد که تماشاگر بخندند و یا سیاسی باشد که بد و بیراه به حکومت فعلی بگوییم.
بلیت‌ها را هم در سوپرمارکتها، قصابی‌ها و بقاعلیها بگذاریم که بلیعتها بفروشند.
این موضوع برایم سرشکستگی بود.
ماندن در آمریکا برایم کوچک بود.